⭕️ سر جدا شده ی شهیدی که پنج دقیقه #یا_حسین میگفت ...
🔹درجاده بصره_خرمشهر وقتی که #شهید #علی_اکبر_دهقان به شهادت رسید ،
🔹ایشون همان طور که میدوید از پشت از ناحیه سر مورد اصابت قرار گرفت و سرش جداشد ...
🔹در همان حال که تنش داشت میدوید سرش روی زمین می غلتید ...
🔅سر این شهید بزرگوار حدود پنج دقیقه فریاد یا حسین یا حسین سر میداد ... همه داشتند گریه میکردند ...
🔹چند دقیقه بعد از توی کوله پشتی اش وصیتنامه اش رو برداشتند نوشته بود : 😭🌷
🔅خدایا من شنیده ام که امام حسین علیه السلام با لب تشنه شهید شده ، من هم دوست دارم این گونه شهید بشم .😭
خدایا شنیده ام که سر امام حسین را از پشت بریده اند ؛ من هم دوست دارم سرم از پشت بریده بشه ...😭🌷
خدایا شنیده ام سر امام حسین علیه السلام بالای نیزه قرآن خونده ؛ من که مثل امام اسرار قرآن را نمی دونم ولی به امام حسین علیه السلام خیلی عشق دارم ...🌷🌷🌷
🔺دوست دارم وقتی شهید میشم سر بریده ام به ذکر یا حسین یا حسین باشه .
📚نقل از ڪتاب روایت مقدس، ص300
🔹🔸 #تبلیغ در کـلام #شهید_بهشتی 🔸🔹
📌 سنـگر #تبلیغ را نمی شود خالی کرد. آن هم امـروز که دشمنان اســلام به سراغ #نوجوانها و #جوانها و عمـوم مردم آمده اند و با آن وسوسه انگیزیها و با آن زبان چرب و نرم منافقانه میخواهنـد همه را از راه به در کنند.
📌اکنون نمی شود سنگر تبلیغ را خالی کرد. من که هزار و یک مشــغله دارم و #مسئولیت هایی بر دوشم هست، باز هم نمی توانم همیشه در برابر دعوت برای حضور در مجالـس بحث و #سخنرانی نه بگویم. من به این برادران توصیه میکنم که آنها هم همان کاری را بکنند که این برادرشان میکند.
📌 هم مسئولیتها را میپذیریم و هم در حدود امکان، سنـگر تبلیغ، دعوت و #ارشاد را خالی نمی گـذاریم.
بهشتی_را_بشناسیم
▪️ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ▪️
📚 #گزیده دیدگاه های #شهید_بهشتی، ص ۱۹۱
@komail31
علمدارکمیل
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ #ڪتاب_عارفانه (فوق العاده قشنگ) #قسمت_دوم اما ساده و بی آلایش. او تمام زن
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
#ڪتاب_عارفانه (فوق العاده قشنگ)
#قسمت_سوم
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍂🍂🍂🍂🍂
⭕️ هر چہ مے گذشت نورانیت باطــن او در ڪلام و رفتارش تاثیر بیشترے می گذاشت ؛ زیرا او اسیـــر دام دنیا نشد.
براے ما از بالا می گفت. از اینڪہ اگر برای خدا ڪار کنید و اخلاص داشتہ باشید ، چشمہ هاے حڪــــمت الهے به سوی شما جارے می شود.
و ما مطمئن بودیـــم ڪه خودش با تمام وجود از چشمہ های حڪـــ♥️مت الهے نوشیده است.
او اهل آسمان شده بود و با اهل زمین ڪارے نداشت. اما دلش به حال ما مے سوخت. مے گفت : روزے باید از این منزل برویـــــم. پس چــــرا مهیاے سفر نشده ایم⁉️
و ما قدرش را ندانستیم.
تا اینڪہ او هم مانند بقیہ ے خوبان با ڪاروان شہـــــدا بہ آسمان ها رفت.
🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍂🍂🍂🍂
وقتے ڪه پیڪرش در بازار ومسـ🕌ـجد
تشییع شد, باز هم ڪسی او را نشناختـــ.
