eitaa logo
کجا هستیم؟!
367 دنبال‌کننده
105 عکس
22 ویدیو
4 فایل
تاملاتی پیرامون علم نجوم و جایگاه آن در داستان انسان! @kojahastim ارتباط با مدیر: @kojayim لینک گروه تبادل نظر: https://eitaa.com/joinchat/3687842229C04130b38ba
مشاهده در ایتا
دانلود
در بارگاه قدس که جای ملال نیست سرهای قدسیان همه در زانوی غم است 🖤 ایام سوگواری سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام تسلیت باد. 🖤
ای برادر تو همان اندیشه ای مابقی تو استخوان و ریشه ای ...شاید سالها پیش که مولوی این بیت را سرود؛ تصور اینکه روزی توهم جدایی علم و معرفت، از پیش داشته های جهان بینانه تقریبا همه پذیر شود، بسیار سخت می نمود. 📍دکتر مهدی گلشنی از جمله کسانی است که بر سطحی بودن تلقی امکان تولید علم تجربی بدون دخالت پیشفرض های متافیزیکی توجه و تذکر ویژه داده اند. 📚 ایشان در کتاب "دیدگاه های فلسفی فیزیکدانان معاصر" در پاسخ به این سوال که "آیا علم فارغ از متافیزیک و پیشفرض هاست؟" اینطور پاسخ داده اند که کنارگذاشتن فلسفه، امری ظاهری و خود نوعی ورود به متافیزیک خاص بود. 🔎 دلایل و شواهد فراوانی وجود دارد که نشان می دهد دانشمندان در فعالیت های علمی خود دانسته یا ندانسته به اصول غیرتجربی پایبندند و پیشفرضهای متافیزیکی شان را دخالت می دهند. 📚 ایشان همچنین در کتاب "از علم دینی تا علم سکولار" پس از بررسی لایه های مختلف از حضور پیشداشته های متافیزیکی دانشمند در حاصل کار وی، فقط در خصوص تاثیرپذیری مراحل مختلف کار علمی از پیشفرض ها، از این موارد نام برده و برای هر کدام مثال های خوبی از تاریخ علم می آورند: 💡تاثیر پیشفرضها در انتخاب مساله 💡تاثیر پیشفرضها در آزمایش و گزینش مشاهدات 💡تاثیر پیشفرضها در تعبیر و تعمیم نتیجه ها 💡تاثیر پیشفرضها در نظریه پردازی های علمی (با نقش محوری و کلان) 💡تاثیر پیشفرضها در اعلان نظریه های علمی 💡تاثیر پیشفرضها در تعبیر نظریه های علمی 💡تاثیر پیشفرضها در انتخاب ملاک های ارزیابی و نقد نظریه علمی 💡تاثیر پیشفرضها در جهتگیری کاربردی علم (با نقش قابل توجه) @kojahastim ادامه در پست بعدی 👇
👆 ادامه از پست قبلی 🔦 وقتی اثرپذیری علم از پیشفرض های متافیزیکی و ناپیدا تا این حد جدی است، اثرپذیری از پیشفرض های تجربی و مشهود مثل آنچه اراتستون در محاسبه و نتیجه گیری خود دچار آن شد، چقدر مسیر نتایج علمی را منحرف خواهد کرد؟! 📎 پی نوشت1: در آزمایش اراتستون خورشید آنچنان دور فرض شده است که همه پرتوهای آن موازی به زمین می رسند و لذا تفاوت مشاهده شده در زاویه آن، به شکل زمین نسبت داده می شود. 📎 پی نوشت2: در واقع آزمایش اراتستون اصولا نه برای سنجش شکل کلی زمین، که با فرض گرفتن کرویت زمین، تنها در پی محاسبه شعاع آن بوده است. 🪧 توجه به کارویژه اصلی آزمایش یا مشاهده در نظرگاه طراح و مجری آن، نکته بسیار مهمی برای تحلیل و سنجش پسینی آن است. با این نگاه، به محاسبات ابوریحان بیرونی برای اندازه شعاع زمین در روش افت افق نیز ابتدائا اشکال وارد خواهد بود. در مطالب بعدی بیشتر در این باره بحث می شود. 🗃 پرونده @kojahastim
