eitaa logo
رب الناس/بقلم علیرضا کمیلی
2.2هزار دنبال‌کننده
35 عکس
23 ویدیو
2 فایل
خاطرات و تأملات علیرضا کمیلی @komaili فعال عرصه بین الملل و عضو اتحادیه امت واحده محقق عرصه های دینی اجتماعی و تشکلی
مشاهده در ایتا
دانلود
👈 لزوم تغییر در بین الملل دفتر رهبری و اما قصة جوالدوز (1) من اینقدر عقل دارم که وسط هجمه بی َسابقه کل بیشرف های تاریخ، آب به آسیاب آنها نریزم ولی حالا که اوضاع آرام شده قصد دارم کمی هم جوالدوز را بردارم چون دلم خون است از خیلی چیزها.. باز هم خیلی آشکار نمی نویسم ولی منشا اتفاقاتی مانند بولتن های فارس، یعنی اصل وجود بولتن بازی که نهایتا تعطیل کردن عقل و استناد به دو جمله از منتسبان به بیت است، خود دفتر رهبری است. جایی که امیدوارم جوان گرایی و تغییرات را به زودی در خودش ببیند و از رویه های اینگونه به سمت اصلاح حقیقی مسائلی که به آنها مربوط است بروند مثل کار فرهنگی بین المللی... من که با بخش بین الملل ش آشناترم می دانم که هر دستور رهبری چند سال در پیچ وخم اقدامات ش می ماند و دستگاه‌های فرهنگی خارجی که عمدتا زیر نظر آنجاست چقدر ضعیف است.. خب توجیه تا کی؟ تا کی باید حرف از اصلاح تدریجی زد و واقعا هم تغییری را شاهد نبود؟! واقعا سازمان فرهنگ و ارتباطات، مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام، مجمع تقریب و... بهبود عملکرد داشته اند؟! نه اینکه دفتر رهبری ماهیت اجرایی داشته باشد. نه. ولی ماهیت اثربخشی مدیریتی بالایی دارد اگر بخواهد... حداقل در برخی نهادها خصوصا در حوزه بين الملل! نگویید قحطی آدم هست که نیست. اقلا جوان ترها از اینها که هستند باعرضه ترند. * پ ن : 1. اینجا جای تفصیل نیست لذا کلی نوشتم ولی خودم از قضاوت های کلی و خام بیزارم. نه اینکه هیچ کار نمی شود بلکه مساله است که بسیار کم است! 2. تعطیل کردن عقل و درک عمق مسائل و روی آوردن به نقل مشکوک از رهبری - که مخالف رویه خود ایشان است - مصداق تبعیت تعبدی است حال آنکه ما نیازمند تبعیت عقلانی و فهم هستیم. مسوولان اگر مساله را درک نکنند در مصادیق مشابه باز هم اشتباه می کنند و چرخه معیوب باقی می ماند! 📍 @komeilialireza
👳‍♂ طالبان و مساله زن 🧕 این روزها خبرهایی به یکباره از می آید که بنظر من تعجب برانگیز است و دلایل آنرا توضیح میدهم. اولا واضح است که نگاه طالب به زن سنتی است. او با نگاه مدرن سر تعارض دارد. در مناطق پشتونی مثل ننگرهار شما در دوران بیست ساله حضور غرب هم نمی توانستید زن های زیادی را ببینید ثانيا باید بدانیم جامعه افغانستان در این مقوله خیلی سنتی است. به چهار تا رقاصه ساختار شکن که در این بیست سال آمدند نگاه نکنید. همه کسانی که در آنجا زیسته اند می دانند که روابط زن و مرد هنوز سنتی است ثالثا وزير امربمعروف طالب و سایر سران رده یک آن بارها اعلام کردند علم آموزی زن را که خدا و پیامبر ص و صحابه جواز داده اند ما چطور می توانیم مانع شویم. 🧕 پس دغدغه آنها چیست؟ اختلاط دغدغه اصلی آنهاست. با این همه اما دانشگاه‌ها باز بود و زنان به دانشگاه و محل کار و بیمارستان و.. می رفتند و محدودیت خاصی در این یک سال و نیم اعمال نشده بود و این اخبار اخیر هم مصادف با پایان درس مدارس و دانشگاهها بود چرا که زمستان ها فصل تعطیلی آموزشی در افغانستان است. البته اخیرا متاسفانه چند فیلم بد از حمام های زنانه هرات خارج شد که منجر به بستن آنها شد وضع حجاب برخی دختران در کابل ناهنجار بود که منجر به حساسیت طالب شد و شاید موثر تر از بقیه، نهایتا هم اتفاقات اخیر ایران بود که یک نوع هراس را در دل آنان کاشت که آزادی های اجتماعی نهایتا به این وضعیت یعنی بی حجابی و توهین به روحانیون و.. منجر خواهد شد! اما مساله اصلی بنظر من چیز دیگری است چرا که من در ارتباط نزدیک با خیلی از افراد موثر حکومت جدید، یافته ام که همگی مخالف بستن مدارس هستند و حالا خبر استعفای برخی مؤثرين شنیده می شود.. البته منکر وجود برخی نگاه‌های رادیکال نیستم ولی تجربه نزدیک ام می گوید اینها در حد پنج درصد بدنه طالب اند نه بیشتر! 👈 اما مساله اصلی سیاسی است! مساله بنظرم من عدم داشتن ابزار کافی در دست طالب برای به رسمیت شناخته شدن است. این حرف سنگین است ولی می تواند یک احتمال مهم باشد که طالب دارد کاری می کند که در چانه زنی با دولت‌های بیرونی، آزادی های اجتماعی را بعنوان گرو نگه دارد تا در ازای به رسمیت شناخته شدن انها را باز کند چرا که نمی خواهد از ابزارهای ناامنی و... که هزینه زاست بهره ببرد. تاخیر کشورها خصوصا همسایگان در تعامل با این دولت، تبعات منفی داشته که از جمله آنها عدم همراهی آنها با مطالبات جهانی است. طالب تاکید بر حضور نمایندگان اقوام را بازگرداندن مسوولان فاسد گذشته می داند که برای او غير قابل مذاکره و کوتاه آمدن است ولذا در مسائل اجتماعی بدنبال ایجاد فشار می باشد... 📍 @komeilialireza
🕔 تا کی هزینه تاخیر بدهیم؟! من از برخی بزرگان اهل سنت بلوچستان گله مندم که چرا وقتی نظام در این شرایط سخت که همه دشمنان از سلطنت طلب عقب مانده تا منافقین قاتل همدست شده بودند به میدان آمده، همه مسوولین انتظامی استان را بخاطر وقایع تلخ جمعه خونین تغییر داده و کشته های آن حادثه را شهید معرفی کرده است هنوز طوری برخورد می کنند انگار اتفاقی نیفتاده و همچنان برخی شان سخنانی بیان می کنند که گویی هیچ اقدام ایجابی انجام نشده است! انصاف تان کجاست ؟! ولی از مسؤولين قضایی استان و کشور هم گله مندم چرا که در اعلام احکام صادره برای مجرمین این حوادث کوتاهی آشکار دارند! و مثل همیشه داریم چوب تاخیر را می خوریم.. همه که مثل بنده پیگیر نیستند که بروند بپرسند حکم مامور فاسد متخلف پرونده چابهار چه شد یا بدانند سربازان متخلف و خصوصا کسانی که دستور تیر روز جمعه خونین را داده بودند دستگیر شده اند و مراحل قضایی شان در حال انجام است.. نمی دانم تا کی بناست چوب تاخیرهای ادارات خسته مان را بخوریم؟! 📍 @komeilialireza
🌐 آفت ایجاد بدیل ناقص برای امت اسلامی! هفته پیش بار دیگر در همایشی در استانبول بودم که نود درصدشان هیچ وقت به همایش های ایرانی دعوت نشده یا اگر بشوند هم احتمالا نمی آیند! بله! همگی اسلام‌گرا بودند و دغدغه های شان خیلی شبیه ما بود مثل استقلال، دوری از تطبیع، ضدیت با آمریکا، اجرای شریعت و... و اتفاقا با وجود نقدهای زیادشان به ما بخاطر دفاع از سوریه و عراق و یمن، ولی این روزها خیلی نگران تحولات ایران بودند و دائم می گفتند منطقه به اندازه کافی مشکل دارد و کاش دیگر ایران دچار بحران نشود. یک جوان که گویی تازه بخاطر تبلیغات رسانه ها فهمیده بود حجاب در ایران یک الزام قانونی است به شوخی می گفت نمی شود برای من پاس ایرانی بگیری؟! خب اینها همه در کشورهای مختلف اسلامی رشد کرده اند و میزان تطابق شریعت را دیده اند!! اینها همان بدنه ای هستند که ما از حذف کرده و هیچ ارتباطی با آنها نداریم و بجایش برای خودمان بدیل هایی در منطقه درست کرده ایم و ذهن نخبگان مان را هم با آن پوشش می دهیم! چندی قبل با دوستانی اهل فکر جلسه ای داشتیم که طرح را ارائه می دادند. گفتم چرا فقط لبنان و سوریه و عراق و یمن در این طرح هست؟ گفت خب مقاومت اینها هستند! گفتم یعنی مقاومت فقط است؟ این همه مقاومت فکری سیاسی اقتصادی در ترکیه و مصر و تونس و الجزایر و موریتانی و مالزی و اندونزی و پاکستان و... چی ؟؟ وقتی ایرانیان تصویری از جریان گسترده و فرصت های بیشمار امت اسلامی ندارند و درگیر روایت های سیاسی رسانه ای یا گاها مذهبی می شوند چه کسی ضرر می کند؟ دوستان تازه وارد من که در این همایش ها فهمیدند ما اصلا در جهان اسلام واقعی که بیش از 1.5 میلیارد هست نیستیم و دل مان را نباید به صد میلیون مخاطب خودمان خوش کنیم چرا که فکر انقلاب اسلامی برای اکثر جهان اسلام جذاب است... 📍 @komeilialireza
🌹 تقابل رهبری با دو جبهه تحجر و تجدد در مساله حجاب 🧕و یک تامل نظری! سخن چند روز قبل رهبری متضمن یک رویکرد با مبنایی نظری است که تذکر آن یکبار دیگر برای همه ما مفید و ضروری بود. اول این را واضح بگویم: 👈 همان طور که ادبیات برخی باصطلاح مذهبی ها در قبال ضعیف الحجاب ها، فاحشه خواندن آنان و در مسیر دور کردن از دینداران است، ادبیات مسیح علی نژاد هم از گذشته، ایجاد تعارض و درگیری عملی بین مذهبی ها و آنهاست! و این یعنی اینها دو سر یک قیچی اند چه بدانند چه ندانند! ایجاد دوری و شکاف در اقشار جامعه و دوقطبی سازی مهمترین رویکرد دشمن در تخریب انقلاب است که بین شیعه و شیعه یا شیعه و سنی هم در جریان است. 🚨 و اما بعد.. تفکیک میان ساحت نظر و عمل در عقیده اسلامی صحیح نیست چرا که عمل انسان مرهون عقیده اوست ولی آیا در همه آحاد جامعه چنین تلازمی وجود دارد؟ آیا انسان اندیشه است یا نوع انسانها چنانچه علامه در المیزان اشاره می کنند در ساحت حس و خیال و عواطف خود زیست می کنند؟! آیا تفکیک میان ارزش و روش میسر نیست یعنی نمی شود عملکرد اشتباه یک عده از جامعه را تسری به تغییر ارزش ها ندهیم و برعکس لازم نیست برای اثبات یک ارزش، همه افراد ضعیف الایمان را تکفیر نکنیم!؟ 🤝 پیش تر در مساله مذهبی هم گفته بودیم که لازمه حقانیت، نفی و طرد دیگری نیست. برخی این مساله را نمی فهمند تو گویی همه انسان ها را راسخ العقيدة و الاراده می دانند و تفکیکی میان قاصر و مقصر در ذهن شان نیست. درست است که ارزش و حقیقت تغییر نمی کند ولی مسیر تحقق آن و روش رسیدن به آن مطلوب، مرز کشیدن در عرصه عمل نیست. این ملاک را در ذهن نگاه داریم و افراد شدیدالعمل ضد عامه جامعه را نفی کنیم! راسخ در عقیده و متسامح در عمل اجتماعی خصوصا با مردم عادی روش صحیح است. بعبارت صریح تر، پلورالیزم در عرصه نظر غلط ولی در عرصه عمل بمعنای و همزیستی و جذب حداکثری تدریجی کاملا صحیح است. مداراه الناس نصف الایمان. اندکی به سیره تغافلی و تعاملی اهل بیت علیهم السلام حتی با گناهکاران و خطاکارانی که عالم قاصد جاحد نبودند بنگریم. پس لازم نیست بی حجابی را تایید کنیم ولی تکفیر بی حجاب هم روا نیست. چه بسیار بی حجاب کامل از سر نفرت و لج بازی و... مصادیق حق و باطل در مقام عمل - نه نظر- نسبی اند بدین معنا که به میزان عمل به آنها بدان حقیقت نزدیک می شویم و جز معصوم مصداق کامل حقیقت نداریم. 📍 @komeilialireza
