eitaa logo
شکوفه های بهشتی
526 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
4.5هزار ویدیو
345 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
■در عرفان و در بین اهل تصوف خرقه پوشی رایج بوده که قدمت آن در برخی اقوال به جناب حضرت آدم ابوالبشر و به نظری جناب خضر و به عقیده ای به انبیاء و خاتم انبیاء علیهم السلام و از طریق ایشان به امام العارفین و امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهما السلام بر می‌گردد. برخی نیز آنرا به شبلی، اویس قرنی و معروف کرخی نسبت می‌دهند. در تأویل آن گفته‌اند خرقه سرّ ولایت است یا اشاره به مقام فقر و زهد است و یا مظهر خشوع و تسلیم در مقابل ولی خدا. اغلب رنگ آن کبود بوده که کنایه از مصیبت و ماتم است که بر سالک به جهت بُعد از حق متعال و افتادن در سجن کثرات دست می‌دهد. البته این خرقه چون نشان و مظهری از حقیقت باطنی بوده همواره گرفتار ریاکاران متوقف در ظاهر نیز بوده لذا عارفان حقیقی چون حافظ بدان متعرض شدند که ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد.... یعنی این خرقه ،خرقه سالوس و ریا و آلوده به نفاق است و غیر از آن خرقه ای است که نماد و صنم یک امر باطنی است. گاهی در وجد و سماع عرفانی خرقه می‌دریدند که اشاره به رهایی از قیود بود و.... ■غرض، در اولین روز محرم الحرام سال ۱۴۴۰ هجری قمری گویم عشاق را خرقه‌ای است غیر خرقه صوفیان و سالکان که آنرا خرقه عشق می‌نامم و آن پیراهن مشکی عزای سالار و سرور شهیدان عالمین اباعبدالله الحسین علیه السلام است. این خرقه سید همه خرقه هاست و مادامی که بر تن شماست شما را تطهیر می‌کند. آن خرقه نشانی بیش نبود اما این خرقه هم نشان است و هم ضمان، هم ظاهر است و هم باطن، هم لباس تقوی است و هم جامه عزا. بالاتر از سیاهی رنگی نیست که اقرب رنگها به بی رنگی است نزدیک است که بی رنگ شود از اینرو گفته اند نور ذات سیاه است والله اعلم بالصواب ●هفت رنگ است زیر هفت اورنگ ●نیست بالاتر از سیاهی رنگ ■اما آدمی را یاد بی رنگی و بی حدی می اندازد. چون به یاد سید الشهدا پوشیده می‌شود دل را جلا می‌دهد و نام حسین را صدا می زند و اعلام عزا بپا می‌کند. عاشقان این خرقه هم از شوق مقام مولایشان و هم از شدت حزن مصائب امامشان خرقه درانی می‌کنند و جامه چاک می‌دهند. این خرقه از ریا و آلودگی و نفاق بدور است و نه تنها مستوجب آتشی ندارد بلکه مستوجب خاموشی هر آتشی است صغیرا او کبیرا قلیلا او کثیرا. ■هم سرّ ولایت است و هم نشان فقر و زهد و تسلیم. بر عشاق سید و سالار عشاق باد به پوشیدن این خرقه تا اربعین اش که خود دستور العمل اربعینی است. ■●"دوزخ، برزخ، بهشت"●■ ■فردوسی شاعری است که کودکان و میانسالان و کهن سالان پارسی گو و پارسی دان و پارسی خوان از زن و مرد گوش دل به داستان های پر رمز و راز او از پیکار پیوستهٔ آدمی با دیو سپرده اند و همراه او در دوزخ و برزخ و بهشت زندگی سیر می کنند، گاه در ژرفای دوزخ با حیوانی عجیب الخلقه رو به رو می شوند که چون ضحاک دو مار حرص و جاه از دوش او رُسته و آن دو مار هر دم خواهند که مغز او را طعمهٔ خود کنند و آن حیوان نادان شهری را به خاک و خون کشیده و مغز جوانان شهر را خوراک مستمر این دو اژدهای آدمخوار کرده است. ■و گاه در راه های پیچ در پیچ و پُر فراز و نشیب برزخ، جهان پهلوانی را چون رستم تماشا می کنیم که با دیوهای بی شاخ و دُم دست در کمر است، دیوهایی که نامشان سپید است و کارشان سیاه، عربده می کشند تا صدای حقی را خاموش کنند و زمین و آسمان را به غبار می آلایند تا چشم ها