🔸اولی: هیچ وقت فکرشو نمی کردم پیشرفت علم و محصولاتش اینطوری به ضد خودش تبدیل بشه! 🔹دومی: چطور مگه؟! منظورت چیه؟! 🔸اولی: بشر با زحمت فراوان و ذره ذره جمع کردن علم و تجربه اش، شکر خدا تونسته به این همه دستاورد علمی و فناوری برسه، در آسمان و فضا سفر کنه ماشین های متعدد برای امور مختلف زندگیش درست کنه، راههای دور را کوتاه کنه، همه را با ارتباطات پیشرفته با هم مرتبط کنه، شبکه ماهواره ها و اینترنت جهانی با برنامه های مختلف براش درست بکنه و حالا خود این فضای مجازی و ارتباطات قوی مشکلاتی به وجود بیاره... 🔹دومی: آره خب فضای مجازی و شبکه های اینترنتی آسیب های زیادی دارند ولی منظورت از تبدیل شدن به ضد خودش چی بود؟! 🔸اولی: اینکه توی این شبکه های اینترنتی عده ای عقاید تاریخ مصرف گذشته و شبه علمی رو به کمک زیرساختی که خود علم براشون فراهم کرده زیر سوال ببرند. با کمک ارتباط ماهواره ای حتی توی قوانین فیزیکی حرکت ماهواره ها خدشه کنند، با کمک ابزاری که علم و تکنولوژی های جدید دستشون داده علیه مسلم ترین گزاره های علمی مثل فضا و گرانش و شکل زمین حرف بزنند و به روی خودشونم نیارند که متخصص چی هستند و متخصص چی نیستند. 🔹دومی: آره منم چیزهایی در این باره ها شنیدم، برام هم جالب بوده اتفاقا. البته اصلا قبول نکردم ولی خب اگه بتونن آزادانه دلایل علمیشون را بگن و نقدهاشم بشنوند که بد نیست. مثلا یکی ازین کانال ها رو دیدم که ادعا می کرد اراتستون توی محاسبه شعاع زمین با پیشفرض وارد شده و برای همین نتیجه اش قابل اعتنا نیست. راستش اینکه می گفت پیشفرض های غیرتجربی هم ناخودآگاه اثر میذارند فکرمو مشغول کرده. 🔸اولی: منم اونی که تو میگی رو دیدم و اتفاقا نقدم به همین افراد هست. معلوم نیست طرف فلسفه بافی می خواد بکنه یا علمی حرف بزنه. تهش هم ازونجا رونده و ازینجا مونده. کاش آدم ها یاد می گرفتند فقط توی تخصص خودشون حرف بزنند. الآن یه حرف بی اساس در مورد یک آزمایش دقیق و تحسین برانگیز زده و ضعف علمیش رو پشت کلمات قلمبه سلمبه و نقل و ادعا از کتاب های فلسفی پنهان کرده. 🔹دومی: جالبتر شد برام. پس تو وجود پیشفرض تجربی یا غیر تجربی رو در مورد کار اراتستون قبول نکردی. یعنی اینکه میگه خورشید خیلی دور فرض شده مگه پیشفرض نیست؟! 🔸اولی: پیشفرض متافیزیکی که اصلا نمی دونم چی هست ولی مطمانا به مباحث علمی و فیزیکی ربطی نداره و مال همون متافیزیک و فلسفه است. ولی این افراد هیچی از علم نمی دونند که اینطور بی ربط به هم می بافند. خب معلومه که اراتستون حق داشته زمین را کروی بدونه و بعد با این روش فقط بخواد شعاع این کره را حساب کنه. از وجود شب و روز بگیر تا پیدایش فصول مختلف. از غروب و طلوع خورشید و ماه به صورت پایین رفتن و بدون کوچک شدن بگیر تا حرکت شبانه روزی ستاره ها و سیارات که اصلا به صورت دور شدن نیستند و همه دقیقا مثل نقاط روی یک کره تغییر مکان می دن و این فقط روی یک زمین کروی ممکنه. حالا اینکه این زمین کروی مرکز هست یا نه بحث دیگه ایه که دلایل خودش را داره و اراتستون هم کاری به اون نداشته اصلا.... ولی باورم هم نمی شد یک روز بخواد چیزی مثل کره بودن زمین که انقدر واضحه و از صدها پدیده ی عادی هم میشه بهش پی برد توسط یه عده انکار بشه. معلوم نیست انگیزه شون جلب توجه توی فضای مجازی و جذب فالور هست یا چی؟! فقط می دونم برای روزگار ما خیلی زشته. 