🚨 چرا حجتیه و تجزیه طلب در ارومیه جولان می دهد؟ برای من که در کشور می چرخم، شاید تلخ ترین تجربه اجتماعی ام باشد! نه بخاطر مردمان خون گرم کرد و ترک شیعه و سنی و مسیحی و آن تاریخ پرافتخارش، بلکه بخاطر کینه ورزی های تمام نشدنی یک عده منفعت طلب و خائن که اتفاقا گفتمان شان در برخی نهادهای رسمی هم طرفدارانی دارد!! عده ای رسانه ای و سیاسی و برخی روحانیون بومی چنان درگیری های تلخ اوایل انقلاب با کومله و دموکرات را در یادها زنده نگه می دارند و آن را به نام کل مردمان کردتبار می زنند که گویی بنا نیست هیچ گاه در استان و شهری که نیمی از آن را و نیم دیگر را تشکیل می‌دهد همزیستی و رفاقت و همدلی شکل بگیرد! در این مجال طبیعی است که تجزیه طلب کرد هم جای جولان داشته باشد و از آن مهم‌تر، برخی رنگ مذهبی به این درگیری قومی بزنند و در روغن کینه ای که خلق می شود، نان حجتیه و افراطیون شیعی چرب گردد! بعد آقایان مدعی مدیریت استان بجای برخورد با علت، دائما به دنبال حل معلول اند!! خب آقای محترم! تو خودت مسبب هستی وقتی می خواهی دوستانت در شورای شهر اکثریت باشند و به مسوول ت می گویی برو و نطق قومی تندی بکن و مردم را تحریک کن که چه نشسته اید که شهر را کردها گرفتند! تو خودت مجرم امنیت ملی هستی! بله! آن تجزیه طلب کرد هم که حضور در انتخابات را بجای ملاک شایستگی به قومیت تقلیل می‌دهد مقصر است ولی پاس گل را تو به آنها داده ای! تا کی بناست با بازی قومیتی بقاء عده ای سیاسی بی خاصیت را حفظ کنید و مردم را از انتخاب اصلح و شایسته دور نگه دارید؟ مگر دزدی کرد و ترک و بلوچ و فارس دارد؟! مگر کارآمدی مال یک قوم خاص است؟ تا کی بناست مردمان یک شهر را بخاطر بازی خودتان به جان هم بیاندازید؟ اگر صادق هستید شعارهای وحدت تان را در ایام انتخابات و با لیست مشترک نشان بدهید والا در همایش هایی که سخنرانانش هم در خلوت باوری به وحدت ندارند فایده ای نیست! دلها از محبت خشکید که آب آن دریاچه زیبا هم خشکید والا من اولین بار دو دهه قبل با ماشین سوار بر کشتی از آن گذشتم... و سوال اخرم از مسوولان سطح ملی است... واقعا نمی دانید بقاء این وضعیت خیانت است و آن روز که خداکند نرسد اگر ناامنی شود کینه شعله ور شده و حادثه ای بدتر از جمعه خونین زاهدان رخ خواهد داد؟! آقایان تهران نشین! بترسید و فکری بکنید به حال این دلهای پرکینه... 📍 @komeilialireza
🕌 جناب مولوی عبدالحمید! صلح با اشغالگر فلسطین عین ظلم است رویه سخنرانی های جناب مولوی عبدالحمید از سیزدهم آبان امسال کاملا رنگ و بوی غربزدگان را داشته است و رفته رفته از همه پرسی با حضور خارجی ها به حمایت از بهائیت و حالا هم در کمال تعجب به صلح مردم فلسطین با حکومت اسرائیل!! رسیده است!!! اطرافیان و دوست داران ایشان هم اگر شکی داشتند حالا دیگر راهی برای توجیه ندارند. خلط تبعیض و ظلمی که در داخل حس می کنند با این مسائل، هم متاسفانه در فضای عاطفی مخاطبان در حال رخ دادن است ولی انصاف این است که همه در مقابل این سکولاریزم آشکار و همراهی با غرب و حتی پروژه منحوس "دو دولت" در مورد فلسطین موضع شفاف بگیرند. بنده شخصا بعنوان کسی که معتقدم باید مجرمان حادثه جمعه خونین زاهدان، بدون مسامحه به اشد مجازات برسند، از همه می خواهم بین این مسائل خلط نکنند. بخدا قسم اعتراض به عملکرد مجرمانه نیروی انتظامی که توسط رهبری هم مورد پیگیری قرار گرفت هیچ ربطی به توجیه بهائیت و اسرائیل و.. ندارد! این سخنان بطور آشکار خیانت به قدس شریف و هم نوایی با سازش کاران است که در روز ریخته شدن خون دهها جوان در اردوگاه جنین، خود بزرگ ترین ظلم به شهدای فلسطین با توجیه صلح و سازش است! 📍 @komeilialireza
