🔰 *عکس نوشته*
✅ *جوانی روستایی که ثابت کرد می توان به توان داخلی باور داشت*
💠 سجاد شیری، پیشرفته ترین سیستم گردنده بالگرد را ساخت
⭕او می گوید در این سیستم ۳۶۰ قطعه به کار برده شده که همه ساخت خودم هست.
🌍 *با کانال رسمی قرارگاه فضای مجازی سردار شهید قاسم سلیمانی همراه شوید..*
https://chat.whatsapp.com/IPwCPretFwg3z32L4cKFlK
هدایت شده از لالایی فرشته ها
هم دعا هم کار.mp3
9.33M
#یا_فاطمه_الزهرا
#امام_رضا
#امام_خامنه_ای
🌹#هم_دعا_هم_کار🌹
🙍♂بالای ۴ سال
🎤با اجرای :اسماعیل کریم نیا
#عمو_قصه_گو
🗣قرائت : #سوره_لیل
🎶تدوین : عمو قصه گو
📚منبع : پیامبر و قصه هایش
https://eitaa.com/joinchat/1409548311C6b48882918
🔰کپی با صلوات 🔰
4⃣4⃣4⃣
هدایت شده از لالایی فرشته ها
202030_612751454.mp3
10.89M
#یا_فاطمه_الزهرا
#امام_رضا
#حاج_قاسم
🌹#خشکسالی🌹
🙍♂بالای ۴ سال
🎤با اجرای :اسماعیل کریم نیا
#عمو_قصه_گو و مهدی کریم نیا
🗣قرائت : #سوره_الرحمن آیه ۱ تا ۱۰
🎶تدوین : عمو قصه گو
📚منبع : کتاب (خشکسالی)
https://eitaa.com/joinchat/1409548311C6b48882918
🔰کپی با صلوات 🔰
4⃣4⃣3⃣
هدایت شده از تولدی دوباره
🔹ما که از بهشت نیامدهایم!
☘آیت الله بهجت:
🔴آنچه معاویه و یزید بالفعل داشتند ما بالقوه داریم.
❌خیلی به خود مغرور نشویم.
👈اینطور نیست که آنها از جهنم آمده باشند و ما از بهشت.
🕊به خدا پناه ببریم.
┈•✾• 🍂🍁🍂•✾•┈
@allamedahr
هدایت شده از همیاری طلاب مشهد
6.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 صلی الله علیک یا فاطمة الزهراء...
🔴 مرحوم علامه مصباح یزدی: من یه چیزی تو ذهنم هست، ممکنه بگم مسخرم کنید...
معلوم نیست که دیگه من زنده بمونم، بذار این رو به شما بگم...
🏴 آجرک الله یا بقیة الله. . .
🇮🇷 @HamYary 🇮🇷
هدایت شده از داستان آموزنده 📝
🔴داستان یک روحانی با ۷ دختر!
بگذارید از اول سفر برایتان بگویم سفری که با خواهران دانشجو جهت زیارت مشهد مقدس برگزار شده بود از میان اتوبوسی که ما با آنها همسفر بودیم حداکثر چند نفر انگشت شمار با چادر الفت داشتند.
لذا وقتی وارد اتوبوس شدم کمی ترسیدم از اینکه عجب سفر سختی در پیش دارم. نمیدانستم با این همه بیحجاب و… چگونه باید برخورد کنم مخصوص چند نفر از آنها که خیلی شیطنت داشتند ناچار مثل همیشه به ناتوانی خود در محضر حضرت وجدان عزیز اعتراف کرده و دست به دامن صاحب کرامت امام ثامن حضرت رضا (ع) شدم.
یکی از اتفاقاتی که باعث شد خستگی سفر را به طور کلی فراموش کنم لطف خدا در اجرای امر به معروف و نهی از منکر بدون چماق بود.