🔹دومی: پس بهتره اینطوری بگیم که آزمایش اراتستون بعد از اثبات کره بودن زمین از روی دلایل دیگه فقط داشته به دنبال عدد کمی شعاع زمین می گشته و در واقع کارویژه اش همین بوده و به درد اثبات کره بودن یا نبودن زمین نمی خوره. یعنی حرف نویسنده درسته؟! 🔸اولی: پاک خل شدیا... به درد نمی خوره چیه؟! باید بگی از اثبات کره بودن خیلی پاشو فراتر گذاشته و ضمن نشون دادن کره بودن مقدار شعاع هم با دقت خوبی نتیجه گرفته. 🔹دومی: به نظر من داری شتاب زده قضاوت می کنی. من کاری به نتایج عجیب غریب پذیرفتن کره نبودن زمین ندارم و توی اون فرضیه باهات موافقم که باید توجیه منطقی برای سایر پدیده ها ارایه بشه ولی اینکه میگی پا را فراتر گذاشته یا زیر بار پیشفرض داشتن آزمایشش نمیری به نظرم حاصل نگاه دقیقی نیست. حتی پدیده های دیگه ای که مطمانا میگی میشه ازش کره بودن را نتیجه گرفت باید با دقت بیشتری بررسی بشه که آیا تنها مدل برای توجیهش کره بودن زمین هست؟! البته که به نظر منم همینطوره واقعا. 🔸اولی: بس کن. این حرف انقدر مزخرفه که ارزش دقت و فکر کردن هم نداره. اینها حتی یه قدم بعدتر از حرفهاشونا از نظر استدلال تجربی بهش فکر نمی کنند و فقط دنبال مطرح کردن خودشون اند... 🗃 پرونده @kojahastim 👇ادامه در پست بعدی 👇
👆ادامه از پست قبلی👆 🔹دومی: منظورت از قدم بعد چیه؟! خب اگه اشکالی به نظرت می رسه که می تونه نشون بده توجیه سایه شاخص ها توی پیشنهاد اونها غلط هست بگو. اینطوری اشتباهاتشون معلوم میشه و جای هیچ ناراحتی هم نداره. برای منم جالبه بشنوم. 🔸اولی: طرف برداشته یه نقاشی مضحک کشیده که توش زمین صافه و خورشید؛ کوچیک و نزدیک! بعد میگه اینطوری طول سایه ها فرق می کنه. خب ببخشید یه ثانیه با خودت فکر نکردی اگه اینطور هست چرا از هر جای زمین به عوارض و لکه های خورشید نگاه کنیم مثل هم می بینیمش!؟ خیلی واضحه زاویه دید به همچین کره ی نزدیک و کوچیکی که با حرکت اون روز و شب عوض میشه باید از صبح تا بعد ازظهر خیلی فرق کنه. صبح جلوی کره ی خورشید دیده میشه و بعدازظهر پشتش. در کره بودن چیزی که از هر طرف بهش نگاه کنی دایره می بینیش هم که جز روانی ها شکی نمی کنند! 🔹دومی: چه جالب. راست میگیا... فقط لابد طرف بهونه می کنه که مگه اراتستون تلسکوپ اچ آلفا داشته 😂 و باهاش خورشید و لکه هاشو دیده که فهمیده اون پیشفرض کوچیک و نزدیک بودن خورشید اشتباس!؟ به همچین آدم شکاکی اونوقت چی میگی؟! ☺️ 🔸اولی: حالا که تلسکوپ داریم و باهاش می بینیم پس باید قبول کنیم فرضیات آزمایشش فرضیه نبوده و عین حقیقت هست. پس فهمیدیم که اراتستون در واقع پیشفرض نداشته بلکه جای دیگه و طور دیگه ای قبلا به این نتیجه رسیده بوده که خورشید انقدری دور هست که پرتوهاش موازی به زمین می رسند. 