✨این دختر مادر پدرش نیز بود. وهمدم غربت و تنهاییاش، تسلیت رنجها و غمهایش، همرزم جهادش، هم زنجیر حصارش، آخرین دخترش، فرزند کوچک نیمه دوم عمر پدرش، خردسالترین دخترش و در سالهای آخر زندگی، تنها فرزندش؛ پس از مرگ، تنها بازماندهاش.
✨تنها چراغ عترتش، عمود تنهای خاندانش و بالاخره تنها مادر فرزندانش، ذریه هایش، همسر علیاش، «فاطمهاش».
💐 بریده ای از #کتاب #فاطمه_فاطمه_است
💐 نوشته دکتر علی شریعتی
#حضرت_زهرا
#رسم_بهشت
@komail31 🍃🍃🌸🍃🍃
✨حسن هفت ساله، حسین شش ساله و زینب پنج ساله و امکلثوم سه ساله، این کودکان خردسالی که پس از او دیگر، سرنوشت جز کینه به آنان ارمغانی نداد.
✨و در بیرون شهر، در سقیفه یاران مدنی پیغمبر (انصار) گرد آمدهاند تا جانشین پیغمبر را از میان خود برگزینند. احساس کردهاند که مهاجران مکی (قریش) برای خود نقشهای چیدهاند.
✨ابوبکر و عمر و ابوعبیده خود را رساندهاند و آنها را قانع کردهاند که پیامبر گفته است، «پیشوایان از قریشاند»؛ استدلال کردهاند که جانشین پیغمبر باید از خویشاوندان پیغمبر باشد و در نتیجه ابوبکر در سقیفه انتخاب شده است.
✨هیچ دلی قادر نیست بفهمد که اکنون، رنج با جان حساس و آگاه فاطمه چه میکند.
💐 بریده ای از #کتاب فاطمه فاطمه است.
💐 نوشته دکتر علی شریعتی
#حضرت_زهرا
#رسم_بهشت
@komail31 🍃🍃🌸🍃🍃
علمدارکمیل
✨وقتی یک روح از سطح زمان خویش بیشتر اوج میگیرد و از ظرف تحمل مردم زمان بیشتر رشد میکند تنها میشود، بودن سنگین و پر و زیبا و غنی او، بودنهای پوک و سبک زشت و تهی دیگران را خود به خود تحقیر میکند - هر چند خود تواضع کند - و آنگاه دشمن و دوست -خودآگاه و ناخودآگاه-با هم در نفی او یا لجنمال کردن شخصیت بزرگ یا پایمال کردن حق صریح او همدست میشوند، اشتراک منافع مییابند.
✨آنگاه دوست هم و همفکر و همراه هم - که عظمت وجود او، حقارت و خلاء وجودیاش را آشکار میسازد و رنجش میدهد - بر آن میشود تا با انکار یا مسخ فضایل او، یا تحقیر شخصیت او، او را به خود نزدیک سازد. فاصله رنجآور و آزاردهنده را بدین گونه از میان بردارد؛ خود را به او نمیتواند رساند، او را آن قدر عقب بکشاند که به او رسد و در این تلاش است که با دشمن همراه میشود و با وی اشتراک منافع پیدا میکند، به دشمن در کوبیدن او احتیاج پیدا میکند و ناچار بازیچه دشمن میشود و مامور رایگان او و خدمتگزار آماتور ظلمه.
✨این است که باید علی کوچک شود. این است که میبینیم بنیامیه - که دشمن مهاجر و انصارند و خصم علی و عمر - همه جا تبلیغ میکنند که: علی ابوتراب است، علی نماز نمیخواند. کاتب وحی، جامع قرآن، داعی و خویشاوند پیغمبر بنیامیهاند، امالمومنین دختر ابوسفیان است، خانه ابوسفیان است که در نظر پیغمبر - همچون خانه خدا در مکه - محل امن عام است و حرام است و هر که در آن پناه آورد در امان است...
✨علی در محراب مسجد کشته شده است؟ این چه خبری است؟ علی در مسجد چه میکرده است؟ در محراب چه کاری داشته است؟ مگر علی نماز میخوانده است؟ هر کسی میداند که اینها کینه ضربههای قهرمانی بدر و خندق ... است که این چنین چرکین شده و سر باز کرده است
💐 بریده ای از #کتاب فاطمه فاطمه است.
