eitaa logo
【علمداࢪکُمیل🇵🇸】
5.2هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
82 فایل
﴾﷽﴿ • - اینجا خونه شُهداست شهدا دستتو گرفتنا ، نکنھ خودت دستتو بڪشی .. • . پاسخ‌بھ‌ناشناس‌ها؛ 〖 @komeil_212 〗 • اندکـےشࢪط! 〖 @Komeil32 〗 . هیئت‌کانالمون!(: 〖 @Komeil_78
مشاهده در ایتا
دانلود
رفیق ‌‏در این مرداب ؛ مراقب نگاهت باش نکند یک نگاهِ گناه روزه چشمت را باطل کند ...
💕🌸مگر نمی گویند شهدا زنده اند ومیشنوند من ابراهیم هادی کار دارم: 🌸💕بگو چطور آن روز وقتی به گوشَت رساندند که دخترهای محل از فرم هیکل تو خوششان آمده ، از فردایش با لباس های گشاد تمرین کشتی میرفتی ؟ 🌸💕تا چشم و دل دختری را آب نکنی ! اینجا کُشتی میگیریم تا دیده شویم 🌸💕لاک میزنیم تا لایک بخوریم.... تو حتما راهش را بلدی 🌸💕که به این پیچ ها خندیدی و دنیارا پیچاندی! 🌸💕و ما در پیچ دنیا سرگیجه گرفتیم
🌸🍃تولدت مبارک عباس دلها 🌺🍃دست مارا بگیر هوشیارمان کن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در مدتی که در حلب بود،زبان عربی را دست و پا شکسته یاد گرفته بود. اگر نمی‌توانست کلمه‌ای را بیان کند با حرکات دست و صورتش به طرف مقابل می‌فهماند که چه می‌خواهد بگوید. یک‌روز به تعدادی از رزمنده‌های نبل و الزهراء درس می‌داد.وسط درس دادن ناگهان همه دراز کشیدند! به عربی پرسید:«چتون شده؟» گفتند:«شما گفتید دراز بکشید!»😁😂 به جای این که بگوید ساکت باشید، کلمه‌ای به کار برده بود که معنی‌اش می‌شد دراز بکشید! به روی خودش نیاورد. گفت:«می‌خواستم ببینم بیدارید یا نه!» بعد از کلاس که این موضوع را برای دوستانش تعریف کرد، آن‌قدر خندید و خندیدند که اشک از چشمانشان جاری شد.😂😂 شهید حسین جوینده راوی همرزم شهید
🌸🍃 ڪاش می‌شد عاشقانه فهمیـد تا عاشقانه پـرواز ڪرد | شهـــ🕊ــدا | دستی برای عاشق شدنمان به ‌سوی خــدا برداریـد ...
باید‌ این‌ حرف‌ را با‌ طلا‌ نوشت شهید‌ باقری: جنگیدن ‌در ‌راه خدا خستگی نمیاره اگر داریم خسته می شیم ایراد اینه که یه چیز غیر خدایی قاطی قضیه است !
اگر خدا کفیل رزق است...غصه چرا؟🍛 اگر رزق تقسیم شده است...حرص چرا؟💰 اگر دنیا فریبنده است...اعتماد به آن چرا؟💎🏆 اگر بهشت حق است...تظاهر به ایمان چرا؟ اگر جهنم حق است...این همه ناحق چرا؟ اگر حساب حق است...جمع مال حرام چرا؟💵 اگر قبر حق است...ساختمان های مجلل چرا؟⚰ اگر قیامت حق است...خیانت به مردم چرا؟ اگر شیطان دشمن است...پیروی از او چرا؟😈🔪
8.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تولد ، تولد........🎂🎂🎂🎂🎂🎂🎂🎂🎉🎉🎉🎉🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊 سیدرضانریمانی• 🎙
خاطرات مقطع سوريه يكي بعد از ديگري تا شهادت عباس آورده مي‌شوند. شهيد دانشگر كمي قبل از شهادت نماز ظهر را در تيررس دشمن اقامه مي‌كند؛ مثل ياران حسين(ع) اما باز هم آرام است و اين موقعيت خطرناك از كيفيت نمازش كم نمي‌كند. كسي نمي‌داند در اين نماز ميان عباس و خدا چه مي‌گذرد. او چند ساعت بعد به شهادت مي‌رسد: «عباس ساعت سه و نيم بعد از ظهر پنج‌شنبه 95/3/20 به شهادت رسيد ولي ما در مقر بوديم، نمي‌دانستيم كه عباس شهيد شده يا نه، فقط مي‌دانستيم كه عباس براي جلوگيري از پيشروي دشمن به جلو رفته، موقع غروب خورشيد بود كه همه نگران بوديم و مي‌گفتيم عباس الان مياد، سياهي شب فرارسيد، همه بي‌قرار بوديم. گاهي از مقر بيرون مي‌آمديم، چشم‌انتظار عباس بوديم، از سر شب تا صبح هر صدايي كه مي‌آمد همه بيرون مي‌پريديم كه عباس اومد... عباس اومد... صبح فرارسيد، نيروهايي براي تفحص جلو رفتند، پيكر مطهرش را به عقب آوردند. ديديم خون صورت عباس را خضاب كرده و سرخي‌اش سرزمين حلب را رنگين كرده است.» عباس تازه‌داماد بود. رفقاي عباس در سوريه هم‌قسم شده بودند كه از او مراقبت كنند و او را سالم به ايران برگردانند. بعد از شهادتش گفتيم خدا براي او نقشه كشيده بود. عباس درس عاشقي را چشيده بود و بايد مي‌رفت.