را ببندند، اما رستم نعره ای چون رعد بر می آورد که خواب از چشم ها و بند از دل‌های دیوان می برد. ■این فریاد است که از ورای قرون پشت دیوان سیه رو و سیه کار را می لرزاند و چنان تاجی از کرامت بر سر آدمی می نهد که فرشتگان به سجود می آیند و شیطان زیر لب می گوید: آه از آن اشتباه، باید سجده می کردم. و گاه تماشاییان خود را در بهشت می یابند، آنجا که تهمورثِ دیوبند و جمشید زرّین تخت چون سلیمان دیوها را به خدمت آدمیان گرفته و اقلیمی ساخته اند: سراسر باغ، سراسر بهار، سراسر جوانی و شادابی و سراسر شادی و دست افشانی، رهیده از هراس بیماری و گرسنگی و ایمن از هول مرگ. ■بدین سان توان گفت که فردوسی دوزخ را " حاکمیت دیو بر آدمیان " و برزخ را " پیکار آدمیان با دیوان " و بهشت را " پادشاهی انسان بر دیوان و ددان " دانسته است. ■●برگرفته از پیشگفتار کتاب " گنجینه آشنا " به قلم حسین الهی قمشه ای●■ @mohamad_hosein_tabatabaei ■●برشی از یک کتاب ●■ ■علّت پیروزی معاویه به جهت ده سال جنگ عُمر بود که جامعه را و عمل زده کرد . اگر جامعه سطحی شد و از میان رفت حتماً شکست خورده اید . در امام حسین (علیه السلام) نباید را صرف آهن ها و دُهُل ها و دیگ ها بکنیم . این ها ما را از این نهضت می کنند . کنار سینه زدن و اشک ریختن برای اباعبدالله(علیه السلام) باید را حفظ نمود . مسلّم این حکمت بدون اشک و شیدایی و عزاداری نمی شود ، ولی
✨ زینب سلام‌الله علیها اُمّ العاشورا است و حسین علیه‌السلام ابوالعاشورا. حسین عاشورا را ایجاد کرد اما عاشورا را زینب پروراند. زینب در عاشورا مظهر قابلیت است و حسین جنبه‌ی فاعلیت دارد. کار قابل از فاعل سخت‌تر است، جز آن کسی که به مقام و سرّ امامت رسیده باشد کس دیگری نمی‌تواند این حقیقت را تحمل کند. نفس ناطقه‌ی زینب، محل ظهور همه‌ی مصائب کربلا است. این جنبه‌ی قابلی، تمام فاعلیت‌هایی که در کربلا رخ داد را در جان خودش پذیرفت و آن را رشد داد و اگر زینب نبود قطعا کربلا در کربلا می‌ماند... 💐 ولادت با سعادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها مبارک و فرخنده باد 🌷🍃
🍃🍃💐 💐🍃🍃 💐💞💐💞💐💞💐💞💐💞💐 بسمه تعالی شٱنه هشتم ذی‌الحجه یوم الترویه است و ترویه در لغت علاوه بر سقایت به معنای تفکر و اندیشیدن در کاری است. اندیشیدن فصل اخیر انسان است. زيد شحام، از حضرت امام محمد باقر علیه‌السلام درباره تفسير آيه «فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَىٰ طَعَامِهِ» (عبس/۲۴)، سوال كرد كه مراد ازطعام انسان چيست؟ حضرت فرمود: «عِلْمُهُ اَلَّذِي يَأْخُذُهُ عَمَّنْ يَأْخُذُهُ»، بنگرد علمش را از كجا تحصيل مى كند. در آیه، طعام بر روى انسان حمل شده است، و انسان من حيث هو انسان، غذاى او علم و عمل است.   جانـور فـربه شــود لــيك از علف آدمـى فـربه ز عـزّ اسـت و شرف آدمـى فـربه شــود از راه گــوش جانور فربه شود از حلق و نوش پس به اندیشیدن که صورت و مقوم حقیقت انسانی است برای او معرفت حاصل می‌شود. عرفان ثمره اندیشیدن است لذا تفکر بالاتر از فکر و اندیشیدن مقدمه اندیشه و شناخت است. ازاینرو روایت تفکر را افضل از هفتاد سال عبادت می‌داند نه فکر را!! پویایی و نو بودن مربوط به اندیشیدن است و انسانی که دائماً در تفکر است هماره تازه و سرسبز و خضر گونه است. بعد از یوم الترویه، یوم العرفه است و یوم ظرف ظهور است و سپس عید حاصل میشود آن هم عید قربان!! عرفان میوه‌ی شجره‌ی طیبه‌ی اندیشیدن است. وقتی این میوه به بار نشست و انسان به حقیقت خود و آنگاه به حقیقت بالذات نظام وجود معرفت پیدا کرد و دریافت [که] او اصل است و هرچه جز او فرع و تابع او، لذا خود را قربانی ما فوق خود می‌کند. چون هر مادونی فدای ما فوق خود است و این اصلی مسلم و خلل ناپذیر است چون در متن نظام وجود معلول از خود هیچ ندارد مگر آنچه که علت به او اشراق کرده باشد. موجودات فقر محض به حق متعال اند و اگرفقر در غنی فانی نشود از فقر بدر نمی آید. اقـتـلونی اقـتـلونی یـا ثـقات ان فی قتلی حیاة فی الحیاة   نهم ذی‌الحجه، عید عرفه، ۱۴۳۸ تهران 🕊🌺 @lolo_marjan ✨🍃✨ لؤلؤ و مرجان 🌺🕊 🌱 عضویت در کانال تلگرام 👇🏼 https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g 🌱 عضویت در کانال ایتا 👇🏼 http://eitaa.com/joinchat/426508289C3be68d2f0f 🌱 صفحه اینستاگرام 👇🏼 https://www.instagram.com/lolo_marjan1/
💐🕊🌷🕊🌼🕊🌺🕊 🕊🌹🕊🌸 بسمه تعالی در اعمال روز اول ماه ذی الحجه آمده است که هرکس از دشمن و ستمگری وحشت دارد این دعا را بخواند: «حسبی حسبی حسبی من سوالی علمک بحالی.» حقیر دشمن تر و ستمگرتر از نفس خود نمی شناسم که اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک. لذا از شر این دشمن ترین دشمنان و ستمگر ترین ستمکاران به محضر ربوبی عرضه میدارم: «حَسبی حَسبی حَسبی مِن سُوالی عِلمُکَ بِحالی.» اول ذی الحجه ۱۴۳۹ تهران 🕊🌷 لؤلؤ و مرجان 🌷🕊 🍃🌸  @lolo_marjan  🌸🍃 🌱 عضویت در کانال 👇🏼 https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqHn26m8jRZwNw
🌾🍃🍂 🍂🍃🌾 بسمه تعالی شانه ✨ فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ ✨ 🍃 مباهله لعن کردن است، بهله الله یعنی خدا او را لعنت کند. مبدع مباهله رسول الله صلی الله علیه و آله بوده و قبل از آن مرسوم نبوده است این امر با مسیحیان نجران اتفاق افتاد و در آن حقائق بیشماری است برای صاحبان خرد و اندیشه. 🍃 چون پیامبر به ایشان نامه نوشت و دعوت به اسلام کرد، آنها حدود شصت نفر از علمایشان را به محضر پیامبر فرستادند تا حقیقت امر آشکار شود. گفتگویی واقع شد و پیامبر توحید را عرضه کرد. ایشان گفتند ما موحد هستیم و پیامبر ختمی صلی الله علیه و آله نقص توحید آنها را که معتقد به اقانیم ثلاثه بودند برایشان آشکار کرد که خدا پدر کسی نیست و عیسی نیز نه فرزند خداست و نه خداست. آنها گفتند او مرده زنده می‌کند و بیماران را شفاء می‌دهد و در تولدش از جناب مریم پدر ندارد و پدرش خداست. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: آدم نیز پدر و مادر نداشت پس او اولی است که فرزند خدا باشد؛ إِنَّ مَثَلَ عِيسَىٰ عِندَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُونُ (آل‌عمران/۵۹) 🍃 ایشان ندانستند که آن روح القدس که فَنَفَخْنَا فِيهَا مِن رُّوحِنَا، شأن پیامبر خاتم است و آن جناب را با روح القدس اتحاد است بلکه او بالاتر از روح القدس است. و ندانستند که احیای اموات و شفای امراض شان متعارف صاحبان انفاس قدسی است، حبذا آن می که هرکس مست اوست خلقت اشیاء مقام پست اوست 🍃 و ندانستند که عیسی و آدم که در فردیت مشترکند و خلقتشان توالدی نبوده و تولدی بوده است بنده‌ی خدا هستند و آدم پدر جسمانی انسانها است و حضرت خاتم پدر روحانی. أَنَا وَ عَلي أَبَوا هذِه الأُمَّة. و ندانستند که آنکه گفت فَنَفَخْنَا آن ضمیر نا همان ضمیر نا در کُلُّنَا مُحَمَّدٌ است و دمنده نیست مگر دمدمه محمدی که به شأن اسرافیلی اش آناً فآناً در صور بی منتها می‌دمد و مجموع صورتهای عالمیان از قبر عدم بر می‌خیزند و به صحرای وجود خیمه می‌افکنند و بار دگر می‌دمد از این می‌میرند و به طور دیگر زنده می‌شوند و این اماته و احیاء در کلیه موجودات دم به دم ساری است؛ يُحْيِي وَ يُمِيتُ و يُمِيتُ و يُحْيِي!! 