eitaa logo
علمدارکمیل
344 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
42 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️ سلااام 🍁آقا ترین، سکوت مرا غرق نور کن ما را قرین منت و لطف حضور کن 🍁وقتی گناه کنج دلم سبز می شود آقا شما شفاعت این نا صبور کن 🍁میترسم از شبی که به دجال رو کنیم آقا،تو را قسم به شهیدان ظهور کن...🤲🏻 السلام علیکَ فی آنا لیلک و اطراف النهارک السلام علیکَ یا بقیة الله فی ارضه @komail31 🍃 🌸 🍃 🌸
📜نامه امام زمان(عج)به شیخ مفید : ✍...میشد زودتر بیایند به پیشم فقط کافی بود که پای قرارهایشان بمانند و دلشان با هم یکی شود؛ 👈اگر میبینی این همه تاخیر افتاده و من حبس شده ام دلیلش خود آنها هستند کارهایی که میکنند خبرش میرسد کارهایی که توقعش را از آنها ندارم. 📚بحارالانوار،ج۵۳،ص۱۷۷ 💌 @komail31
🚨پسری سیزده ساله بود که پدرش راننده بود و در یک سانحه از دنیا رفت. ابراهیم خیلی مراقب این پسر بود. برایش خرج می‌کرد،او را باشگاه برد و وقتش را پر کرد. بعد متوجه شد که این ها مستأجر هستند و چند ماهی است اجاره منزلشان عقب افتاده. 💶روز بعد همان پسر در جمع ما گفت: خدا اين همسایه روبرویی ما رو حفظ کنه. تموم اجاره‌های عقب افتاده را پرداخت کرد و به صاحبخانه ما گفته که از این به بعد اجاره‌ها را او پرداخت می‌کند. ┈••✾•🍃🌺🍃•✾••┈ 🌻 او خوشحال بود و ابراهیم هم ساکت. اما من می‌دانستم که ابراهیم با همسایه صحبت کرده و هزینه‌ها را پرداخت کرده!! 📚 خدای خوب ابراهیم، بررسی ویژگی های قرآنی اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه والعاقبه والنصر✨✨✨ @komail31
ماه ڪسے هسٺ ڪہ در تشنہ لبے یاد لبهاے ترڪ خورده ے اصغـر بڪند وقٺ ڪہ شد غصہ‌ے ارباب خورَد و در آن ثانیہ از اشڪ لبش تر بڪند عجل لولیک الفرج @komail31 💦💦💦
بسیجی «محمدرضا نونچی» در سال ۱۳۶۱ در عملیات رمضان، پاسدار «احمد نونچی» در سال ۱۳۶۴ در اروندرود(عملیات والفجر۸) و «عبدالمجید نونچی» در سال ۱۳۶۶ در دزفول به فیض شهادت نائل آمدند. @komail31 🍃 🌹🍃🍃🌹🍃
‍ خاکریز احمد نونچی 🌹احمد نونچی پاسدار، مداح و ذاکر اهل البیت (ع)، متولد۱۳۳۸ شهادت۲۱ دی ماه۱۳۶۴ عملیات والفجر ۸ تصرف شبه جزیره فاو مدفن گلزار شهیدآباد، برادر عبدالمجید و محمّدرضا نونچی 🔴 حاج احمد نونچی از آن گروه رزمندگانی بود که با علم کامل به اینکه چگونه زیستن را می دانست، در اعمال و رفتارش هیچوقت شک نکرد، ایمان به انقلاب اسلامی و سخنان بزرگان انقلاب را با تمام وجود باور داشت، رزمندگان برای گرفتن روحیه مضاعف لازم بود هرازچند گاه حاج احمد را ملاقات کنند، بسیار متواضع و افتاده در مقابل دوستان بود و در مقابل در برابر دشمن آنچنان عمل می کرد که خداوند متعال دستور داده بود. اگر کسی حاج احمد را نمی شناخت در لحظه اول دیدار فکر می کرد ایشان با آنهمه رقت قلب و لطافت روح چگونه در عملیاتهای رزمندگان آن هم در نوک پیکان هجوم به دشمن و باران گلوله ها قرار    می گیرد، با هر رزمنده ای دیدار می کرد لطافت روحش سریعاً به طرف مقابل منتقل می شد آنچنان که گویی ایشان برای این زاده شده است که در موقعیت های دشوار دلیلی برای تقویت روحیه ی یاران گردد …. هنگامی که با دوستی برای احوالپرسی پنجه در پنجه اش می انداخت هرگز دستش را پس نمی کشید  ،هیچگاه دستش را از دست مقابل باز نمی کرد. لبخند از لبهایش دور نمی شد، اخم و ترش رویی در ضمیرش نمیدیدیم  در بیان صفات حسنه ای که در وجود این نازنین جمع شده بودند شنونده را به خطا می اندازد که نکند بعد از شهادت گزافه گویی می شود، اما چنین نیست، در جبهه آنچنان حضور داشت  که همه دوستان