از برخے علما شنیدم ڪه می گفتند :
فقط یڪ نفر او را شناختـــــ✅
آن هم ڪسی بود که این جوان را در دامــان خود تربیت ڪرد ؛ استادالعارفین ، آیت الحق حضــــرت آیت الله حق شناس.
مردم وقتے دیدند ڪه ایشان در مراسم ختــ🏴ـم حضور یافتند و در منزل این شهید نیز حاضر شدند و ابعادے از شخصیتـــ او را براے مردم بیان ڪردند ، تازه فهمیدند ڪہ چه گوهــــ💎ـــرے
از دست رفتہ❗️
حضرتـــ آیت الله حق شناس ڪرامات و خاطرات عجیبے از این بنده مخلص پروردگار بیان ڪردند و گفتند :👇
⭐️ آه آه ، آقا در این تہران بگردید
ببینید ڪسی مانند احمد آقا پیدا مے شود یا نہ❓⭐️
آرے ، احمد آقا نوزده9️⃣1️⃣ بهار در ڪنار ما بود تا راه درستــــ زیستن و درستــ سفـــر ڪردن از این عالم خاڪے را بیاموزیم.
یادش گــــــــــ🌹ــرامے.
✨✨✨✨✨💠✨✨✨✨✨
#منبع: انتشارات شهیـد ابراهیم هادے با کسب اجــازه از
انتشارات ومولف براے تایــپ.
#تذکر❌: تایپ کتـاب ها در فضــاے مجــازے حتما بایــد با کســب اجــازه از انتشــارات و مولــف باشد.
#نشر = #صدقه_جاریه
─┅─┅─═ঊঈ🇮🇷️ঊঈ═
💕 @komail31
─═ঊঈ🇮🇷️ঊঈ═─┅─┅─
علمدارکمیل
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ #ڪتاب_عارفانه (فوق العاده قشنگ) #قسمت_سوم 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍂🍂🍂🍂🍂🍂 ⭕️ هر چہ مے گذشت ن
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
#ڪتاب_عارفانه
#قسمت_چهارم
🌿 «تویی که نمی شناختمت»🌿
این گـــ🌺ــل پــر پـــــر از کجا آمده
از سفـــــر کربـــــ و بـــــلا آمده
امروز سوم اسفند سال 4️⃣6️⃣3️⃣1️⃣ است. جمعیت این شعار را میداد و پیکـــــر شهـــ🌹ــید را از مقابل منزلش به سمت مسجــ🕌ـــد امین الدوله حرکت داد. بعد هم از
مسجــــد به همراه جمعیت راهی بازار مولوی شدیم.
✨✨✨✨✨
جمعیت که بیشتر آنها از جوانان مسجــ🕌ـــــد و شاگردان آیت الله حق شناس بودند شدیداً گریــــــه میکردند و طاقت از کف داده بودند.
من مدتی بود که به خدمت حاج آقا حق شناس این استاد اخلاق و سلوک می رسیدم و از جلسات پر بار این استاد استفاده می کردم.
✨✨✨✨✨
سال ها بود که به دنبال یک استاد معنوی می گشتم و حالا با راهنمایی برخی علمای ربانی تهران توانسته بودم به محضر این عالم خود ساخته راه پیدا کنم.
شنیده بودم که حضرت استاد این شاگرد خود را بسیار دوست داشته،برای همین تصمیم گرفتم که در مراسم تشییع این شهیــ🌹ـــد عزیز شرکت کنم.
مراسم تشییع به پایان رسید. پیکر #شهید را به سوی بهشت زهرا(س)بردند .من هم همراه انها رفتم.
✨✨✨✨✨
در آنجا به دلیل اینکه شهــید در حین نبرد به شهادت رسیده بود، بدون غسل و کفن با همان لباس نظامی آمادهی تدفین شد..
چند ردیف بالاتر از مزار عارف مبارز، #شهید چمران، برای تدفین او انتخاب شد.
من جلو رفتم تا بتوانم چهرهی شهید را ببینم..
درب تابوت باز شد.چهرهی معصوم و دوست داشتنی شهید را دیدم.شاداب و زیبا بود.
✨✨✨✨✨
گویی به خواب عمیقی فرو رفته❗️
اصلا چهرهی یک انسانی که از دنیا رفته را نداشت.
