گفتگوهای تربیتی شیرین «مهربانو و مامانش» 👩‍👧(12) #در_اتاق_مشاوره و غم انگیزترین سناریوی امروز نقاشیِ پسر بچه ای بود که بهش گفتم آرزوهاتو برام نقاشی کن و یکی از آرزوهاش یه دستگاه پولساز بود که دیگه مامانش نره سرِ کار😢 @kodaknojavan 🌿🌷

گفتگوهای تربیتی شیرین «مهربانو و مامانش» 👩‍👧(36) #در_اتاق_مشاوره داشتم باهاش کار میکردم یهو پاشد رفت پیش مامانش و گفت: عه عه عه... مامانش گفت: ببخشید خانم مشاور منظورش اینه که شارژِ سمعکش تمام شده لطفا یه کم صبر کنید تا دوباره شارژش کنم و تا اونموقع دیگه هیچی نمی شنید😔 و بازی مون متوقف شد *** فقط خدا میدونه اون مادر تو این سال ها چی کشیده... این بماند... من فقط به این فکر میکنم که چه بسیار نعمت ها هستن که برای من خیلی عادی شدن ولی برای خیلی از مادرها یه آرزویِ خییییلی بزرگن.... مثل همین نعمتِ شنوایی نعمتِ تکلم نعمت راه رفتن و و و.... و راستی من بعضی وقتها به چه چیزهای کوچیکی گیر میدم و بهانه گیری میکنم به درگاهِ خدا...😑 @kodaknojavan 🌿🌷

گفتگوهای تربیتی شیرین «مهربانو و مامانش» 👩‍👧(63) #در_اتاق_مشاوره نمیای؟باشه ما بدون تو میریم این جلسه شکایت اصلیش این بود که بچم جدیداً خیلی بیشتر بهم میچسبه؛ چی کار کنم؟؟ جلسه رو باهم پیش رفتیم آخرش که دیگه میخواستن برن، بچه نمیرفت! میگفت میخوام بمونم هی بهش اصرار کردن که بیا بریم ولی همچنان بچه نمیرفت تا اینکه بهش گفتن: -خب باشه من و بابا خودمون میریم تو بمون همینجا😐 و رفتن از در بیرون و گفتن خدافظ.... و بچه با استرسِ فراوان بدون کفش دوید بیرون دنبالشون...😑 به مادر گفتم: خب همین حرکتت یه علته که بچه انقدر بهت میچسبه چون فکر میکنه که تو هرلحظه ممکنه ولش کنی و بری و برات هم مهم نیست که اون تنها بمونه... تو اینجور مواقع که جایی هستید و میخواید برگردید و بچه راضی نمیشه برگرده، همدلی کنید باهاش و صبوری کنید تا آخرش بیاد ولی هرگز تهدیدش نکنید که اونو میذارید و میرید ❌ #اضطراب_جدایی نوبت مشاوره از روان‌درمانگر و مشاور↙️ @Yafater14 @kodaknojavan 🌿🌷

گفتگوهای تربیتی شیرین «مهربانو و مامانش» 👩‍👧(63) #در_اتاق_مشاوره نمیای؟باشه ما بدون تو میریم این جلسه شکایت اصلیش این بود که بچم جدیداً خیلی بیشتر بهم میچسبه؛ چی کار کنم؟؟ جلسه رو باهم پیش رفتیم آخرش که دیگه میخواستن برن، بچه نمیرفت! میگفت میخوام بمونم هی بهش اصرار کردن که بیا بریم ولی همچنان بچه نمیرفت تا اینکه بهش گفتن: -خب باشه من و بابا خودمون میریم تو بمون همینجا😐 و رفتن از در بیرون و گفتن خدافظ.... و بچه با استرسِ فراوان بدون کفش دوید بیرون دنبالشون...😑 به مادر گفتم: خب همین حرکتت یه علته که بچه انقدر بهت میچسبه چون فکر میکنه که تو هرلحظه ممکنه ولش کنی و بری و برات هم مهم نیست که اون تنها بمونه... تو اینجور مواقع که جایی هستید و میخواید برگردید و بچه راضی نمیشه برگرده، همدلی کنید باهاش و صبوری کنید تا آخرش بیاد ولی هرگز تهدیدش نکنید که اونو میذارید و میرید ❌ #اضطراب_جدایی نوبت مشاوره از روان‌درمانگر و مشاور↙️ @Yafater14 @kodaknojavan 🌿🌷

گفتگوهای تربیتی شیرین «مهربانو و مامانش» 👩‍👧(69) #در_اتاق_مشاوره اسلایم آوردم بازی کنیم با یه نگاهی پر از احساسِ چندش نوک انگشتشو زد بهش و گفت: نه...بده...😖 وقتی مادر اومد داخلِ اتاق و باهاش صحبت کردم،متوجه شدم که مادر خودش خیلی بدش میاد از این چیزای خیس و چسبناک... کلی توجیهش کردم... و جلسه بعد که اومدن، میگفت: خانم مشاور اسلایم خریدم و خودم بدون اینکه به اون بگم نشستم بازی باهاش...👏 کم کم اونم اومد و دست زد بهش و کلی باهاش بازی کرد و آخرش کار به جایی رسید که حتی با پاهامون میرفتیم توش😐 *** میدونید چیه... من چند جلسه ی دیگه هم که روش کار میکردم، بازم شاید اونجور که باید اعتماد نمیکرد، ولی وقتی دید مامانش اوکیه با اسلایم، اونم اوکی شد... وقتی دید مامانش که مامن امنشه دست میزنه به اسلایم و باهاش بازی میکنه، اونم اعتماد کرد... راستی مرسی که انقدر باهام همکاری میکنید... مرسی که بخاطر بچه هاتون از حساسیت های چندین ساله تون حاضرید که بگذرید من که میدونم چقدر براتون سخته، مرسی که انقدر فداکارید....... #وسواس #حساسیت نوبت مشاوره از روان‌درمانگر و مشاور↙️ @Yafater14 @kodaknojavan 🌿🌷