🔹دومی: اینکه پیشفرض هاش درست از آب در اومده نشون نمیده که براشون لزوما دلیلی داشته. شاید واقعا بدون توجه به این دقت ها کارش رو انجام داده. 🔸اولی: این حرف ها برای کسی که اهل نجوم باشه بازی با الفاظی بیش نیست. ببین خیلی از اوقات پیش میاد که لکه های خورشید انقدر بزرگند که موقع طلوع و غروب میشه با چشم عادی هم اونها رو دید... گذشته از اون دیدن عوارض کره ماه که نیاز به تلسکوپ نداشته و همه می دونیم کره ی ماه از همه جای زمین و موقع طلوع و غروب فقط یک طرفش به سمت ماست و این یعنی انقدر دور هست که پرتوهای نور همگی از یک طرف که در مقابل کل کره ی زمین قرار گرفته به ما می رسند. خداروشکر که خورشیدگرفتگی هم وجود داره و میشه مطمان شد خورشید دورتر از ماه هست تا دوباره نخواهند با حرفهای مسخره شون تن اراتستون و بزرگان علم گذشته را توی گور بلرزونند....😄 🔹دومی: ممنون. واقعا استفاده کردم. البته دارم به این فکر می کنم که آیا هیچ راه دیگه ای برای توجیه همه این پدیده هایی که گفتی نمی شه تصور کرد؟! 🔸اولی: ول کن خداوکیلی... بابا من خودم همیشه میگم نباید مقلد بود و باید ذهن باز و حقیقت جویی داشت ولی باور کن این حرف ها دیوانگی محض هست خصوصا در عصر ماهواره ها و مریخ نوردها... 🔹دومی: حرفهات درسته ها ولی من دارم به این فکر می کنم که... ادامه دارد... 🗃 پرونده @kojahastim
🔘در سوگ پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از نهج‌ البلاغه ی شریف ▪️ وَ لَقَدْ قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ وَ إِنَّ رَأْسَهُ لَعَلَى صَدْرِي وَ لَقَدْ سَالَتْ نَفْسُهُ فِي كَفِّي فَأَمْرَرْتُهَا عَلَى وَجْهِي وَ لَقَدْ وُلِّيتُ غُسْلَهُ وَ الْمَلَائِكَةُ أَعْوَانِي، ضَجَّتِ الدَّارُ وَ الْأَفْنِيَةُ، مَلَأٌ يَهْبِطُ وَ مَلَأٌ يَعْرُجُ وَ مَا فَارَقَتْ سَمْعِي هَيْنَمَةٌ، مِنْهُمْ يُصَلُّونَ عَلَيْهِ حَتَّى وَارَيْنَاهُ فِي ضَرِيحِهِ. 🟤 رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در حالى كه سرش بر روى سينه ام بود قبض روح گرديد، و جان او در كف من روان شد آن را بر چهره خويش كشيدم. متصدّى غسل پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم من بودم، و فرشتگان مرا يارى مى كردند، گويا در و ديوار خانه فرياد مى زد. گروهى از فرشتگان فرود مى آمدند و گروهى ديگر به آسمان پرواز مى كردند. گوش من از صداى آهسته آنان كه بر آن حضرت نماز مى خواندند، پر بود، تا آنگاه كه او را در حجره اش دفن كرديم. 📘خطبه_197
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با سلام خدمت مخاطبین محترم؛ ضمن عرض پوزش بابت وقفه ای که در انتشار مطالب پیش آمد؛ انشاءالله با نظم بیشتری در خدمت دوستان خواهیم بود. این تصاویر زیبا همراه با تصنیف دل انگیزش هدیه به پیشگاه چشم و دل شما... زیبایی های آفرینش پروردگار کم نیستند...
🔹دومی: سلام رفیق، من به حرف های دفعه پیشت مثل دور بودن ماه و خورشید به حدی که با وجود کره بودن، از کل پهنه‌ی زمین به یک شکل دیده میشن خیلی فکر کردم. حرف‌های عجیب بعضی از زمین تخت‌گراها را هم در این خصوص شنیدم و گرچه خیلی نچسب بود اما کمی بهش فکر کردم، چیزهایی مثل تغییراتی که گنبد نامرئی آسمون روی تصویری که ما از ماه و خورشید می‌بینیم به وجود میارن، یا اینکه اشیاء آسمون همه بالای زمین هستند و به علت همین گنبد عجیب غریب حرکتشون شبیه یک کره میشه و... راستش از اینکه دیدم اینها از رو برو نیستند و خیلی پافشاری می کنند، زیاد خوشم نیومد. 🔸اولی با خنده: پس تو هم بالاخره با همه‌ی این حرف‌های عجیب غریبت فهمیدی این ها چقدر چرند می‌گن و ننگی برای علم و زمانه‌ی ما هستند. حیف اون همه ابزار ماهواره‌ای که دست این کله پوک هاست و مفت مفت استفاده می‌کنند و به اصول علمیش بد و بیراه میگن. 🔹دومی: راستش برای من که فلسفه‌علم خوندم و دستی هم به تاریخ علم دارم خود این ایده‌ها به خودی خود محترم‌اند و خودشون مدل هایی هستند برای توجیه پدیده هایی که می بینیم... 🔸اولی: باز شروع کردی... این فلسفه علم دیوانه ات کرده ها، یعنی چی محترم اند گویندگان این چرندیات؟! پس از چه حرفیشون خوشت نیومد؟ 🔹دومی: اینکه زود بحث رو می کشونند به تئوری توطئه و یا عجولانه و متعصبانه از کتاب مقدس و قرآن و حدیث حرف می زنند راستش بیشترشون هیچی از مدل کپرنیکی که قبولش ندارند نمی دونند. اینها خیلی رو اعصاب منه. 🔸اولی: بیشترشون؟!! این ها اگه ولو یک نفرشون می تونست بگه دایره البروج اصلا یعنی چی منم میشدم زمین تخت گرا. تمامشون بدون استثناء کاملاً بی سوادند... از به قول خودت "مدل" و به قول من "چرندیات" پرتناقضی که ارایه میدن به راحتی میشه فهمید. 🔹دومی: تو باز اصول گفتگوی آزاد رو زیر پا له کردی؟ یعنی چی همشون؟ اتفاقا به یکی دو نفر که انگار عاقل تر بودند هم برخوردم. 🔸اولی: عاقل؟ حالا از کجا عقلشون رو فهمیدی؟ 🔹دومی: خیلی خوب بود که با مباحث مدل سازی برای بهترین تبیین توی مقوله علم آشنایی داشتند. کمی در مورد مدل پیشنهادی جایگزینشون باهاشون حرف زدم. برام جالب بود که بسیاری از مسائل رو اعتراف می کردند که پاسخی ندارند و می گفتند اشکالی هم نداره که بگیم مدلمون نقص داره. 🔸اولی: عجب! چه فرار رو به جلوی زیبایی، وقتی حرفی برای گفتن ندارن می گن اشکالی نداره که هیچی نمی دونیم. اونقوت نگفتند چرا باید یه سیستم کامل که حقیقت بودنشم مشاهده شده و همه پدیده ها رو توجیه می کنه بذاریم کنار بچسبیم به توهم توطئه ی ناکارآمد و ناقص حضرات؟ 