 «چه کسی گفته که ما صلح می‌خواهیم؟ ما جنگی را می‌خواهیم که پایانی نداشته باشد»؛ این متنی بود که شهید «خیری علقم» ۲۱ ساله قبل از شهادت خود، نوشته و با آن عکس گرفته بود. شهیدی که در پاسخ به عملیات کشتار فلسطینی‌ها در جنین که منجر به کشته شدن ۱۰ جوان شده بود، عملیات انتقام تکان دهنده‌ای را علیه اشغالگران صهیونیست اجرا کرد که منجر به کشته شدن ۸ نفر از آنان شد. در همین روزها که جوانان نسل جدید فلسطینی با خون خود، شهادتنامه عدم پذیرش دولت اشغالگر را امضا می‌کنند در کمال تعجب، مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت شهر زاهدان، در سخنانی نادر و خلاف آنچه تاکنون درباره فلسطین گفته بود تصریح می‌کند که «مردم ایران در فلسطین هم خواهان صلح هستند و معتقدند حکومت اسرائیل و مردم فلسطین باید صلح کنند و فلسطینی‌ها به یک حکومت مستقل برسند.» این تصریح متضمن چند امر حقوقی است. اولاً اذعان به پذیرش موجودیتی به‌نام حکومت اسرائیل و ثانیاً پذیرش راه‌حل دو دولت که در واقع نظریه غربی‌ها برای حل نزاع طولانی مدت فلسطینی- اسرائیلی است. اینکه ایشان با چه مبنایی سرزمین‌های مقدس فلسطین و قسمت غربی قدس شریف را به رژیم صهیونیستی می‌بخشند معلوم نیست ولی نگارنده بر این باور است که این امر، باور اهل سنت ایران زمین نمی‌باشد و حتی خود ایشان نیز در سوابق نطق‌هایشان به پذیرش چیزی به‌نام رژیم صهیونیستی باور نداشته‌اند و بر جهاد به عنوان تنها راه‌حل احقاق حقوق فلسطینی‌ها تأکید کرده بودند؛ لذا امیدوارم تعابیر نمازجمعه این هفته‌شان را اصلاح کنند. اما درباره این نوع اظهارنظرهای ایشان چند نکته قابل تأمل است.  اولاً پس از ماجرای تلخ 8 مهر، با وجود اعزام نماینده رهبری به استان و عزل مسئولان نیروی انتظامی استان و دستگیری مجرمان، ولی جناب مولوی، پس از آن، به همراهی با جنبش غربی موسوم به «زن زندگی آزادی» پرداخت و اظهارنظرهایی را که پیش‌تر توسط جریانات غربگرا و سکولار مطرح می‌شد ایراد کرد.ثانیاً اینکه یک روحانی اهل سنت و رئیس حوزه علمیه، برخلاف نظر همه علمای اهل سنت از بهاییان دفاع نماید و اخیراً هم به صلح مردم فلسطین با حکومت اسرائیل(!) تأکید کند امری خلاف رویه علمای اهل سنت در سراسر جهان خصوصاً ایران‌زمین بوده است. حق مردم فلسطین در حاکمیت بر اراضی خودشان که مورد اشغال علنی قرار گرفته آنقدر واضح است که هیچ انسان آزاده‌ای به خود حق انکار آن را نمی‌دهد.  حمایت هزاران فعال صلح حامی فلسطین از این حق، نشانه‌ای بر این ماجراست. گرچه ایشان برخی انتقادات بجا نیز مطرح می‌کنند که نباید آنها را نادیده گرفت ولی تأکید بر مواضعی که پیش‌تر، جامعه ایرانی آنها را از زبان جریانات غربگرا و سکولار می‌شنید و اینک نیز از تریبون‌های خارج کشور می‌شنود، از یک عالم دین غیرقابل قبول می‌باشد.جام جهانی امسال، تنها گوشه‌ای از ابراز محبت مردم آزادی‌خواه و خصوصاً مسلمانان سراسر جهان به فلسطین و اعلام انزجارشان به اشغالگران صهیونیست بود و نشان داد که گرچه رسانه‌ها می‌توانند در کوتاه‌مدت، به قلب حقایق دست بزنند ولی نمی‌توانند آنها را در قلوب مردم از بین ببرند و آنچه خواهد ماند حمایت صادقانه از حق مردم فلسطین است. منبع: روزنامه ایران
