eitaa logo
کلبه آرامش
17.1هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
4.2هزار ویدیو
1 فایل
اینجا کانالی سرشاراز حس خوب و آرامش است.😍 🤗باماهمراه باشید🤗 ‼️پستهای تبلیغاتی از نظرما ن رد و ن تایید میشوند‼️ ارتباط باما👇 @Fate77mehh ثبت تبلیغات👇 @ya_zeynabe_kobra0
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️ℒℴνℯ♥️ کلبه یِ کوچک قلبَـ♡ــم تا اَبد خانه توســت... ❤ ‹ عاشقانه ›‌ 🫀 ⇢ ‌‹ بفرست_براش ›‌ 🥰🌹 ⇢ 🛖@kolbehAramsh🌿
◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• . دوست دارم صدایت بزنم بگویی "جانم" آرام بپرسم «تـــو»ُ از کجا پیدایت شد؟ لبخند که میزنی اشک امانم نمی دهد! دلم میسوزد از سالهایی که نداشتمت! 🛖@kolbehAramsh🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگی میگذره ، گاهی باب دلت گاهی برخلاف آرزوهات گاهی خوشحالی و درگیر آدمای زندگیت گاهی میفتی تو گرفتاریات که فقط خدا یادت میاد یاد بگیریم که زندگی چه باب دلمون بود چه برخلاف آرزوهامون ،یکی به اسم "خدااااا" همیشه هوامونو داره 🛖@kolbehAramsh🌿
✔️اینو حتما بخون خیلی جالبه😊🙏 تا حالا به لحظه تحویل سال 1460 فکر کردید؟ همه بلند میشن، روی همدیگر رو می بوسن و فرا رسیدن سال نو رو بهم تبریک میگن و ... اون وسط یه مهربون از جمع جدا میشه و قاب عکسی رو می بوسه، و روش دست می کشه و میگه روحت شاد مامان بزرگ، روحت شاد پدر بزرگ. میدونید اون عکس کیه؟ اون عکسِ من و شماست. تبدیل شدیم به یک خاطره، آن هم شاید اگر خیلی خوش شانس باشیم. این واقعیت روزگار من و توست. 60 سال دیگر فقط یک خاطره ایم، تو یک قاب عکس خاک گرفته. شاید هم نه عکسی و نه قابی. همین و واقعا همین. پس چرا حرص؟ چرا تظاهر؟ چرا چاپلوسی؟ چرا دروغهای ریاکارانه؟ چرا تعصبات بیهوده ؟ چرا ادعاهای جاهلانه؟ چرا بی مهری؟ چرا هرجارو که نگاه میکنی، مطالبی که میخونیم این روزا ، یکی داره به یکی دیگه فحش میده. بس کنید . بیاید مهربون باشیم، شاد باشیم، به همدیگه بیشتر برسیم، کینه ها رو دور بریزیم، همین الان دلی بدست بیاریم. اون سالها چه بخوایم چه نخوایم بزودی میرسه. پس بهتره خاطره ای خوش و یادی از انسانی شایسته بجا گذاشته باشیم، نه یه موجود منفور. 🛖@kolbehAramsh🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه اهنگ زیبایی❤️❤️❤️❤️❤️💜💜💜💜💜💜👏👏👏👏👏👏👏👏👏 🛖@kolbehAramsh🌿
خود گنه کاریم و از دنیا شکایت میکنیم غافل از خود دیگری را هم قضاوت میکنیم کودکی جان میدهد از درد و فقر و ما هنوز چشم میبندیم و هر شب خواب راحت میکنیم 🛖@kolbehAramsh🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تنها کسی که هیچوقت یکی بهترش مثلش یا حتی فیکش نمیاد ، مادره!❣ 🛖@kolbehAramsh🌿
🌺🍃رمـــان .. 🌺🍃 قسمت ۳۷ البوم خاطرات را میبندم، دوباره همان سردرد های همیشگی به سراغم می آیند، فردا🇮🇷 پیکر علی🇮🇷 من را می آورند، پیکر.. فکر کنم یا غرق خون است یا گلوله به قلبش خورده یا اینکه ترکشی بی رحم نفسش را گرفته... نمیدانم.. الان فقط نبودش را احساس میکنم، سمیه چندین بار تماس گرفته بود، هه فکرش را هم نمیکردم بعد از ازمایش بفهمم فرزندم پدر ندارد.... بغض به گلویم چنگ میزند، پدر.. علی کجایی ببینی پدر شدی؟؟ کجایی ببینی فاطمه ات مادر شده؟؟ یادت است میگفتی اگر فرزندمان دختر باشد اسمش را نرگس میگذاری و اگر پسر بود مهدیار میگذاریم! علی؟ من تنها چه کنم با این بچه؟ کجایی مانند همه پدرها برای فرزندت ذوق کنی و جشن بگیری؟ کجایی که مواظبم باشی وسایل سنگین برندارم و نازم را بکشی؟؟ کجایی؟؟ آرزو داشتم باهم به خرید وسایل فرزندمان برویم اما حالا.. علی اصلا من این بچه را بدون تو نمیخواهمممم. اه لعنت به من... لعنت به دیوانگیم... نفسی عمیق میکشم و اشک از چشمانم جاری میشود، روی زمین به سجده میروم و به غلط کردن میفتم، همیشه میگفتی شاکر باش فاطمه، خدا انسان های شاکرش را ارج میدهد. خدا غلط کردم، خدایا ارامم کن، خدایا مواظب این مادر دیوانه باش، خدایا یعنی لایقش هستم؟؟ نمیفهمم خدایا چرا الان؟چرا من؟چرا؟؟ صدای باز شدن در می آید، زینب را میبینم که با چشم هایی گود افتاده نگاهم میکند، کنارم روی زمین مینشیند و میگوید: _ فاطمه جان، تروخدا اینطور نکن با خودت، علیم راضی نیست بخدا فاطمه... سرم را پایین می اندازم، دست های زینب دور شانه ام حلقه میشود، سرم را روی شانه اش میگذارم، یاد شانه های برادرش میفتم... بغضم دوباره و دوباره و دوباره سر باز میکند.. دوباره میشکنم، در آغوش زینب گریه میکنم، زینب اما اینبار گریه نمیکند، مرا آرام میکند، یک آن حالت تعوع میگیرم، بین بغض و گریه به طرف سرویس بهداشتی که در اتاق بود میروم ، هنوز نمیدانند من باردارم! زینب کمرم را مالش میدهد ، فکر میکند مسموم شده ام،اب به صورتم میزنم وبه دیوار تکیه میدهم، زینب میگوید: _چیشد فاطمه خوبی؟؟ چیزی خوردی؟ همانطور نگاهش میکنم، لبخند پر درد ی میزنم و میگویم: - عمه شدی زینب خانوم، عمه بچه برادرت... زینب همانطور نگاهم میکند، ناباورانه با درد.. اما به روی خودش نمی آورد، لبخندی از اجبار برای آرام کردنم میزند ولی دیگر طاق نمیاورد، روی زمین زانو میزند و بغضش میشکند، بیچاره بچه من، که با اعلام وجودش همه زیر گریه میزنند.... لحظه ای دلم برای فرزندم سوخت، ناخودآگاه دستم را روی شکمم گذاشتم و گفتم: _اشکال نداره ، من هستم باهات، قول میدم تنهات نزارم، من مثل بابات بدقول نیستم... هنوز نمیتوانستم بگویم مامان جان، هنوز خودم را در غالب مادری احساس نمیکردم، روی زمین نشستم و زینب را در آغوش گرفتم ، سرش را که بلند کرد، دستانش را دوطرف سرم گذاشت و گفت: _فاطمه جان! مامان شدی! خداروشکر، ببخش دلتنگیای منو، باور کن خیلی خوشحالم، خیلی، فقط نبود داداشه که.. حرفش را قطع میکنم و میگویم: _زینب! من دیگه از هر ادمی نبود رو بهتر درک میکنم، نگران نباش! فقط، فقط اگر من نبودم مواظب... نگذاشت حرفم را کامل کنم، انگشتانش را جلوی دهانم گرفت و گفت: _فاااطمه! تو انقدر ناشکر و ضعیف نبودی! چرا اینطور میکنی؟ خدا هست، ماهستیم پیشت، داداشم هست.. مطمینم، همینجا... لحظه ای وجودم ارام گرفت، احساس کردم علی نگاهم میکند، احساس کردم کنار خدا ایستاده و مرا مینگرد! 🌺🍃ادامه دارد.... نویسنده؛ نهال سلطانی 🛖@kolbehAramsh🌿
زندگی همیشه پر از معلمانی است، که مسیر موفقیت را به ما نشان می‌دهند؛ و افراد موفق همیشه از آن‌ها نهایت استفاده را می‌کنند تا به رویاهایشان برسند... 🛖@kolbehAramsh🌿
5.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۳ روز تا نیمه شعبان ⛅✨ امام صادق علیه السلام می فرمایند: نه به خدا قسم آنچه چشم‌انتظارش هستید اتفاق نمی‌افتد، مگر آنکه غربال شوید و [خوب و بد شما از یکدیگر] جدا شوید. نه به خدا قسم آنچه برایش چشم‌انتظارید به وقوع نمی‌پیوندد مگر بعد از ناامید شدن... 📜 بحارالانوار ، جلد ۵۲ ، صفحه ۱۱۲ 🛖@kolbehAramsh🌿
وقتی برادران یوسف خواستند یوسف را به چاه بیفکنند، یوسف لبخندی زد! یهودا، یکی از برادران، پرسید: چرا خندیدی؟ این جا که جای خنده نیست! یوسف گفت: روزی در فکر بودم چگونه کسی می تواند به من اظهار دشمنی کند، با این که برادران نیرومندی دارم! اینک خداوند همین برادران را بر من مسلط کرد، تا بدانم که نباید به هیچ بنده ای به غیر خدا تکیه کنم. 🛖@kolbehAramsh🌿
بفرمایید چای تازه دم ☺️🫖☕️ 🛖@kolbehAramsh🌿