فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرفهای شنیدنی مدیر یکی از تالارهای تهران بعد از چند سال زندگی در ترکیه و اداره رستوران در این کشور
پی نوشت: البته این حرفها نباید باعث پررویی مسئولین برای توجیه کم کاری هایشان شود؛ بحث بر سر دیدن واقعیات است.
عضو کانال شوید 🔻
https://eitaa.com/joinchat/1844903939C0e8d01846b
کلبه عاطفه🏠🌱
حرفهای شنیدنی مدیر یکی از تالارهای تهران بعد از چند سال زندگی در ترکیه و اداره رستوران در این کشور
یوهو! من دوباره اومدم😄😜. مینویسم یه پست دیگه...😍
...
با پسرای زیادی برای ازدواج حرف نزدم. اما فهمیده بودم پسرای مذهبی🧔🏻 قدرت تامین کنندگی شون بیشتره. یه جورایی تمایل به داشتن خانواده، و نه صرفا همسر و یه زن، رو در اونها بیشتر درک میکردم. یعنی همون چیزی که من دوست داشتم.🤩
راستش بعد از یه مدت میل به حرف زدن در مورد ازدواج با پسر ها در من کم شد.😕 خسته میشدم هی بگم و هی سعی کنن خودشونو خوب نشون بدن و منم هی زور بزنم که بفهمم مناسبن یا نه😖...
تازه از اون طرف ناز و ادای بعضیاشون که فکر میکردن دختر برای ازدواج زیاده و میتونن هرچیزی دلشون بخواد بگن و من دختر هم نباید هیچی بگم، هم بهش اضافه کنید😖🙁. این شد که به پدرم گفتم شما میدونی که من چه جور پسری به دردم میخوره(دیگه اون موقع خیلی مذهبی🧕🏻 بودم و خانوادهم هم اینو میدونستن)، هرکی اومد اول خودتون باهاش حرف بزنید، اگر دیدید مناسب منه، بعدش من حرف بزنم...
من کلا با سه تا پسر به عنوان خواستگار👨🏻💼💐 حرف زدم. با این که نه کلاس خاصی رفته بودم و نه تجربه خاصی داشتم، ازشون میپرسیدم توی کارخونه چه قدر کمکم میکنید؟!
یکیشون راحت گفت: این کارا کار زنه! 😎😌😒
اینقدر دردم گرفت😲☹️😣! فکر میکرد زن برای رتق و فتق امور شخصی اونه!
وقتی شوهرم🧔🏻❤️ رو به عنوان خواستگار معرفی کردن، طرفی که معرف بود گفت چه کاره ست و چه کسیه...برای همین پدرم ندیده گفتن که این آدم رو خودت برو باهاش صحبت کن. من اطمینان دارم.
وقتی از همسر که اون موقع خواستگار🧔🏻💐 حساب میشد پرسیدم برای کارخونه چهقدر کمک میکنید؟
گفت: این همه درس خوندیم که توی خانواده( دقت کنید خانواده گفت) عملیش کنیم دیگه...👍
و من🤩😍😍🤗🤗
عزیزمممم😍
#شیرین_ترین_سفر_زندگی_من
#کلبه_عاطفه
https://eitaa.com/joinchat/3451519230C6fa3f1b279
این همون کارت پستالیه که نرگس برای روز مادر برام درست کرده بود.😍 چند روز بود میخواستم عکسشو براتون بفرستم جور نمیشد. الان تونستم عکس بگیرم، گذاشتم توی کانال. 😊🌺
#مادرانه
#کلبه_عاطفه
@kolbe_atefeh
کلبه عاطفه🏠🌱
این همون کارت پستالیه که نرگس برای روز مادر برام درست کرده بود.😍 چند روز بود میخواستم عکسشو براتون
اون نقاشی زرد رنگ سمت چپ رو میبینید؟! مثلا منم. فقط نمیدونم چرا لباس تنم نیست انگار😂😂😂😅😅😅 پاهامم خیلی درازه..😂😂
✍️ دل مهمان را با کباب، کباب نکنیم!
🔺 ما گاهی وقتها پذیرایی میكنيم، روح مهمان را بر هم میزنيم.