🌙چرا مبعث پیامبر ص بین ما جشن واقعی نیست؟ دیشب هییتی بودم که سخنران و مداح ش، عید مبعث را با عید غدیر اشتباه گرفته بودند و کلا درباره مولا علی علیه السلام سخنرانی و مداحی کردند. البته جای تعجب ندارد چون وجود گرانقدر پیامبر ص در میان ما غریب بوده و هست. وقتی تمرکز ما روی تقابل می رود بجای تفاعل و تمرکز روی اشتراکات، خود به خود مساله ولایت و امامت می شود همه چیز و اینگونه است که حتی روز مبعث یعنی آغاز راهیابی انسان به آسمان از طریق بهترین مسیر آن نیز اینگونه فراموش می شود. عده ای هم بلافاصله می گویند همه دین ولایت است و غیر آن باطل است که سخنی نابجاست. تفکری که دینداری این همه مسلمان را زیر سوال می برد فهمی از دین ندارد. وجود مراتب در ایمان امری پذیرفته است ولی نفی کلی ایمان در سایر مسلمانانی که اتفاقا بشدت محب اهل بیت علیهم السلام نیز هستند نارواست. اینکه عده ای تلاش دارند این محبت را بی‌فایده در رستگاری تعریف کنند نیز خلاف خود سیره اهل بیت است. شاید عده ای متوجه نیستند که اهل بیت علیهم السلام خود را ذیل سنت پیامبر ص تعریف کرده و تعبیر "عبد من عبيد محمد" را برای معرفی استفاده می کردند لذا اینگونه بی تفاوتی ما به جایگاه و سیره نبوی نه تنها یک انحراف که مایه اختلاف و دوری از سایر بدنه امت اسلامی نیز هست. چنانچه در رفتار اهل بیت با برخی شیعیان شاهد بوده ایم شیعه گی به تبعیت عملی از فرامین آنها که یکی از مهمترین آن تقویت وحدت و قدرت مسلمانان بوده است می باشد نه به ادعای زبانی که بارها توسط خود ائمه اطهار در شیعه نماها زیر سوال رفته است لذا باید مراقب رفتارهای خودساخته مان باشیم! 📍 @komeilialireza
🚨 لزوم ثبت خاطرات تجریه حکمرانی قبل از اقدام عزرائیل! چهل و چهار سال گذشته و تجارب موفق و شکست خورده فراوانی در این مدت انجام شده که برخی از آنها بسیار عبرت بار و درس آموز هستند. اما متاسفانه تاریخ شفاهی ما نوعا روی خاطره نگاری و نه تجربه نگاری و همچنین روی موضوعات هویتی و نه مدیریتی متمرکز است. حال آنکه امروز بیش از همیشه به ثبت تجارب مدیرانی نياز داریم که گاها بیش از سه دهه تجربه کار جدی در یک حوزه تخصصی را دارند. البته برخی اقدامات تاریخ شفاهی پیشرفت که راه یار و برخی دیگر منتشر کرده اند خیلی مفید ند ولی واقعا جا دارد که یک جنبش ثبت تجارب با نگاه انتقادی در حوزه های مختلف شکل بگیرد و به نسل جوان تری که احتمالا در دهه پیش رو و پس از زحمت عزراییل به مدیریت خواهند رسید منتقل شود تا دچار تکرار خطاهای گذشته نشوند. انشالله 📍 @komeilialireza
👈 مرز تدبیر با شرک چیست؟ همه دردهای ما از مدیران تا بقیه از منیت است. بر خلاف تصور عمومی، نیت را صاف کردن و فقط برای او کار کردن اصلا آسان نیست. چه بسیار که می خواهی حرفی بزنی که به صلاح مردم است و خوش آمد یا ناراحتی مدیران را بر آن مصلحت عمومی ترجیح می دهی! چه بسیار کارها که چون تو در آن ضریب کافی نداری آن را کوچک می نمایی یا کار دیگران است و تو خود را دلیل موفقیت آن معرفی می کنی! تشخیص مرز "تدبیر" با "شرک" ساده نیست: خیلی از دل به دست آوردن ها از جنس شرک اند ولی به نام تدبیر و برای بهتر اجرا شدن کارهای