💐 نوشته دکتر علی شریعتی
#فاطمه_فاطمه_است
#حضرت_زهرا
#رسم_بهشت
@komail31 🍃🍃🌸🍃🍃
علمدارکمیل
✨اما دوست. دوستی هم که در بدر و خندق، همراه علی، علیه بنیامیه به پیکار آمده است، با بنیامیه هم آواز میشود. چرا؟ زیرا هنگامی که آنها که بزرگان نامی اصحاباند، در خندق سر به زیر میافکنند و علی، جوان بیست و هفت ساله ضربهای میزند که دشمن را به وحشت میافکند و فریاد تکبیر از قلب مسلمانان بر کشیده میشود.
✨و پیغمبر او را این چنین میستاید که: «ضربت علی در خندق، از عبادت جن و انس ارجمندتر است». آنها را همانهایی را که از دل تکبیر گفتند و همانهایی که از این ضربه به شوق آمدند و سود بردند و نجات یافتند و فخر یافتند، تحقیر میکند؛ پنهانی، بذر یک حسد در عمق و وجدان نا خود آگاهشان میکارد و این بذر بعدها رشد میکند و بیآنکه خود بدانند، سر میزند و شاخ و برگ میدهد و تمام روح و اندیشهشان را میپوشاند و در سایه میگیرد و ریشه در عمق استخوانشان میافشاند.
✨در خیبر که ابوبکر پرچم را بر میگیرد و برای فتح قلعه پیش میرود و پس از تلاشهای بسیار، شکسته بر میگردد و عمر میرود و شکسته بر میگردد و پیغمبر میگوید، فردا پرچم را به کسی میدهم که هم او، خدا و رسولش را دوست دارد و هم او را خدا و رسولش. و فردا پرچم را به علی میدهد و او با آن قهرمانی شگفت قلعهها را یکی پس از دیگری در هم میشکند، این قلعه را میگشاید و مردم برای غارت به درون هجوم میبرند و او به قلعه دیگر حمله میبرد.
✨در بدر، در احد که بزرگان و اصحاب کباری که خود را هم از نظر سنی و هم حیثیت اجتماعی برتر میشمردند، یا فرار کردهاند و یا گوشهای ناامید و ترسان نشستهاند و علی همچون برق و باد در صحنه میگذرد و در پریشانی و شکست قطعی، جبههای تازه تشکیل میدهد، در فتح که پرچمدار است.
✨و در حنین که باز در آن هنگام که رجال بزرگ و با نفوذ و معتبر چنان از تنگه حنین میگریزند که ابوسفیان به قهقههای تمسخرآمیز فریاد میکند: این طور که میگریزند تا دریای احمر خواهند رفت، علی، چون صخرهای در دهانه تنگه را میبندد. این شمشیرها در دشمن رویاروی، کینه میآفریند و در دوست هم صف و هم رزم حسد و حقارت.
💐 بریده ای از #کتاب فاطمه فاطمه است.
💐 نوشته دکتر علی شریعتی
#فاطمه_فاطمه_است
#حضرت_زهرا
#رسم_بهشت
@komail31 🍃🍃🌸❤️🌸🍃🍃
علمدارکمیل
✨ دشمن و دوست در یک جبهه قرار میگیرند، هنگامی که شخصیت و فضیلت و یا قدرت علی مطرح است. و این است که دوست به دشمن محتاج میشود و دشمن به دوست و هر دو همکار میشوند و این است که آن حقارتها را که عظمتهای علی در آنان پدید آورده است باید با تحقیر علی جبران کنند.