🔹دومی: استناد به روند تکامل مدل ها توی تاریخ علم می کردند. انصافا راست هم میگن مدل اولیه کپرنیکی بدون کارهای کپلر و گالیله و نیوتن خیلی ضعیف و نحیف و پرخطا بوده. ولی سوال تو هم درسته. حتی به فرض که مدل پیشنهادی شون هم نقص نداشت باید دلیلی برای کنار گذاشتن مدل موجود با این همه کارایی و حتی ابزارهایی مثل ماهواره ها که بر اساسش ساختند وجود داشته باشه تا منطقی باشه. 🔸اولی: خب می پرسیدی تو که میگی حرف حساب سرشون می شد. 🔹دومی: اتفاقا پرسیدم و جواب های تأمل برانگیزی شنیدم. از یک سری مشاهده و آزمایش که نبودن یا کم بودن انحناء رو توی سطح دریا نشو.... 🔸اولی با قطع کردن صحبت دوستش: بسه، بسه، ادعاهای صد من یه غاز مزخرفشون رو دیدم، جوابهاشم کامل خوندم. زر مفت می زنن به خدا. همش یا دروغه یا ناشی از نفهمیدن مسائل اپتیک مثل شکست نور و ... اینها پاسخ های خیلی روشنی داره.... 🔹دومی: حالا این جزئیاتش رو چون نمی دونستم خوشم نیومد وایسم کل کل کنم و گفتم بی اطلاع حرف نزنم بهتره برای همین بهشون گفتم آیا غیر از این مسائل نقصی هم توی مدل نجوم جدید پیدا کردید که لااقل بتونیم به لزوم مدل جایگزین بیشتر فکر کنیم. چون مادامی که همه پدیده ها توجیه میشن همین اندازه برای کارکردگرایی علمی کافی هست و هیچ وقت علم داعیه دار فهم حقیقت نیست، می خواد کار راه بندازه... اتفاقاً اینسترومنتالیزم رو خوب فهمیده بودن و البته بهش نقد داشتند و می گفتند حقیقت اشیاء هم مهمه و جهان بینی می ده و یک سری حرف جالب دیگه که می دونم تو حوصلشو نداری.... اما در مورد نقض مدل نجوم جدید چند موردی گفتند که یکیش ذهن خودمو هم خیلی مشغول کرد... 🔸اولی: غیر ممکنه. بگو تا جوابشو فوری بدم. مطمئنم با همه مبتدی بودنم از پس یه زمین تخت گرای بی سواد بر میام... ادامه دارد.... @kojahastim
شهاب‌واره ها و شهاب‌سنگ‌ها در مدل اخترفیزیکی امروزی چگونه تبیین می‌ شوند؟! آیا این توضیح با اصول دیگر اخترفیزیک و نجوم رصدی سازگار هست؟! ۱ از ۱۳ در موضوع شهاب واره @kojahastim
با رسیدن کره‌ی زمین در مدار انتقالی خود به ذرات سنگ و یخ موجود در فضا (که عموماً بر جامانده از مدار حرکت دنباله دارها هستند) این قطعات سنگ و یخ، با داخل شدن به جو زمین در ارتفاعی کمتر از 150 کیلومتریِ زمین بر اثر اصطکاک با مولکول ‌ های جو ّ می‌ سوزند و اثر درخشندگی برای ناظر زمینی ایجاد می‌ کنند. ۲ از ۱۳ در موضوع شهاب واره @kojahastim
از نظر رصدی هم بارش ‌های منظم سالیانه، دارای نقطه‌ی کانونی بارش، در صورت ‌های فلکی هستند، یعنی در صورت امتداد دادن مسیر بارش همگی به یک محدوده می‌ رسند. ۳ از ۱۳ در موضوع شهاب واره @kojahastim
