eitaa logo
کبری آسوپار
209 دنبال‌کننده
16 عکس
1 ویدیو
0 فایل
هوالحق سلام اگر فکر کردید نکته ای را باید به من بگویید، آدرس ایمیلم در اختیار شماست: @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Kaaf.alef@gmail.com کبری آسوپار؛ روزنامه‌نگار عضو سرویس سیاسی روزنامه‌ی جوان
مشاهده در ایتا
دانلود
📝قدم‌های ما با شما حرف می‌زند! 🔻ما از لبنان دست نمی‌کشیم؛ جمهوری اسلامی برای رساندن این پیام نیازی ندید حرف بزند. بلکه رئیس مجلسش، آنجا روی ویرانه‌های جنایات اسراییل در بیروت و ذیل پرواز پهپادهای رژیم قدم زد. حرف‌های دیپلماتیک را گاهی باید با حضور در میدان زد. چنانچه هفته پیش از آن هم، در برابر تهدید اسراییل مبنی بر هدف قرار دادن هر پروازی از ایران در فرودگاه بیروت، ایران وزیر خارجه‌اش را به بیروت فرستاد و او بی هیچ مشکلی در فرودگاه بیروت قدم به زمین گذاشت؛ قدم‌هایی دیپلماتیک در میدان. 🔻رد قدم‌های ایران در لبنان در طول تاریخ مانده است و همیشه پیوندهایی فراتر از مرزهایی جغرافیایی این دو منطقه را بهم آمیخته است. تاثیر لبنان بر ایران هم غیر قابل انکار است. دورانی از جبل عامل در جنوب لبنان به ایران آمدند و ایران را برای پرچمداری شیعه سیاسی و حکومت شیعی در عصر صفوی یاری کردند؛ و دورانی هم از ایران به لبنان رفتند و شیعیان تحت ظلم جنوب را برای خودباوری و مقاومت و دفاع کمک کردند که نماد آن امام موسی صدر است. 🔻پس از پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران در سال ۵۷، نفوذ ایران در لبنان بیش از گذشته شد و موضوع از «رد قدم» فراتر رفت. نفوذی که تا آن زمان اغلب از مسیر فرهنگ مذهبی طی شده بود، پس از تشکیل جمهوری اسلامی و در امتداد مجاهدت‌های امثال مصطفی چمران، حول موضوع ظاهراً سیاسی «مبارزه با صهیونیسم» پیش رفت و چون اشغالگری اسراییل برای مردم لبنان محسوس‌تر از مداخلات فرانسه و آمریکا یا عقب‌ماندگی‌ها از فرهنگ شیعی بود، لبنانی‌های بیشتری با آن همراه شدند. اینگونه مقاومت مردم لبنان، این بار متشکل و سازمان‌یافته ذیل نام «حزب‌الله» توسعه یافت. شیعیان لبنان حالا یک تکیه‌گاه دولتی و مردمی یافته بودند؛ جمهوری اسلامی ایران. 🔻در همه چهار دهه گذشته که نفوذ قدم به قدم ایران در لبنان و قوت گرفتن مقاومت مردمی باعث خروج پله پله نظامیان فرانسوی و آمریکایی و در نهایت اشغالگران صهیونیست از این کشور شد، سازمان‌های اطلاعاتی غربی و صهیونیستی بیکار ننشستند و تلاش کردند تا حیاط خلوت غرب در لبنان را با بیرون راندن ایران احیا کنند. اما ایران خیلی بیشتر از آن که به شکل فیزیکی در خاک لبنان حضور داشته باشد، در قلب‌های لبنانی حاضر بود، هم از این رو، عملیات روانی‌های متعدد غربی-صهیونیستی علیه ایران و با موضوع لبنان به راه انداختند تا ذهن‌ها را تغییر دهند. 