✨چگونه؟ فضیلتهای مسلمش را نادیده گرفتن، طرح نکردن و اگر ناجوانمردی پلید باشد، آنها را هم تحریف کردن و به گونه دیگری توجیه کردن و نیز تهمت زدن و اگر پستی و پلیدی تا این حد نباشد، تنها در برابر ارزشها سکوت کردن و در برابر آنچه نقطه ضعفی بتوان شمرد یا بتوان نمود، تا هر جا که در توان هست مبالغه کرده و بزرگ نمودن و همه جا تکرار کردن و کاهی را کوهی نمودن.... و یا اگر انصاف در حد ابوبکر و عمر باشد، حق علی را اعتراف کردن، اما، برای غصب حق و پایمال کردن حقیقت او، مصلحت را عنوان کردن:
◾️علی؟ آری، اما هنوز جوان است، بگذار چندی بر او بگذرد!
◾️علی؟ آری، اما او مرد شمشیر است و پارسایی و دانش، از سیاست چیزی نمیداند! شجاع است اما علم جنگ ندارد!
◾️علی؟ آری، اما او خیلی شوخی میکند!!
◾️علی؟ آری، اما فعلاً مصلحت اسلام نیست، خیلی دشمن دارد، او در جنگهای عصر پیغمبر از خانوادههای بزرگ و با نفوذ خیلیها را کشته است، آن کینهها هنوز گرم است، مصالح ایجاب نمیکند.
◾️علی؟ او خیلی از خودش ستایش میکند! (عقدههای حقارت اینجا بیشتر نمایان میشوند).
◾️علی؟ آری، اگر زمام خلافت به دست او افتد این شتر را بر راهش استوار خواهد راند، اما... او خیلی بدان مشتاق است.
✨نتیجه؟ نتیجه این میشود که علی هم به دست بنیامیه کوبیده شود و هم به دست عمر که دشمن بنیامیه است و هم صف علی و عثمان هم به دست عمر پیروز شود و هم به دست بنیامیه که دشمن عمرند و خویشاوندان عثمان. و اینها همه را فاطمه خوب میداند، خوب میشناسد. او یک خانهنشین ناآگاه نیست.
💐 بریده ای از #کتاب فاطمه فاطمه است.
💐 نوشته دکتر علی شریعتی
#فاطمه_فاطمه_است
#حضرت_زهرا
#رسم_بهشت
@komail31 🍃🍃🌸🍃🍃
.:
✨اکنون چند ساعتی است که از دفن پیغمبر میگذرد، در خانه او، علی با چند تن از بنیهاشم و یاران محبوب و عزیز پیغمبرکه به او وفادارند جمع شدهاند، به نشانه نفی آنچه در سقیفه روی داده است و سرپیچی از بیعتی که همه را بدان میخوانند. در مسجد، خلیفه خطبه ولایت خویش را خوانده و از مردم بیعت گرفته و عمر، کارگزار سیاست، تلاش بیاندازه میکند تا چند ناهمواری دیگر را که مانده است از پیش پای حکومت وی برگیرد و راه را بکوبد.
✨سعد بن عباده، رئیس خزرج که مرد با نفوذی بود و کاندیدای انصار در سقیفه بود، خلافت ابوبکر را نپذیرفته و به نشانه عصیان، مدینه را ترک کرده و به قصد شام بیرون رفته است. ناگهان خبر رسید که در نیمه «به تیر غیب گرفتار شده» و جنیان او را ترور کردهاند و حتی جنی را که به سوی او شلیک کرده است و به نام شناختهاند و رجزی را هم که پس از ترور سعد به زبان فصیح عربی سروده است نقل میکند!
✨وضع قبایل هنوز معلوم نیست، گر چه هنوز احتمال آنکه برخی خلافت ابوبکر را نپذیرند هست، اما آنچه کانون خطر است، خانه فاطمه است. آری، از آن روز، خانه فاطمه برای این حکومتها، همواره کانون خطر بوده است.
✨اکنون در مدینه تاریخ به سه نقطه میاندیشد، با تاملی بسیار: مسجد، خانه فاطمه و کنارش، خانه پیغمبر که اکنون دیگر سکوت کرده است و شگفتا که این هر سه یک جایند، دیوار به دیوار هم. آری میان آنها فاصله یک دیوار بیش نیست.
