#دفاع_مقدس
#مدافعان_حرم
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#امیرحسن_سالاروند
ذوالفقار امام سید علی
مالک اشتر زمان ما
ذوب در ذات حق شده، سردار
قوت قلب و بازوان ما
راه و رسم و مرام تو سلمان
شور و شوق و حراتت بوذر
نام تو اضطراب کفار و
مایه ی افتخار این کشور
شر این صهیونیست را دستت -
- نه که خونت، نموده کم سردار!
پاسخ خون همیشه با خون است
انتقامی که سخت هست اینبار
کهکشان غرق در تکاپو بود
در شبی که به آسمان رفتی
تو که جامانده بودی از شهدا
رو به سوی مدافعان رفتی
.
التیام دلِ یتیمانِ
غصه دار مدافعان! برخیز
ملتی در عزات گریانند
حقِ بانوی بی نشان برخیز
تنت افتاده روی خاک اما
باز سمتت گلوله می بارد
این شهادت برای قاسم ها
طعم "احلی من العسل" دارد
ناگهان زیر گریه زد ... آری !
خبرت را به هر کسی دادم
عکس انگشتر تو را دیدم
یاد مظلوم عالم افتادم
درد این است خواب بودیم و
بهر ما تو گذشتی از خوابت
اسم تو قاسم است و جسم تو
ارباً ارباست مثل اربابت
راه سوریه باز شد با تو ...
راه کرببلا ولیکن ... نه!
روضه ات روضه های تاسوعاست
رفتی و گشته شاد دشمن ... نه؟
بی خداحافظی چرا رفتی؟
در دل شب، طلیعه دارِ نور
دشمنت از مصاف می ترسید
تیر باران شدی شما از دور
السلام علیک یا ساقی
چقدر روضه ی تو دشوار است
روضه ی فاطمیه ی امسال
گریه بر ماتم دو سردار است
کمرش را شکست داغی که
مرتضی در مدینه دید ای وای
تا علمدار بر زمین افتاد
رنگ و روی همه پرید ای وای
تو علمدار عزت ایران
در دل عاشقان میدانی
بعد از این شک نکن هر ایرانی
هست یک قاسم سلیمانی
گرچه خالیست جای تو دائم
نیست تنها و بی کس این رهبر
جان سپردی تو در دل غربت؟
جان فدای حسین بی یاور
فیض روضه برسد به روح پر فتوح سردار رشید اسلام "حاج قاسم سلیمانی"
#دفاع_مقدس
#مدافعان_حرم
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#امیرحسن_سالاروند
ذوالفقار امام سید علی
مالک اشتر زمان ما
ذوب در ذات حق شده، سردار
قوت قلب و بازوان ما
راه و رسم و مرام تو سلمان
شور و شوق و حراتت بوذر
نام تو اضطراب کفار و
مایه ی افتخار این کشور
شر این صهیونیست را دستت -
- نه که خونت، نموده کم سردار!
پاسخ خون همیشه با خون است
انتقامی که سخت هست اینبار
کهکشان غرق در تکاپو بود
در شبی که به آسمان رفتی
تو که جامانده بودی از شهدا
رو به سوی مدافعان رفتی
.
التیام دلِ یتیمانِ
غصه دار مدافعان! برخیز
ملتی در عزات گریانند
حقِ بانوی بی نشان برخیز
تنت افتاده روی خاک اما
باز سمتت گلوله می بارد
این شهادت برای قاسم ها
طعم "احلی من العسل" دارد
ناگهان زیر گریه زد ... آری !
خبرت را به هر کسی دادم
عکس انگشتر تو را دیدم
یاد مظلوم عالم افتادم
درد این است خواب بودیم و
بهر ما تو گذشتی از خوابت
اسم تو قاسم است و جسم تو
ارباً ارباست مثل اربابت
راه سوریه باز شد با تو ...
راه کرببلا ولیکن ... نه!
