eitaa logo
کلبه آرامش
16.4هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
4.2هزار ویدیو
1 فایل
اینجا کانالی سرشاراز حس خوب و آرامش است.😍 🤗باماهمراه باشید🤗 ‼️پستهای تبلیغاتی از نظرما ن رد و ن تایید میشوند‼️ ارتباط باما👇 @Fate77mehh ثبت تبلیغات👇 @ya_zeynabe_kobra0
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چارلی چاپلین میگه: آدم خوبی باش ولی وقتت رو برای اثباتش به دیگران تلف نکن .... ! همیشه آنچه که درباره " من " میدانی باور کن نه آنچه که پشت سر "من" شنیده ای، " من " همانم که دیده ای، نه آنکه شنیده ای ...! ╔══ ●♡● 🍃 ೋ•══╗ 🛖@kolbehAramsh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
   ☆ ده قانون عشق ...☆     زن نیاز به توجه دارد،     مرد نیاز به اعتماد دارد ...    زن نیاز دارد درک شود،    مرد پذیرش می خواهد ...    زن احترام می خواهد،    مرد تشکر و قدر دانی می خواهد ...    زن نیازمند به دلبستگی و وفاداری است،    مرد نیازمند تحسین است ...    زن تصدیق می خواهد،    مرد تایید ... ╔══ ●♡● 🍃 ೋ•══╗ 🛖@kolbehAramsh🌱
💫🌹✨ زل زده بودبهم: -کیومهـر دروغ نگو تو آدمی بودی ک.... بازشرم تو صورت این زن و باز کم کم بی اختیاری من. لب باز کردم: -ادامه نده سارامن به اندازه کافی کشیدم تمومش کن. با بغض گفت: نگاش کردم دیگه نمیتونستــم زنم بود خیـلی میخواستمش خیلیی￾فکر میکردم اونجــا. نزدیکش شدم کنار گوشش زمزمه کردم: ناباورسر بلندکرد و نگاهم کرد￾هیس بغلش کردم... تازه فهمیده بودم چقدر به بودنش محتاجم چقدر به بودنم محتاجه. آرامش بعد این همه مدت اومده بود سراغم آروم بودم و این سارا بود که منبع آرامشم بود لب زدم خیلی میخوامت بغض کرد: -چی گفتی؟ -گفتم میخوامت... -تو برای خواستنت بمون این خواسته زیادیه؟ مــردد زل زدم بهش: -نمیفهممت یعنی تومنو نمیخوای؟ اشکاش سرازیر شد: -بیشتر از جونم من وکیومرث تنهاییم کیومهرخیلی تنهاپسرت پدرمیخواد زنت سایه سرمیخواد دق کردم بس نگاهای همکارو دوست واشناروم سنگینی کرد نمیدونی چه چیزایی چه سر کوفتایی بهم زدن این آخریا که گفتن اون طرف زن گرفتی و من زنونگی نداشتم برات کیومهر قدتموم اون دوران خوشیمون من با خیال تو خوش بودم چرا آتیش زدی به زندگیمون چرا داغ کردی کسی رو که.....هق هق میکرد عاشقت بود. باورم نمیشد این سارا بود؟سارای همیشه ساکت و مطیع چه بلایی سرش اومده؟ ادامه دارد..... 🛖@kolbehAramsh🌱
🌺زندگی در چهار عبارت خلاصه میشود که به آن اسرار حیات میگویند؛ 👈آدمی باید بتوانداشتباه خود را ببیند تا بتواند بگوید: "متاسفم" 👈آدمی باید شجاعت داشته باشد تا بتواند بگوید: "لطفا مرا ببخش تقصیر از من بود" 👈آدمی باید شاکرِداشته ها و نعمتهایش باشد؛ تا بتواند بگوید: "متشکرم" 👈آدمی باید درونش عشـــق داشته باشد ، تا بتواند بگوید : " دوستت دارم" 👈و در نهایت آدمی باید به درک راز نهفته در این چهار عبارت برسد تا بتواند مسئولیت زندگی خویش را به تمامی بپذیرد. ╔══ ●♡● 🍃 ೋ•══╗ 🛖@kolbehAramsh🌱 ‎‌‌‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‎