🍂 چون عقل توقف کند ایمان را زوال حاصل شود چه کند پیامبر رحمت الا اینکه رحمت اش را از مجرای جلال ظهور دهد!!! چون آن مسیحیان نجران قبول نکردند پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ایشان را دعوت به مباهله کرد، پذیرفتند و فردا مقرر شد خارج از مدینه هر یک از این دو با کسان خود حاضر شوند. فردا پیامبر ما صلی الله علیه و آله با دردانه های وجود یعنی حضرت فاطمه بنت رسول الله و امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین به مباهله آمد! حارثه بن علقمه که بزرگ مسیحیان بود چون این جمع را دید گفت: من صورتهایی را می‌بینم که اگر از خدا درخواست کنند که کوهی را از جای بکند هر آینه کنده خواهد شد سپس به همراهانش گفت برگردید و مباهله نکنید که یک تن از مسیحیان زنده نخواهند ماند. آنگاه همه شروط پیامبر را پذیرفت و مسئله ختم یافت. ❗️بدان که پیامبر رحمت به رحمت با قوم عیسی برخورد کرد که اگر با غیر این افراد می‌آمد مباهله واقع می‌شد، چون امت پیامبر حجاب برای مسیحیان می‌شدند و خورشید حقیقت در پشت کدورت ابر امت مختفی می‌شد آنگاه همدیگر را لعن می‌کردند و پیامبر نیز لعن می‌کرد و همه مسیحیان نابود می‌شدند. اما پیامبر با کسانی آمد که حقیقت را حقیقت بودند و آفتاب را دلیل آفتاب. مسیحیان حقیقت را عریان دیدند و پا واپس کشیدند و پیامبر به اهل بیت اش علیهم السلام نام عیسی را زنده نگه داشت زیرا عیسی و همه انبیاء اطوار وجودی اویند. لذا فرمود اگر مباهله می‌کردند همه هلاک می‌شدند و هر آینه به میمون و خوک مسخ می‌گردیدند. او به رحمت اش با قوم عیسی درآمد که وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ (انبیاء/۱۰۷) 🍃 در مباهله امیرالمؤمنین علیه السلام را نفس خود معرفی کرد و حضرت فاطمه را نسائنا که او سیده نساء العالمین است وحسنین علیهم السلام را فرزندان خود که اهل بیت علیهم السلام بعد از امام حسین از نسل این دو امام همام اند. همه شیعه و سنی مباهله را به این کیفیت پذیرفتند که علی جان پیغمبر است اما نمی‌دانم چرا با انکار علی خود را به ملکوت میمونی مسخ کردند؟!!! ❗️مسیحیان از مسخ رهیدند و مسلمانان به انکار ولایت علی مسخ شدند؛ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ. چهارشنبه ۲۴ ذی الحجه ۱۴۳۹ قمری سالروز 🕊🌷 لؤلؤ و مرجان 🌷🕊 🍃🌸  @lolo_marjan  🌸🍃 🌱 عضویت در کانال تلگرام 👇🏼 https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g
🍃🌺 🌺🍃 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 ✨ در فاتحه الکتاب مراد از هدایت به صراط مستقیم، طلب تثبت و ثبات قدم در مسیر ولایت خاصه‌ی علوی است. در خصوص معنای صراط مستقیم دو تعریف مطرح است: نخست، «صراط مستقیم وجودی» و دیگر، «صراط مستقیم سلوکی»؛ ✨ همه‌ی مخلوقات بلا استثناء بر «صراط مستقیم تکوینی وجودی» هستند و هیچ موجودی نیست که از صراط مستقیم حق متعال خارج باشد. صراط مستقیم در این معنا اصلاً مقابل ندارد و در واقع صراط غیرمستقیمی در نظام وجودی قابل تصور نیست. در نگاه تکوینی و توحیدی اصلاً مغضوب و ضالین معنایی ندارد چرا که نظام، نظام توحیدی است؛ در نظام تکوینی و با نگاه توحید صمدی، همه‌ی موجودات بلا استثناء بر صراط مستقیم الهی هستند چرا که هر یک، مظهری از مظاهر اسماء الله، چه اسماء جلالیه و چه اسماء جلالیه می‌باشند؛ هر یک از مخلوقات مظهر اسمی هستند و بر مظهریت اسم حاکم بر خودشان به سمت آن اسم که همان رب خودشان است در صیرورت و حرکت هستند؛ «إِنَّ رَبِّي عَلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ» (هود، ۵۶) ✨ لذا منظور کریمه‌ی «اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ» نمی‌تواند طلب هدایت به چنین صراطی باشد. در واقع مراد از صراط مستقیم در این‌جا «صراط مستقیم سلوکی» است. صراط مستقیم سلوکی صراطی است که انبیاء، اولیاء و مرسلین آمده‌اند و بشر را به آن دعوت کرده‌اند و نکته‌ی شایان توجه این است که این معنای صراط، مقابل دارد و صراط غیر مستقیم در مقابل آن مطرح می‌شود. امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرماید «الْيَمِينُ وَ الشِّمَالُ مَضَلَّةٌ وَ الطَّرِيقُ الْوُسْطَى هِيَ الْجَادَّة». آن صراط مستقیم در واقع همان ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام است و یمین و یسار هرگونه تخطی از پذیرش ولایت است. ✨ در اینجا تبصره‌ای لازم است؛ اینکه در معنای وجودی نیز صراط مستقیم امیرالمؤمنین علیه السلام است و همه‌ی مخلوقات ظهور آن ولایت کلیه‌ی الهی و شئون آن ولایت می‌باشند. این معنا در جای خود محفوظ است اما صراط مستقیم سلوکی یعنی تمسک به ولایت و امامت حضرت مولی الموحدین علی بن ابیطالب علیهما السلام به تمام شئون آن و برائت از مخالفین آن حضرت بأی نحو... ✨ «اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ» یعنی طلب این مهم از حق متعال جل جلاله که بار خدایا... ما را به ولایت خاصه‌ی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و اولاد طاهرین ایشان علیهم السلام هدایت کن و ما را در این مسیر ثابت قدم بدار... ✨ هرکه ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام را پذیرفته و نماز بخواند و سوره حمد را تلاوت کند در مسیر صراط امیرالمؤمنین است و خوب است که این هدایت را با توجه از حق متعال طلب کند و استمرار و ثبات قدم بر آن را از خدا بخواهد که اگر چنین باشد، این نماز او، او را در این مسیر موفق خواهد داشت چرا که اصل را پذیرفته است لکن آن کسی که بر این طریق نبوده و ولایت را منکر باشد، نه نمازش نماز است و نه عبادت او عبادت؛ در واقع هر عبادت او برای او ضلالت و خسران رقم می‌زند. اعمال و عبادات اهل انکار ولایت اهل‌بیت علیهم السلام جز آن که به شهادت قرآن برای آنان خسران باشد چیز دیگری برایشان حاصل نمی‌کند؛  «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ ۙ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا» (اسراء، ۸۲) لذا همین قرآن برای عده‌ای شفا و برای عده‌ای خسران است. عده‌ای در تفسیر این آیه می‌گویند چون شخصی قرآن نمی‌خواند و یا به آن اعتقاد ندارد، این قرآن برای او خسران است. چنین نیست بلکه اعتقاد شخصی که به ولایت اذعان نداشته باشد، همین اعتقاد او به قرآن برای او خسران و ضرر است! چنین شخصی قرآن هم می‌خواند و اتفاقا با صوت زیبا نیز می‌خواند؛ دیده‌ایم که اکثر قاریان معروف دنیا نیز چنین هستند و ولایت امیرالمؤمنین را نپذیرفته‌اند لذا همین قرآن خواندن آنان برای آنان خسران و ضرر است... ✨ خوب است که در نمازها و هنگام قرائت سوره‌ی شریف فاتحه این معنا را در نظر داشته باشیم و از حق متعال طلب ثبات قدم بر این طریق را داشته باشیم و در نهایت پس از هر نماز، در سجده‌ی شکر، شکر حقیقی را به جای آوریم و بگوییم «الْحَمْدُلِلهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوِلاَيَةِ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ علي بن ابیطالب وَ أولادَهُ المَعصُومین عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ» 🍃 @lolo_marjan ✨🌺