💔 #هفت سال گذشت .....
#هفت سالی که دلتنگی های غروب را با بودن در کنار مزارش سپری میکنیم .
و در نهایت ناباوری ، باورمان میشود که او دیگر نیست و دیگر نمی آید.
ولی طنین صدای دلنشینش و #خندهایش همچنان در گوش و ذهن ماست.
و مهربانیش در قلب ما و چهره #زیبایش در یاد ماست.
❇️ 1401/10/18 #هفتمین سالگرد درگذشت شادروان
سیّدعلی اکبر طباطبایی فرزند سیّدعبدالله میباشد. 💔💔
شادی روحش #صلوات🌷
#کوهساران
@kohsar5
5.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ سالروز عملیات بیتالمقدس
♻️ یکی از بزرگترین عملیات های نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در جنگ ایران و عراق محسوب میشود. نیروهای ایرانی با توان ۱۳۰ هزار سرباز در ساعت ۳۰ دقیقه بامداد ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ در محور اهواز، خرمشهر و دشت آزادگان، به فرماندهی شهید علی صیادشیرازی، با هدف آزادسازی خرمشهر این عملیات را آغاز کردند که ۳ هفته بطول انجامید.
♻️در ابتدا نیروهای عراقی با هدف آغاز عملیات دفاعی از خرمشهر عقبنشینی کردند و در تاریخ ۱ خرداد ۱۳۶۱ ارتش عراق پاتک بزرگی را برای پس زدن نیروهای مسلح ایران آغاز نمود و سرانجام نیروهای ایرانی توانستند در مقابل پاتک گسترده ارتش عراق، مقاومت نمایند و در تاریخ ۳ خرداد ۱۳۶۱ نیروهای ایرانی، بهطور کامل بر شهر خرمشهر مسلط شدند و این شهر را که از روزهای نخست جنگ به اشغال ارتش عراق درآمده بود، آزاد نمودند. در هنگام عقبنشینی نیروهای ارتش عراق، بیش از ۱۹٫۰۰۰ سرباز عراقی به اسارت نیروهای ایرانی درآمدند، همچنین مقادیر قابلتوجهی مهمات و ادوات رزمی باقیمانده در خرمشهر نیز در کنترل نیروهای ایرانی قرار گرفت.
♻️ انجام عملیات بیتالمقدس در ۴ مرحله برنامهریزی شده بود، که هر مرحله در مقایسه با عملیات ثامن الائمه و عملیات طریق القدس خود یک عملیات بزرگ به حساب میآید. آزادسازی #خرمشهر که در پی اجرای مرحله چهارم انجام گرفت، که از مهمترین نتایج این عملیات بود.
♻️روح همه شهدا را شاد کنید با ذکر #صلوات
🌷🌸
#کوهساران
💠🌺💠🌺💠
@kohsar5
☘ سلام بر ابراهیم ☘
💥قسمت ششم : پهلوان ( ۱ )
✔️ راوی : حسین الله کرم
🔸سيد حسين طحامي کشتی گير #قهرمان جهان به زورخانه ما آمده بود و با بچه ها #ورزش ميکرد.هر چند مدتي بود که سيد به مسابقات قهرماني نميرفت، اما هنوز بدني بسيار ورزيده و قوي داشت. بعد از پايان #ورزش رو کرد به حاج حسن و گفت: حاجي، کسي هست با من کشتي بگيره؟
حاج حسن نگاهي به بچه ها کرد و گفت: #ابراهيم، بعد هم اشاره کرد؛ برو وسط گود.
معمولاً در کشتي پهلواني، حريفي که زمين بخورد، يا خاک شود ميبازد.
🔸کشتي شروع شد. همه ما تماشا ميکرديم. مدتي طولاني دو کشتي گير درگير بودند. اما هيچکدام زمين نخوردند.فشار زيادي به هر دو نفرشان آمد، اما هيچکدام نتوانست حريفش را مغلوب كند، اين کشتي پيروز نداشت.
🔸بعد از کشتي سيد حسين بلندبلند ميگفت: بارک الله، بارک الله، چه #جوان شجاعي، ماشاءالله پهلوون!
٭٭٭
🔸ورزش تمام شده بود. حاج حسن خيره خيره به صورت #ابراهيم نگاه ميکرد.#ابراهيم آمد جلو و باتعجب گفت: چيزي شده حاجي!؟ حاج حسن هم بعد از چند لحظه سکوت گفت: تو قديمهاي اين تهرون، دو تا #پهلوون بودند به نامهاي حاج سيد حسن رزاّز و حاج صادق بلور فروش، اونها خيلي با هم دوست و رفيق بودند.
🔸توي کشتي هم هيچکس حريفشان نبود. اما مهمتر از همه اين بود که بنده هاي خالصي براي خدا بودند.
هميشه قبل از شروع #ورزش کارشان رو با چند آيه قرآن و يه روضه مختصر و با چشمان اشک آلود براي آقا اباعبدالله شروع ميکردند.
نَفَس گرم حاج محمد صادق و حاج سيد حسن، مريض شفا ميداد.
🔸بعد ادامه داد: #ابراهيم، من تو رو يه پهلوون ميدونم مثل اونها! #ابراهيم هم لبخندي زد و گفت: نه حاجي، ما کجا و اونها کجا.بعضي از بچه ها از اينکه حاج حسن اينطور از ابراهيم تعريف ميکرد،ناراحت شدند.
🔸فرداي آن روز پنج #پهلوان از يکي از زورخانه هاي تهران به آنجا آمدند. قرار شد بعد از #ورزش با بچه هاي ما کشتي بگيرند. همه قبول کردند که حاج حسن داور شود. بعداز #ورزش کشتيها شروع شد.
🔸چهار مسابقه برگزار شد، دو کشتي را بچهدهاي ما بردند، دو تا هم آنها. اما در کشتي آخركمي شلوغ کاري شد! آنها سرحاج حسن داد ميزدند. حاج حسن هم خيلي ناراحت شده بود.من دقت کردم و ديدم کشتي بعدي بين ابراهيم و يکي از بچه هاي مهمان است. آنها هم که ابراهيم را خوب ميشناختند مطمئن بودند که ميبازند.براي همين شلوغ کاري کردند که اگر باختند تقصير را بيندازند گردن داور!
🔸همه عصباني بودند. چند لحظه اي نگذشت که #ابراهيم داخل گود آمد. با لبخندي که بر لب داشت با همه بچه هاي مهمان دست داد. آرامش به جمع ما برگشت. بعد هم گفت: من کشتي نميگيرم! همه با تعجب پرسيديم: چرا !؟
🔸كمي مكث كرد و به آرامي گفت: دوستي و رفاقت ما خيلي بيشتر از اين حرفها وكارها ارزش داره! بعد هم دست حاج حسن را بوسيد و با يك #صلوات پايان کشتيها را اعلام کرد.
شايد در آن روز برنده و بازنده نداشتيم. اما برنده واقعي فقط ابراهيم بود.
وقتي هم ميخواستيم لباس بپوشيم و برويم. حاج حسن همه ما را صدا کرد و گفت: فهميديد چرا گفتم ابراهيم پهلوانه!؟
🔸ما همه ساکت بوديم، حاج حسن ادامه داد: ببينيد بچه ها، پهلواني يعني همين کاري که امروز ديديد. #ابراهيم امروز با نَفس خودش کشتي گرفت و #پيروز شد.
ابراهيم به خاطر خدا با اونها کشتي نگرفت و با اين کار جلوي کينه و دعوا را گرفت. بچه ها پهلواني يعني همين کاري که امروز ديديد.
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉
شهید #ابراهیم_هادی
#کوهساران
🔸🔹🔸🔹🔸
🌷@kohsar5
🍃🌼🍃
مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد
غنچه خاموش بلبل را به گفتار آورد.
✳️ حضور پرشور همولایتیهای مقیم تهران در هیئت خُمپیچیهای مقیم مرکز در سخنرانی #حاجآقا_دانشمند در حسینیه تهران
✅ هیئت امنا حسینیه خُمپیچیهای مقیم تهران با دعوت از سخنرانان مطرح کشوری باعث استقبال خوب عزیزان از جلسات هیئت میشوند.
♨️ متأسفانه در روستای خُمپیچ این روند اصلا ملاک نیست و نبوده،
و بعد از سال ۷۴ که حاج آقا صابری اراکی یکماه در ماه رمضان دعوت شد و استقبال بینظیری از ایشان شد، دیگه هیچ وقت از سخنران مطرحی دعوت نشد و مجالس روضه، رمضان و محرم حتی با وجود جمعیت از شور و اشتیاق افتاده است.
🔆 اهالی که #صلوات و فرستادن!!!
ولی امید است که این روند در روستای خُمپیچ هم اجرا شود.
#کوهساران (خُمپیچ)
💠🔮💠🔮💠
@kohsar5
🅾 #اسفند عجب ماهی است
❤️شهادت حمید باکری: 6 اسفند
🧡شهادت حسین خرازی: 8 اسفند
💙شهادت امیر حاجامینی: 10 اسفند
💚شهادت ابراهیم همت: 17 اسفند
💜شهادت حجتاله رحیمی: 18 اسفند
💛شهادت حسین برونسی: 23 اسفند
❤️شهادت عباس کریمی: 24 اسفند
💛شهادت مهدی باکری: 25 اسفند
💚شهادت یوسف سجودی"26 اسفند
💜شهادت #سردار احمد زینالدینی
25 اسفند از روستای خُمپیچ
🌺 روح همه شهدا شاد (#صلوات)
#کوهساران
🖤❤️🖤❤️🖤
@kohsar5
🌻 #اسفند عجب ماهی است
❤️شهادت حمید باکری: 6 اسفند
🧡شهادت حسین خرازی: 8 اسفند
💙شهادت امیر حاجامینی: 10 اسفند
💚شهادت ابراهیم همت: 17 اسفند
💜شهادت حجتاله رحیمی: 18 اسفند
💛شهادت حسین برونسی: 23 اسفند
❤️شهادت عباس کریمی: 24 اسفند
💛شهادت مهدی باکری: 25 اسفند
💚شهادت یوسف سجودی"26 اسفند
💜شهادت #سردار احمد زینالدینی
25 اسفند از روستای خُمپیچ
🌺 روح همه شهدا شاد (#صلوات)
#کوهساران خُمپیچ
🖤❤️🖤❤️🖤
@kohsar5