💫🌹✨ گفتم: کیومهر دور سرت بگرده ، کیومهر بمیره برا اشکات سارا دیوونم نکن حرف میزنیم بعد،آروم باش آرومتر که شد از بغلم بیرون اومد و نگاهش کردم و زمزمه کردم: اشکاتو پاک کن، ! با لبخند به تخت اشاره زدم ک آهسته خندید (مهــرانا) جلو رفتم الان میزنه تمام جونش رو میسوزونه با شیر سماور کشتی میگیره.-آهسته عمــو اونطرفی باز میشه. نگاهش بهم افتاد و زمزمه کرد: من عموت نیستم شیرو باز کرد و چایی دم کرد و نشست رو صندلی و صبونه شروع کرد و منم ر وبه روش نشستم و گفتم: سالی که نکوست از بهارش پیداست.: نگاهم کرد و بی تفاوت لب زد چه ربطی داشت؟ چه خبرته ابروهاتو کله صبح گره زدی. ولم کن خوش نیستم شونه ای بالا انداختم و زمزمه کردم: موضوع تازه ای نیست...برای این ک بحث عوض شه لب باز کردم: کیومهر کی میاد؟ عصری بلیط دارن میان خوبه،حرفم تموم نشده بود که ماکان چایی شو سر کشید و گوشیش همزمان رنگ خورد اتصالو زد: بله؟یکی محکم زد به پیشونیش.از جا پریدم و نگاش کردم: آقای امینی من واقعا متاسفم.. ادامه دارد..... 🛖@kolbehAramsh🌱
مردم هرگز خوشبختی خود را نمیشناسند اما خوشبختی دیگران همیشه جلو دیدگان آنهاست... بہ داشته های خود عمیق تر نگاه كنیم ... همیشه مرغ همسایه غاز نیست.! ╔══ ●♡● 🍃 ೋ•══╗ 🛖@kolbehAramsh🌱
8.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به دنبال زندگی “خوب” نباش بلکه خوب زندگی کن...! کسی خوب زندگی می‌کند، که این دنیا را شناخته و مقهور “داشتن‌ها” و “نداشتن‌هایش” نمی‌شود... در “حسرت” چیزی نیست و همواره با نقد زندگی‌اش کار می‌کند... چنین کسی هماهنگ ترین “انسانها” با جریان حیات است... ╔══ ●♡● 🍃 ೋ•══╗ 🛖@kolbehAramsh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روانشناسی میگه : هیچوقت؛ عشق زیاد ... مهربونی زیاد و اهمیت بیش از حد به کسی نشون نده ! چون این عادت انسانه که هرچیزی رو بدون هزینه باشه دست کم بگیره ...! ╔══ ●♡● 🍃 ೋ•══╗ 🛖@kolbehAramsh🌱
💫🌹✨ اصالن پاک از خاطرم رفته مهمونی، بله حق دارید.سعادت نداشتیم.مچکرم بازم عذر میخوام. گوشی رو قطع کردم و روی نون تست کره کشید و کمی روش عسل ریخت. امینی بود اصالن پاک مهمونیشو یادم رفته.. الان میگه ترسید مردم پی اسمشو بگیرن نیومد نشناسنش... البته بهتر اصالن دلم نمیخاد با سامره دیده شم. ابروم پرید بالا: _زنته... بخور حرف نباشه.بی تفاوت از سر میز بلند شدم: سیر شدم خواهش میشه خانم چه زحمتی؟ یعنی جای مه لقا خالیه نمیزاشت این زن دست به سیاه سفید بزنم بلایی سرم اوردی ک ... مهرانا تمام انتگرال زندگیمو بردی زیر سوال به خودم نمیتونم جواب پس بدم چه برسه به بقیه!.