🔻برای ایرانی‌ها «نه غزه، نه لبنان» ساختند، برای لبنانی‌ها «ایران برو بیرون، بیروت آزاد است»؛ این‌سو صدایشان از بی‌بی‌سی بیرون می‌آمد، آن‌سو از العربیه. اینجا آشوب می‌شد، می‌گفتند از لبنان نیرو برای سرکوب آورده‌اند، آن‌سو نخست‌وزیر ترور می‌شد، می‌گفتند ایران زده است. حجم تلاش‌های صهیونیست‌ها و غربی‌ها برای برهم زدن آمیختگی ایران و لبنان فراتر از آن است که در خطوط میانی یک یادداشت مجمل بگنجد و خود مجالی دیگر و تفصیلی می‌طلبد. تلاش‌هایی که در یک سال اخیر و پس از طوفان‌الاقصی شدت گرفته تا پیوند ایران و محور مقاومت را به وهم خویش ببرد و حتی به اتهام کم‌کاری ایران در دفاع از مقاومت یا قصه‌سازی درباره جاسوسی سرداران ایران و حتی‌تر دروغ کثیفی چون فروختن حزب‌الله و سید مقاومت هم رسید. 🔻پیام قدم‌های مسئولین ایرانی روی خاک لبنان، چه فرودگاه بیروت و چه ویرانه‌های عملیات‌های تروریستی صهیونیست‌ها، هم برای توده‌های مردمی لبنان بود که بدانند این تکیه‌گاه دولتی مبتنی بر جمهوریت (مردم) و اسلامیت (دین) همچنان و همیشه همراه آنان است و هم به اقلیتی از جوانان انقلابی پرشور ایرانی بود که در دفاع از محور مقاومت، خود را جلوتر از نظام ندانند و به مردان جمهوری اسلامی اتهام تعلل و ترس و سازش نزنند. 🔻اما شاید مهم‌ترین پیام به غربی‌ها و نگهبان هاری که در منطقه برای منافع خود ایجاد کرده‌اند، بود که ما از لبنان دست نمی‌کشیم. پیام به آنهایی بود که دنبال فراهم آوردن یک فرصت هستند تا حیاط خلوت خود در لبنان را که به لطف شهادت‌طلبی مجاهدان لبنانی، از بین رفت، روی ویرانه‌های بیروت تجدیدبنا کنند. 🔻ما در لبنان هستیم و قدم قدم مقامات ما روی خاک لبنان با شما حرف می‌زند، حتی اگر تهدید کنید هر پروازی از ایران را هدف قرار می‌دهید. این حرف‌ها رجز نیست؛ آنچنان که قدم قدم سرداران ما در لبنان بی آنکه تصویری از آن باشد، از احمد متوسلیان تا عباس نیلفروشان با شما حرف زد و شما حتماً آن را شنیدید و روزی که مجبور به ترک خاک لبنان شدید، با همه وجود درک کردید که آن حرف‌ها رجز نبود. ۲۴ مهر ۴۰۳ روزنامه وطن‌امروز https://eitaa.com/kobra_asoupar
🔻دیگر برای وصف «تا آخرین قطره خون جنگیدن» فیلمی زنده داریم. پهپادی که آمده برای صهیونیست‌ها خبر مرگ نیروهای حماس را ببرد، خبر آخرین مبارزه یک «مرد» را برای جهان مخابره می‌کند؛ سنوار که ۲۲ سال اسیر بود و همه عمر جنگید. آوینی می‌گفت تنها کسانی مردانه می‌میرند که مردانه زیسته‌اند... https://eitaa.com/kobra_asoupar
