41.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅#مهارتهای_زندگی
این قسمت: عیب هر کس رو به خودش بگو
💥 نکته: غیبت نکردن⛔️
@kodakan_city
۸ نکته جالب درباره مزایای باور نکردنی در آغوش گرفتن
👇👇
🔻آرام شدن دستگاه عصبی بدن
فشاری که در هنگام بغل کردن به بدن وارد می شود به مغز این پیام را می دهد که اضطراب را کم کند. با تحریک پوست، گیرنده های فشار که در زیر پوست قرار دارند تحریک می شوند و این تحریک باعث افزایش فعالیت عصب واگ می شود.
🔻تقویت دستگاه ایمنی بدن
با آرام شدن دستگاه عصبی ضربان قلب پایین می آید و امواج مغزی آرام می گیرند و این مسأله ممکن است به کاهش آثار سرماخوردگی کمک کند.
🔻بهبود خواب
تنها ۱۰ دقیقه تماس بدنی قبل از خواب می تواند کمک کند خواب آسوده تری داشته باشید. اندکی تماس فیزیکی در طول روز هم می تواند خواب و تجربیات حسی را بهبود ببخشد.
🔻ترشح هورمون های شادی در سرتاسر بدن
تماس فیزیکی باعث افزایش تولید سروتونین و اکسی توسین در بدن می شود.
سروتونین که یک انتقال دهنده ی عصبی است، یک ضد افسردگی و ضد درد طبیعی محسوب می شود.
لطفا این مطلب مفید را برای دوستان ارسال نمایید.
@kodakan_city
✅ تمرینهای مؤثر برای آموزش صبر به کودکان
۱.بازیهای نوبتی 🎲: بازیهایی که کودکان باید در آنها منتظر نوبت خود بمانند، راهکار مناسبی برای تمرین صبر است.
۲. استفاده از زمانسنج معکوس ⏳: به کارگیری زمانسنج برای فعالیتهایی نظیر غذا خوردن یا تکالیف مدرسه به کودکان کمک میکند تا مفهوم زمان و صبر را بهتر درک کنند.
۳. پاداشهای تدریجی: به جای ارائه پاداش سریع، پاداشها را به تدریج افزایش دهید تا کودک بیاموزد که صبر کردن نتیجهبخش است.
نکته : زمانی که کودکان صبر میکنند، حتماً از تلاش آنها قدردانی کنید تا اهمیت این مهارت را درک کنند
@kodakan_city
6.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣تنبیه اثر روانی بدی دارد⁉️
@kodakan_city
شش مزیت پیش مطالعه درس، قبل از کلاس!
۱. با پیش مطالعه از زمان کلاس بیش ترین استفاده را می بریم.
۲. مطالب را بهتر می فهمیم و متوجه می شویم در چه قسمت هایی ضعف داریم.
۳.می توانیم سرکلاس فعال باشیم و در بحث های کلاسی شرکت کنیم.
۴. با پیش مطالعه ، می توانیم خودمان را سرکلاس نشان دهیم.
۵. در کارهای گروهی شرکت فعال داشته باشیم.
۶. نشان دهیم برای معلم احترام قائلیم.
@kodakan_city
5.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از کجا بفهمیم بچمون
نبوغ رياضی داره یا نه؟؟؟؟
#استاد_عزیزی
@kodakan_city
واژههایی که ما گهگاه هنگام عصبانیت به کار میبریم، اثرات مخرب ماندگار بر ذهن کودک خواهد گذاشت.
مثلاً واژههایی چون
“بچه بد”،
“چقدر بیادبی”
یا جملاتی مثل “از دستت خسته شدم”، “دیگه دوستت ندارم”و…
آنچنان در ذهن او میماند که ممکن است کودک باور کند حتماً همینگونه است.
ذهن بچهها به طور قابل ملاحظهای تحتتأثیر عبارتهایی است که ما آنها را خطاب میکنیم.
پیامی که ما بزرگسالان در قالب چنین جملاتی به کودکانمان میدهیم، در ضمیر ناهشیارشان ثبت میگردد.
@kodakan_city
❌نق زدن والدين، کودکان را از داشتن تفکر خلاق و ارتباط سالم دور ميکند ..
