eitaa logo
کانون مداحان وخادمیاران رضوی چهارمحال وبختیاری
166 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
4.2هزار ویدیو
184 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ختم رسل ز فرط عنایات کامله بر پاپ‌های نجران بنْوشت مرسله کای قوم دور مانده ز شرع و صراط دین! تا کی ز حق ببایدتان بُعد و فاصله؟ آمد دمی که جهل ز سرها کنید دور شد وقت آن که کید ز دلْتان شود یله مأمورم از خدای احد تا که با شما یک کار از سه کار نمایم معامله یا دین حق قبول و یا جزیه‌ام دهید یا آن که با شما بنمایم مقابله چون شد وصول نامه بر آن قوم ناصواب از آن رسیله سخت افتاد ولوله آراستند مجلس شوری كه اندر او بتْوان مگر كنند همی حلّ مسأله کردند یک دو روزی با هم مکابره افتاد در میانه‌ی آن‌ها مجادله در آن گروه ده دله یک نفس پاک بود کاو بود با رسول و خداوند یک‌دله گفت: ای گروه! چند نمایید قیل و قال؟ تا چند و کی ببایدتان این مماطله؟ در امر هو کنید چرا این مسامحه؟ در دین حق کنید چرا این مساهله؟ باللَّـه! که این محمّد باشد همان کز او معدوم می‌شود همه ادیان باطله هان! بنگرید جمله بر اخبار انبیا هان! بنگرید جمله بر آیات منزله این است آن که موسی گفته است در حقش باشد شبان و هر چه بُوَد در جهان، گله این است آن یگانه پیمبر که بر مسیح مریم شد از دمش به یکی نفخه حامله گفتند پس ببایدمان سوی او کنیم زآنسان که خضر سوی بقا طیّ مرحله هشتاد تن که سیّد و عاقب بر آن گروه بودند شیخ و راهبر و میر قافله زآن پس سوی مدینه چو حاجی سوی حرم کردند طیّ مرحله با زاد و راحله کوته کنیم قصّه ز بعد سه روز چون کردند با رسول گرامی مقابله بس نکته‌ها شنیده و گفتند و عاقبت کردند ابلهانه قبول مباهله آن گه رسول و دختر و داماد و دو پسر گشتند حلقه‌وار به یک جایْ سلسله قرآن تمام از الف، آن گاه تا به یا گردید جمع یک‌جا چون بای بسمله باری؛ نکرده نفرین، دیدند آن گروه افتاده در زمین و فلک، شور و غلغله آماده از سحاب در آفاق، رعد و برق افتاده در جبال ز تب، لرزه زلزله نزدیک شد نجوم درافتد از آسمان نزدیک شد که چرخ بماند ز هروله از ترس گشت رُخْشان مانند زعفران وز بیم گشت دلْشان پرخون چو آبله سوی سحاب رحمت یزدان روان شدند افراخت بیم در دلشان چون که مشعله در نزد بوتراب نهادند رخ به خاک زآنسان که او به نزد خدا گاه نافله شاهنشهی که خصم خود اندر گه جدال پا در کمند بنْهد و گردن به سلسله آن کس که کم ز مزرعه‌ی قدرتش بُوَد از دانه، خرمن مه و از خوشه، سنبله هشتند بار جزیه ز ذلّت به دوش خویش مشرک هماره بار مذلّت کشد؛ بله از بعد این چکامه، «غمگین»! کجا رواست کز طبع خویشتن بنمایی دگر گله؟ در مدح آل احمد و احباب او مدام می‌کوش بهر کسب شرف نز پی صله ✍️
روز بروز آشتیِ پایدار بود مردی‌ به عزم جزم، چو کوه استوار بود مثل بهار بود و طراوت‌تبار بود خورشید دین، ستاره‌ی دنباله‌دار بود این عبد با حمایت الله‌اش آمده یک کعبه چار رکن به همراهش آمده شاعر نیامده‌ست که دیوان بیاورد ساحر نبوده است که ثُعبان بیاورد او می‌رسد که روح دهد، جان بیاورد بهر کویرِ سوخته، باران بیاورد زین مرد اسوه، حق ز رُسُل خوب‌تر نداشت او اعظم است و اُسقف اعظم خبر نداشت آمد کسی که چشم فضائل به راه اوست لبریز از فروغ هدایت نگاه اوست گویی که آسمان و زمین در پناه اوست یوسف در آرزوی فتادن به چاه اوست می‌آید و عصاره‌ی هستی به همرهش شاید مسیح چهره بساید به