📝آتش‌بس تحمیلی یا حمله موشکی؟ / بخش اول 🔻۴ روز پس از ترور سید حسن نصرالله، ایران آتش موشک‌هایش را که در انتظار آتش‌بس در غزه و لبنان خاموش نگه داشته بود، روشن کرد و وعده صادق ۲ اتفاق افتاد تا نشان دهد ایران همیشه منتظر تحقق وعده‌های غرب باقی نمی‌ماند. با این حال جریان داخلی معترض به سکوت موشکی ایران پس از ترور هنیه در تهران، راضی نشد و معتقد بود اگر پس از ترور هنیه، حمله اتفاق می‌افتاد، اکنون سید مقاومت ترور نمی‌شد؛ ادعایی که البته حتی از مسیر تحلیل هم اثبات نمی‌شود، چه رسد به استدلال. 🔻در بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح ایران هم که پس از تجاوز رژیم صهیونیستی به ایران صادر شد، به این آتش‌بس باز هم اشاره می‌شود و «ضمن محفوظ دانستن حق پاسخ قانونی و مشروع خود در وقت مقتضی، برقراری آتش بس پایدار در غزه و لبنان برای جلوگیری از کشتار مردم بی‌پناه و مظلوم را مورد تأکید قرار می‌دهد.» 🔻این یعنی ایران آمادگی دارد در ازای برقراری آتش‌بس از پاسخ به تجاوز رژیم صهیونیستی صرف‌نظر کند و باز، این یعنی که ایران آماده‌ی دادن چنین پاسخی است و البته مثل همان وعده صادق ۲ تا همیشه هم منتظر تحقق آتش‌بس نمی‌نشیند و این همه یعنی ایران گزینه‌های مختلف را روی میز خود نگه داشته است. 🔻اما چشم‌پوشی از پاسخ به اسراییل در ازای آتش‌بس مخالفانی جدی هم دارد. جریانی در ایران شعار «جنگ جنگ تا پیروزی» را به مثابه یک ایدئولوژی پذیرفته و در این نگاه، جنگ فقط حمله نظامی است و هر نوع تلاش برای آتش بس یعنی عقب‌نشینی غیرتاکتیکی و مذموم. در این نگاه ما تا دم مرگ می‌جنگیم، اما با دشمن پای میز مذاکره نمی‌نشینیم. 🔻در سوی دیگر، هر نوع آتش بسی موافقانی جدی دارد که تلاش می‌کنند با کوچک‌نمایی اقدامات طرف صهیونیستی، ایران را از هر نوع پاسخی به اسراییل بازدارند. آنها ضدجنگ بودن را مانیفست خود قرار داده‌اند و جنگ را چنان وسیع معنا کرده‌اند که هر نوع عملیات نظامی، حتی از نوع واکنش برابر متجاوز را هم شامل می‌شود. 🔻گروه اول، مسئولین ایران را به سازش و بی غیرتی متهم می‌کنند و گروه دوم از این مسئولین چهره‌ای جنگ‌طلب و... ادامه در بخش دوم ۹ آبان ۴۰۳ روزنامه وطن امروز https://eitaa.com/kobra_asoupar
📝آتش‌بس تحمیلی یا حمله موشکی؟ / بخش دوم 🔻گروه اول، مسئولین ایران را به سازش و بی غیرتی متهم می‌کنند و گروه دوم از این مسئولین چهره‌ای جنگ‌طلب و بی منطق ارائه می‌دهند. نیروهای مسلح ایران هم در میان اعمال فشار این دو گروه مانده‌اند و همین فشارهای دو سویه شرایط را برای تشخیص درست و تصمیم‌گیری مناسب سخت می‌کند. 🔻یک نکته مهم در این دوگانه‌ی حمله نظامی یا آتش‌بس این است که ایران آتش‌بس را برای خود نمی‌خواهد و از قضا آمادگی دارد مثل دو دفعه قبلی صدها موشک روانه سرزمین‌های اشغالی کند و نمایشی از غیرت نیروهای نظامی ایران و اقتدار کشور و ذلت اسراییل را با اکران جهانی و زنده اجرا کند. اما اولویت ایران آن چیزی است که ماشین تروریسم صهیونیست‌ها را در غزه و لبنان متوقف کند و با تحمیل آتش بس مورد رضایت محور مقاومت، اهل غزه و لبنان بتوانند به خانه‌های خود، گرچه ویران و فروریخته برگردند. 