✨عمر از این تنها نقطه مقاومت در برابر حکومت جدید خشمگین است. او که برای استقرار قدرت در دست ابوبکر تلاش بسیار کرده است و همه سدها را از پیش پا برداشته است، اکنون نمیتواند تحمل کند در این خانه گروهی به عنوان سرپیچی از بیعت گرد هم آیند و چنین کانون مقاومی را تشکیل دهند. آن هم در درون مسجد که پارلمان و مقر حکومت خلیفه است، آن هم در گوشهای که خانه فاطمه است، آن هم چهرههایی که تا دیروز عزیزترین و صمیمیترین چهرههای پیرامون پیغمبر بودهاند.
💐 بریده ای از #کتاب فاطمه فاطمه است.
💐 نوشته دکتر علی شریعتی
#فاطمه_فاطمه_است
#حضرت_زهرا
#رسم_بهشت
@komail31
✨راویان تاریخ نقل میکنند حتی یک بار هم انصار در مجلس در برابر منطق فاطمه و تفسیر و تلقیای که از حادثه سقیفه دارد، مقاومت نکردند، همگی به او حق میدادند، همه به لغزش بزرگ خویش پیش او اعتراف میکردند، همه فضیلت علی و حقیقت او را اقرار داشتند و فاطمه از آنها قاطعانه میخواست که
«شما ابوالحسن را بر باز گرفتن حقی که در راه آن میکوشد یاری کنید».
✨اما همگی عذر میآوردند که:
ای دختر رسول خدا، ما با ابوبکر بیعت کردهایم و این کار دیگر خاتمه یافته است؛ اگر همسر تو و پسر عموی تو علی، پیشی میگرفت و زودتر مطالب را گفته بود، ما احدی را در کنار او قرار نمیدادیم و برای دیگری از او نمیگذشتیم.
✨و علی با شگفتی و لحنی معترضانه از آنها میپرسید:
من رسول خدا را در خانهاش رها کنم و دست از غسل و کفن و دفنش بردارم و از خانه بیرون بروم و بر سر حکومتش بر نزاع مشغول شوم؟
✨و فاطمه که میدید علی این بار هم مثل همیشه، قربانی عشق و وفادار ماندنش به پیغمبر شده است میگفت:
ابوالحسن جز کاری که میبایست میکرد و سزاوار بود نکرد و آنها کاری کردند که... خدا حسابرسشان خواهد بود و طلب کارشان.
دیگر همه چیز پایان یافت.
💐 بریده ای از #کتاب فاطمه فاطمه است.
💐 نوشته دکتر علی شریعتی
#فاطمه_فاطمه_است
#حضرت_زهرا
#رسم_بهشت
@komail31 🍃🌸🍃
✨سیاست و حکومت بر شهر ایمان، خیمه زده است و روح بزرگ و نیرومندی که به کالبد بدویت عرب، احساس و ایثار و حقپرستی و خضوع در برابر حقیقت و حساسیت نسبت به فضیلتهای انسانی و زیباییهای «زندگی جهاد و ایمان و تقوی» میدمید.
✨و عادات کهنه و سنتهای قومی و پیوندهای خونی و قبیلهای و غرورها و خودپرستیها و فضیلتکشیها و دستهبندیها و مصلحتبازیهای پست و محافظهکاریهای حقیر را در زیر ضربات مدام سخنش - که تازیانه اهل یقین بود و آتش انقلاب و تعهد و مسئولیت و مبارزه و پیشرفت و تجلیهای روح و معنویت و تحرک مداوم زندگی، نابود میکرد و میسوزاند،
✨ اکنون در کنار خانه فاطمه آرمیده است، یاران عزیز او - که در زندگی، پایگاهی خانوادگی یا طبقاتی نداشتند اما در چشم و دل پیامبر جایگاهی بلند یافته بودند و اشرافیت و حیثیت خویش را تنها با ایمان و اخلاص و در آگاهی و مبارزه کسب کرده بودند از چشم کشتیبانان سیاست جدید دارند میافتند و شخصیتها و زرنگها پیش میافتند!
✨گوشها چنان به غوغای قدرت و حکومت و «خودپایی» مشغولند که دیگر آوای نرم و ضعیف عاطفه و دوستی و اخلاص را نمیتوانند شنید.
