eitaa logo
آرشیو کلبه آرامش (۲)
62 دنبال‌کننده
316 عکس
6 ویدیو
48 فایل
بِسم اللهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیم لینک گروه "کلبه آرامش" http://eitaa.com/joinchat/1807351825C0c2b716c55 کانال "کلبه آرامش(۱) " https://eitaa.com/Kolbe_Archive کانال "کلبه آرامش(۲) " https://eitaa.com/Kolbeh_Archive از این که باما همراهید سپاسگزاریم🌺
مشاهده در ایتا
دانلود
صفحه ۶۷ قرآن کریم
⭕️آیه ۱۳۷ رو نگاه کنید چقدر زیبا میشه اگر ما آدم ها وقتی هر مسافرتی میریم یا هر جایی میریم، از اون مسافرت و یا مکان، عبرت بگیریم... فسیروا فی الارض برید توی زمین بگردید... اما چه گشتنی؟ فقط برای تفریح؟ برای شادی تنها؟ نه فانظروا کیف کان عاقبة المکذبین برید ببینید عاقبت حال تکذیب کنندگان چی بود؟
🔁این آیه محورش تکذیب کنندگان نیست محورش عاقبت کار هست یعنی این که خب ما توی تاریخ میدونیم که خسرو پرویز ساسانی، همونی هست که پیامبر خاتم ص بهش نامه زد که اسلام بیار تکذیب کرد... 🔷خب بریم قلعه ها و بارگاه ها و کاخ هاشو ببینیم کجاست؟ چی ازش موند؟ عاقبت کارش چی شد؟ اون عاقبتست که مهمه عاقبت پوچی در انتظار تکذیب کنندگان هست
📌میخوام یک مثالی بزنم، جالبه شاید بی ربط به نظر برسه اما برای خود من جالبه ببینید بزرگواران، نمیدونم شما توی کوچه باغ های قدیمی رفتید یا نه؟ کوچه باغ هایی که یه جوی آب کنارشون رد میشه دیوار های خشتی باغ ها کنار اون راه های باریک قد کشیده... رفتید جایی اینطوری تا حالا؟
اینطوری
🔹🔷ما خودمون رفتیم برای تفریح برای این که لذت بخشه برای این که احساس طراوت میده به آدم ولی فقط همینقدر فهمیدیم ازش حالا شما بیاید من بنشونم شما رو پای عرفان مولانا ببینید تفاوت دیدگاه ما رو با مولانا ما همه یه همچنین منظره ای رو دیدیم برداشتمون همین تفریح و طراوت و شادابی و پر کردن اوقات فراغته
💠حالا ببینید مولانا چه برداشتی میکنه و چطور تفسیر میکنه از مطرح کردن این شعر زیبا، فقط قصد دارم به شما بگم ببینید چقدر میشه از یک دیوار خشتی و یک جوی آب و یک کوچه باغ، مفاهیم بلندی بدست آورد... پس میشه با نگاه به هر چیزی، عاقبت کسانی رو که تکذیب کردند دریافت منتها باید نگاهمون دقیق باشه مثل نگاه مولانا به اون خشت و گل ها بریم سراغ شعر مولانا
بر لب جو بوده دیواری بلند بر سر دیوار تشنهٔ دردمند
آرشیو کلبه آرامش (۲)
مانعش از آب آن دیوار بود از پی آب او چو ماهی زار بود
ناگهان انداخت او خشتی در آب بانگ آب آمد به گوشش چون خطاب
⭕️یه توضیح مختصری بدم یه تشنه ای روی دیوار بود این دیوار مانعی بود برای این تشنه که به آب برسه یه خشتی از روی دیوار برداشت و انداخت توی آب انگار که آب باهاش صحبت کرد بانگ زد بهش صداش هم خیلی لذت بخش بود... صدای آب مثل شیره انگور شیرین و لذت بخش بود برای این تشنه