درگهش اسلام نیست دین تجاوز، مقاتله قانون دوستی‌ست، نه جنگ و مقابله نجرانیان! به هوش که طی شد مجادله راهی نمانده! ما و شما و مباهله تکلیف روشن است که آئین آینه‌ست ناقوس رفته، نوبت تکبیر و مأذنه‌ست عیسی نظاره‌گر شده از چرخ چارمین اِستاده در قفای نبی، خیل مرسلین باشد گواه عاشق صادق در آستین با چار یار آمده، آن یار راستین شاعر شده خدا و مخمس سروده است شعر دفاع نور و مقدس سروده است عالم تمام پیکر و این پنج تن سر اند بر هفت چرخ و شش جهت این پنج محورند این پنج هر یکی به جهانی برابر اند گفتم برابرند غلط بود، برترند شوی و دو پور و مادر سادات آمدند خُم خانه‌های پیر خرابات آمدند بوحارسا! برو ز مسیحا سؤال کن تورات را گشا و ز موسی سؤال کن معنای لفظ اَنْفُسَنا را سؤال کن این کیست در کنار نبی، ها سؤال کن او حیدر است و نَفْس نفیس نبی علی‌ست من رحمتم به عالم و باران من علی‌ست ✍️
آفریدند آفرینش را برای پنج تن پس همه هستند خلق ماجرایِ پنج تن مثل جبرائیل تا عرش بالا می‌روم آن زمان‌هایی که می‌افتم به پای پنج تن نذر "اهل بیت"، اهل بیت باید ذبح کرد بچه‌های ما فدای بچه‌های پنج تن استجابت در قسم دادن به نام فاطمه‌ست پس بدون او نمی‌گیرد دعای پنج تن فاطمه در عین وحدت، گاه کثرَت می‌شود می‌رسد از جانب یک تن صدای پنج تن یک بدن که طاقت روح وسیعش را نداشت لاجرم تکثیر شد در جای جایِ پنج تن هم رضای پنج تن یعنی رضای فاطمه هم رضای فاطمه یعنی رضایِ پنج تن ما در این دنیا و آن دنیا یکی از این دو ایم یا غلام پنج تن، یا که گدای پنج تن ✍️
به‌مناسبت ٢۴ ذی الحجه روز با نفی عشق، مرجع اعلم نمی‌شوید در جهل خویش مانده و آدم نمی‌شوید تا آن زمان که دور از این خانواده‌اید سُستید در عقیده و محکم نمی‌شوید فکری برای عاقبت خویش کرده‌اید؟ چون رستگار، قدر مسلم نمی‌شوید گیرم که هست دین شما، دین برتر و تسلیم دین حضرت خاتم نمی‌شوید، باید که از مباهله صرف نظر کنید حتی حریف کودکشان هم نمی‌شوید داماد و دختر و نوه‌هایش که جای خود خاکِ درِ پیمبر اعظم نمی‌شوید وقتی که در برابرشان ایستاده‌اید بی حرمتی‌ست تا به کمر خم نمی‌شوید این پنج تن حقیقت عشق‌اند، والسلام با نفی عشق مرجع اعلم نمی‌شوید ✍️
به‌مناسبت روز در خشکی دهانِ بیابان، مباهله سوگند خورده است به باران، مباهله پیش از غدیر چشمه‌ی جوشان عشق را انداخت مثل رود به جَرْیان، مباهله آرام و با وقار سخن گفته از علی در آیه‌های محکم قرآن، مباهله گلدسته‌ی اذان علی دوستانِ شهر سجاده‌ی اقامه‌ی برهان، مباهله جاری‌ست در تمامی قرآن بدون شک حقی‌ست غیر قابل کتمان، مباهله در سوره‌ی سعادت انسان، شروعِ راه در سوره‌ی مجادله، پایانْ مباهله در لحظه‌های سخت و نفس‌گیر جنگ نرم می‌ایستد میانه‌ی میدان، مباهله می‌ایستد میانه‌ی میدانِ اعتقاد با تیغِ آب دیده و عریان، مباهله با تیغ آب دیده و عریانِ منطقش گردن بریده است فراوان، مباهله گردن بریده است فراوان به دست خویش از دسته‌های لشکر شیطان، مباهله از دسته‌های لشکر شیطان نداشت باک در جنگ با اهالی نجران، مباهله در جنگ با اهالی نجران زبان گشود با آیه‌های سوره‌ی انسان، مباهله با آیه‌های سوره‌ی انسان رسیده است مثل تمام دشت به ایمان، مباهله هر قدر گفته است غدیر از اباالحسن فریاد کرده است دو چندان، مباهله گفتیم اباالحسن دلمان را روانه کرد بعد از نجف به سمت خراسان، مباهله پرسید از بزرگ‌ترین مدح جد او شد منبر سلونیِ سلطان، مباهله قربان آن امام رضایی که گفته است بوده‌ست اوج فضل به قرآن، مباهله ✍️