🔻هم از این روست که آمادگی ایران برای چشم‌پوشی از حمله موشکی به اسراییل، نه یک عقب‌نشینی، بلکه یک فداکاری از سوی جمهوری اسلامی ایران در مسیر هزینه دادن برای فلسطین است. این فداکاری خصوصاً از سوی فرماندهان نظامی ایران پررنگ‌تر است. برای یک فرمانده نظامی که انتخاب کرده عمرش را در جنگ بگذراند، گاهی نجنگیدن هم همچون جنگیدن فداکاری است. بنابراین آتش‌بس را نباید همیشه سازشی سیاه دید، بلکه جزییات آن و آنچه مورد توافق قرار می‌گیرد، باید مبنای قضاوت قرار گیرد. 🔻شاید برای همه ما لازم باشد که آمادگی این نوع از فداکاری را هم برای محور مقاومت داشته باشیم و ایثار را فقط در آمادگی برای جان دادن نبینیم، گاه شاید نیاز به گذشتن از غرور باشد. هدف ما شهادت نیست، هدف ما محو ظلم از جهان است که در این مسیر اگر هم شهید شدیم، باکی نیست؛ اما رسیدن به این هدف می‌تواند همیشه‌ هم مسیرش نظامی نباشد. 🔻از سویی آتش‌بس همیشه هم اتفاقی سفید نیست و گاه هزینه‌های آن می‌تواند از هزینه‌های یک جنگ تمام عیار بیشتر تمام شود. چنانچه امروز مردم غزه و کودکان خردسال آن تاوان سازشکاری امثال عرفات و دولت‌های عربی را می‌دهند، زیرا بی توجه به گزاره‌هایی که حقوق مردم فلسطین را تامین کند، توافق‌نامه‌های کذایی امضا کردند و اراده و قدرتی هم برای تغییر نداشتند و خود عرفات علیرغم مبارزاتی طولانی، در نهایت با ننگ سازشکاری و فروختن آرمان فلسطین رخت از جهان بست. لذا آن جریان داخلی که سازشکاری را با ژست‌ لطیف ضدجنگ بودن معرفی می‌کند، بی‌راهه‌ای را می‌رود که پایان آن نه فقط فروش آرمان فلسطین که وطن‌فروشی است، پایان آن خیانت به ایران و ایرانی است. 🔻دیپلماسی و میدان دو مسیر موازی هستند که می‌توانند همراه هم و توسط مردان جنگ و مردان سیاست پیش بروند. ایران جنگ‌طلب نیست و اگر ببیند رسیدن به حق مردم فلسطین را می‌توان از مسیری غیر از نبرد نظامی پیش برد، استقبال خواهد کرد. هر چه هم در این ۴۵ سال ایران اسلحه بدست گرفته‌ است، نبردی تحمیلی و دفاعی بوده است. اما ایران بزدل هم نیست و از نبرد نظامی إبایی ندارد و شاهد آن را هم نه از دهه شصت و مرز ایران و عراق که از دهه نود و بیابان‌های سوریه می‌آورد. 🔻میان دو مسیر موازی، دوقطبی سیاه و سفید نسازیم و اجازه دهیم فضا برای صحبت در مورد همه گزینه‌ها باز باشد. ۹ آبان ۴۰۳ روزنامه وطن‌امروز https://eitaa.com/kobra_asoupar
🔻روز چهلم سید مقاومت معطل نشسته‌ایم که ببینیم قاتل حاج قاسم قرار است رییس‌جمهور آمریکا شود یا قاتل سید حسن نصرالله و اسماعیل هنیه و یحیی سنوار و ده‌ها هزار نفر دیگر ... و لابد فکر می‌کنیم در سرنوشت مردم ایران، دمکرات و جمهوری‌خواهش فرق می‌کند! https://eitaa.com/kobra_asoupar
🔻می‌توان با بلاهت، غیرسیاسی بودن فوتبال را همچنان باور کرد، اما فیفا اگر سیاسی‌ترین سازمان غیرسیاسی دنیا نبود، اسراییل را عضو نمی‌کرد، نه آنکه پس از جنایات این یک سال، حتی جلسات بررسی تحریمش هم به تأخیر بیفتد. 🔻تحریم نشد و حالا ورزشگاه به ورزشگاه مردم اروپا بی حیثیتش می‌کنند؛ یک روز در هلند، یک روز در فرانسه. https://eitaa.com/kobra_asoupar