تازه دوستان او میگفتند:از شهـــ🌹ـــادت او
6️⃣ روز میگذرد ‼️
دست این شهید به نشانهی ادب روی سیـــــنه اش قرار داشت!!
یکی از همرزمانش میگفت.....
#ادامه_دارد ..
─┅─┅─═ঊঈ🇮🇷️ঊঈ═
💕 @komail31
─═ঊঈ🇮🇷️ঊঈ═─┅─┅─
به مناسبت سالگرد فاجعه اسپایکر:
⭕️سال ۹۳ سال سخت و وحشتناکی برای مردم عراق بود. داعشی ها که می توان گفت جزو وحشی ترین گروه های جنایت کار تاریخ به حساب می آیند به خاک و ناموس این کشور تجاوز کرده بودند و با پشتیبانی قوی مالی و تجهیزاتی که از طرف ابرقدرت هایی مثل آمریکا به آنها داده می شد تا دستشان می رسید می کشتند و خراب می کردند و زنان و دختران عراقی را به بدترین شکل ها مورد تجاوز و هتک حیثیت قرار می دادند.
همه اینها مقابل چشمان دنیا اتفاق می افتاد اما دریغ از اینکه حتی یکی از مدعیان حقوق بشر لب از لب باز کند و یا حرفی در جهت دفاع از این مردم مظلوم بر زبان بیاورد.
روز ۲۳ خرداد سال ۹۳ مصادف با ۱۵ ژوئن سال ۲۰۱۴ جنایتی در پایگاه هوایی اسپایکر در تکریت عراق به وقوع پیوست که در تاریخ کم نظیر است روزی که حاج قاسم سلیمانی سال ۹۶ در یکی از سخنرانی هایش در وصف آن می گوید: «در هیچ دورهای از تاریخ، در زمان بربرها و تاتارها، حتی در حمله مغول، تاریخ شاهد این همه خشونت، توحش و سختی نبوده است. ۲۲۰۰ نفر از جوانان دانشکده اسپایکر عراق را دست بسته سربریدند و تیرباران کردند، هزاران زن و دختر ایزدی را بین خودشان به حراج گذاشتند و طفل نوزاد را از بقل مادرش جدا کرده و جلوی چشم مادر سوزاندند. در تاریخ همچین توحشی نداشتهایم»
در پایگاه هوایی اسپایکر ۴۰۰۰ دانشجوی نظامی عراقی در حال گذراندن دوره های خود بودند که داعش در عملیاتی به آنجا حمله کرد و ۲۲۰۰ از این افراد را که ۱۷۰۰ تن از آنها شیعه بودند دست بسته سر بریدند، تیرباران کردند و پیکر برخی از آنها را در این قتل عام دسته جمعی به رود دجله انداختند. آنقدر از این دانشجوهای بی گناه خون ریخته شده بود که آب های دجله به خون نشسته بود و قرمز شده بود.
@komail31 🍃🍃🌸🍃🍃🌸🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 داعش؛ عصاره خباثت
🔹 سخنرانی شهید حاج قاسم سلیمانی در مورد کشتار دانشجویان نظامی پایگاه اسپایکر عراق توسط داعش
🔸انتشار به مناسبت سالگرد جنایت داعش در پایگاه اسپایکر
@komail31
علمدارکمیل
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ #ڪتاب_عارفانه #قسمت_چهارم 🌿 «تویی که نمی شناختمت»🌿 این گـــ🌺ــل پــر پـــ
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
#ڪتاب_عارفانه
#قسمت_پنجم
یکے از همرزمانش میگفت:در لحظه ی
شهــادت ترکشے به پهلویش 😭اصابــت کرد. وقتے به زمین
افتاد ازما خواست اورا بلند کنیــم.
وقتے روے پایش ایستاد رو به سمت کربلا دستـش را به سینه نهاد وآخرین کلام را بر زبان
جارے کرد : (السلام علیک یاابا عبدالله)💚
بعد هم به همان حالت به دیدار ارباب بے کفن خود رفت. براے همین دستش هنوز به شانه ے
ادب بر سینہ اش قرار دارد!
براے من عجیب بود. چرا طلّاب علوم دینے وشاگـردان استاد، که معمولا انسان هاے صبور هستند در فراق این دوست ،طاقت از کف داده اند!؟
پیکر شہــ🌹ـید را داخل قبر گذاشتند ولحد راچیدند.
شخصے کہ آخریـن لحد را گذاشت، وبیرون آمد، رنگش پریده بود!
پرسیدم:چیزے شده؟!
گفت:وقتے آخرین سنگ را عوض کردم ناگهان بوے عطر فضای قبر را پر کرد. باور کنید باهمہ ی
عطــ🌸ـرهاے دنیایے فرق داشـت!
✨✨✨
امروز مراسم ختم این شہــ🌹ـید است . رفقا گفته اند
:خود استاد حق شناس در مراسم حضور می یابند! فراق این جوان براے استاد بسیار سخت بود.
من در اطراف درب مسجــ🕌ـد امین الدوله ایستادم.
می خواستم به همراه استاد وارد مسجد شوم. دقایقے بعد این مرد خدا از پیچ کوچہ عبور کرد وبه همراه چندتن از شاگردان به مسجد نزدیک شد.
این پیر اهل دل در جلوے درب مسجد سرشان
را بالا آوردند ونگاهے به اطرافیان کردند.
بعد باحالتے نالان و افسرده😔 گفتند: آه آه، آقاجان ... دوباره، آهے از سر حسرت کشیدند و فرمودند:(بروید در این تہران بگردیدو ببینید کسے مانند این احمد آقا پیدا مے کنید؟!)
✨✨✨
...شب موقع نماز فرا رسید. درشبہاے دوشنبه وغروب جمعہ ایشان مجلس موعظه داشتند.
یک صندلے برایشان مےگذاشتند واین مرد وارسته
مشغول صحبت می شد.
آن شب بین دونماز سخنرانے نداشتند،اما ازجا بلند شدندو روے صندلے قرار گرفتند.
بعد شروع به صحبت کردند. موضوع صحبت ایشان به همین شہــ🌹ـید مربوط می شد.
در اواخر سخنان خود دوباره آهے از سرحسرت
در فراق این شہـ🌹ـید کشـیدند.
بعد در عظمت این شہــ🌹ـید فرمودند:(این شہید را دیشب در عالــم رویا دیدم. از احمد پرسیـدم چہ خبر؟
به من فــرمود: تمام مطـالـبے که (از برزخ و...) مے گویند حق است. ازشب اول قبر وسوال و...اما من را بےحســاب وکتـاب بردند.
بعد مکثے کردند و فرمودند...
#ادامه_دارد
یاعلی
✨✨✨
#منبع: انتشارات شهیـد ابراهیم هادے با کسب اجــازه از
انتشارات ومولف براے تایــپ.
#تذکر❌: تایپ کتـاب ها در فضــاے مجــازے حتما بایــد با کســب اجــازه از انتشــارات و مولــف باشد.
#نشر = #صدقه_جاریه
─┅─┅─═ঊঈ🇮🇷️ঊঈ═
💕 @komil31
─═ঊঈ🇮🇷️ঊঈ═─┅─┅─
علمدارکمیل
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ #ڪتاب_عارفانه #قسمت_پنجم یکے از همرزمانش میگفت:در لحظه ی شهــادت ترکشے ب
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
#ڪتاب_عارفانه
#قسمت_ششم
بعد مکثی کردند وفرمودند:( رفقا، آیت الله العظمی بروجردے حساب وکتاب داشتند. اما من نمےدانم این جوان چہ کرده بود، چہ کرد که به اینجا رسید!)
من با تعجـب به سخنان حضرت استـاد گوش
مے کردم. به راستے این جوان چہ کرده بود که اسـتاد بزرگ اخلاق و عرفان این گونه دروصف او اینــگونہ در وصف او سخن مے گوید!؟
بعد از مراســم ختـم به یکے از دوسـتان
شہـ🌹ـیدگفتم : این شہید چند سالہ بود؟
گفت: نوزده سـال!
