eitaa logo
دنیای کودکان
65.4هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
4.5هزار ویدیو
3 فایل
با ما بهترین مادر دنیا باشید♥️♥️ کانال عالی تربیت فرزند ارتباط با ما @Hastiii98 تبلیغات پذیرفته می شود https://eitaa.com/joinchat/1530397092C444c0ca877
مشاهده در ایتا
دانلود
بعد از سن يك سالگي، كودك را مجبور به كاري نكنيد ، چون منفي كاري ميكند واز اطاعت سر باز مي زند. بنابراين آموزش ادرار كردن و آداب دستشويي و يانشستن روي لگن را زودتر از موعد شروع نکنید. @kodakan_city
اگر می خواهید کودک مستقلی داشته باشید برای تلاش او احترام قائل شوید. وقتی تلاش کودک مورد احترام قرار گیرد، کودک جرأت خود را متمرکز می کند تا کار خودش را به پایان برساند. ❌ چقدر طولش میدی تا بند کفشتو ببندی. ✅ میبینم که داری خوب تلاشتو میکنی تا با دقت بند کفشتو ببندی. @kodakan_city
وقتي چيزي كه به فرزندتان مي گوييد خصمانه و يا همراه با عصبانيت باشد، توجه او بيشتر به لحن كلام جلب مي شود تا به پيامي كه سعي در انتقال آن داريد. باور فرزند اين است كه والدين به او علاقه و محبت قلبي دارند. اگر مرتبا به او پيغام دهيد كه، ازتو بيزارم، بي لياقتي يا از تو ناراضيم به رابطه عاطفي خودتان با او آسيب مي رسانيد. اظهار نارضايتی خود را با لحنی آرام و بدون تحقير يا سرزنش به فرزندتان انعكاس دهيد تا به محتوای كلامتان توجه كند. @kodakan_city
نقش پدردر تربیت فرزند همسرتان را در تربیت فرزندتان دخالت دهید حتی اگر روشش را قبول ندارید تا زمانی که روش همسرتان کودک آزاری نیست، داشتن رابطه با پدر بهتر از تنها تربیت کردن فرزندتان است. از نوزادی فرزندتان را ساعاتی با پدرش تنها بگذارید تا رابطه ی پدری و فرزندی شکل بگیرد. در بازی همسرتان با فرزندتان دخالت نکنید و مرتب همسرتان را تصحیح نکنید بچه ها بدون کمک شما راحت تر با پدر خود ارتباط برقرار میکنند و مهارت تطبیق دادن با دیگران را می آموزند. @kodakan_city
خلاقیت_هوش 🔹️ با دقت و تمرکز مسیر صحیح را پیدا کنید. @kodakan_city
وقتى همسرتان با كودك صحبت ميكند، حتى اگه در گفتار همسرتان اشتباهى مي بينيد، همان موقع جلوى کودک، تذكر ندهید دفاع از عملكرد کودک يا حمله به گفته‌ های همسر، عواقب خوبی ندارد. @kodakan_city
🌹🐝 وفاداری در یک روز گرم و آفتابی چهار زنبور عسل که با هم خواهر بودند در دشت سرسبزی پرواز می کردند. زنبور آخر بسیار از آن ها کوچک تر بود و همیشه او را اذیت می کردند. آن روز وقتی در حال پرواز کردن و بازی کردن بودند زنبور کوچولو چشمش به سه عدد گل سرخ افتاد و به خواهرانش گفت بچه ها بیایید یک مسابقه دهیم. خواهرها که دست به یکی کرده بودند تا دوباره زنبور کوچولو را اذیت کنند گفتند چه مسابقه ای؟ یکی از آن ها گفت بیایید قایم باشک بازی کنیم، زنبور کوچک گفت نه، آن گل های زیبا را می بینید؟ من تا ۳ میشمارم هر کسی زودتر به روی گل ها بشیند برنده است و نفر آخر که باخته و گلی ندارد تا رویش بشیند باید برقصد. خواهران زنبور قبول کردند و زنبور کوچولو شروع به شمردن کرد، به عدد ۲ که رسید خواهرانش با سرعت روی گل ها نشستند و با خنده گفتند که تو باختی. زنبور کوچولو گفت: نه شما صبر نکردید تا آخر بشمارم و زود رفتید، کارتان درست نبود و باید از اول بازی کنیم. خواهران بزرگترش که او را اذیت می کردند گفتند قبول دوباره بازی می کنیم. این دفعه هم مانند قبل تا ۲شمرد و آن ها سریع به روی گل ها نشستند و به خواهر کوچکشان می خندیدند. زنبور کوچولو ناراحت شد و رفت روی شاخه ای نشست که گلی نداشت، لابه لای شاخه ها چشمش به غنچه ای افتاد، غنچه با ناراحتی گفت چه شده؟ چرا گریه می کنی زنبور کوچولو همه ی ماجرا را برای او تعریف کرد. غنچه ی گل رز به او قول داد تا زودتر بزرگ شود و برای او باشد. زنبور خوشحال شد و هر روز به کنار او می آمد تا بالاخره او تبدیل به یکی از رزهای بسیار زیبا شد. خواهران زنبور از دیدن این صحنه و وفاداری گل رز بسیار شرمنده شدند و از زنبور کوچولو به خاطر رفتارهای بدی که کرده بودند معذرت خواستند و قول دادند که همیشه با او مهربان باشند. @kodakan_city