برای رصد بارش ‌های شهابی کافی‌ است به همان محدوده نگاه کنیم تا نهایتاً در بازه‌ی حدود 50 درجه ای از آن نقطه شاهد شهاب‌واره باشیم. (این عدد هم مانند ارتفاع فعالیت محتاطانه در نظر گرفته شده) ۴ از ۱۳ در موضوع شهاب واره @kojahastim
داشتن کانون مشخص بارشی در پهنه‌ی صورت ‌های فلکی از دیرباز آنقدر مسلم بوده است که نامگذاری بارش ‌ها بر اساس نقاط کانونی بارش صورت پذیرفته است. مثل بارشهای شهابی برساوشی، جوزایی، اسدی و ... ۵ از ۱۳ در موضوع شهاب واره @kojahastim
دقت شود که صورت ‌های فلکی به علت واقع شدن در فاصله‌ی بسیار دور از زمین، تنها جهت و زاویه‌ی رصدی شان برای ناظر زمینی تعیین کننده است. در واقع هر زاویه رصدی مربوط به یک صورت فلکی خاص هست. در اینجا به عنوان نمونه صورت ‌های فلکی دایره البروج به ترتیب آورده شده اند. ۶ از ۱۳ در موضوع شهاب واره @kojahastim
اما اشکال اصلی که در دو سطح مطرح می‌ شود: چرا با وجود این تبیین از شهاب‌واره‌ها و شهاب‌سنگ‌ها، از نظر رصدی آن ‌ها دارای کانون ‌های بارشی مشخصی در صفحه‌ی صورت ‌های فلکی هستند؟! ۷ از ۱۳ در موضوع شهاب واره @kojahastim
سطح اول برای یک نقطه از زمین: وقتی شهاب ‌ها نهایتاً در ارتفاع 150 کیلومتری فعال و قابل رؤیت می‌ شوند، صرف نظر از منشأ و جهت اصلی حرکت قبلیِ آن ‌ها به سمت زمین، با توجه به شکل، خیلی طبیعی است که شهاب‌واره‌ها در صورت ‌های فلکی دیگر نیز باید دیده شوند، نه اینکه تمامی آن ‌ها دارای کانون بارش متعلق به یک صورت فلکی باشند. دقت شود که شکل در مقیاس واقعی است و ارتفاع فعال شدن شهاب‌واره‌ها جهت توجیه پذیری بیشتر حتی 200 کیلومتر در نظر گرفته شده‌ است. ۸ از ۱۳ در موضوع شهاب واره @kojahastim
پاسخ احتمالی به شبهه : شهاب‌واره‌ها پدیده ‌های کم نور و نزدیک به سطحی هستند که فقط ناظران نزدیک به پدیده، از روی زمین نزدیک به آن، آن ‌ها را خواهند دید و بنابراین طبیعی است که فقط در یک صورت فلکی دیده شوند. در واقع این شکل بسیار اغراق آمیز رسم شده است و ناظرین از همه‌ی این نقاط ، این شهاب ِ فرضی را نخواهند دید. ۹ از ۱۳ در موضوع شهاب واره @kojahastim
پاسخ: این توضیح در صورتی می‌ تواند قابل تأمل باشد که ما شهاب‌واره‌ها را ، فقط در ارتفاع ِ رصدی بالا و در صورت ‌ها ی فلکی سمت الرأسی ببینیم و حال آنکه می‌ دانیم در اکثر اوقات چنین شرایطی وجود ندارد. به عنوان مثال یکی از مهم ترین بارش ‌های شهابی، بارشهای برساوشی اند که در زمان اوج خود در ایران بین صفر تا 60 درجه ارتفاع دارد و در تمامی این ساعت ‌ها بارش ‌ها را با کانون بارشی مشخصی شاهد هستیم که اتفاقا در ساعت و روز اوج، این کانون بارشی نهایتاً 30 تا 40 درجه ارتفاع دارد. بنابراین طبیعتاً نقاط فراوان دیگری هم هستند که باید هر شهاب‌واره را از منظر دیگری و در صورت ‌های فلکی دیگری ببینند... علی الخصوص در صورت ‌های فلکی سمت الرأسی که به پدیده نزدیک تر هستند! در واقع با توجه به کرویت زمین هر شهاب در ساعت اوج، برای یک بیننده می‌ تواند در تمام صورت ‌ها ی فلکی بین 40 تا 90 درجه ارتفاع در تمامی 360 درجه‌ی سمتی قابل رویت باشد که چنین نیست. ۱۰ از ۱۳ در موضوع شهاب واره @kojahastim