اسمشو بزار معجزه، معجزه ستودنی!مهرانا یادت نمیره .. هیچ وقت از آشپزخونه زدم بیرون و زمزمه ای که نشنیدم. (ماکان) چرخید بره که لبم ناخودآگاه باز شد و آهسته زمزمه کرد: به معجزه احتیاجی نیست تو از یاد نرفتنی ترینی از پشت میز بلند شدمو میزو سرسرکی جمع کردم کاش تا شب ک کیومهر میاد گند بالا نیارم از آشپزخونه زدم بیرون تو سالن چرخید طرفم: خوب شد اومدی میخام برم ورزش کنم پایین با وسایلت میشه؟ میام باهات درخواست بادیگارد داشتم؟ حوله پایین هست بپیچ پایین کم واسه من نطق کن. جلو افتادرکاب میزد و عرق میریخت موهایی که به پیشونیش چسبیده بودو داد بالاو باحاله ای که رو شونه اش بود پیشونیشو پاک کرد رکاب میزد دیگه تحمل نداشتم جلو رفتم: بسه روز اول تمام ماهیچه هات قفل میکنه .. ادامه دارد..... 🛖@kolbehAramsh🌱
🌸لا تَأخُذُه سِنَه وَ لا نَوم🌸 🌿 نه خواب سبکی او را فرا می‎گیرد و نه خواب سنگینی.🌿 (بقره255) 👌چه خوب، که خدای من همیشه هست ومراقب منه ☄گناهکاران باید خیلی مراقب باشن که خدا همیشه نظاره گر وحاضره وهیچ گونه خستگی وخوابی درذات مقدسش راه نداره واوهیچوقت از اعمال بندگان غافل نیست. ‎‌‌‎ ╔══ ●♡● 🍃 ೋ•══╗ 🛖@kolbehAramsh🌱
جاری شو... با سکوت و آرامش و مدیتیشن به هستی نزدیک‌تر شو! جاری شو! اما یک چیز را به یاد داشته باش تو یک شاهد هستی! ╔══ ●♡● 🍃 ೋ•══╗ 🛖@kolbehAramsh🌱
💫🌹✨ نفس نفسش داشت بدترش میکرد: من حالم خوبه... وای ماکان حس سبکی به آدم دست میده انگار قبلن این کار رو میکردم خیلی بهش حس خوبی دارم بسه مهرانا... قمقمه آبش رو از کنار دوچرخه برداشت و درشو باز کرد همچنان رکاب میزد آبو خالی کرد تو صورتش و من محو دختری شدم که عجیب بهش میخورد ورزشکار باشه... انگار کارش بود.خودمو کنارش با تردمیل مشغول کردم براش مهمم نبود نگام نمیکرد لبخند زدم محو بخاطر مهرانا... میدوییدم تند و تندتر.دلم مهرانا میخواد مهرانایی که حالا به طرفم میاد نفس نفس زنون: من تردمیل میخوام ماکان بکش کنار. سفارش دیگه؟ جون مهرانا وقتی اینو گفت نگاهش کردم زیپ سوشرتش پایین بود انقدر که چاک... چشم بستم: مهرانا برو بالا. میگم بیا پایین تردمیلتو نمیخورم خسیس. تردمیل و خاموش کردم و زل زدم به چشماش فقط چشماش میتونست متمرکزم کنه و چشمام منحرف زیبایی این دختر نشه رفتم بالا با این حرارت فقط یه دوش آب گرم میطلبید بعد از حموم شکمم صداش بلند شد با حوله رفتم برای ناهار چیزی سفارش بدم که با دیدن میز ناهار به طرفش بـه راه افتادم.. لازانیا ..ظرف غذای خودش خالی بود به طرف اتاق برگشتم و لباس عوض کردم تو راه برگشت از اتاقش صدای فش فش اومد فک کنم ابغوره گرفته بود، بی حوصله در زدم آهسته جواب داد: بگو ناهار سفارش نده غذا درست کردم ادامه دارد..... 🛖@kolbehAramsh🌱