eitaa logo
❤️تربیت کودکان مهدوی❤️
7.2هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
453 ویدیو
386 فایل
﷽ ✅ کانالی برای انس کودکان با امام زمان عجل‌الله‌فرجه و معنویت 🔸ویژه والدین و مربیان 👌نشر پست ها بدون لینک کانال ما با ذکر #5صلوات به نیت فرج و سلامتی حضرت #حلال است🌹 🌺خادم کانال👇 @YAMAHDI_MARADARYAB2 🔹تبلیغات👇 @tabliqate313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 گریه های امام صادق علیه السلام برای امام مهدی عجل الله فرجه ▪️حجت الاسلام عالی •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈• 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2968190988C023a63cfd2
بسم الله الرحمن الرحیم
💠راهکارهایی برای ایجاد محبت اهل بیت (علیهم السلام) در دلِ کودکان 3️⃣ تقویم مذهبی داشته باشید! 🌱تقویم‌تان را چک کنید! امروز تولد و یا روز شهادت یکی از ائمه است؟ برایش یک کوچک تدارک ببینید! یک حدیث کوچک از آن پیدا کنید و با هم برایش تصویرسازی کنید. قسمتی از زندگی امام را به صورت نمایش با هم بازی کنید. کمی حلوا بپزید یا یک شعر قشنگ درباره خدا و ائمه با هم حفظ کنید! 🔰ادامه دارد... •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈• 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2968190988C023a63cfd2
بسم الله الرحمن الرحیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پست های امروز ویژه ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها هست👇👇👇
🌺نوک حنا و حضرت معصومه سلام الله علیها با در یکی از روزهای قشنگ خدا، در شهر قم کبوتر کوچولویی🐥 به اسم نوک حنا با پدر و مادرش روی یه گلدسته بلند زندگی می کردند. اون روز پدر نوک حنا از خونه رفته بود تا برای غذا دانه جمع کنه؛ برای همین نوک حنا حوصله اش خیلی سر رفته بود😞. آخه اون برادر و خواهری نداشت تا با اونها بازی کنه😢. نوک حنا با بی حوصلگی از مادرش پرسید: مامان جون، من کی می تونم پرواز کنم؟ آخه همیشه توی خونه هستم. مادر نوک حنا گفت: عزیز من تو هنوز کوچیک هستی و برای تو زوده که پرواز کنی. نوک حنا با خودش گفت که ای کاش منم زودتر بزرگ بشم و مثل مامان و بابام بتونم توی آسمون پرواز کنم تا همه جای این شهر رو ببینم😌 و دوست های خوبی برای خودم پیدا کنم... نوک حنا توی همین فکرها بود که چشمش به گنبد طلایی روبرویش افتاد و از مامانش پرسید: مامان جون چرا ما اینجا زندگی می کنیم؟ چرا برای زندگی به مکان دیگه ای، مثلا به اون کوه های دور نرفتیم⛰🗻⛰ مادر نوک حنا گفت: آخه اینجا یه شهر خوب خداست که اسمش قم هست. نوک حنا پرسید: چرا اینجا خوبه و چه فرقی با بقیه جاها داره؟ مادرش گفت: به خاطر همین گنبد طلایی که هر روز داری نگاهش میکنی... نوک حنا با تعجب پرسید: مگه این گنبد چه جایی هستش؟ مادرش گفت: این گنبد، مزار یه خانم خیلی خوب و مهربون به اسم حضرت معصومه(س) هست😍 که خدا ایشون رو خیلی دوست داره و برای همین هم هرکس به زیارت ایشون بیاید، خدا بهشون پاداش بهشت رو میده. حضرت معصومه(س) دختر امام هفتم یعنی امام موسی کاظم(ع) و خواهر امام رضا(ع) هستند و خیلی مقام بزرگی پیش خدا دارند. برای همین ما باید خیلی خوشحال باشیم و خدا رو شکر کنیم که داریم در کنار ایشون زندگی می کنیم.😍 نوک حنا از مادرش پرسید: چرا همیشه اینقدر حرم حضرت معصومه(س) شلوغ هستش؟ مادرش گفت: بخاطر اینکه مردم برای زیارت ایشون به حرم میان و از حضرت معصومه(س) می خواهند تا به آنها توجه و عنایت کنند.💐 نوک حنا پرسید: مگه ایشون صدای ما رو می شنوند؟👂مامان نوک حنا گفت: بله ایشون صدای همه رو می شنوند حتی صدای تو رو. نوک حنا با خوشحالی گفت: مامان منم می خوام مورد توجه و عنایت حضرت معصومه(س) باشم. به من یاد میدی باید چه کاری انجام بدم تا ایشون رو خوشحال کنم و مورد توجه ایشون باشم؟😃 مامان نوک حنا گفت: حضرت معصومه(س) همه بچه ها رو دوست دارند؛ ولی اگر دوست داری ایشون رو خوشحال کنی کافیه کارهای خوب انجام بدی💝. یکی از کارهای خوبی که ایشون خیلی دوست دارند، دعا کردن برای ظهور و فرج امام دوازدهم یعنی حضرت مهدی(عج) هستش.