ضمناً بسیاری از این شهاب‌واره‌ها قدر نوری خوبی دارند و از بسیاری از ستاره ‌ها ی شب پرنورترند و لذا کاملاً طبیعی است که اگر مثلا 120 کیلومتر ارتفاع داشته باشند تمام ناظران لااقل تا 200 کیلومتری آن را ببینند و البته طبیعتاً باید آن را در جهت ‌های مختلف و لذا در صورت ‌های فلکی مختلفی ببینند. ۱۱ از ۱۳ در موضوع شهاب واره @kojahastim
سطح دوم برای ناظران مختلف کره‌ی زمین همانطور که در شکل مشخص است برای مقیاس ِ کل ِ نیمکره‌ی واقع در شب، اشکال رؤیت شهاب ‌ها در صورت ‌های فلکی ِ مختلف، گسترده‌ تر هم می‌ شود و تقریبا تمامی پهنه ی آسمان شب را فرا می گیرد. در واقع در شرایطی که باید همه جای آسمان (در پس زمینه تمام صورت های فلکی) شاهد بارش شهابی باشیم فقط در یک کانون بارشی شاهد آنیم... به ویژه اینکه بسیاری از بارش ها در طول چند روز و با وجود حرکت وضعی زمین در طول همه ی ساعتهای شب برای هر منطقه قابل دیدن هستند. ۱۲ از ۱۳ در موضوع شهاب واره @kojahastim
اگر این اشکال پاسخ روشنی نداشته باشد، باید در توجیه اخترفیزیکی از این پدیده ، علی الخصوص در ارتفاع ادعایی آن شک کرد. منتظر پاسخ دوستان اهل فن ّ و متخصص هستیم. ۱۳ از ۱۳ در موضوع شهاب واره @kojahastim
میلاد با برکت بهانه ی خلقت افلاک حضرت ختمی مرتبت و واسطه ی تجلی نور حضرت مادر(س) بر دل شیدای امیرالمومنین(ع) و شیعیان و محبین ایشان مبارک باد.
بخوان از چهره طفلانم اینک مشق غربت را بخوان در گوش خاموشان عالم این مصیبت را فلسطینم، صدای رنج انسانم، مرا بشنو که شعر داغ من تا آسمان برده بلاغت را فلسطینم، که صبحاصبح با نعش عزیزانم به دوش خسته خود می‌کشانم بار حیرت را کماکان قصه من مانده در پستوی خاموشی مبادا از جهان یک شب بگیرد خواب راحت را بگو شیپورهای شایعه خاموش بنشینند و بشنو از دل آوار، آواز حقیقت را مرا با قامت خونین یارانم تماشا کن ببینی تا مگر حیرانی صبح قیامت را برای کودکان لالایی از جنس رجز خواندم که در گهواره فهمیدند معنای شهادت را فلسطینم، که آهی داشتم، بالید و آتش شد نثار جان دشمن می‌کنم طوفان وحشت را فلسطینم، غم آخرزمانم، قبله اول که زیر تیغ می‌خوانم نماز استقامت را @shahrestanadab
رحلت شهادت گون حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها بر شیفتگان خاندان وحی و عصمت، تسلیت باد.