روضه ات روضه های تاسوعاست
رفتی و گشته شاد دشمن ... نه؟
بی خداحافظی چرا رفتی؟
در دل شب، طلیعه دارِ نور
دشمنت از مصاف می ترسید
تیر باران شدی شما از دور
السلام علیک یا ساقی
چقدر روضه ی تو دشوار است
روضه ی فاطمیه ی امسال
گریه بر ماتم دو سردار است
کمرش را شکست داغی که
مرتضی در مدینه دید ای وای
تا علمدار بر زمین افتاد
رنگ و روی همه پرید ای وای
تو علمدار عزت ایران
در دل عاشقان میدانی
بعد از این شک نکن هر ایرانی
هست یک قاسم سلیمانی
گرچه خالیست جای تو دائم
نیست تنها و بی کس این رهبر
جان سپردی تو در دل غربت؟
جان فدای حسین بی یاور
فیض روضه برسد به روح پر فتوح سردار رشید اسلام "حاج قاسم سلیمانی"
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#مثنوی
با تو ای دوست ، دلِ شیعه تصلیٰ دارد
نامِ تو در دلِ اولادِ علی جا دارد
پیکرِ پاکِ تو در مقتلِ خوبان رفته
آتشِ کفر ، به دامانِ مسلمان رفته
راه در رفتنِ دشمن بخدا باریک است
قصه حالا به سرانجام خودش نزدیک است
خونِ تو فاتحِ قدس است ، یقین دارم من
قلبِ این قافله قرص است ، یقین دارم من
آخرش کاخِ ستم را به زمین میکوبیم
ذکر «یافاطمه » را روی نگین میکوبیم
دینِ ما دینِ دلآراییِ سرداران است
کودکِ کوچکمان جان به کفِ ایران است
شیرقاسم! بخدا راهِ تو پا برجا هست
و مهال است ، ز دشمن بکشد طوفان ، دست
کافرِ عشق ز خونِ تو مسلمان گشته
در نبودت همه ی شهر ، پریشان گشته
قصه ی عشق ، سرانجام خوشی خواهد داشت
بیشه ی شیعهْ یقین ، دیوکُشی خواهد داشت
آن «شهادت» که بخود مردِ خدا میخواهد...
آخرش خویش به پابوسیِ سردار آمد
گفته بودی که تنت غرق جراحت باشد
حرم زینب کبری بسلامت باشد
پای ناموس علی جان خودت را دادی
ای که با پای خودت بین خطر افتادی
روحِ عشقی بخدا، دورِ نجف میگردی
شیرِ بی باکی و اطرافِ هدف میگردی
دستِ مقطوعِ تو ای دوست به خاک افتاده
بین پیشانیِ ماهت دو سه چاک افتاده
ختم این قصه چنین نیست ، خدا میداند
پرچمت روی زمین نیست ، خدا میداند
#نجما_رضوی
#دفاع_مقدس
#مدافعان_حرم
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#رضا_تاجیک
به زبون ساده، نذر سردار دلها
تو بودى محرم راز ولایت
تو بودى مرد جانباز ولایت
هنیئاً لک؛ گوارای وجودت
مبارک باشه سرباز ولایت !
عجب داغی رو دلهامون نشسته
دوباره اشکای من حلقه بسته
تو رفتی ای علمدار ولایت
تو رفتی پشت آقامون شکسته
مریدیم و علمدار مرادیم
شبیه موج اسیر گردبادیم
هنوزم ما نمی دونیم دنیا
عجب آقایی رو از دست دادیم
دوباره شهر، غرق یاس میشه
جای خالیت عجب احساس میشه
همه دارن میگن این #فاطمیه
گریز روضه ها #عباس میشه
روی شونه می گیریم این علم رو
دُرُس(ت) بر می داریم این چند قدم رو
داریم از روضه ی عباس میگیم
داریم دم می گیریم اهل حرم رو ...
داره مدحت رو میگه ذوق شاعر
داره از رفتنت میگه مهاجر
شهید پیرمرد انقلابی !