به این باور رسیده بودند  حاج احمد میوه ی رسیده ای است که هنگام شهادتش نزدیک است   . ذاکر ومداح اهل البیت و بخصوص حضرت  اباعبدالله الحسین ع بود و همیشه از کوتاهترین زمانها برای یاد نمودن از اهل بیت  استفاده می کرد و نوحه و مرثیه ای در ذکر آقا اباعبدالله می خواند ، در بین رزمنده ها گفته می شد  هرکسی می خواهد به برسد به  گروهان حاج احمد به پیوندد. اتصال معنوی روحی حاج احمد به عالم ملکوت پیوندی ناگسستنی بود و آن حال و هوا را به دیگر رزمندگان، با ظرافتی غیر قابل انکار منتقل میکرد، در سخنانش همیشه سعی می کرد از احادیث ائمه اطهار(ع) بهره ای داشته باشد، او بسیار مهربان بود. حاج احمد قبل از عملیات والفجر هشت در خواب نحوۀ شهادتش را به شکل رویای صادقه باور کرده بود  و در شب عملیات تمام نیروهای گروهان را جمع کرده و آخرین یادآوری ها ی لازم را به یاران خود گوشزد کرد. حاج احمد نونچی قبل از به دیدار خانه ی خالق خود رفته بود و با توجه به اینکه تازه از سفرحج باز گشته   بود، می گفت: می دانم و شکی به دل ندارم در این فریضۀ واجب خداوند رحمن تمام گناهان مرا بخشیده است لذا من در این عملیات (والفجر۸) خواهم شد. گروهان نصر از  لشکر۷ حضرت ولیعصر(عج)، به فرماندهی نونچی در عملیاتی غرور آفرین به نام والفجر هشت حماسه ای جانانه را رقم  زد.حاج احمد شب عملیات برادر نظری را همراه کرد و در نوک پیکان یورش قرار گرفتند و با علم به اینکه شهید میشود اورا جانشین خود معرفی کرد، بعد از عبور از اروند رود  در لحظات اولیه عملیات حاج احمد نونچی سوار بر بال ملائک آسمان الهی را درنوردید و جاودانه شد. حاج احمد عزیز خوشا به حالت، راهت روشن و ادامه دار التماس دعا @komail31 🍃 🌹🍃🍃🌹🍃
❤️ 🍃ای تو با قلبم صمیمی یا حسن 🌸تو کریم بن کریمی یا حسن 🍃داری از زهرا نشان یا مجتبی 🌸مهربانی، دل رحیمی یا حسن 💖 @komail31
💚 تا لطف حسن هسٺ عشق اسٺ دور و بر شاه بے نوایے عشق هسٺ خاڪ بہ ڪیمیا مےارزد اصلا همہ چیز مجتبایے عشق اسٺ 💖 🎊 @komail31
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‌ «اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ طاعَهَ الخاشِعین واشْرَحْ فیهِ صَدْری بإنابَهِ المُخْبتینَ بأمانِکَ یا أمانَ الخائِفین» «خدایا در این روز طاعت بندگان خاشع و خاضع خود را نصیب من گردان و شرح صدر مردان فروتن و خداترس را به من عطا فرما، به حق امان بخشی خود ای ایمنی دل‌های ترسان.» @komail31 🍃 🌸 🍃 🌸
الســلام علیڪ یاصـاحب الزمان(عج) یاصاحب الزمان (عج) چه خوش است صبح جمعه، زکنار بیت کعبه... به تمام اهل عالم ، برسد صدای مهدی(عج).... "اللهم عجل لولیک الفرج" @komail31 ❤️
💌خبر رسيده که امشب کريم مي آيد به خاک صاحب روحي عظيم مي آيد 🎁کسي که نفحه ي باد بهشت نفحه ي اوست چقدر ساده سوار نسيم مي آيد 🎈کسي که بودن او تا هميشه خواهد بود کسي که زمزمه اش از قديم مي آيد ❤️کسي که پشت سر خشم او بدون شک هزار دسته عذاب اليم مي آيد ☀️ز فيض چشم کريمش رحيم خواهد شد دلي که مثل شياطين رجيم مي آيد 🔊اذان مغرب و پاي سفره ي او چقدر اسير و فقير و يتيم مي آيد اگر رسيده در اين ماه محض خاطر ماست خدا براي سر سفره اش نمک مي خواست @komail31 🎉🎈🎊🎉🎈🎊🎈