🔸 اين سفره را میبيند، انواع مربا، انواع ترشی، انواع غذا، اين وقتی از خانه بيرون میرود، با بغض خدا میرود.
▫️ میگويد: خدايا اگر اين زندگی است، پس اين زندگی من چه زندگی است؟
💢 فاميلها خانه همديگر كه میروند، همهجا با لباس شيک نروند. نمیگويم: لباس شيک حرام است. ولی اين لباس شيک را خانه همه فاميلها نپوش. مراعات كن.
👤 حجت الاسلام قرائتی
👌کانال تخصصی نجات از گناه مؤسسه مصاف
🔗 @nejatazgonah
خب رسیدیم به بخش بعد از ازدواجم💑...
از ازدواجم نمیگم چون قصدم تعریف کردن بچه دار شدنهام هست نه همه زندگیم. چیزایی رو تعریف میکنم که به این مسئله ربط پیدا کنه. برای همین کیفیت عروسی و شغل همسرم🧔🏻 و شکل جهیزیه و اینا رو تعریف نمیکنم.
😊🌺
#شیرین_ترین_سفر_زندگی_من
#کلبه_عاطفه
https://eitaa.com/joinchat/3451519230C6fa3f1b279
بعد از ازدواجم من و همسر به یه شهر دیگه دور از خانواده هامون رفتیم. یه خونه تقریبا کوچیک🏠، یه اتاق بیشتر نداشت. من خونه بودم و تنها فعالیتم درس خوندن📖 بود. خب شهر جدید نمیتونستم فعالیت خاصی داشته باشم جایی رو نمیشناختم. 🙄
اینم اضافه کنم که من و همسرم در مورد زمان و تعداد بچه دار شدنمون زمان صحبتای معارفه هیچ حرف خاصی نزدیم.🤭
یه نکتهای رو باید حتما بگم. این چیزایی که من تعریف میکنم، چیزیه که من بودم، نه چیزی که باید میبودم. یعنی تعریف کردن من همه واقعیت هست اما همه اصول و مبانی درستی که باید انجام میشد، نیست. چون باید صادق باشم، صادقانه مینویسم اما همه رفتارهای خودم رو تایید نمیکنم.🙂
#شیرین_ترین_سفر_زندگی_من
#کلبه_عاطفه
https://eitaa.com/joinchat/3451519230C6fa3f1b279
پنج ماه از ازدواجمون گذشته بود که من فیلم یاد هندستون کرد. مغز شوهر طفل معصومم رو خوردم که من بچه میخوام! 😜😂
یه بار یادمه روی پلههای خونه نشسته بودم و بغض کردم که: همه کسایی که ازدواج کردن مامان شدن، من هنوز مامان نشدم!😢
شوهرم هم با حرص میگفت: یعنی تو به خاطر چشم و همچشمی دوستات میخوای یه بچه رو بدبخت کنی؟! 😖صبر کن یکم بگذره!😧
_: بگذره چه اتفاقی میخواد بیفته؟! 😒
_: من باید آمادگی پیدا کنم!😨
_: آمادگی نمیخواد!😬 مگه قراره تو حامله بشی؟! من قراره حامله بشم که منم آمادهم. از این آمادهتر میخوای بشی؟! زن گرفتی دیگه ...😒😢
_:🤯 بذار سال دیگه. خواهش میکنم!
_: سال دیگه بعد از عید باید بچهدار بشیم! 😋
و بدینگونه ما شوهرمون رو در این مسیر خفت نمودیم🤠 و مجبور به اطاعت از ما شد!😈😈😈
🤭😂😂
#شیرین_ترین_سفر_زندگی_من
#کلبه_عاطفه
https://eitaa.com/joinchat/3451519230C6fa3f1b279
نتونستم بیشتر پست بذارم🙈. ولی اومدم که یادتون بندازم امشب لیلةالرغائب، منو هم یادتون باشه.
اصلش روزه امروز بوده ولی خب من که نمیتونستم روزه بگیرم. هرکی تونسته، برای منم دعا کنه!🤲🌹
حاجت هاتون قبول!❤️😊
سلام. امروز به حد غایت سرم شلوغ بود.
نتونستم بعد از ظهر بیام اینجا ولی به جاش امشب پست میذارم.
ببخشید