نظر به گفته‌ی "جرداق"، هم نظیرش نیست دل کدام مسیحی مگر اسیرش نیست؟ علی مسیح زمانه‌ست، آن مسیحی که چهارمین فلک اندازه‌ی حصیرش نیست دو جا به دست نبی دست او گره خورده‌ست علی مباهله‌اش کمتر از غدیرش نیست فدای انفُسَنایی که در کلام خدا به جز علی احدی مرجع ضمیرش نیست هوای حضرت عیسادمی‌ست سلمان را نَمیرد آنکه کسی جز علی امیرش نیست ✍️
قرار شد دو طرف تن به احتجاج دهند که دین مردم خود را مگر رواج دهند قرار شد همگی با کسان خود باشند مگر علاج به یک زخم لاعلاج دهند نبرد شک و یقین بود و باز، اهل یقین بنا نبود به اهل لجاج باج دهند به حکم امر «تعالوا...» قرار بود آن روز مسیحیان همه پایان به یک لجاج دهند و در قبال تمام مخالفت‌هاشان به رسم روز، به اهل یقین خراج دهند شعاع نور حقیقت به هر طرف می‌رفت که از حجاز به نجرانیان سراج دهند :: جهان به نور تو وابسته است، ای خورشید! خوشا که با «تو» به اهلِ تو تخت و تاج دهند ✍️
گواهی می‌دهد انجیل هم آیات قرآن را نمی‌فهمم تقلای مسیحی‌های نجران را محمد، اهل‌بیتش را به همراه خودش آورد که رو در رو ببینند اهل نجران، اهل ایمان را کسانی را به همراه خودش آورد پیغمبر که بر هم می‌زند یک ذکرشان رؤیای شیطان را.. چه در این خاندان می‌دید آیا اُسقف نجران؟ که وقتی دیدشان از دور، خالی کرد میدان را هر آن‌کس شک به حقانیت این پنج تن دارد بخواند آیه‌ای از آیه‌های «آل عمران» را ✍️
امام رضا(ع): روز مباهله مزیتی است که هیچ کس در آن بر اهل بیت (ع) پیشی نگرفته است. ۲۴ ذی الحجه سالروز مباهله اهل بیت گرامی باد 🌸
پیمبر با خودش آورده برهان‌ عیانش را ببین آورده بهر حق به میدان خاندانش را بلی آن خاندانی که طُفیلِ هستی آن‌ها خدا هم خلق فرموده زمینش را، زمانش را به جز حیدر کسی نفْس پیمبر بود؟! هرگز نه همه دیدند آورده نبی با خویش جانش را فرود آید دو صد تیر بلا بر جان اعدایش اگر حیدر فقط خم سازد ابروی کمانش را نماند بر بسیط خاک، گردی از سپاه خصم به نفرین‌ گر بچرخاند فقط یک دم زبانش را نه تنها قوم نجران، عالَمی بر باد خواهد رفت اگر یک دم امین الله بردارد امانش را ✍️
به‌مناسبتِ رویداد اگرچه شأن علی «کُلَّ شَیءٍ أحصَینا»ست ولی فضائل او غیر قابل احصاست به قلب سورۀ یاسین، علی امام مبین به بطن سورۀ طاها، علی امام هداست علی تبلور رحمت به باء بسم‌الله ولی به باء برائت شرار قهر خداست به «اَلّذِی خَلَقَ المَوتَ وَ الحَيَاة» قسم علی به مُلک خداوند «أَحسَنُ عَمَلا»ست علی حیات «مِنَ الماءِ کُلَّ شَیءٍ حَیّ» علی‌ست ماء معینی که عین آب بقاست علی‌ست حصن حصینی که آیة‌الکرسی علی‌‌ست حبل متینی که عروة‌الوثقی‌ست علی فروغ حرا، یار غار پیغمبر علی به چشم محمد، چراغ اوحیناست علی کسی‌ست که از کودکی قیامت کرد به پاس حرمت پیر پیمبران برخاست علی هرآنچه نبی دید، دیده از آغاز شنیده‌های نبی را شنید بی کم و کاست علی اُذُن، «اُذُنٌ وَاعِيَة»، بِاِذن‌ِالله علی، سمیع‌ علیم و علی سمیع دعاست علی پدر، پدر مهربان این امت علی حقیقت «بِالوالِدَینِ اِحسانا»ست علی به قاطبۀ خلق، «حجة‌الله‌»ست ولی برای علی، حجت خدا زهراست :: قیامت از عطش دیدن علی غوغاست به عشق ساقی کوثر چه محشری برپاست فقط علی‌ست علمدار حمد در محشر فقط علی‌ست که در حشر پرچمش بالاست علی به «إِنَّ إِلَينَا إِيَابَهُم»، ملجأ به «ثُمَّ إِنَّ عَلَينَا حِسَابَهُم»، مأواست علی که هیچ‌کجا رد نکرده سائل را علی که بر سر خوان کرامتش دنیاست خدا کند که مرا از صراط رد سازد «هزار نکتۀ باریک‌تر ز مو اینجاست».. بهشت، منزل «طُوبَىٰ لَهُم وَ حُسنُ مَآب» بهشت، محفل ذکر فضائل مولاست علی‌ست نور خدا، نور دیدۀ احمد علی‌ست چشم خدا، نور چشم او زهراست به حُسن او چه بگویم؟ که او اَباالحَسن است همه وجود حَسن از کرامت باباست مرید غیرت و ایثار اوست ثارالله شهید غربت این مرد، سیدالشهداست به کربلا برکات از ابوتراب رسید به یُمن اوست که در تربت حسین شفاست علی تهجد زین‌العباد در محراب علی صحیفۀ سجاد در مقام دعاست علی‌ست باقر علم و علی‌ست صادق وعد علی‌ست کاظم غیظ و علی امام رضاست علی جواد امامان و هادی امت به سایۀ نجفش، کاظمین و سامراست خدا دوباره حسن بر علی کرامت کرد حسن که عسکر او جن و اِنس و اَرض و سماست بیا به مسجد سهله که بیت مهدی اوست بیا که خانۀ امید اهل‌بیت اینجاست علی‌ست آینۀ «هَل أَتَىٰ عَلَى الإِنسان» چه آینه؟ که در او جلوۀ خدا پیداست نبی به اذن خدا «دَاعِياً إِلَى الله» است نبی سراج منیر و علی صراط خداست علی‌ست «حُجَّةٌ الْبَالِغَه»، یقین دارم خدا گواه که نهج‌البلاغه خود گویاست علی دویست تجلی به جُرج جُرداق است علی عنایت بی‌حد به مکتب عیساست علی مجادله‌اش «اَلّتِی هِیَ أَحْسَن» علی مباهله‌اش نیز، «دَعوَة الحُسنی»‌ست :: صراط سیرِ الی‌اللهِ مصطفی، مولاست که سیر اَنفُسی او به نون اَنفُسَناست امام هشتم ما مستند به قرآن گفت مباهله‌ست که اوج فضایل مولاست نبی کنار علی «شاهِدٍ وَ مَشهُود» است خدا گواه، که «يَتْلُوهُ شاهِدٌ» گویاست کسی که این دو یکی دید، چشم او روشن کسی که حرف خدا را نخواند نابیناست علی‌ست جان کلام خدا به «اَنفُسَنا» قسم به جان محمد «نِساءَنا» زهراست سزاست جان نبی جانشین او باشد به جان او، که خلافت برای غیر، خطاست بیا کنار مسیحا به وادی نجران ببین که اوج تجلای پنج تن اینجاست مباهله ثمر «إِنَّمَا يُرِيدُ الله» مباهله سند محکم حدیث کساست علی «لِيُذهِبَ عَنكُم»، علی «يُطَهِّرَكُم» علی به آیۀ تطهیر غایت تقواست علی به دوش نبی یا نبی به دوش علی؟ خلیل بت‌شکن کعبه اوست یا طاهاست؟ علی دعای سریع الاجابه می‌خواند دمی که ذکر لب او ندای یازهراست علی‌ست کفو بتول و علی‌ست نفس رسول علی به کل رسولان ولایتش اولاست پیمبران خدا را اگر برادر خواند خدا گواه که این از تواضع مولاست ترابِ مَقدم او تاجِ عزت آدم سحاب رحمت او سایۀ سر حواست علی مدرس ادریس در کتابت وحی علی به کرسی تدریس، «عَلَّمَ الاَسما»ست همین که کشتی نوح «اسْتَوَتْ عَلَى الجُودِیّ» ندا رسید علی کشتی نجات شماست زمان زمزمۀ لا اِلهَ اِلّا اَنت علی اجابت یونس به ظلمت دریاست علی تکلم طور و علی ترنم وحی علی تجسم نور و علی یَد بیضاست به ذکر او زکریا شده مسیحادم نسیمی از نفحات حسین او یحیاست قسم به آیۀ «اِقْرَأ وَ رَبُّكَ الأَكرَم» علی کرامت قرآن و معجز طاهاست چه آیه از «لَعَلِیٌّ حَكِيم» محکم‌تر؟ علی صریح‌ترین آیۀ کتاب خداست
17.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 در روز مباهله چه اتفاقی افتاد؟ 👌 روایت فقط در ۶ دقیقه 🔖 اعمال روز : 1️⃣ غسل 2️⃣ روزه 3️⃣ دو رکعت نماز: در وقت، کیفیت و ثواب، مانند نماز روز عید غدیر است، و اینکه «آیة الکرسی» در نماز مباهله باید تا «هم فیها خالدون» خوانده شود. 4️⃣ دعای مباهله: شبیه به دعای سحر ماه رمضان است.