🙏 چون اگه امام مهدی(عج) که خیلی مهربون و خوب هستند، ظهور کنند تمام بدی ها از بین میره و تمام جهان رو خوبی و مهربونی پر می کنه. و همه موجودات جهان خوشحال و شاد میشن حتی ماهی های دریا و پرنده های آسمون.🐠🐬 نوک حنا وقتی این حرف ها رو شنید، با خودش فکر کرد که چقدر دنیا خوب و قشنگ میشه اگر امام مهدی(عج) ظهور کنند؛ 😍برای همین از مامانش پرسید: مامان جون اگر ما دعا کنیم واقعا امام مهدی مهربون ظهور می کنند؟ مامان نوک حنا سرش رو بلند کرد و همین طور که داشت به آسمون آبی نگاه می کرد گفت: آره کوچولوی قشنگم، حتما ظهور می کنند اگر ما بخواهیم و دعا کنیم. نوک حنا از اون روز تصمیم گرفت تا همیشه برای ظهور و فرج امام زمان(عج) دعا کنه تا حضرت مهدی(عج) زود زود بیایند و دنیا 🌍 رو پر از خوبی و مهربونی کنند.😍🌸🌺🌸 📜 نویسنده: ن. علی پور ┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄ 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2707947542Caaa2345229
🌸گل بهشت احمدی 🌱معصومه جان خوش آمدی 🌸دسته گل محمّدی 🌱معصومه جان خوش آمدی 🌸سلاله ی پیمبری 🌱عزیز جان حیدری 🌸چشم و چراغ احمدی 🌱معصومه جان خوش آمدی 🌸امام رضا را خواهر 🌱همچو حسین و زینبی 🌸ای گلِ ناز سر مدی 🌱معصومه جان خوش آمدی 🌸حریم تو بود مرا 🌱مثل مدینه کربلا 🌸خواهر محبوب رضا 🌱معصومه جان خوش آمدی http://amoorohani.com ┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄ 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2707947542Caaa2345229
🌺نقاشی مذهبی ویژه ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها ┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄ 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2707947542Caaa2345229
🌺ویژه ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها ┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄ 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2707947542Caaa2345229
🌺ویژه روز دختر ┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄ 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2707947542Caaa2345229
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠هدیه به امام زمان علیه السلام 💠حجت الاسلام حسینی قمی •┈••✾🍃🌺🍃✾••┈• 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2968190988C023a63cfd2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
🌺روز دختر مبارک❤️❤️❤️ ┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄ 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2707947542Caaa2345229
بسم الله الرحمن الرحیم 🌈داستان کوتاه و زیبا 🌈 از کودکی حضرت معصومه سلام الله علیها❤️ روزی تعدادی از شیعیان، از راه دور برای پرسیدن سوالات دینی از امام کاظم علیه السلام خود را به شهر مدینه رساندند. اما... وقتی رسیدند، خادم امام کاظم علیه السلام گفت: امام به سفر رفتند مردم خیلی ناراحت شدند. و گفتند حالا که امام در سفر هستند می شود پسر ایشان امام رضا علیه السلام را ببینیم؟ خادم گفت: امام رضا علیه السلام هم خانه نیستند. شیعیان، نا امید شدند. خادم نامه هارا از آنها گرفت و گفت کمی صبر کنید... کمی بعد، با جواب نامه ها برگشت. شیعیان با تعجب پرسیدند اگر امام نیست پس چه کسی سوالات مارا جواب داده؟؟؟!!! خادم گفت: برای این که شما از در خانه امام کاظم علیه السلام نا امید برنگردید، دختر ایشان سوالات شما را جواب دادند. 🌺🌺🌺🌺🌺 بچه های عزیز! حضرت معصومه سلام الله علیها در سن کودکی بودند ولی علم بالایی داشتند، چون در کنار دو امام بزرگوار درس های زیادی یاد گرفته بودند و ایشان توانستند تمام سوالات شیعیان را پاسخ دهند. شیعیان خیلی خوشحال شدند و بعد از تشکر بسیار، به سمت شهر خودشان راه افتادند. در راه برگشت، امام کاظم علیه السلام را دیدندو ماجرا را برای ایشان تعریف کردند. امام بعداز اینکه دیدند تمام جواب های دخترشان به سوالات شیعیان درست بود، بسیار خوشحال شدند و سه بار فرمودند: پدرش به فدایش❤️❤️❤️ 📚برگرفته از زمینه سازان ظهور @zaminesazanezohoor313 ┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄ 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2707947542Caaa2345229