⏪در جمله سه چیز را ما از خداوند در ارتباط با امام زمان میخواهیم: 1⃣فرج آن حضرت است که با ظهور محقق میشود. 2⃣تایید و یاری است که ظاهرا زمینه فرج است 3⃣عافیت. درخواست عافیت میتواند دو معنی داشته باشد: یکی این که همین الان که حضرت در غیبت است در عافیت و سلامتی کامل باشد و دیگری ممکن است منظور از آن همان باشد یعنی عافیت آن حضرت با ظهور تحقق پیدا میکند و در خواست عافیت همان درخواست ظهور است. هر کدام از این دو مراد باشد در خواست تعجیل در عافیت، مشکلی ندارد و خداوند میتواند به سرعت این امر را محقق کند و تفاوتی میان عافیت و فرج وجود ندارد و خداوند قادر است در سریع ترین زمان اسباب فرج نصرت و عافیت آن حضرت را فراهم کند. توضیح: ولیّ خدا هم مانند دیگر بندگان خدا یک انسان است و نیاز به سلامتی و عافیت دارد لذاست که ما را توصیه می کنند که مدام دعای سلامتی حضرت را بخوانیم. این امر آنقدر اهمیت دارد که از اعمال مهم شب قدر خواندن دعای سلامتی آن بزرگوار است. حال اینکه می فرمایید تعجیل در عافیت برای ولی خدا به چه معنی است کلا چند معنا برای آن ذکر کرده اند: ۱- خداوند هر سببی که موجب تعجیل این فرج است به عافیت میسّر نماید. ۲- خداوند متعال آنچه مانع در تعجیل این فرج است به عافیت دفع نماید. ۳- همانطور که قبلا هم ذکر کردیم عافیت را به معنای فرج در نظر بگیریم، یا به معنای عافیت و سلامتی آن بزرگوار در زمان غیبت و ظهور. و… حال بنا بر هر معنایی که ما لحاظ کنیم برمی گردد به یک چیز و آن اینکه خداوند در ظهور و وجود مقدسش عافیت قرار دهد و این امر روشنی است. @komail31 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در نیمه‌ی ماه رمضان ماه برآمد سالار کریمان جهان از سفر آمد افطار کنید از رطبِ ذکرِ حسن جان چون بر علی و فاطمه زیبا پسر آمد 🌸میلاد امام حسن مجتبی مبارکباد🌸 🍃🌸 ✰ السلام عليك يا معز المؤمنين ، السلام عليك يا مذل الكافرين ، السلام عليك يا أبا محمد الحسن بن علي و رحمة الله و بركاته ❣🍃 💐به اندازه ارادتت به (ع) فوروارد کن و به اشتراک بزار 💐 @komail31 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃
🌺 📝 سید علی حسینی 🌺 3⃣3⃣ قسمت سی و سوم: نغمه اسماعیل این بار که علی رفت جبهه، من نتونستم دنبالش برم ... دلم پیش علی بود اما باید مراقب امانتی های توی راهی علی می شدم ... هر چند با بمباران ها، مگه آب خوش از گلوی احدی پایین می رفت؟ ... اون روز زینب مدرسه بود و مریم طبق معمول از دیوار راست بالا می رفت ... عروسک هاش رو چیده بود توی حال و یه بساط خاله بازی اساسی راه انداخته بود ... توی همین حال و هوا بودم که صدای زنگ در بلند شد و خواهر کوچیک ترم بی خبر اومد خونه مون ... پدرم دیگه اون روزها مثل قبل سختگیری الکی نمی کرد ... دوره ما، حق نداشتیم بدون اینکه یه مرد مواظب مون باشه جایی بریم ... علی، روی اون هم اثر خودش رو گذاشته بود... بعد از کلی این پا و اون پا کردن ... بالاخره مهر دهنش باز شد و حرف اصلیش رو زد ... مثل لبو سرخ شده بود ... - هانیه ... چند شب پیش توی مهمونی تون ... مادر علی آقا گفت ... این بار که آقا اسماعیل از جبهه برگرده می خواد دامادش کنه ... جمله اش تموم نشده تا تهش رو خوندم ... به زحمت خودم رو کنترل کردم ... - به کسی هم گفتی؟ ... یهو از جا پرید ... - نه به خدا ... پیش خودمم خیلی بالا و پایین کردم ... دوباره نشست ... نفس عمیق و سنگینی کشید ... - تا همین جاش رو هم جون دادم تا گفتم ... @komail31 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸
🌺 📝 سید علی حسینی 🌺 قسمت سی و چهارم: دو اتفاق مبارک با خوشحالی پیشونیش رو بوسیدم ... - اتفاقا به نظر من خیلی هم به همدیگه میاید ... هر کاری بتونم می کنم ... گل از گلش شکفت ... لبخند محجوبانه ای زد و دوباره سرخ شد ... توی اولین فرصت که مادر علی خونه مون بود ... موضوع رو غیر مستقیم وسط کشیدم و شروع کردم از کمالات خواهر کوچولوم تعریف کردن ... البته انصافا بین ما چند تا خواهر ... از همه آرام تر، لطیف تر و با محبت تر بود ... حرکاتش مثل حرکت پر توی نسیم بود ... خیلی صبور و با ملاحظه بود ... حقیقتا تک بود ... خواستگار پر و پا قرص هم خیلی داشت... اسماعیل، نغمه رو دیده بود ... مادرشون تلفنی موضوع رو باهاش مطرح کرد و نظرش رو پرسید ... تنها حرف اسماعیل، جبهه بود ... از زمین گیر شدنش می ترسید ... این بار، پدرم اصلا سخت نگرفت ... اسماعیل که برگشت ... تاریخ عقد رو مشخص کردن ... و کمی بعد از اون، سه قلوهای من به دنیا اومدن ... سه قلو پسر ... احمد، سجاد، مرتضی ... و این بار هم علی نبود ... @komail31 🍃 🌸 🍃 🌸
🌹 زینب کمایی 🌹 زینب در دفتر خودسازی خود جدولی کشیده بود که بیست مورد داشت؛ از نماز به موقع، یاد مرگ، همیشه با وضو بودن، خواندن نماز شب، نماز غفیله و نماز امام زمان(عج)، ورزش صبحگاهی، قرآن خواندن بعد از نماز صبح، حفظ کردن سوره‌های قرآن کریم، دعا کردن در صبح و ظهر و شب، کمتر گناه کردن تا کم‌خوردن صبحانه، ناهار و شام. دخترم جلوی این موارد ستون‌هایی کشیده بود و هر شب بعد از محاسبه کارهایش جدول را علامت می‌زد؛ من وقتی جدول را دیدم به یاد سادگی زینب در پوشیدن و خوردن افتادم به یاد آن اندام لاغر و نهیفش که چند تکه استخوان بود، به یاد آن روزه‌های مداوم و افطارهای ساده، به یاد نماز شب‌های طولانی و بی‌صدایش، به یاد گریه‌های او در سجده‌هایش و دعاهایی که در حق امام خمینی(ره) داشت. زینب در عمل، تک‌تک موارد آن جدول خودسازی و خیلی از چیزهایی که در آن جدول نیامده بود را رعایت میکرد. 🍃 🌸 🍃 🌸 @komail31 راز درخت کاج من میترا نیستم زندگی نامه زینب کمایی
دعاى روز شانزدهم ماه مبارک رمضان بسم الله الرحمن الرحیم اللهمّ وَفّقْنی فیهِ لِموافَقَةِ الأبْرارِ وجَنّبْنی فیهِ مُرافَقَةِ الأشْرارِ وأوِنی فیهِ بِرَحْمَتِکَ الى دارِ القَرارِبالهِیّتَکِ یا إلَهَ العالَمین. خدایا توفیقم ده در آن به سازش کردن نیکان ودورم دار در آن از رفاقت بدان وجایم ده در آن با مهرت به سوى خانه آرامش به خدایى خودت اى معبـود جهانیان. @komail31 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸
ترجمه دعای سحر دیگر (غیر معروف) بخش پایانی 🔸🔹🔸 خدایا؛ دلم را از محبت به حضرتت و ترس از خویش و باور به خود و ایمان به هستی‌ات و هراس از خود و شوق به سویت آکنده کن، ای دارای بزرگی و بزرگواری. خدایا تو را بر من حقوقی است، آن‌ها را بر من ببخش و هم برای مردم بر عهده من ستم‌های ناخواسته‌ای است، ادای آن‌ها را از جانب من بر عهده گیر، تو برای هر میهمانی پذیرایی واجب کردی و من میهمان توأم پس پذیرایی مرا در این شب بهشت قرار ده، ای بخشنده بهشت، ای بخشاینده آمرزش، جنبش و نیرویی جز به تو نیست. @komail31 🍃🌸🍃🍃🌸🍃 تعجیل در ظهور آقا امام زمان صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 💠کشف پیکر مطهر یک شهید در منطقه عملیاتی والفجرمقدماتی در روز میلاد با سعادت امام حسن مجتبی (ع) 🔸 شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ پیکر مطهر یک در منطقه عملیاتی والفجرمقدماتی توسط گروههای تفحص شهدا کشف گردید. 💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خاطره رهبر انقلاب از روزهای اول شروع جنگ و ماجرای جالب شکار تانک به همراه چمران @komail31
🔻 ۲۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ 🚩 سالروز آزاد سازی در عملیات غرور آفرین الی بیت المقدس گرامی باد. @komail31 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃
از تہ دل کہ بگویے مهــم نیست پیری ، جوانے یا خردسال آن وقتـــــ سَرَت مےڪند برای عشـق بازی با ... فرزندان_روح_الله @komail31