eitaa logo
دنیای شاد کودکان
2.9هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
4.2هزار ویدیو
75 فایل
🌸 کمک یار مربیان و پدرومادرهای عزیز 🌸 ◀️ کارتون ◀️ قصه ◀️لالایی های شبانه ◀️ کلّی کلیپ شاد ◀️ یادداشت های تربیتی 😍✌️😍✌️😍✌️ ارتباط با ادمین 👇👇 @zendegiiii تبلیغات: @tabligh_ita
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 سن فرزندتان را فراموش نکنید! یکی دیگر از اشتباهاتی که پدر و مادر مرتکب می‌‌‌‌شوند این است که سن فرزند خود را در نظر نمی گیرند. گاهی فرزند خود را بسیار بزرگتر از سن واقعی تلقی می‌‌‌‌کنند و گاهی بسیار کوچکتر ! گاه از کودک دو ساله انتظار دارند به هر قیمتی که شده ادرار خود را کنترل کند و اگر نکرد او را بشدت کتک می‌‌‌‌زنند. گاهی از یک نوجوان ۱۳ ساله انتظار دارند مشکلات زناشویی آنها را حل کند، مراقب مادر یا پدر باشد و مانند خبرچین‌‌ها اطلاعات بیاورد یا جاسوسی کند! 👈🏼و برعکس گاهی با یک جوان ۲۰ ساله مثل یک کودک ۵ ساله رفتار می‌‌‌‌کنند و می‌‌‌‌خواهند همه کارهایش را کنترل کنند! ❌چه فرزندمان را بزرگتر و چه کوچکتر از آن‌چه که هست تصور کنیم اشتباه کرده‌ایم. متاسفانه بعضی از والدین بار‌های روانی خود را به کودکان منتقل می‌کنند، جلوی آنها مشاجره می‌‌‌‌کنند و آنها را می‌‌‌‌ترسانند یا ناامن می‌‌‌‌کنند. آنها گمان می‌‌‌‌کنند کودک هم مانند آنها می‌‌‌‌اندیشد و موضوع را فراموش می‌‌‌‌کند در حالی‌که اینطور نیست. کودک با توجه به سنش ممکن است اتفاق رخ داده را عمیقاً باور کند و تا آخر عمر به خاطر بسپارد. @kodakane
تفاوت تصاویر زیر را پیدا کنید @kodakane
قورباغه ای ب نام سبزک - @mer30tv.mp3
5.74M
قورباغه ای به نام سبزک 😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱 @kodakane
💟دوستان وفادار💟 یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچکس نبود. موش، کلاغ، لاک‌پشت و گوزن چهار دوست خوب برای هم بودند که در یک جنگل زندگی می‌کردند. آن‌ها با آن‌که سال‌ها کنار هم بودند، هیچ‌وقت با یک‌دیگر اختلاف پیدا نکرده بودند.🐁🐦🐢🐺 یک روز عصر، موش، کلاغ و لاک‌پشت مثل همیشه کنار دریاچه جمع شدند، اما هرچه انتظار کشیدند گوزن نیامد. ساعت‌ها گذشت و از او خبری نشد. موش با ناراحتی پرسید: «یعنی چه اتفاقی برای گوزن افتاده؟»🐁🐺🤔 کلاغ جواب داد: «شاید شکارچی‌ها او را به دام انداخته‌اند.»🐦😨 لاک‌پشت گفت: «ما باید دنبال او بگردیم. کلاغ جان! تو که می‌توانی پرواز کنی، برو به همه جای جنگل سر بزن شاید بتوانی او را پیدا کنی.»🐢🐦 کلاغ پروازکنان از آن‌جا دور شد. او همان‌طور که پرواز می‌کرد، داد می‌زد: «گوزن! گوزن! کجایی؟»🐺 ناگهان صدای ضعیفی به گوش کلاغ رسید: «کمک، کمک! من این‌جا هستم.»👀🗣 کلاغ به دنبال صدا گشت و خلاصه گوزن را پیدا کرد. او در تور یک شکارچی گرفتار شده بود. کلاغ با ناراحتی کنار دوستش نشست و گفت: «من به تنهایی نمی‌توانم به تو کمک کند. باید بروم و دوستان دیگر را به این‌جا بیاورم.»