ما و نزیسته هایمان (بخش اول) : ✍️نزیستههای ما شامل آن چیزهایی است که به دلایل مختلف نتوانستیم به دست بیاوریم. نزیستهها صرفاً نداشتن یک کالا یا شیء مادی نیستند، بلکه میتوانند نداشتن یک حال خوب، یک دوست دلخواه، والدینی مهربان یا حتی فرصت بیان خود در یک موقعیت مهم باشند. نزیستهها، همان چیزهایی هستند که ما آنها را میخواستیم یا بهشدت به آنها نیاز داشتیم، اما هیچگاه به آنها نرسیدیم. آنها پیوند عمیقی با حسرتهای ما دارند و این حسرتها، اگر در دل ما انباشته شوند، میتوانند تبدیل به حسادت شوند. حسادتی که فقط یک احساس زودگذر نیست، بلکه در بسیاری از مواقع، خشمهای پنهان ما را نسبت به افراد، موقعیتها، درآمدها، خانوادهها و داشتههای دیگران نمایندگی میکند؛ چیزهایی که آنها دارند و ما نداریم.
اما حقیقت این است که حسادت و کینهتوزی بیش از آنکه به دیگران آسیب بزند، مانند موریانهای خاموش، از درون ما را تهی میکند. ما را ضعیف، بیرمق و آسیبپذیر میسازد، چرا که بخش زیادی از انرژی روانیمان صرف جنگی درونی میشود؛ جنگی با بخشی از وجودمان که مدام میپرسد: چرا فلانی این را دارد و من ندارم؟ چرا او آن جایگاه را دارد اما من ندارم؟ چرا او دیده میشود و من نه؟ این پرسشها، اگرچه در ظاهر فقط بیانگر یک مقایسه سادهاند، اما در عمق وجود ما ریشه میدوانند و ما را از زیستن در اکنون بازمیدارند. ما آنقدر غرق در داشتههای دیگران و نداشتههای خود میشویم که لحظهی حال را، با تمام ظرفیتش برای تجربه، رشد و تغییر، از دست میدهیم.
نزیستههای ما اگر فهم نشوند، اگر به رسمیت شناخته نشوند و اگر برایشان سوگواری نکنیم، تبدیل به زخمهای پنهانی میشوند که رفتارها، تصمیمها و احساسات امروز ما را شکل میدهند، بدون آنکه بدانیم ریشهشان کجاست. آنها در رفتارهایی ظاهر میشوند که از بیرون بیدلیل به نظر میرسند: حسادت، اضطراب، بیقراری، یا حتی احساس پوچی. اما این نزیستهها زمانی آرام میگیرند که ما بتوانیم با شجاعت، گذشتهمان را نگاه کنیم، مسئولیت اکنونمان را بپذیریم، و به جای انکار یا سرزنش خود، با نرمی و پذیرش، با خودمان مواجه شویم.
#یاداشت_های_یک_روانشناس https://eitaa.com/kolbehh_ir/6299