254-KareZibayeNaveyeMehraboon-www.MaryamNashiba.Com.mp3
2.17M
💠 کار زیبای نوه‌ی مهربون 🎼 با صدای بانو مریم نشیبا @kodakan_city
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋الهی در سکوت شب ذهنم را آرام کن، ومرا در پناه خودت به دور از هیاهو این جهان بدار الهی شبم را با یادت بخیر کن🦋 شبتون معطر به عطر صلوات بر مهدی صاحب زمان (عج)✨ @kodakan_city
چه بخواهم ز “خدا” ؟ بهتر از اینكه خودش پنجرہ‌ باز اتاقت باشد عشق،محتاج نگاهت باشد خلق، لبریز دعایت باشند و دلت تا به ابد وصل خدایی باشد، که “همین نزدیکیست” سلام صبح به خیر🌺🌺🌺🌺 @kodakan_city
هدف های بزرگ، مانند دویدن هستند! برای رسیدن به هدف های بزرگ، باید تلاش های کوچک را جدی گرفت. باید راه رفت و کم کم دوید. دویدن ناگهانی و بدون مقدمه، هرکسی را از نفس می اندازد. @kodakan_city
✳️فواید گوجه دریک نگاه: 🍅افزایش قد کودک 🍅افزایش شیر مادر و بهبود بافت شیر 🍅جلوگیری ازآپاندیس 🍅رشد و ترمیم استخوان بخصوص درکودکان 🍅کمک به خواب راحت 🍅جلوگیری از پروستات درمردان @kodakan_city
برای ساختن فرزندان، باید نخست خویش را بسازی، در غیر این صورت، فرزندان را برای نیازهای حیوانی، فرار از تنهایی یا پرکردن چاله های وجودت پدید آورده ای. وظیفه تو به عنوان یک والد، تنها ساختن خودی دیگر نیست بلکه چیزی برتر است. چیزی همانند آفریدن یک آفریننده،. @kodakan_city
رازهای بد نباید راز بمانند... کودک باید یاد بگیرد درباره رازهایی که او را ناراحت می‌کنند یا به او آسیب می‌زنند حرف بزند. کودک باید یاد بگیرد که بین راز خوب و بد تفاوت وجود دارد. رازهای خوب (مثلا خرید پنهانی هدیه) را می‌توان مخفی نگه داشت اما رازهای بد را باید به فرد مورد اعتماد گفت. برای اینکه کودک بتواند چنین کند باید اعتماد به نفس داشته باشد و نترسد با گفتن اتفاق رخ داده تنبیه می‌شود. @kodakan_city
از زیاد حرف زدن برای فرزندتان جداً خودداری کنید. اگرچه حرف زدن با بچه ها لازم و مفید است اما زیاد حرف زدن تاثیر سازنده ای ندارد. آنچه را قبلا گفته اید تکرار نکنید! چیزی را که فرزندتان خود می داند، به او نگویید. بیشتر مواقع او از اشتباهش آگاه است، پیامد طبیعی رفتار، خود بهترین آموزگار است! تکرار موجب اختلال در ارتباط سالم، اوقات تلخی، بگو مگو و استیصال می شود! گاهی هنگام خطای فرزندتان سکوت کنید! « زیاده گویی » مقدمه نشنیدن است. @kodakan_city
در تربیت فرزند دیگران حتی نوه هایمان هیچ دخالتی نکنیم. 🌺وقتی پدر یا مادری فرزندش را تنبیه کرده جلوی بچه طرفداری بچه را نکنیم. @kodakan_city
یکی از علل لجبازی کودکان و نوجوانان عدم فعّالیت آنهاست والدین باید بستر فعّالیت بدنی را برای آن ها افزایش دهند وقتی بچه ها در روز فعالیّت داشته باشند حالت لجبازی در آنها کمتر میشود. @kodakan_city
🔸️شعر دل حیدری یه دل دارم حیدریه عاشق مولا علیه من این دل رو نداشتم از تو بهشت برداشتم خدا بهم عیدی داد عشق مولا علی داد این عشق توی قلبمه هرجا میرم با منه رو دلامون نوشته مولا علی رو عشقه هر کی که داره حُبِّش ان شاءالله تو بهشته علی ع که عاشق خداست دوست تموم آدماست با عشق و با شهامت هستیم ما با ولایت می‌گیم باهم یا علی ع همیشه هستیم با علی ع یه دل دارم حیدریه عاشق مولا علیه @kodakan_city