🐺😖 کلاغ این را گفت و بال و پرزنان خودش را به لاک‌پشت و موش رساند و خبر گرفتار شدن گوزن را به آن‌ها داد. لاک‌پشت گفت: «موش می‌تواند با دندان‌های تیزش تور را پاره کند و گوزن را نجات دهد.»🐢🐁 موش گفت: «ولی من چطور می‌توانم خودم را با سرعت به آن‌جا برسانم. قبل از رسیدن من شکارچی می‌رسد و گوزن را می‌گیرد.»😕 کلاغ جواب داد: «من می‌توانم تو را پشت خودم سوار کنم و به آن‌جا ببرم.» موش قبول کرد و پشت کلاغ نشست. کلاغ هم پرید و به آسمان رفت.🐁🐦 آن‌ها خیلی زود پیش گوزن رسیدند. موش از پشت کلاغ پایین آمد و تندتند تورها را جوید. دام پاره شد و گوزن آزاد شد. در همین موقع لاک‌پشت هم از راه رسید. چهار دوست از این‌که همه سالم در کنار هم بودند، خوشحال شدند، اما سر و کله شکارچی پیدا شد. کلاغ پرید و بالای درخت نشست. موش داخل سوراخی پنهان شد و گوزن به سرعت از آن‌جا دور شد. لاک‌پشت که نمی‌توانست تند راه برود، تنها ماند. شکارچی تور را خالی دید و عصبانی شد و فریاد زد: «گوزن چطور فرار کرده؟»🐢👤🐺 در همین موقع چشمش به لاک‌پشت افتاد و با خودش گفت: «حالا که گوزن فرار کرده بهتر است این لاک‌پشت را برای فروش بگیرم.» شکارچی لاک‌پشت را گرفت و او را در کیسه‌ای انداخت و به راه افتاد. کلاغ که بالای درخت نشسته بود، همه چیز را دید و موش و گوزن را از ماجرا باخبر کرد. موش گفت: «باید عجله کنیم وگرنه شکارچی به زودی به خانه‌اش می‌رسد.»🐁🐺🐦 گوزن گفت: «من سر راه شکارچی می‌ایستم و شروع به خوردن علف می‌کنیم؛ انگار که او را هم ندیده‌ام. او مرا که ببیند، کیسه‌اش را زمین می‌گذارد و دنبال من می‌آید. در همین موقع موش باید خود را به کیسه برساند و آن را پاره کند. آن وقت لاک‌پشت آزاد می‌شود.» گوزن این را گفت و دوان‌دوان خود را جلوی شکارچی رساند و مشغول خوردن علف شد.🐺🌾 چشم شکارچی که به او افتاد، با شادی کیسه را بر زمین گذاشت و به دنبال گوزن دوید. موش با دندان‌های تیزش کیسه را پاره کرد. لاک‌پشت از کیسه بیرون آمد و زیر بوته‌ها پنهان شد. شکارچی بعد از آن‌که مدتی دنبال گوزن دوید، ناامید شد و ایستاد. بعد به سوی کیسه‌اش برگشت و گفت: «عیبی ندارد. یک روز دیگر گوزن را شکار می‌کنم. امروز همین لاک‌پشت برایم کافی است.»👤😁 اما وقتی به کیسه رسید خبری از لاک‌پشت نبود. شکارچی که تعجب کرده بود گفت: «یعنی چه؟ یک‌بار گوزن از تور من فرار می‌کند، یک‌بار هم لاک‌پشت کیسه‌ام را پاره می‌کند و در می‌رود. امروز شانس با من نیست. مثل این‌که باید شب را بدون شام بمانم.»😳 شکارچی این را گفت و از آن‌جا دور شد. لاک‌پشت، موش، کلاغ و گوزن با خیال راحت به سوی لانه‌های خودشان رفتند🐢🐁🐦🐺 @kodakane
افزایش مهارت دیداری ✔️ مناسب ۲ تا ۵ سال @kodakane
🔷 بچه‌ها باید بين دو تا پنج سالگى رو یاد بگیرند؛ مثلاً: اول دستمو بشورم، بعد بهت آب بدم؛ اول به بابا زنگ بزنم، بعد بهت بستنی بدم. این تمرین‌ها برای آینده‌شون خیلی ضروریه!! @kodakane
هر شکل را به سایه اش وصل کنید. ✔️ مناسب ۳ تا ۶ سال @kodakane
قوطی کبریت های اقا موشه - @mer30tv.mp3
4.1M
قوطی کبریت های اقا موشه 🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴 @kodakane