eitaa logo
کلبه آرامش
15هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
3.9هزار ویدیو
1 فایل
اینجا کانالی سرشاراز حس خوب و آرامش است.😍 🤗باماهمراه باشید🤗 ‼️پستهای تبلیغاتی از نظرما ن رد و ن تایید میشوند‼️ ارتباط باما👇 @Fate77mehh ثبت تبلیغات👇 @ya_zeynabe_kobra0
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه وقتایی باید دورباشی نزدیکی همیشه باعث عزیز شدنت نیست ! بخصوص که کلا عزیز نباشی از قدیم گفتن دوری و دوستی بیخودی نگفتن باید دور باشی تا بفهمه هیشکی واسش مثل تو نمیشه بالاخره میفهمه دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره ! 🛖@kolbehAramsh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خود را بفروشی به کسانی به چه قیمت؟ از خوان فلک خوردن نانی به چه قیمت؟ یک روز به این‌سوی دگر روز به آن‌سوی لنگان خرَک خویش برانی به چه قیمت؟ هرجا به چراگاه رسیدی فکنی بار چشم و شکمت را بچرانی به چه قیمت؟ در بند کشی مردم آزاده دوران تاخویشتن از بند برانی به چه قیمت؟ این چرخ فسون کارتر از توست حذر کن مشت تو شود باز زمانی به چه قیمت؟ از آن خودت باش که ارزنده‌ترینی خود را بفروشی به کسانی به چه قیمت؟ 🛖@kolbehAramsh🌱
🥀 ولی این آقاباشما فامیله مغزم سوت کشیدآب دهنم خشک شد منوآرمین به هم نگاه کردیم: آشناس؟؟؟ آرمین گفت:این آدم بی شعورکیه؟ سرهنگ ازجاش بلندشدومیزشودورزد اگه آروم باشیدمیگم بیارنش به طرف دررفت وبه سربازدم درگفت:متحمو بیارید چنددقیقه سخت گذشت یعنی کی میتونه باشه؟؟ بابازشدن در دهن من وآرمین ی متربازشد باورم نمیشه پسرخاله ی خودم همونی که شب تولدم به آیداحمله کرد دست بندبه دست همراه سربازواردشد زبان بازکردم: اینه؟باورم نمیشه سرهنگ پشت میزنشست این آقااعتراف کرده که فیلموساخته آرمین باخشم جوری بلندشدکه صندلیش افتاد تاسربازبه خودش بیادمشت محکمی حوالیه صورتش کرد: بی شعورچرااین کاروبااون دختربی گناه کردی؟چطورتونستی باپسرخالت این کاروبکنی؟فریادزدرگ گردنش بیرون زده بود دلعنتی چطورتونستی ؟ سرهنگ ازپشت میزبلندشد:آقابشین اگه ی باردیگه تکراربشه میندازمت بازداشگاه آرمین باچهره ی برافروخته نشست زمین منم که تازه ازشوک بیرون آمده بودم بلندشدم وحمله کردم بهش تامیخورد زدمش آرمینم دوباره زدش به زورچندسربازوسرهنگ وامینی اززیردستمون درش آوردن بعدهردومونو از اتاق بیرون انداختن خون ازسروصورتش می ریخت حقش بودپسره ی جلف ی ربعی منتظرموندیم که امینی بیرون اومدهردوبه دهانش چشم دوختیم اگه قول بدیدآروم باشیدبیادداخل هردوگفتیم....... ادامه دارد..... 🛖@kolbehAramsh🌱
سبز و آرام بمان. زندگی کوچک است، کوچک‌تر از غصه‌های من و تو. زندگی چیزی بجز یک شوق ساده نیست. گرمی چای، لبخند گلدان پشت پنجره‌‌‌، بوسه‌های نور هنگام صبح. خوشحالی همینقدر کوچک است. کاش فراموشت نشود عشق ورزیدن به خودت را، و به دنیایی که دور تو می‌چرخد🌸🥰 🛖@kolbehAramsh🌱
🥀 باشه قول میدیم باورودمون پسرخاله ی گرام که صورت خوش فرمش داغون شده بود سرشو انداخت پایین سرهنگ روبه من گفت:این آقاگفته به خاطرانتقام این کاروکرده چه انتقامی مگه من چکارش کرده بودم؟ روکردم بهش توزندگیمو زنمو همه هست ونیستمونابودکردی آخه چرا؟ بغضم ترکیدمدتهابودکه جلوی اشکمو نمیگرفتم دیگه غروری برام نمونده بود میدونی آیدای من رفته نمیدونم کجاس سرموتودستم گرفتم به زمین خیره شدم به حرف اومدمیدونی چرااین کاروکردم؟اون تنهادختری بودکه به نگاههای من پاسخ ندادتنهادختر ی بود به من محل نزاشت بعدشم تومنو توجمع ازخونت پرت کردی بیرون همون شب تصمیم گرفتم تلافیشو دربیارم حرفاش مثل خنجری بودکه به قلبم اصابت میکرد چندروز بعدحکم زندانی شدنش اومد البته تنهافیلمیم که داشت پلیس ازش گرفت کاش آیدامی دونست که دیگه فیلمی درکارنیست واین عوضی دست گیرشده خانواده بعدازمدتی فهمیدن طی این چهارسال من وآیداهیچ ارتباطی باهم نداشتیم ومامان باخشم جلواومد سیلیه محکمی حواله ی صورتم کرد:آخه پسره ی احمق چطورچهارسال کنارش بودی ولی بهش توجه نکردی همیشه حس میکردم ی حسرتی تونگاشه بخصوص وقتی به تونگاه می کردباخودم گفتم این ازعشق زیاده نگوازبی مهری زیاده باگریه گفتم: به خدادوسش داشتم عاشقش بودم می ترسیدم مث کاترین بهم خیانت کنه بابا با عصبانیت دستاشوتوهواتکان دادفریادزد:آخه احمق توآیداروبااون دختره ی هرجایی یکی میکنی؟حیف این دخترکه به پای توفناشد آرمینم ناراحت بودولی درسکوت بودتومدتی که ایران بودن باآیداخیلی جورشده بودباهم شوخی می کردن بیرون می رفتن وکلی شیطنت میکردن....... ادامه دارد..... 🛖@kolbehAramsh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣تفاوت کلیدی رفتار با دختر در کودکی و نوجوانی! 🎙دکتر سعید عزیزی 🛖@kolbehAramsh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی دلت بشکنه... تغییر می‌کنی دیگه مثل قبل نمی‌خندی مثل قبل معاشرت نمیکنی... دل که بشکنه دیگه دوست داشتن آدما برات خیلی ترسناک میشه ! دیگه بی خود ریسک نمیکنی چون دیگه نه جای زخم جدید داری و نه تو آدمی هستی که بخاطر تلافی یا فراموشی با یه آدم دیگه وارد رابطه بشی... بهای دلِ مهربون و شکسته میشه خلوت و بی اعتمادی ! 🛖@kolbehAramsh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعايی زیبا از بابا طاهر ابرها به اسمان تكيه ميكنند🌸🍃 درختان به زمين و انسانها به مهربانی يكديگر.... گاهي دلگرمي يك دوست چنان معجزه ميكند كه 🌸🍃 انگار خدا در زمين كنار توست جاودان باد سايه دوستانی كه شادی راعلتند نه شريك و غم را شريكند نه دليل......🌸🍃 🛖@kolbehAramsh🌱
🌸ســـــلام 🍃سلامی به قشنگی بهشت 🌸به بی‌انتهایی هستی 🍃به زیبایی بـهار 🌸به گرمی تابستان 🍃به‌جلوه برگهای پاییزی 🌸وسفیدی وپاکی برفها 🍃سلامی به محکمی پیوندقلبها 🌸که یادآورخوبیهاست 🌸صبحتون زيبـا🌸 🛖@kolbehAramsh🌱
🥀 باهزاربدبختی یه ترم دیگم برای آیدا مرخصی گرفتم دوست نداشتم نتیجه ی زحمتش به بادبره بایدبیشترتلاش کنم تازودترپیداش کنم دیگه رسما مجنون شده بودم خانواده ام درکنارم نگران بودن ولی سعی می کردن به من دلداری بدن [[**آیدا**]] وقتی متوجه بارداریم شدم اول ترسیدم ولی بعدلبخندزدم درسته آیدین وندارم ولی ازش ی چیزباارزش یادگارگرفتم عمه حالاچطوربدون پدربزرگش کنم؟ عمه قربون چشمای خوشگلت بره خدابزرگه فعال بایدبه خودتوبچه برسی تااون موقع ام خداکریم میدونی عمه چهارسال انتظارکشیدم تا ازاون صاحب فرزندبشم عمه درسکوت به من گوش می دادچه خوبه کسی وبرای درددل دارم دستی روی شکمم کشیدم بلندخندیدم این اولین باری بودبعدازاین مدت خندیدم وای عمه اگه آیدین بدون بچه داره فکرکنم شاخ دربیاره عمه خندید:خداروشکربالاخره خندیدی ببین این بچه ازالان داره باخودش شادی میاره پس بهش برس تا می تونی خودتوتقویت کن خندم به گریه تبدیل شدسرمو به سینه ی عمه گذاشتم:عمه طاقت ندارم آیدینو میخوام همون آیدین اخمومغروروهمونی که ازخشمش دنبال سوراخ موش میگشتم ومیخوام...هق هق میکردم عمه دستی به موهام کشید:آروم باش دخترم همه چی درست میشه صبورباش دخترکم بااینکه ویاربدی داشتم تمام سعیموکردم توکارا به عمه کمک کنم البته عمه اجازه هرکاریوبهم نمی دادحساب و چک کردم باورم نمی شدیه میلیارآیدین به حسابم واریزکرده بود خوشحال شدم هنوزبه فکرمه ازعمه یادگرفتم چطورکیفای قشنگ سنتی بدوزم یاباحصیرسبدووچیزهای دیگه درست کنم باخودم فکرمیکردم حالا که من نیستم آیدین بایکی ازاون دخترای پول دار اطرافش شایدم الهام ازدواج کرده غم ندیدنش منوازپادراورده بودهرشب بادیدن عکسش به خواب میرفتم عمه هرروز وادرم می کردپیاده روی کنم تازایمان راحت تری داشته باشم...... ادامه دارد..... 🛖@kolbehAramsh🌱
زندگی مشترکت رو نابود کن با: ۱ بی توجهی به حال؛ مشکلات و غم شریک زندگیت ۲ وقت گذروندن بیش از‌حد با موبایل ۳ وابستگی شدید به خانوادت ۴ نداشتن رابطه‌ی زناشویی باکیفیت ۵ صحبت نکردن و سکوت کردن ۶ نداشتن تفریحات دونفره ۷ اولویت قرار دادن هرچیزی و هر کسی غیر از شریک زندگیت ۸ مسخره و توهین و تحقیر کردن شریک زندگیت در جمع ۹ فراموش کردن تاریخ های مهم ( تولد ، سالگرد و...) ۱۰ دخالت دادن اعضای خانواده در تصمیم گیری و امور خونه و رابطه ی عاطفیت 🛖@kolbehAramsh🌱
14.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 رفتار با نوجوانی که سیگار می‌کشد 🛖@kolbehAramsh🌱
بذر"مهربانی را" بی محاسبه بر زمین دل ها بپاش؛ "بی شک" جهانی "عشق" درو خواهی کرد... بهترین باش، و حس خوب زندگی را درک کن و این حس را به دیگران تزریق کن در مسیر روياهايت حرکت کن! آن جوری که تصور می کرده ای زندگی کن. و اصلا شک نکن به نشدنش چون خدایی وجود داره که تصورقدرتش غیر ممکنه جسارت اینو داشته باش اهداف بزرگ داشته باشی و شجاعتشو داشته باش که بهش برسی. 🛖@kolbehAramsh🌱
🥀 منم تنبل بدنم ورم داشت وسنگین شده بودم یه روز عصربی تاب بودم تنهابرای پیاده روی رفتم هوای خوب طبیعت زیبارروحموجلا میداد ازروزی که ازخونه زدم بیرون سیم کارتمودورانداختم نمیدنم چی شدکه ناخداگاه سرازمخابرات درآوردم از مسئولش درخواست تلفن کردم چنددقیقه بعدصدای بم ودل نشین آیدینوشنیدم:بله بفرمایید: درسکوت باگریه به صداش گوش دادم الوچراحرف نمی زنی؟الو...الو...آیداتوای؟توروخداحرف بزن خودتی آره؟تحمل نداشتم گریم شدیدشدگوشی وقطع کردم صداش خیلی گرفته بودچه زودفهمیدمن پشت خطم نکنه اونم داره ازدوری من رنج میبره؟باپشت دست اشکموپس زدم پولوحساب کردم زدم بیرون هواتاریک شده بود عمه نگران درمغازه اطرافو نگاه می کرد وای خدانگرانش کردم بادیدنم خندید کجایی دختردلم هزارراه رفت خوبی دخترکم؟ خوبم عمه ببخش نگرانت کردم. اشکالی نداره بیابریم خونه بازتنهاشدی وگریه کردی؟ چکارکنم عمه دلم آرام وقرارنداره بیابریم خونه باهم واردخونه شدیم عمه لیوان شیری دستم داد:بخوردخترم خسته به نظرمیای چشمات برق خاصی داره فکرکنم امشب یافردابچت دنیابیادتوکه نزاشتی بریم ببینیم بچت دختره یاپسر به زودی خودش میاد عمه برام فرقی نداره همین که یادگاری آیدینه کافیه سلامتیش ازهمه چیزمهم تره شیرو یه نفس سرکشیدم راستی ازکجافهمیدیدبچه کی میاد؟ عمه لبخندی زدوگفت:میدونم دیگه منم لبخندی زدم:وای عمه شمابرای هرکاری تجربه داریدخیلی خوبه عمه فقط لب خندزد انگارحدس عمه درست بود ازسرشب کمردردداشتم بعدازشام به سختی روی تختم درازکشیدم ولی تکان خوردن بچه هرلحظه بیشتر میشد.... ادامه دارد..... 🛖@kolbehAramsh🌱
❣هرگز نگو چطور و‌ چگونه ؟ ▫️ آنگاه که از جهان هستی چیزی درخواست می کنید جهان دست به کار میشود تا خواسته شما را اجابت کند. ▫️ اما گاهی ما به خواسته مان نمی رسیم و این بابت افکار منفی است که فرکانسی جدید و خلاف چیزی که قبلا ارسال کردیم دارد، ما با عشق به خودروی مورد علاقه مان ، به خانه رویاهایمان، به یک زوج خوشبخت ، به پول زیاد می نگریم . ▫️ و با لبخند از کائنات خواسته مان را درخواست می کنیم و این احساس عشق به چیزی که می خواهیم کار خودش را بلد است و به صورت ارتعاشاتی قدرتمند به جهان اعلام میشود. ▫️ و اما، مشکل از جایی شروع میشود که بعد از آن ذهن می رود سمت " چگونه"و این چگونه ها سم درخواست شما به کائنات است زیرا با جستجو برای جواب آنها در نهایت به ناامیدی می رسید... 🛖@kolbehAramsh🌱
🥀 یواش یواش درد دلمم اضافه شد عمه خواب بودازسرتخت بلندشدم ودوراتاق چرخیدم هرلحظه دردم بیشترمیشد عرق کرده بودم ی دستم روشکمم بودویه دستم توکمرم دیگه طاقت ندارم جیغ زدم عمه هراسان برق وروشن کردوخودشوبه من رسوند چیه دخترم درداری؟؟ لباموگازگرفتم باگریه گفتم:وای عمه درددارم؟دارم میمیرم وای توروخدای کاری بکن...آی آی آاااااااااااای به همسایه زنگ زدکه منوبرسونن بیمارستان عمه سریع رفت باخیس شدن دامنم ازترس جیغ زدم وای عمه کیسیه آبم ....به دادم برس درددارم نترس دخترم الان میریم بیمارستان بیامانتوتوتنت کن تحمل کن دخترم وااااای نمی تونم ...ای خدا ... گریه کردمودادزدم آی ...آیدین . ..آیدین ...وای خداآیدین کجایی؟ جیغ می زدم وآیدینو می خواستم آیدینی که حتی خبر نداره داره بابا میشه عمه ساک بچه روکه ازقبل آماده کرد بود برداشت تاحالا اینقدرنترسیده بودم نمیتونستم راحت نفس بکشم یه لحظه چنان دردی تودلم پیچیدکه هرچی توان داشتم جیغ زدم ونشستم زمین وآی...عمه داره میاد نمیتونم پاشم باورم نمیشدبچه توخونه وروی فرش به دنیاآمدعمه خیلی سریع کارارو انجام داد نافش وبریدوبچه روپیچید به حوله ی تمیز دردم کمترشده بودولی ضعف شدیدی داشتم بی حال روی زمین افتاده بودم به کارهای عمه نگاه میکردم عمه مدام صلوات و الله اکبر می گفت باذوق خندید ماشالله چه پسررشیدی مبارک دخترم پسره پسر خداروشکر بچه رودادبغلم بابی حالی بچه رو گرفتم بادیدین صورتش همه ی دردی که کشیده بودم ازیادم رفت صورت تپل وسفید چشمای آبی مثل آیدین دستاش تپلی وانگشتای کشیده انگارآیدین کوچیک شده بود پیشونیشوبوسیدم دادم بغل عمه بغض گلوموفشار میداد بااین سختی باترس بچموتوخونه بدون آیدین به دنیاآوردم باکمک عمه لباس تمیز پوشیدم دخترم خداروشکر هردوتون خوبیدولی برای اینکه خیالمون بشه بهتره بریم بیمارستان.... ادامه دارد..... 🛖@kolbehAramsh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانه های قدیمی را دوست دارم چونکه ... چایی همیشه دم بود روی سماور ...توی قوری در خانه همیشه باز بود ! مهمانی ها دلیل و برهان نمی خواست. غذاها ساده و خانگی بود .. بویش نیازی به هود نداشت .. عطرش تا هفت خانه می رفت کسی نان خشکه نداشت نان برکت سفره بود ! مهمانِ ناخوانده، آب خورشت را زیاد می کرد .. بوی شب بو ها و خاک نم خورده حیاط غوغا میکرد .. خبری از پرده های ضخیم و مجلسی نبود، نور خورشید سهمی از خانه های قدیم بود ! دلخوری ها مشاوره نمی خواست دوستی ها حساب و کتاب نداشت سلام ها اینقدر معنا نداشت ...! 🛖@kolbehAramsh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک گلدان گل را رها کن به امان خودش، بعد از چند وقت، حتما می‌خشکد. حالا جای آن گلدان، آدمیزاد باشد، نگویی دوستش داری، دستی از روی محبت بر سرش نکشی، به اوضاع و احوالش نرسی، نازش را نکشی، برایش دلبری نکنی، خبر از احوالش نگیری، هر چقدر هم که محکم باشد، یک جایی می‌خشکد. می‌خواهم بگویم مراقب گل زندگی‌تان باشید، قبل از آنکه تنها مشتی خاک تهِ گلدانِ زندگی برایتان بماند. مگر آدمیزاد به چه بند است، جز کمی مراقبت و محبت؟؟ 🛖@kolbehAramsh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میگن هیچ چیز به اندازه ی لحظه های عمرت با ارزشنیست چون اگه بره دیگه برنمیگرده آدمای با ارزش هم همینطورن اگه برن دیگه برنمیگردن حتی اگه قسمتی از وجودشون رو جا گذاشته باشن مراقب حال دل هم باشیم ! همونطور که استاد شهریار میگه؛ از تو بگدشتمو بگذاشتمت با دگران رفتم از کوی تو لیکن عقب سرنگران ما گذشتیمو گذشت آنچه تو با ما کردی تو بمان و دگران وای به حال دگران 🛖@kolbehAramsh🌱
🥀 باکمک همسایه وخانمش که برای بردن من اومده بودفرش کثیف وجمع کرد و رفتیم بیمارستان خداروشکرهمه چی خوب پیش رفت وبرگشتیم خیلی خسته بودم به خواب رفتم بادست مهربانی که به صورتم کشیده می شدبیدارشدم لبخندمهربان عمه لبخندبه لبم آورد بالحن مهربان وآرام گفت:دخترکم بایدبه شیرپسرت شیربدی ببین گشنشه بچه روبغل کردوگفت:مامانی من گشنمه بچه رودادبغلم کمک کردبشینم عمه منکه شیرندارم تازه بلدنیستم شیرش بدم عمه لبخندمهربانی زد نگران نباش گلم خدایی که این بچه روآفریده غذاشم میرسونه دستای کوچیکشوگرفتمو بوسیدم کاش آیدین اینجابود عمه به نظرت خوشحال میشدکه بابا شده؟ عمه موهامونوازش کرد:معلومه که خوشحال میشه دخترم خودتوناراحت نکن عمه ازاتاق بیرون رفت به چهری دوست داشتنی پسرم خیره شدم لباش غنچه بودمژهای بلندروگونش افتاده بود دوباره بوسیدمش پسرم یعنی چی میشه میتونم بدون بابات بزرگت کنم؟؟میتونم اون زندگی که بابات برات میسازه بسازم؟؟ آه ه ه خدایا کمکم کن عمه باچند سیخ جگروارداتاق شد:دخترم برات جیگرکباب کردم بایدبخوری تاجون بگیری وای عمه میل ندارم نمیشه بایدبخوری جون بگیری تازه این بچه ازتوتغذیه میکنه اگه نخوری شیرت کم میشه تاعمه اینوگفت هول شدم:باشه میخورم عمه بچه روازم گرفت بده من این شیرپسرو ماشالله پسرخوشگلم بوسید وگذاشتش توگهوارش منم مشغول خوردن شدم عمه راست میگه بایدبخورم تاشیر داشته باشم بااشک غذاموخوردم دخترم گریه روتموم کن بجاش یه تصمیم درست بگیر عزیزم این بچه بابا میخاد باید براش شناسنامه بگیری..... ادامه دارد..... 🛖@kolbehAramsh🌱
کسانی می گویند،دعابه دردنمی خورد که کمترازهمه،دعاکرده اند.. مازمانی برای خودمان درخواستی میکنیم ازخداوند،که پای دیگران هم وسط باشدوبهره ای ببرند.. دکترباب اسمیت 🛖@kolbehAramsh🌱
15.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💯تفاوت‌های قابل توجه عشق و هوس و وابستگی... 💕در عشق شرط وجود ندارد. ☝️ 🛖@kolbehAramsh🌱
شکست‌ها و نگرانی‌هایت را رها کن خاطراتت را نمی‌گویم دور بریز، اما قاب‌شان نکن به دیوار دلت… در جاده زندگی نگاهت که به عقب باشد زمین می‌خوری… زخم بر می‌داری… و درد می‌کشی… نه از بی‌مهری کسی دلگیر شو … نه به محبت کسی بیش از حد دلگرم… 🛖@kolbehAramsh🌱
🥀 به نظرمن بهتربه باباش خبربدی وااای نه عمه نمیخوام اگه آیدین بفهمه بچش پیش منه اگه اونو ازم بگیره چی؟ باشه دخترم توحالامریضی بزارخوب شدی درموردش فکرکن ولی اینو بدون تاهروقت بخوای قدم خودتوبچت روتخم چشام میزارم لبخندی زد حالا ولش کن مااین شازده روچی صدابزنیم؟ بالبخندبه بچم نگاه کردم:محمد عمه باذوق بچه روبغل کرد:به به چ اسم قشنگی نامدارباشه ایشالله قدمش خوشبختی بهت بده دخترم بایدبگم سیدعلی بیادبراش اذان بخونه مردمومن وباخدایی نفسش حقه سیدخدا یک هفته گذشت عمه همسایه هارودعوت کردوگوسفندقربانی کردسیدعلی اذانو توگوش پسرم خوند خدایایعنی میتونم خوبی های این پیرزنو جبران کنم مهمونی که تموم شدبچه روبغل کردم دوست داشتم مثل یه عروسک مدام بغلم باشه دخترم بچه خوابه چرابغلش میکنی؟اینجوری بغلی میشه هااااااااااا آخه عمه خیلی دوسش دارم میدونم مادر هرمادری بچشودوست داره ولی بهتربزاریش زمین تاراحت تربخوابه محمد وآرام زمین گذاشتم:عمه جون جان عمه ازت ممنونم خیلی برای منو بچم زحمت می کشی دخترم این چه حرفیه میزنی پدرومادرت خدارحمتشون کنه همیشه به من سر میزدن بااینکه بچه هام خارج بودن بابات هیچ وقت منو رهانکردومدام بهم سر میزد یاباتلفن جویای حالم میشه این کمتری کاری می تونم درجواب خوبیاشون بکنم گلم با شرمندگی گفتم:عمه فرشوچکارکردی شرمندم دادم بیرون بشورن بعدشم دیگه نبینم شرمنده باشی قدیماهمه توخونه زایمان میکردن خودمن هردو پسرمو تو خونه بدنیااوردم دیگه ب این چیزافکرنکن..... ادامه دارد..... 🛖@kolbehAramsh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه وقتایی باید دورباشی نزدیکی همیشه باعث عزیز شدنت نیست ! بخصوص که کلا عزیز نباشی از قدیم گفتن دوری و دوستی بیخودی نگفتن باید دور باشی تا بفهمه هیشکی واسش مثل تو نمیشه بالاخره میفهمه دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره ! 🛖@kolbehAramsh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگی ما آدم ها شاید نامِ دیگرش پاییز باشد حال ما همیشه خوش نیست ساعت‌هایی می‌رسند که عقربه های ساعت و ثانیه شمارش ما را به اجبار و زور خودمان تکان میدهد مثل شاخه‌ وبرگ های پاییزی زندگی که به اجبار خودمان را بهشان چسبانده‌ایم نامش را هم گذاشته ایم خاطره میدانی دلبرم !؟ باید دوباره از پیله تنهایی بیرون زد، جوانه زد شکوفه شد، پروانه شد پاییز با آن برگهای هزار رنگش اگر چه سرد، اما نویدِ گرمی دارد با آغوش یار ... 🛖@kolbehAramsh🌱
