°•°•°
"بذرِامید"نہوقتمی شناسد⏰
نہموقعیت👀
هࢪوقتبڪاࢪ👩🏻🌾
شبیہِلوبیایِسحࢪآمیز😍🎋
بااولینطلوعِ"آفتابِخواستن"جوانہمےزند🌱
وتاآسمانِموفقیتوتوانستناوجمےگیࢪد⛅️
هࢪگزناامیدنباش🙃💚
ناامیدے، تیشہۍبےࢪحمیست☄
بہجانِࢪیشہۍشعوࢪ وخوشبختےات🧚🏻♀
پستادیࢪنشدهبذرِجادویےامیدتࢪابڪاࢪ🤓
ومعجزههایتࢪا"دࢪوڪن"🌲🤠
🛖@kolbehAramsh🌿
👌👌انسانیت چهار چوب دارد
🔅صمیمیت نباید که به وقاحت تبدیل شود.
شجاعت نباید که با جسارت اشتباه گرفته شود.
صراحت نباید که به فضاحت کشیده شود.
آداب باید که رعایت شود.
حرمت ها باید که نگه داشته شود.
مرزها باید که شناخته شود.
چهار چوب ها باید که دانسته شود.
👈قاعده ها که فراموش شود، اصول که گم شود،
حریم ها که شکسته شود، نه شهر باقی می ماند و نه شهروند و نه شهریار...
وقتی کسی را نداریم که به ما درس اخلاق بیاموزاند، هر کدام باید که کتابِ خودآموز اخلاق را از طاقچه انسانیت بر داریم و بخوانیم و تکرار کنیم که انسان کیست ؟ و اگر خواست انسان بماند چه ها باید بکند!
🛖@kolbehAramsh🌿
برای زندگی شادتر
از افراد منفي نگر يا موقعيتهايي كه باعث ايجاد افكار ناخوشايند يا منفي ميشوند دوري و يا سعي كنيم كمتر با آنها برخورد داشته باشيم
🛖@kolbehAramsh🌿
🛑 دعای روز دوم #ماه_مبارک_رمضان
✨ اللَّهُمَّ قَرِّبْنِي فِيهِ إِلَى مَرْضَاتِكَ وَ جَنِّبْنِي فِيهِ مِنْ سَخَطِكَ وَ نَقِمَاتِكَ وَ وَفِّقْنِي فِيهِ لِقِرَاءَةِ آيَاتِكَ بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِين
🔹خدايا مرا در اين ماه به خشنودى ات نزديک كن، و از خشم و انتقامت بركنار دار، و به قرائت آياتت موفق كن، اى مهربانترين مهربانان
🛖@kolbehAramsh🌿
#سرگذشت_مهناز
#کابوس
#پارت_شصت_پنج
من مهناز هستم، متولد سال ۵۵ و در حال حاضر ساکن تهران
محمود پسر سعید(برادرشوهرم)زن و بچه داشت و نمیدونم اون روز کلید رو از کجا پیدا کرده بود و چرا اومده بود سراغ من ؟؟؟فقط خدا با من بود که آبروم نرفت وگرنه کابوس دوران کودکیم دوباره تکرار میشد…از مجید خواستم کلید و قفل در رو عوض کنه…….
چون خودش گمش کرده بود قبول کرد و همون روز عصر عوضش کرد……بعداز اون اتفاق دیگه هرگز محمود رو ندیدم یا واقعا خودش توی جمعی که من بودم نمیومد یا خواست خدا بود که تا به امروز ندیدمش…
برگردیم به سرگذشت……مجید اون روز خیلی دوروبرم چرخید اما این بار من بودم که پسش زدم و ناامید برگشت خونه ی مادرجان…..مجید دیگه ارزش و اعتباری پیش من نداشت و اون اعتبارشو از دست داده بود…..از وقتی با نیره صیغه کرده بود هنوز به محل کارش برنگشته بود و پس اندازش داشت تموم میشد مخصوصا که الان دو خانواده رو باید اداره میکرد…….
اونطوری که شنیدم نیره با برادر و پدرش صحبت میکنه و اونا هم اجازه میدند مجید دوباره برمیگرده به محل کارش……
ادامه در پارت بعدی 👇
🛖@kolbehAramsh🌿
زندگی مث دوچرخه سواری میمونه
واسه حفظ تعادلت،همیشه باید درحرکت باشی!
🛖@kolbehAramsh🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بدون استثنا،
هر روز از زندگی را با «سپاسگزاری»
شروع کنید.
همینطور که در آینه نگاه میکنید
بگویید:
«متشکرم خدا، برای زندگی، برای بدنم،
برای خانواده و کسانی که عاشقشان هستم.
برای این روز،
و برای فرصت خدمتگزاری که در اختیارم قرار دادی.
به قدرت خدا و زمانبندی دقیق او ایمان داشته باشید.
🛖@kolbehAramsh🌿
#سرگذشت_مهناز
#کابوس
#پارت_شصت_هفت
من مهناز هستم، متولد سال ۵۵ و در حال حاضر ساکن تهران
وقتی نیره مثل گرگ توی کوچه زوزه میکشید من هم از صدای بلندش وحشت زده از پنجره کوچه رو نگاه کردم و دیدم که چه قیامتی به پا کرده……امیر با دیدن من که از پنجره نگاه میکنم به من گفت:مامان!!پنجره رو ببند و بیا داخل،…یه وقت دلت براش نسوزه هااااا…!!!؟
حق با امیر بود…..زود سرمو اوردم داخل
وپنجره رو بستم تا یه وقت همسایه ها بهش نگند برو خونه ی هووت تا شوهرت بیاد،،،به هر حال اونجا خونه ی توهم هست……همسایه ها به نیره دل سوزوندند و بهش چایی و پتو اوردند اما هیچ کدوم توی خونشون راه ندادند.بالاخره یکی از همسایه ها که یه پیرزن تنها بود برد خونشون و نیره از اونجا زنگ زد به مجید وچی ها گفت خدا میدونه……
نیره یک هفته خونه ی همسایه موند تا بالاخره مجید برگشت ….چون مجید پولی نداشت تا برای نیره خونه بگیره مجبور شد دوباره مادرجون رو راضی کنه و برگردند اونجا…..اون روز مجید نیره رو گذاشت خونه ی مامانش و بعد به ما سر زد….
ادامه در پارت بعدی 👇
🛖@kolbehAramsh🌿
زندگی ما وقتی
دیگران تغییرکنند
تغییر نمی کند
زندگی ما وقتی
تغییر میکند که ما تغییر کنیم
جهان هرکس
به اندازه ی وسعت دید اوست
🛖@kolbehAramsh🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صدای پای بهار رو میشنوید؟! 😍
🛖@kolbehAramsh🌿
دليل تمام استرس ، اضطراب و افسردگى هامون اينه كه:
وجود خودمونو ناديده ميگيريم و براى خشنود كردن ديگران زندگى ميكنيم...
🛖@kolbehAramsh🌿
هر آنچه در این عالم اتفاق می افتد،
چه حکمت آن را دریابید یا نه؛
برای خیری والاتر است.
هر چند آن خیر به سادگی برایت قابل تشخیص نباشد
آرزوهایت شاید سال ها طول بکشد
شاید هم یک روز
ولی چیزی که خواست خداوند پشتش باشد همواره راهش را به زندگی ات پیدا میکند
🛖@kolbehAramsh🌿