مردم صورت می گیرند! کسی که فقط او را می بیند اِلـهي كَاَنّي بِنَفْسي واقِفَةٌ بَيْنَ يَدَيْكَ... و فقط أو را موثر در عالم می داند لا موثر في الوجود الا الله چطور تدبیر می کند؟! نیازمند ثبت سیره مدیریتی مخلصانه نیز هستیم.. چرا که بنظرم برخی از سلوک، تجربه و از جنس مشاهده اعمال صالحان است چون ما خیلی وقت ها در تشخیص مصداق دچار افراط یا تفریط می شویم. پ ن: اگر در این دهه آخر توفیق مناجات شعبانیه داشتید ما را هم یاد کنید چون اینقدر غرق کمک به دیگران شدیم که از خود غافلیم. 📍 @komeilialireza
🌹 مادربزرگ م عصاره تمدن ایرانی بود امروز یازدهمین سالگرد مادر بزرگ م است. زنی که برای من نماد سنت های اصیل در حال فراموشی بود. تمدن وقتی ظهور می کند باید خودش را در قالب روابط اجتماعی و اخلاقیات بروز بدهد و بنظرم نسل مادربزرگ های ما عصاره تمدن ایرانی اسلامی مخلوط نشده با مدرنیزم بودند. خاطراتی از تکریم ویژه مهمان، حلال و حرام در خرید و فروش، احترام خاص به بزرگتر ها، مراعات حقوق دیگران، توجه به همسایه، محبت عجیب به کودکان، پاسداشت شعائر و.. ذهن من را از این‌ پیرزن که سواد نوشتن نداشت ولی هزاران بیت شعر حفظ بود و بر سازگاری طبع غذاها مسلط بود به جا گذاشته است. اصلا شاید همین شعرها که تجلی فرهنگ دینی ما هستند چنین تربیتی را ثمره می دهند و دیگر جای سوال از تربیت شدگان مکتب ساسی مانکن نیست! یاد آن نماد محبت، هنوز با بغض همراه است و رفتن این نسل از رفتن سنت های اصیل خبر می دهد.. * خبر رفتن ش را وقتی که با اعضای هندی کاروان الی بیت المقدس برای اخذ ویزای ترکیه رفته بودیم شنیدم و کاروان را رها کرده و اشک باران به مشهد شتافتم 📍 @komeilialireza
🪣 سفارشی کاران و تکمیل چرخه خودتحمیقی! رمضان ماه بازخوانی خود برای است. روزه بهترین ثمره اش تقویت در جهت همان تحول است و چه خوب که این امر در عرصه عمل اجتماعی هم رخ بدهد! اگر بخواهیم تحول رخ بدهد باید با ج. ا و ساختارهای فشل اداری اش روراست باشیم ولی چه چیزی نمی گذارد این اتفاق رخ بدهد و او با واقعیت کماهی - آنطور که هست - مواجه بشود؟! اینجا یک دیالکتیک در جریان است. هم خود ساختارها هم کسانی که پروژه و سفارشات آنها را انجام می دهند در تکمیل چرخه ای واقعا موثرند! شاید عجیب باشد ولی ما امری را که دوست داریم باشد را سفارش می دهیم و آنقدر تکرار می کنیم که حتی در خلوت هم خودمان باورمان می شود مساله واقعا اینطور بوده و هست!!! خودآگاهی یعنی هرگز امر خیالی را جای واقعیت منشان والا خودت هستی که ضرر می کنی. در تحلیل پدیده های مختلف داخلی و خارجی، این مساله مشهود است. چیزی درباره آذربایجان یا ترکیه یا افغانستان و... گفته می شود که ذاتا عده ای با هدف آنرا ساخته اند ولی می بینیم که بازوهای رسانه ای شان آنقدر آن را تکرار می کنند که قوه عاقله رسانه زده هم همانطور می اندیشد! راه حل چیست؟ آیا روح حاکم بر ساختار هژمونیک ایدئولوژیک می تواند تغییر کند؟ بعيده! آیا پروژه بگیران تمام می شوند؟ خیر! پس چه کنیم؟ سخت است چون ما هم در همین فضا نفس می کشیم ولی سعی کنیم خودمان به حقیقت برسیم. شاید حرف کسانی که متفاوت ولی علمی و شجاعانه -احتمالا خلاف موج ها- تحلیل می کنند راهگشا باشد... باید به همه چیز با بنگریم تا بتوانیم روایت صحیح را میان جریانات قدرتمند رسانه ای پیدا کنیم والا ما هم ذیل همان جریان سازی های رسانه ای خواهیم بود مثل حالا که چون رسانه ها از برخی مسائل سخنی نمی گویند ما هم ساکتیم! البته این رویه مناسب اهل تامل است. ساده اندیشان و زود باوران و جوگیران و مقلدان را در این مجال راهی نیست. 📍 @komeilialireza