داستان از اینجا شروع شد روز اول تصمیم گرفتم برای چادر سخت گیری شدید نکنم لذا چند نفر از دختران دانشجو که سوئیت آنها معروف به سوئیت اراذل و اوباش بود (اسمی که بچهها بخاطر شیطنت بیش از اندازه برایشان انتخاب کرده بودند و خودشان هم خوششان میآمد) و به قول همه همسفران دردسر سازهای سفر بودند تصمیم گرفتند به صورت دسته جمعی برای خرید به بازار بروند اما چون تا به حال به مشهدمقدس نیامده بودند و به قول یکی از آنها فقط به خاطر تفریح سفر مشهد آمده بودند؛ لذا از من خواستند که به عنوان راهنما با آنها بروم من هم با تردید قبول کردم وقتی که به راهروخروجی هتل آمدند متوجه وضعیت و پوشش بسیار نامناسب آنها شدم لذا سرم را پایین انداختم و کمی خودم را ناراحت و خجالت زده نشان دادم.
سرگروه بچه هاکه متوجه قضیه شده بود با تعجب گفت: حاج اقا مگر چادر برای بازار رفتن هم الزامی است؟
گفتم: از نظر من نه! ولی به نظر شما اگر مردم یک روحانی را با چند نفر دختر بدون چادر ببینند چه فکری میکنند؟
یکی از بچهها بلند گفت: حق با حاج آقا است خیلی وضعیت ما نامناسب است هرکس ما را با این پوشش با حاج آقا بیند یا گریه میکند یا میخندد و یا از تعجب اشتباهی با تیر چراغ برق تصادف میکند
بقیه غیر از دو نفر حرف او را تایید کردند ولی یکی از مخالفان گفت: حاج آقا من و مادرم و تمام خانواده ما در عمرمان یکبار هم چادر نپوشیدهایم لذا نه تنها بلد نیستم! بلکه از چادر متنفرم! من دوست ندارم با چادر خودم را زندان کنم! حیف من نیست که زیر چادر باشم اصلا وقتی چادریها را میبینم حالم به هم میخورد و دلم میخواهد دختران چادری را خفه کنم.
گفتم: به فرض که حق با شما است ولی خود شما هم اگر یک روحانی را با دختران مانتویی ببینی در بازار تعجب نمیکنی؟ اصلا برای تو قابل تصور است یک روحانی مسوول دختران بیچادری باشد؟ گفت: قبول دارم ولی سخت است چادر پوشیدن!
گفتم: حالا شما یکبار امتحان کنید یکبار که ضرر ندارد تا بعد از آنکه میخواهید وارد حرم امام رضا بشوید و چادر الزامی است حداقل یاد گرفته باشید که چگونه چادر سر کنید.
بالاخره با بیمیلی تمام چادر بر سر کرد و گروه ۷ نفره اراذل اوباش که ۴ نفر آنها شاید اولین بارشان بود چادر بر سر میکردند مثل بچههای خوب و مثبت همراه من به راه افتادند.
اگر کسی اولین بار آنها را میدید میگفت گروه امر به معروف خواهران هستند!
اما اصل قضیه از وقتی شروع شد که یک دزد کیف قاپ به کیف همان دختر مخالف چادرکه میخواست دختران چادری را با دست خود خفه کند! حمله کرد.
ولی وقتی آن آقا دزده میخواست کیف دستی آن خانم را که پر پول بود بدزدد به علت اینکه آن دخترخانم چادر بر سر داشت موفق به گرفتن کیف او که قسمتی از آن زیر چادر بود نشد و قضیه به خوبی تمام شد.
همین که این اتفاق به ظاهر ساده افتاد همان خانم پیش من آمد و گفت:
حاج اقا چادر هم عجب چیز خوبی است و من نمیدانستم.
فکر نمیکردم چادر اینقدر بهدردم بخورد. حاج آقا بخدا هیچ وقت در عمرم به اندازهای امروز که با چادر به بازار آمدم احساس امنیت نکرده بودم.
وقتی این حرفها را به من میگفت من در رویای خودم غرق شده بودم و پیش خودم میگفتم:
خدایاای کاش همه میدانستند که لذت و اثر امر به معروف و نهی از منکر چقدر زیاد است .
و تعجب و لذت زیارت امام رضا برای من آن زمان زیاد شد که دیدم تا آخر سفر آن خانمی که حاضر نبود به هیچ وجه چادر بپوشد هیچ چیزی حتی خنده دیگران و خانواده مخالف چادر نتوانستند چادر را از سر این دختر خانم که از مدیران محترم ارذل و اوباش دانشگاه بود بردارد!
@dastane_amozande