🚫و باعث ميشود کودکان محدود فکر کنند و زاويه شناختي خود را بسته نگه دارند
همچنین باعث ميشود کودکان وابسته و درمانده شوند
⬅️ زيرا کودکان فکر ميکنند که چون والدین نق ميزنند و به نتيجه ميرسند پس من هم از طريق نق زدن به اهدافم ميرسم در حالي که هميشه اينطور نيست.
✨این کودکان از تکامل و پيشرفت باز ميمانند. پس در رفتار خودتان تجدید نظر نمایید تا الگوی خوبی برای کودکان خود باشید.✅
@kodakan_city
168_EliyaKochoolo&1DonyaKareAghabOftade.mp3
2.11M
#قصه_شب
💠 ایلیا کوچولو و یه دنیا کار عقب افتاده
🔻موضوع: برنامه ریزی، تنبلی
🎼 با صدای بانو مریم نشیبا
#هر_شب_یک_قصه
@kodakan_city
#قصه
من دیگه خجالت نمی کشم...
احسان کوچولو بعضی روزها با مامانش می رفت پارک اما وقتی می رسیدن اونجا از کنار مامانش تکون نمی خورد و نمی رفت با بچه ها بازی کنه. هر چه قدر هم که مامانش بهش می گفت پسرم برو با بچه ها بازی بکن فایده ای نداشت. احسان کوچولو روی یکی از دست هاش یه لک قهوه ای بزرگ بود، اون همیشه فکر می کرد که اگه بقیه بچه ها دستش رو ببینن مسخره اش می کنن بخاطر همین همیشه خجالت می کشید و دوست نداشت که با هم سن و سال های خودش بازی کنه.
یه روز احسان به مامانش گفت: من دیگه پارک نمیام. مامان احسان گفت: چرا پسرم؟ احسان گفت: من خجالت می کشم با بچه ها بازی کنم آخه اگه برم پیششون اون ها من رو بخاطر لکی که روی دستم هست مسخره می کنن. مامان احسان گفت: تو از کجا میدونی که بچه ها مسخره ات می کنن؟ مگه تا حالا رفتی با بچه ها بازی کنی؟ احسان جواب داد: نه.
مامان احسان کوچولو اون رو بغل کرد و گفت: حالا فردا که رفتیم پارک با هم می ریم پیش بچه ها تا ببینی اون ها تو رو مسخره نمی کنن ودوست دارن که باهات بازی کنن.
روز بعد وقتی احسان و مامانش رسیدن به پارک باهم رفتن پیش بچه ها. مامان احسان به بچه هایی که داشتن با هم بازی می کردن سلام کرد وگفت: بچه ها این آقا احسان پسر من و اومده که با شما بازی کنه. یکی ازبچه ها که از بقیه بزرگ تر بود جلو اومد و رو به احسان کوچولو گفت: سلام اسم من نیماست، هر روز تو رو می دیدم که با مامانت میای پارک اما هیچ وقت ندیدم که بیای با ما بازی کنی حالا اگه دوست داری بیا تا با بقیه بچه ها آشنا بشی. احسان کوچولو به مامانش نگاهی کرد و رفت. بعد از مدتی مامان احسان رفت دنبالش تا با هم برگردن خونه. وقتی احسان کوچولو مامانش رو دید با خوشحالی دوید سمت مامانش و گفت: مامان من با بچه ها بازی کردم و خیلی خوش گذشت تازه هیچ کس هم من رو مسخره نکرد. مامان احسان لبخندی زد وگفت: دیدی پسرم تو هم می تونی با بچه ها بازی کنی و هیچ کس مسخره ات نمیکنه. همه بچه ها با هم فرق هایی دارن اما این باعث نمیشه که نتونن با هم باشن و با هم دیگه بازی کنن.از اون روز به بعد احسان کوچولو دوست های تازه ای پیدا کرده بود که در کنار اون ها بهش خوش می گذشت و در کنار هم خوشحال بودن.
@kodakan_city
📸
💕 در این لحظات زیبـای شب
ازخــدا میخواهم
دردها و غمهایتان پایان پذیرد
تا طعم خـوش زندگی را بچشید
الهی هـر آنچـه را که
آرزو دارید برآورده شود...
فردا یه روز تازهس
با کلی اتفاق عالی و فوقالعاده...
#شبتونبخیروآرامش... 🌙
@kodakan_city