📝خودکشی ناخواسته براندازان 🔻۲-۳ هفته‌‌ای از مرگ کیانوش سنجری می‌گذرد؛ مجری سابق صدای آمریکا که در اعتراض به آنچه دیکتاتوری در ایران نامید، ۲۳ آبان خود را از ساختمانی تجاری در تهران پایین انداخت. هیاهوی خودکشی او خیلی زودتر از آنچه بلندی صدای براندازان در مجازی نشان می‌داد، فروکش کرد. بخش اعظمی از همان هیاهو هم خرج مقصریابی و کشمکش‌های درونی براندازان شد که چرا از عضو خود حمایت نکرده‌اند و چرا مانع خودکشی از پیش اعلام شده‌ او نشده‌اند. چه آنکه او از حدود ۲۰ ساعت قبل از اقدام به خودکشی، در حساب ایکس خود خبر از چنین تصمیمی با اعلام ساعت دقیق آن داده بود. اکنون حتی از همین هیاهوی مقصریابی درونی براندازان هم خبری نیست و خودکشی سنجری نه تنها به آرمان او برای براندازی جمهوری اسلامی کمک نکرد، بلکه حتی نام و یادی از خود او هم نیست و او سطری گم در تاریخ اپوزیسیون شد! 🔻آدم‌های برانداز نوبت به نوبت سطری گم در تاریخ می‌شوند، زنده و مرده فرقی ندارد. جریانی که اصالت و استقلال و گفتمان ندارد و هویتش بر مبنای جاه‌طلبی‌های شخصی و اوهام مبتذل و عروسک‌گردانی قدرت‌های ضدایرانی و با ملغمه‌ای از تروریست و تجزیه‌طلب و دارودسته رجوی و سلطنت‌طلب و مطرب و فوتبالیست و بازیگر و فراری و مزدور غرب و... شکل گرفته، نه موفقیتی می‌یابد و نه نامی ماندگار از آن برجا می‌ماند. جریانی که به‌جای اندیشه، مانور تبلیغاتی را جایگزین کرده و رد مباحث آن را به جای کتابخانه‌ها و محافل علمی، حقوقی و سیاسی باید در میتینگ‌های رقص و شراب جست‌وجو کرد، چگونه می‌تواند رد ماندگاری از خود برجا بگذارد؟ جریانی که عروسک خیمه‌شب بازی سرویس‌های امنیتی ضد ایرانی است و با آویختن از قدرت شیطانی غرب و صهیونیسم و استقبال از تحریم و تجاوز به وطن و زندگی در کشورهای دیگر می‌خواهد موفق شود، چگونه می‌تواند فراتر از کف روی آب باشد و باقی بماند؟ 🔻برای تبیین و مصداق‌یابی هر کلیدواژه‌ای که در وصف هویت جریان برانداز ایرانی در نوشته شد، می‌توان یادداشت نوشت تا ثابت شود سخن از هویت این جریان، در نهایت به اثبات بی‌جریانی آن می‌انجامد اما فی‌الحال مجال برای حرف دیگری است. 🔻خودکشی سنجری به‌رغم آنکه با شعار سیاسی و با نمایشی علیه جمهوری اسلامی انجام شد، اما نتوانست هیچ موج موثری، حتی کوتاه و حتی صرفاً در فضای مجازی ایجاد کند. هم از این رو، این اتفاق و حواشی پیرامون آن را می‌توان دارای نشانه‌هایی دانست که از مرگ براندازان حکایت می‌کند و در واقع آن خودکشی، نه خودکشی یک برانداز که نشان از خودکشی براندازان داشت، به دلایلی: 🔻اول: آنها برای ممانعت از خودکشی دوست‌شان ساعت‌ها فرصت داشتند و اقدامی نکردند. 