eitaa logo
کانون مداحان وخادمیاران رضوی چهارمحال وبختیاری
166 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
4.2هزار ویدیو
184 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داغ به قلب خبر می‌زند شرر سرها بدون تن شده، تن‌ها بدون سر وقتی جهان گرفته زبان در دهان خود آتش زبانه می‌کشد و می‌دهد خبر یک‌سو نشسته‌است به سوگ پدر، پسر سویی دگر نشسته به سوگ پسر، پدر «آتش بگیر تا که بدانی چه می‌کشند» ای پلک‌های تر شده! ای بغض شعله‌ور! می‌سوزم از صدای زنی در میان دود می‌سوزم از کنایۀ این روضه بیشتر ✍
19.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خبر آمد که بدن‌ها ز شرر می‌سوزد خبر آن‌قدر که داغ است، خبر می‌سوزد جگر سوخته بویش به سماوات رسید از غمِ داغ رفح، بس که جگر می‌سوزد نه فقط قلب زمین سوخت ازین آتش ظلم آسمان‌ هم جگرش تا به سحر می‌سوزد بدن دخترکی در دل آتش مانده وای ازین داغ کزان قلب پدر می‌سوزد دست و پای پسری سوخته در این آتش مادری نیز به همراه پسر می‌سوزد تا ابد لعنت و نفرین به تو ای اسرائیل! که از این شعله‌ی ظلم تو، بشر می‌سوزد ✍
خون می‌چکد ز داغ جگرهای سوخته در هر طرف رها شده پرهای سوخته خون گریه می‌کنند درختان بی‌ثمر بر شانه‌های شانه‌به‌سرهای سوخته آوار خانه‌های امید است و کوه غم بر دوش زخم خورده‌ی درهای سوخته بر روی دست نام خودش را نوشته بود... نامی نمانده است به سرهای سوخته غزه میان بهت بشر شعله می‌کشد در حسرت حقوق بشرهای سوخته زینب تویی هنوز پرستار خستگان نام تو مرهم است به پرهای سوخته باید "که اشک در غم ما پرده در شود وین راز سر به مهر به عالم سمر شود" ✍️
16.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 آه از به جز دریغ، چه از دست من برآمده است؟! مرا به غزه ببر، طاقتم سرآمده است هنوز داغِ خبرهای پیش از این، تازه‌ست خبر رسیده، خبرهای دیگر آمده‌ است خبر رسیده... خبر، کودکی‌ست در آوار که زارِ زار پی نعش ‌مادر آمده است خبر رسیده... خبر، بی‌قراری پدری‌ست که لرزه بر تنش از سوگ دختر آمده است خبر رسیده، خبر، ضجه‌ی پرستاری‌ست که از تنفس گل‌های پرپر آمده است خبر رسیده... ولی خواب بُرده دنیا را خبر رسیده: کجایید؟! محشر آمده است مرا به غزه ببر تا نماز بگذارم که صبح صادقِ الله اکبر آمده است بیا به غزه ببر، شعر خون‌چکانِ مرا که آفتاب زده...، تیغ‌ها برآمده است بگو به حرمله‌، در چله تیر مگذارد بگو که دوره‌ی کودک‌کشی سرآمده است از این نبرد مبادا که جا بمانم من که حیدر است پی فتح خیبر آمده است :: نه! کارساز نشد شعر...، کارزار کجاست؟ مرا به غزه ببر طاقتم سرآمده است ✍️
5.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آه از قسم‌ به کُشتهٔ لب‌تشنه در میان دو رود به ما نیامده در این نبرد، «بی‌طرفی» ✍️
بشنو برادر سوز فریادِ رفح را در بین موج شعله ها دادِ رفح را بار دگر جلّاد ،بی‌رحمانه سوزانْد لبخندهای کودک شاد رفح را زین غم دل بی‌تاب هر جنبنده ای سوخت آورْد تا در خاطرش یاد رفح را دردا نمی گیرد کنون بر شانه ی خویش دنیا لوای سرخ امداد رفح را آهِ دل این قوم می گیرد به زودی؛ در موجی از خون، جان جلّاد رفح را ﴿وَسَیعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَی مُنْقَلَبٍ ینْقَلِبُونَ﴾ ۱۴۰۳/۳/۹
رفح... کر است گوش جهان از چه بر صدای رفح؟ نمی زند نیِ غم از چه با نوایِ رفح؟ چه آمده به سر مردم جهان؟! نزده ست شرر به جانِ کسی هُرمِ ناله های رفح نگیر خرده به شعرم،به لکنت افتاده ست زبان شعر من از شرحِ ماجرایِ رفح ز خون پاکِ شهیدانِ ارباً اربایش چقدر روضه شکفته به کربلای رفح سیاه کرده به تن آسمان از این اندوه به عرش نصب شده پرچم عزایِ رفح چگونه است دلِ سُربیِ حقوق بشر خمی به چهره نیاورده از برای رفح؟ کجاست مکتب انسانیت؟ که این ایام نبوده است در این درد ، آشنایِ رفح بنایِ ظلم نماند چنین ،یقین دارم خدا کند نظری بر خدا خدایِ رفح @asharahmadrafiei