دوباره پرسیــدم : دراین مسجد چه کار مے کرد؟طلبہ بود؟
او جواب داد:نہ ، طلبہ ی رسمے نبود. امـا از شـاگردان اخلاق وعـرفان حضرت اسـتاد بود. در این مسجد هم کار فرهـنگے وپذیرش بسیج را انجـام مے داد.
تعجــب من بیشـتر شد. یعنے یک جـوان نوزده سـالہ چگـونہ به این مقام رسیده کہ استـاد این گونہ از او تعریـف مے کند؟
✨✨✨
آن شـب به همــراه چنـد نفر از دوسـتان وبہ همراه آیت الله حق شنـاس بہ منـزل همـان
شہـ🌹ـید در ضلـع شـمالے مسجد رفتیـم.
حاج آقا وقتے وارد خـانہ شدند در همـان ورودے منـزل روبہ بـرادر شہــ🌹ـید کردند وبـا حالتے افسـ😔ـرده خاطـره اے نقـل کـردند و فـرمـودند
: بہ جز بنده وخـادم مسجـ🕌ـد ،ایـن شہـ🌹ـید
بـزرگوار هـم کلیـد مسجـد را داشتند.
بعـد نفسے تـازه کـردندو فـرمودنـد : مـن یـک نیمہ شب زودتر از ساعـت نمـاز راهے مسجد شدم. به محض اینکہ در را بـاز کـردم دیـدم شخصے در مسجـد مشغول نـماز است.
حضـرت آقاے حق شنـاس مکثے کردنـد وادامہ دادند: من دیـدم یــک جـوان در حـال سجـده است، امـا نه روے زمین!! بلکـہ بین زمـین وآسمـان مشغـول تسبیح حضـرت حـق است!!
حاج آقا حق شنـاس در حالے کہ اشـ😭ـک در چشـمانشـان حلقہ زده بـود ادامہ دادند : مـن جلـو رفتـم ودیـدم همیـن احمـد آقا مشغـول نمـاز است.بعـد کہ نمـازش تمـام شد پیش من آمـد و گفت: تا زنـده ام بہ کسے حرفے نزنیـد.
بعـد از تایید حضـرت آقاے حق شنـاس بود کہ برخے از نزدیک ترین دوستـان این شہـ🌹ـید
لـب به سـخن گـشودند.
آن ها آنچہ را به چشـم خـود دیده بودند بیـان کردنـد ومن با تعجـب بسیـار ، فقـط گوش مے کردم.
آیـا یک جـوان مے توانـد بہ این درجہ از کمـال بشرے دسـت یابـد!؟
✨✨✨
نمے دانم !؟ چـرا مـن بہ طور نا خـود آگاه در تمـام مـراسـم این شہـ🌹ـید حضـور داشـتم.
چـرا این عبـارات عجیـب را از زبان این اسـتاد وارستہ وبه حق رسیـده شنیـدم !چـرا؟!
شایـد ایـن بـار مسئولیـتے برعہده ی ماسـت . شـاید خـدا مے خواهـد یکے از بندگـان خـالص و گمـنام در گـاهش را کہ بسیـار سـاده وعادے در میـان ما زندگے کرد بہ دیگران معرفے کنیـم .
شـاید براے این دوره ی معاصـر کہ غالـب بشر در ورطہ ی حیـوانے خـود دست و پـا مے زند احمــد آقا الگویے شـود براے آن ها کہ مے خواهنـد در مسـیر بندگے باشـند.
هـرچنـد از دوران شہــ🌹ـادت ایشـان چندیـن دهه گذشتہ، امـا با یارے خـدا تصمـیم گرفتیـم کہ خـاطـرات این عـبد درگاه حـق الهے را جمع آورے کنیـم.
تـازه زمـانے کہ کار شروع شد ،متوجہ دیگـر سختے های کار شدیم. احمـد آقا از آنچہ فکـر مے کردیم بسـیار بالا تر بود.
اما اگر استـاد العارفیـن این گـونہ در وصـف این جوان سخن نمے گفت ، کـار بسیار سخت تر مے شد.
آنچہ....
─┅─┅─═ঊঈ🇮🇷️ঊঈ═
💕 @komail31
─═ঊঈ🇮🇷️ঊঈ═─┅─┅─