ܭࡐܠܘ ܢ̣ߊܝ ܫܢܚ݅ࡐ߳🖤
#قسمتدوم امیرالمومنین در شب بعد هم نزد آنان رفت و آنان را قسم داد. گفتند: باشه یاعلی، صبح پیش ت
#قسمتسوم
خداوند بر پیامبر آیهای نازل نکرده
مگر آنکه آنرا جمعآوری کردهام،
و آیهای از قرآن نیست مگر آنکه آنرا
جمع کردهام.
و آیهای از آن نیست مگر آنکه برای
پیامبر خواندهام
(یعنی پیامبر گفت بخون خوندم، و پیامبر تایید کرد.)
و تاویلش را به من آموخته است.
بعد فرمود:
برای آنکه فردا نگویید:
ما از این مطلب بیخبر بودیم.!!
و بعد #امیرالمومنین فرمود:
و بدین جهت که روز قیامت نگوئید:
من شما را به #یاری خویش دعوت نکردم
و حقِ خود را برایتان یادآور نشدم،
و شما را به کتابِ خدا از ابتدا تا انتها
دعوت نکردم!!
عُمَر #حرامزاده گفت:
قرآنی که همراه خود داریم من را از
آنچه بدان دعوت میکنی بینیاز میکند!!
(در کتاب احتجاج اینجوری میگه:
گفتید احتیاجی به آن نداریم،
نظیر آن پیشِ ما است.)
بعد امیرالمومنین رو بیرون کردند
و امیرالمومنین داخلِ خانهاش شد.💔
اتمام حجت بر #ابوبکر در القاب ادّعایی
#عُمَر #حرامزاده رو کرد به ابوبکر حرامزاده گفت:
یکی رو سراغِ علی بفرست،
که باید #بیعت کند،
و تا او بیعت نکند ما صاحبِ مقامی نیستیم،
و اگر بیعت کند از جهتِ او آسوده میشویم.
ابوبکر هم دست به کار شد و کسی رو
فرستاد رفت نزدِ امیرالمومنین و گفت:
خلیفهی پیامبر را جواب بده!!!
حضرت فرمود:
سجان الله،
چه زود بر #پیامبر دروغ بستید!!
او و آنکه اطراف او هستند میدانند،
که خداوند و رسولش غیر مرا خلیفه
قرار ندادهاند،
فرستاده آمد و آنچه که حضرت گفته
بود رو گفت...
ابوبکر #لعنتاللهعلیه
گفت: برو به او بگو:
امیرالمومنین ابوبکر را جواب بده!!
او هم آمد و آنچه گفته بود رو به حضرت خبر داد.
امیرالمومنین فرمود:
سجان الله،
بخدا قسم زمانی طولانی نگذشته
است که فراموش شود.
بخدا قسم او میداند که این نام
(امیرالمومنین)
جز برای من صلاحیت ندارد....
فرستاده اوبکر رفت
و آنچه که حضرت فرموده بود به او خبر داد.
سلمان میگه:
آن روز را هم دوباره او سکوت کردند.
شب که شد امیرالمومنین
حضرت زهرا رو برداشت
سوار چهارپایی کرد و دست امام حسن
و امام حسین رو گرفت و رفت...
هیچ کدوم از اصحاب پیامبر باقی
نگذاشت مگر آنکه در همه خانه هایشان رفت،
و حق خودش رو برای اونا یادآور شد،
و اون هارو به یاری خودش فراخواند.
ولی هیچکس جز ما چهار نفر او را
اجابت نکردـ
ما سرهایمان را تراشیدیم و #یاری
خود را مبذول داشتیم...
(اون چهار نفر بالاتر هم اسم بردم،
سلمان، ابوذر، مقداد و زبیر)
#منتظرانظهور
#کولهبارعشق
@kolehbarashgh313
#قسمتچهارم
نقشه حمله به خانه حضرت.
وقتی #امیرالمومنین خوار کردن مردم
و ترک یاری او را، و متّحد شدنشون
با ابوبکر #لعنتاللهعلیه
و اطاعت و تعظیمشون نسبت به او
را دید خانهنشینی اختیار کرد.
عُمَر ولدالزنا به ابوبکر حرامزاده گفت:
چه مانعی داری سراغِ علی بفرستی
تا #بیعت کند،
چرا که کسی جز اهل این خانه و
این چهار نفر باقی نمانده مگر آنکه #بیعت کردهاند.
ابوبکر ظاهرا از عمر یکم آرومتر بوده
خشن بودههااا، ولی از عمر خشنتر نه،
ابوبکر از عمر به قول خودمون زرنگتر، نرمخوتر بود،
اما عمر تندخوتر، و خشنتر بود.
ابوبکر #لعنتاللهعلیه گفت:
خب چه کسی سراغ #امیرالمومنین بفرستیم.؟
عُمَر ولدالزنا گفت:
قنفذ را میفرستیم.
چون او مردی تندخو و غلیظ و خشن است،
و از آزادشدگان است،
و از طایفه بنی عدی بن کعب است.
(عُمَر ولدالزنا خودش هم از همین طایفه است)
#ابوبکر لعنت الله علیه،
قنفذ رو فرستاد بره پیشِ امیرالمومنین،
و یه عده ای دیگه هم به عنوانِ
کمکی همراهِ قنفذ فرستاد.
ادامه دارد...
#منتظرانظهور
#شهداشرمندهایم
#شهید_نشوی_میمیری
#حاجقاسمیکمکتببود
#کولهبارعشق
@kolehbarashgh313