#فرشته_آسمانی
وصف زنان شجاع و دلیر #شهیده_فهیمه و همسرش #شهید_غلامرضا_صادق_زاده
تنها طلایی که برای #عروسی خریدم…
🌸🍃جنگ و زن : فهیمه بلبل محله بود. بعد از عملیات #فتح المبین به عقد غلامرضا دانشجوی کامپیوتر دانشگاه #صنعتی شریف درآمد، امام عقدشان کرد با یک شرط عجیب و با یک #مهریه عجیب تر. خرید عروسی اش هم جالب بود. #زندگی اش هم ...
#وکالت می دهم به یک شرط😳
🌸🍃« وکالت می دهید؟ » فهیمه در جواب حضرت امام (ره) گفت: « به یک شرط؛ اینکه برای ما #دعا کنید در دنیا شهادت نصیب مان شود و در آخرت از ما #شفاعت کنید.» امام (ره) برایشان دعا کردند و گفتند: « انشاءالله رسول خدا صلوات الله علیه و آله #شفیع شما باشد. »
🌸🍃بعد از مراسم ساده #عقد در محضر حضرت روح الله, فهیمه و غلامرضا به بهشت زهرا (س) رفتند و با برادران #شهیدشان عهد بستند.
🌸🍃فهیمه بابائیان پور در فروردین ماه ۱۳۴۳ در نظام آباد تهران به دنیا آمد و در سال ۱۳۶۱ بعد از عملیات فتح المبین به #عقد غلامرضا صادق زاده #دانشجوی کامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف در آمد.
بجای میز آرایش، #کتابخانه
🌸🍃یک روز قبل از مراسم #خواستگاری خواب دیده بود که غلامرضا بر اثر انفجار مین به شهادت می رسد. نه تنها از #ازدواج با او منصرف نشد بلکه علاقمند هم شد که برای #آرمان هایش تلاش کند.
🌸🍃رفتند خرید #عروسی در اوج سادگی دو تا حلقه نقره برداشتند و این جمله را به روی حلقه ها💍💍 حک کردند: « ایمان، #جهاد، شهادت، تنها راه #سعادت »؛ پشت حلقه فهیمه نام غلامرضا و پشت حلقه غلامرضا هم نام فهیمه نوشته شد. یک آینه و #شمعدان کوچک هم خریدند!
🌸🍃نوبت تعیین #مهریه که شد فهیمه گفت: « ایشان الان هرچی داشته باشند می توانند مهر من کنند » غلامرضا هم یکی از #فشنگ های سوخته جبهه را😍 برایش #گردنبند کرد و مهرش را داد.
🌸🍃برای #جهیزیه به مادر گفت: « من یک جهیزیه ساده می خواهم اگر می توانید به جای میز آرایش برایم یک #کتابخانه بخرید»
#ادامه_دارد........