آهن برای کودکان، در طول سال های رشد آنها بیشتر هم می شود به حدی که کمبود آن منجر به بیماری به نام کم خونی یا فقر آهن خواهد شد. بدن ما برای ساخت هموگلوبین و میوگلوبین به آهن نیاز دارد تا اکسیژن را از ریه ها از طریق خون به قسمت های دیگر بدن منتقل کند. انسان ها مانند اکثر موجودات زنده روی زمین به آهن احتیاج دارند. آهن در چندین فرآیند پیچیده بیولوژیکی نقش اصلی را ایفا می کند که اصلی ترین آنها خون سازی است. خون سازی فرآیندی است که سلول های قرمز خون را در بدن تولید می کند. آهن در تبدیل قند خون به انرژی نقش موثری دارد. آهن برای رشد جسمی و روانی در کودکان و نوزادان ضروری است. آهن برای عملکرد مناسب سیستم ایمنی بدن و رشد شناختی کلی در کودکان بسیار مهم است. منابع غذایی غنی از آهن: ✔️گوشت و فرآورده های گوشتی ✔️امعاء و احشاء نظیر جگر و قلوه ✔️مرغ ✔️ماهی ✔️آهن بدون خون ـ جذب خوبی ندارد ✔️حبوبات ✔️مغزها (پسته، بادام، ...) ✔️سبزیجات برگدار ✔️زرده تخم مرغ (اما سفیده تخم مرغ جذب را کاهش می دهد.) ✔️غذاهای مقوی (نظیر غلات کودکان) ✔️شیر ـ به خوبی جذب می شوند. @kodakan_city
🍃 پسر خجالتی احسان کوچولو بعضی روز‌ها با مامانش می‌رفت پارک، اما وقتی می‌رسیدند اونجا از کنار مامانش تکون نمی‌خورد و نمی‌رفت با بچه‌ها بازی کنه. هر چه قدر هم که مامانش بهش می‌گفت: پسرم برو با بچه‌ها بازی کن فایده‌ای نداشت. احسان کوچولو روی یکی از دست‌هاش یه لک قهوه‌ای بزرگ بود. اون همیشه فکر می‌کرد که اگه بقیه بچه‌ها دستش رو ببینند مسخره‌اش می‌کنند و به خاطر همین همیشه خجالت می‌کشید و دوست نداشت که با هم سن و سال‌های خودش بازی کنه. یه روز احسان به مامانش گفت: من دیگه پارک نمیام. مامان گفت: چرا پسرم؟ احسان گفت: من خجالت می‌کشم با بچه‌ها بازی کنم. آخه اگه برم پیششون اون‌ها من رو به خاطر لکی که روی دستم هست مسخره می‌کنند. مامان احسان گفت: تو از کجا میدونی که بچه‌ها مسخره‌ات می‌کنند؟ مگه تا حالا رفتی با بچه‌ها بازی کنی؟ احسان جواب داد: نه. مامان احسان کوچولو اون رو بغل کرد و گفت: حالا فردا که رفتیم پارک با هم می‌ریم پیش بچه‌ها تا ببینی اون‌ها تو رو مسخره نمی‌کنند و دوست دارند که باهات بازی کنند. روز بعد وقتی احسان و مامانش به پارک رسیدند باهم رفتن پیش بچه‌ها. مامان احسان به بچه‌هایی که داشتن با هم بازی می‌کردند سلام کرد و گفت: بچه‌ها این آقا احسان پسر منه و اومده که با شما بازی کنه. یکی از بچه‌ها که از بقیه بزرگ‌تر بود جلو اومد و رو به احسان کوچولو گفت: سلام اسم من نیماست. هر روز تو رو می‌دیدم که با مامانت میای پارک، اما هیچ وقت ندیدم که بیای با ما بازی کنی. حالا اگه دوست داری بیا تا با بقیه بچه‌ها آشنا بشی. احسان کوچولو به مامانش نگاهی کرد و رفت. بعد از مدتی مامان احسان رفت دنبالش تا با هم برگردند خونه. وقتی احسان کوچولو مامانش رو دید با خوشحالی دوید سمت مامانش و گفت: مامان من با بچه‌ها بازی کردم و خیلی خوش گذشت. تازه هیچ کس هم من رو مسخره نکرد. مامان احسان لبخندی زد و گفت: دیدی پسرم تو هم می‌تونی با بچه‌ها بازی کنی و هیچ کس مسخره‌ات نمی‌کنه. همه بچه‌ها با هم فرق‌هایی دارند، اما این باعث نمیشه که نتونند با هم دوست باشند و با هم دیگه بازی کنند. از اون روز به بعد احسان کوچولو دوست‌های تازه‌ای پیدا کرد که در کنار اون‌ها بهش خوش می‌گذشت و در کنار هم خوشحال بودند.  @kodakan_city