✨شخصیت ابوبکر و خشونت عمر و شمشیر خالد و نبوغ عمرو عاص، ناگهان، حصاری بلند گرداگرد مدینه کشیده است و توده را - مرعوب یا مجذوب و اصحاب را - آگاه یا ناآگاه - در میان گرفته است و خانه فاطمه از حصار بیرون مانده است. صدای فاطمه به کسی نمیرسد.
💐 بریده ای از #کتاب فاطمه فاطمه است.
💐 نوشته دکتر علی شریعتی
#فاطمه_فاطمه_است
#حضرت_زهرا
#رسم_بهشت
@komail31
علمدارکمیل
✨همسرش، علی، قهرمان نامی زمان، کسی که در خندق که در آن همه قبائل دشمن، همچون تنی واحد، بر مدینه کوچک هجوم آورده بودند و احزاب کفر و دین، شرک و توحید، یعنی عرب و یهود، در یک صف آمده بودند تا نهضت اسلام جوان را ریشهکن کنند و پایگاه «انقلاب محمد» را بر سر مجاهدانش ویران کنند و - چنانکه بیتردید میگفتند - خاکش را در توبره اسبهایشان ببرند، (در حالی که) جوانی بیست و چند ساله [بود]، تنها با یک ضربه، سرنوشت جنگ را عوض کرد؛
✨ کسی که در احد، در لحظات مرگباری که قریش بر دره چیره بود و مسلمانان، پراکنده و فراری و اصحاب بزرگ پنهان و نومید و پیغمبر، در پایگاهش تنها و مجروح و بیمدافع، همچون گردبادی از جان و تن خویش بر گرد پیغمبر چرخ میزد و همچون تندبادی بیدرنگ به صحنه باز میگشت و جبهه فشرده دشمن را که بر اجساد شهیدان، به سوی پیغمبر پیش میتاختند متلاشی میساخت و باز به سراغ محمد باز میگشت و گردش چرخ میزد و باز به صحنه پیکار باز میگشت و در همین حال سر راه بر فراریان میگرفت،
✨و بر نشستگان نهیب میزد و سپاه پراکنده را گرد میآورد تا جبهه تازهای فراهم آورد و فراهم آورد و از شکستخوردگان و نومیدان و فراریان سد مقاومتی تشکیل داد و قریش پیروز را که از شنیدن خبر مرگ پیغمبر و دیدن انبوه شهیدان و شکست مجاهدان و آشامیدن خون حمزه مست شده بودند به دست شستن از پیکار و ترک صحنه ناچار کرد؛ کسی که شکست رقت بار حنین را جبران کرد و پیروزی خیبر را تضمین؛ کسی که در صحنههای پیکار، شمشیرش همچون داسی که در مزرعه گندمهای رسیده افتد، کشتزارهای مرگ و خون را درو میکرد و انبوه سپاه خصم، در پیش مرکبش به روی هم میخفت،
✨اکنون اینچنین خاموش و غمگین در گوشه خانه نشسته است و سایه هراسی - که هرگز در سیمای علی کسی سراغ نداشت - بر سرش خیمه زده است و اندیشه او را به افقهای سیاه و سرزمینهای پر از بیم و هول میکشاند. چه شده است که شمشیر پر آوازه همسرش که هر گاه از جهاد باز میگشت، از خون سیراب بود و چون به خانه میآمد، در کنار شمشیر خونین رسول خدا، علی آن را به او میداد و با آهنگی سرشار از حماسه و فخر میگفت:
✨«فاطمه، شمشیر را بشوی»، اکنون این چنین بیجان شده است و پس از ده سال، به بسترش خزیده است؟ حتی میبینید که به خانه علی هجوم میآورند و او از عزلت خاموشش گامی بیرون نمینهد،... در این مبارزه تازهای که آغاز شده است، مبارزهای که در آن پیغمبر، ناتوان ماند و علی، پرچمدار پیروزمندش - که به صحنه پیکار شکوه میداد و حماسه و دلاوری را جان میبخشید - شکست خورد، فاطمه تنها چه میتواند کرد؟
💐 بریده ای از #کتاب فاطمه فاطمه است.
💐 نوشته دکتر علی شریعتی
#فاطمه_فاطمه_است
#حضرت_زهرا
#رسم_بهشت
@komail31 🍃🍃🌸🍃🍃