شدی مثل حبیب بن مظاهر
جواز عشق از رهبر گرفتی
شراب عشقو از حیدر گرفتی
می بینم پیکرت شد ارباً اربا
مگه ذکر علی اکبر گرفتی ؟
امون از این غم و فریاد از این غم
مسیر روضه هامون شد فراهم
خودت هم فکر نمیکردی که باشی
شبیه روضه ی هشت محرم
دلت یک عمره دنبال حسینه
تموم زندگیت مال حسینه
ببین حال همه بچه شهیدا
شبیه حال اطفال حسینه
اونایی که به عشقت دل سپردن
همه حسرت به احوال تو خوردن
چقدر روضه ات شبیه شاه عشقه
عقیق سرختو اما نبردن
داره دنیا پیامت رو می گیره
رد سرخ قیامت رو می گیره
به زودی حضرت صاحب میاد و
ایشالا انتقامت رو می گیره
شدم مست نگاهت حاج قاسم
می مونم توو سپاهت حاج قاسم
خیالت جمع، تنها نیست آقا
ادامه داره راهت حاج قاسم
ادامه داره راه سرخ نهضت
ادامه داره نور عشق و عزت
تا جون داریم ماها رزمنده هستیم
می مونیم با ولایت تا شهادت
باید اینو بدونید ایها الناس
داره اشکام می ریزه مثل الماس
علمدار افتاده اما بدونيد
نمی افته علم از دست عباس
#فتنه88 #حماسه 9 دی
#دفاع_مقدس #مدافعان_حرم
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#محمد_قاجار
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
هشتاد و هشت سالی پر غصه و بلا بود
کوچه به کوچه میهن بر فتنه مبتلا بود
آتش زبانه میزد جنگ و جدل بپا بود
این کشور حسینی انگار کربلا بود
دیدیم بار دیگر قرآن به نیزه رفته
بیدار شد دوباره آن کینه ی نهفته
دستور جنگ دادند همسنگران دیروز
ملت به زحمت افتاد از حرص خانمان سوز
ذات همه عیان شد با بغض آتش افروز
فتنه حیا نمی کرد از حرف پند آموز
جمعی فریب خوردند در بین آن هیاهو
هر کس که بود غافل میگفت "رأی من کو"
آن رهبری که ضامن بر انتخاب ما بود
در فتنه ها بیانش بی شک جواب ما بود
بغض صداش آن روز رنج و عذاب ما بود
نطقِ نمازِ جمعه فصل الخطاب ما بود
آن خطبه های غَرّا هنگامه داشت در پی
یک مملکت بپا خواست در جنبش نُه دی
گفتیم در نُه دی با عشق جاودانیم
مرگا به ما اگر که قدر وطن ندانیم
دشمن به چشم خود دید دریای بیکرانیم
ما انقلاب کردیم تا مُستقل بمانیم
فتنه گران بدانند رنگ جدید هرگز
پرچم فقط سه رنگ است سبز و سفید و قرمز
ده سال بعد، جمعه، دی ماه، شهرِ بغداد
دیدیم ماجرایی از لِنز شوم پهباد
ناباورانه با اشک کردیم داد و فریاد
ایران دوباره لرزید دستی ز پیکر افتاد
مردی که بود یک عمر محبوب جانمان، رفت
با شعله های آتش قاسم به آسمان رفت
نامردهای عالم بسیار ظالمانه
با اتحاد ننگین با طرح مخفیانه
از ترس چشم قاسم، از پشت سر شبانه
او را شهید کردند دور از دیار و خانه
انگشتری که افتاد خمپاره بر نگین خورد
تنهاترین علمدار از صدر زین زمین خورد
سردار بین تابوت وقتی رسید ایران
سِیلی عظیمی آمد در کوچه در خیابان
دیدیم امتی را دل بیقرار و گریان
رهبر نماز میخواند با شانه های لرزان
نزدیک فاطمیه زیر لوای زهرا
بر روی دست میرفت آن جسم ارباً اربا
این بدرقه جهانی ست تشییع یا قیام ست؟!
با اشک روی لبها، فریاد انتقام ست
بعد از عروج سردار حجت دگر تمام ست
برجام های دیگر، ننگین که نه، حرام ست
هر کس که با خیانت از چشم رهبر افتاد
آنقدر بی بها شد تا عاقبت ور افتاد
دشمن یکی ست در جنگ در هر مصاف و میدان
رو شد در این کشاکش دست یزید دوران
از شام تا به غزه از کربلا به لبنان
صدها سپاه داریم تحت لوای ایران
هر کس که بود مظلوم بر این قیام پیوست
اهل جهان بدانید: (قاسم هنوز زنده ست)