🔻دوم: در مجادله‌های پس از واقعه، روشن شد یکی از دلایل اصلی ناامیدی فرد مورد نظر عدم حمایت از او از سوی براندازان در آمریکا و پس از اخراج او از صدای آمریکا بوده است. حتی دفتر رضا پهلوی هم که برای چنین مواقعی و حمایت مالی از براندازان، پول جمع کرده بود، کمکی به او نکرد. 🔻سوم: عدم حمایت از او در ایران توسط دوستانش که تنهایی و مشکل مالی و روی آوردنش به کارگری ساده را موجب شد. 🔻چهارم: ناامیدی سیاسی براندازان پس از تبلیغات بسیار درباره سرنگونی قریب‌الوقوع جمهوری اسلامی. 🔻پنجم: جدل‌های بی‌پروا و بی‌پرده در میان خود، اما علنی و صریح پس از مرگ سنجری که باعث رسوایی درباره تعاملات درونی براندازان با یکدیگر شد. در واقع آنچه رخ داد خودکشی ناخواسته اپوزیسیون ایرانی بود. 🔻طبعاً منظور از مرگ در این نوشتار، نابودی مطلق این جریان نیست، بلکه منظور عدم توانایی در داشتن کنش‌های موثر سیاسی علیه ایران است. حیات یک جریان سیاسی به کنشگری موثر است و بی ‌آن حتی در صورت وجود، یعنی مرده است. 🔻پیکر بی‌جان سنجری روی پیاده‌رو نماد مرگ اپوزیسیونی است که ۲ سال پیش یقین داشت تا چند ماه دیگر کار جمهوری اسلامی تمام است و امروز حتی از زنده نگه داشتن عضوی از خود که پیش‌تر هم اعلام کرده قصد خودکشی دارد، ناتوان است! 🔻شاید گفته شود تعمداً مانع خودکشی او نشدند که بتوانند از این مرگ که مثلاً در اعتراض به دیکتاتوری در ایران و حمایت از زندانیان سیاسی بوده، بهره‌برداری سیاسی کنند، اما خودکشی نمی‌تواند قهرمان‌پرور باشد و جریانی که می‌خواهد از پایین پریدن یک نفر از بالای ساختمان و مشکلات روحی و شخصی او قهرمان بسازد و پیروزی درو کند، یعنی دستش از هر آنچه بتواند خود را مطرح کند، بسیار خالی است. 🔻انتحار یک کنشگری ناشی از ضعف است و وقتی با چاشنی سیاست آمیخته می‌شود، ناتوانی بیشتری را عیان می‌کند. چه آنکه از اهل سیاست، خصوصاً مبارز سیاسی انتظار قدرت و توانایی است. 🔻خودکشی بروز ناامیدی در بدترین شکل است و مبارزه سیاسی نمایش امید برای تغییر؛و نمی‌توان این دو را درهم آمیخت و تصور پیروزی کرد. ۱۲ آذر ۴۰۳ وطن امروز eitaa.com/kobra_asoupar
📝امام خمینی و مخالفتی که فهم نشد 🔻۲۹ آذر سالروز درگذشت آیت‌الله منتظری است. او تنها کسی در ایران است که برای زمانی چند ساله عنوان «قائم مقام رهبری» داشت که عبارتی جایگزین برای رهبری آینده نظام بود. گرچه او پس از امام خمینی رهبر نشد و حضرت امام، در فروردین ۶۸ تصریح کردند که «از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرال‌ها و از کانال آن‌ها به منافقین می‌سپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست داده‌اید...» او پس از این نامه، استعفایی خطاب به امام خمینی نوشت و امام هم آن را پذیرفتند. 