🥀 محمدکم کم بزرگ میشدمنم هم تومغازه هم توخونه به عمه کمک می کردم زمانی که مغازه بودم محمد توکالسکه کنارم بودتقریبانه ماه بوددندونای پایینش تازه درآمده بود وقتی میخندیدبرای دندوناش ضعف میکردم هنوزهیچ تصمیمی نگرفته بودم وقتی شیرین کارهای محمدومی دیدم دوست داشتم آیدینم این لحظاتو ببینه از طرفی می ترسیدم محمدوازم بگیره نمیتونستم تصمیم بگیرم بعدازعیدکه برفا آب شده بودوطبیعت سبزوزیبا خودشو بیشتربه رخ میکشید توریست های زیادی به ماسوله میومدن ومغازه شلوغ میشد کارای خونه رو زودی انجام دادم برای کمک به عمه وفروشنده هارفتم محمدو توکالسکه گذاشتم مغازه شلوغ بود هرکدوم ازبچه هاباخریداری صحبت میکردن رفتم کنارعمه که پشت صندق نشسته بود عمه جان من آمدم چکارکنم؟ دخترم بروببین اون آقاچی لازم داره نگاهشودنبال کردم چشم همین الان حواستون به محمد باشه باشه عمه جان برو منم رفتم سراغ مرد قدبلند وچهاشونه ولی لاغر موهاش تا سرشونه هاش میرسیدلباس مشکی وشلوارمشکی کتان باکفش اسپورت مشکی یه لحظه بوی عطرش منو دیونه کرد این عطر؟؟؟؟پشتش به من بودوداشت کیفهای سنتی ونگاه میکرد زهرمارآیدابه خودت بیا توشوهرداری نبایدبااین بودیوونه بشی وقتی خودموتوبیخ کردم به خودم مسلط شدم سلام آقامیتونم کمکتون کنم یه دستش توجیب شلوارش بودبه طرفم چرخید کپ کردم نفسم بندآمد یه آن گلوم خشک شد بادست جلوی دهنمو گرفتم یه قدم عقب رفتم امکان نداره بااینکه ریش وسیبیل بلندداشت ولی چشمای نافض آبی دریاییش وخوب شناختم این بوی عطر این همون مردی بودکه عاشقانه می پرستیدمش چشماش توتمام صورتم چرخید یه قدم جلواومد دستش تو جیبش بود:بله میتونی کمکم کنی..... ادامه دارد..... 🛖@kolbehAramsh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دنیا به شایستگی‌هایت پاسخ می‌دهد نه به آرزوهایت، پس شایسته‌ی آرزوهایت باش..! چه بسیار انسان‌ها دیدم تنشان لباس نبود! و چه بسیار لباس‌ها دیدم که درونشان انسانی نبود...! هر فردی بهترین هم که باشد اگر زمانی که باید باشد، نباشد "همان بهتر که نباشد..!" « هرگز منتظر فردای خیالی نباش، سهمت را از شادی های زندگی، همین امروز بگیر..!» زندگی پانتومیم است، به هر کس نیکی کنی او را ساخته ای، و به هرکس بدی کنی به او باخته ای، پس بیا بسازیم و نبازیم...! 🛖@kolbehAramsh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح شد. زندگی در میزند مهربانے ، شوق ، شادی پشت در منتظر است بازڪن پنجره را ڪه خداوند زشوق من و تو میخندد زندگی کوچه سبزیست، میان دل و دشت، که در ان عشق است و گذشت! زندگی مزرعه خوبیهاست، زندگی راه رسیدن به خداست .. 🌱سلام_ صبحتون بخیر 🛖@kolbehAramsh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ظالمان از قلب مردم ، عشق را دزدیده اند خنده را از لب گرفته ، گریه را بخشیده اند گفته بودند ، خنده بر هر درد بی درمان دواست این دوا از ما گرفته ، درد را بخشیده اند آن چنان در غم گرفتاریم و از هم بی خبر چون که رسم عاشقی را از جهان برچیده اند در زمان ما محبت پیشه ای پرسود نیست هر که شد کارش محبت دیگران خندیده اند تکه ای از سنگ شد یک گوهر کمیاب و ناب سنگ را قیمت نهاده ، جای دل بخشیده اند 🛖@kolbehAramsh🌱