🔻تصور غالب در افکار عمومی این بود که امام خمینی با قائم مقامی مرحوم منتظری موافق هستند، اما یکی از مهم‌ترین بخش‌های نامه 6 فروردین امام این جمله خطاب به آیت‌الله منتظری است که «والله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم» البته امام در آن عبارات سه قسم جلاله یاد می‌کنند برای سه موضوع: ««والله قسم‌ من‌ از ابتدا با انتخاب‌ شما مخالف‌ بودم‌.... والله قسم‌ من‌ با نخست‌وزیری‌ بازرگان‌ مخالف‌ بودم‌... والله قسم‌ من‌ رأی‌ به‌ ریاست‌ جمهوری‌ بنی‌صدر ندادم‌ و در تمام‌ موارد، نظر دوستان‌ را پذیرفتم‌». 🔻جالب آنکه در هر سه مورد هم تصور بسیاری از مردم این بود که امام هم موافق هستند. این یعنی که بسیاری از مردم در شناخت نظر ولی جامعه اسلامی دچار اشتباه شده بود و طبعاً نقش خواص در این عدم درک برجسته است. 🔻امام خمینی در پاسخ به استعفای آیت‌الله منتظری هم این مخالفت خود را تصریح می‌کنند و می‌نویسند: «هم شما و هم من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودیم، و در‌‎ ‌‏این زمینه هر دو مثل هم فکر می‌کردیم. ولی خبرگان به این نتیجه رسیده بودند؛ و من هم‌‎ ‌‏نمی‌خواستم در محدودۀ قانونی آنها دخالت کنم.» 🔻سخن صریحی هم از آیت‌الله گیلانی وجود دارد که امام موافق طرح مسئله قائم مقامی در خبرگان نبودند، اما صریحاً هم مقابل تصمیم خبرگان نمی‌ایستند. مشی حضرت امام اینگونه بوده که وارد مداخله در وظایف قانونی نهادهای دیگر نمی‌شدند و اجازه می‌دادند امور از مسیر عادی خود پیگیری شود، مگر در جایی که نظام اسلامی و انقلابی را که حاصل دسترنج مردم و خون دادن آنهاست، در خطر ببینند. چنانچه ۴ سال بعد إبایی نداشتند که تصریح کنند آقای منتظری صلاحیت رهبری نظام را ندارد. البته ۴ سال بعد شناخت مردم از مرحوم منتظری هم تغییراتی کرده بود و پذیرش نظر امام برایشان راحت‌تر بود. 🔻امام پس از علنی شدن مصوبه خبرگان در مورد قائم مقامی آیت‌الله منتظری هم سکوت می‌کنند و سخنی در تایید نمی‌فرمایند. توجه به همین سکوت معنادار هم می‌توانست قرینه‌ای مبنی بر مخالفت ایشان باشد. حتی امام در دیدار با اعضای خبرگان هم در این زمینه صحبتی نمی‌کنند. 🔻امام یک هفته پس از علنی شدن این مصوبه در سال ۶۴ با مسئولین نظام دیدار داشتند و یک کلمه هم در مورد جانشینی خود صحبت نکردند. هفدهم آذر ماه هم همان سال هم ۲۰۰ نفر از نمایندگان مجلس بیانیه تبریک و تهیت به امام برای این انتخاب را در صحن علنی خواندند که باز هم واکنش امام سکوت بود. در واقع نه تنها نظر واقعی امام از سوی نمایندگان مجلس شورای اسلامی درک نشده بود، بلکه حتی نامه تبریک هم به ایشان نوشته بودند! 🔻نباید از ولی‌فقیه انتظار داشت در همه امور تصریح به نظر خود کنند و پشت بلندگو همه چیز را بگویند؛ گاه مصالحی وجود دارد که رهبر جامعه اسلامی ترجیح می‌دهد بی آنکه صراحتاً مداخله کند، نکاتی را تلویحی یا از مسیری غیر از بلندگو و تریبون رسمی بیان کنند. این قرائن و شواهد و مسیرها را باید شناخت و به وقتش درک کرد. ۲۹ آذر ۴۰۳ روزنامه جوان https://eitaa.com/kobra_asoupar