😳 يعنی رابطه ایران و سعودی درست شد؟ چون دیدم برخی درباره روابط ایران سعودی دچار اغراق و ذوق زدگی شدند تحلیل خودم را کوتاه می نویسم: سعودی تابع تام سیاست آمریکاست و اصلا اگر فروش نفت بر اساس دلار نبود و پدیده سنگین از پنجاه سال قبل شکل نگرفته بود، جایگاه کنونی دلار تا حالا شکسته بود و این بمعنای عدم جواز آمریکا به استقلال تصمیم در سعودی است چون برای شان دلار، حياتی است. پس رفتار کنونی سعودی چیست؟ اولا که من از افزایش نفوذ چین در هر کشور اسلامی خرسند می شوم چون بالاخره بمعنای کاهش نفوذ آمریکاست و در اتحاد آینده روسیه ایران چین، نقشی مهم را ایفا خواهد کرد. ثانیا روابط ایران سعودی ربطی به علاقه به ما ندارد و ذاتی نیست بلکه دو دلیل دارد یک پیام به دموکرات های حاکم در آمریکا که فشارهایی بر بن سلمان بخاطر حقوق بشر می آورند دقیقا مثل مصر که وقتی آمریکا پول نمی دهد یک سفر به روسیه می روند! و از آن مهم‌تر کنترل نظامی ایران که نشان داد می تواند با زدن ارامکو ضربه اقتصادی سهمگینی به سعودی بزند و حالا چین واسطه جلوگیری از تکرار این حوادث خواهد بود. از این طرف هم ایران بی تمایل نیست که بتواند جلوی خرج های سنگین سعودی علیه خود را بگیرد و پشتیبانی مخربين و منافقین را کاهش دهد. 📍 @komeilialireza
🌓 تمام دعوا بر سر حقیقت و مجاز است! آخرین سخنرانی حاج قاسم در جمع فرماندهان سپاه که اخیرا توسط مجله سوره نشر پیدا کرد حاوی نکات مهمی است ولی من می‌خواهم صرفا به یکی از آنها اشاره کنم که عبارت است از نگرانی درباره‌ی اینکه «سپاه نسبت به هویت و ماهیت حقیقی خودش بیگانه شود و یک چهارچوب کلاسیک تخصصی و حرفه ای خود را پیش بگیرد» اصلا همه دعوا همین جاست که ما چقدر دنبال کارهای صوری و اسم و رسم دار هستیم و چقدر حقیقت برای مان مسأله است. چقدر ساختار و سازمان بر ما غلبه دارد و چقدر کارآمدی واقعی. یک مثال جالب حاجی‌ در این سخن، بکارگیری نیروی پایین تر باعرضه بجای سردار بدون توان مدیریتی است. این یعنی هیچ جا اسیر اعتبارات نشو! اینها نفی اعتبارات نیست بلکه توجه به میزان کارکرد واقعی آنهاست. دکتر بودن بدون داشتن حرف نو یعنی دانشجویی نوپا! پول و امکانات داشتن بدون فهم نحوه صحیح اقدام یعنی‌ بی خاصیتی عملی !‌حالا هر چقدر دوست داری گزارش کار بنویس ! وقتی انقلاب پیروز می‌شود که از این بازی های اعتباری خودساخته فاصله بگیریم و به کارهای موثر‌ واقعی نزدیک بشویم و این جز با درنظر گرفتن خدا در همه لحظات ممکن نیست! بدون معنویت ممکن نیست چون انسان خداترس دایم می پرسد و رشد و بازخوانی و خود ارزیابی دارد... وقتی مدیر ضعیف متوهمی‌ را مدح می‌کنی یعنی‌ در مقابل خط حقیقت هستی وقتی کار متوسطی را قوی‌ می‌خوانی یعنی‌ در مسیر فریب دادن خود هستی با این چرخه معیوب دروغگویی به خود است که دیندار گریزی در جامعه رواج می یابد چرا که بر اساس سنت الهی «النجاه فی الصدق» است و فقط سخن قلبی موثر‌ خواهد بود که اینجا نقش باور و ایمان در اثربخشی خودش را به خوبی نشان می دهد که مولای مان فرمود :«مایخرج من القلب یقع فی القلب...» 📍 @komeilialireza
💎 درباره پدیده نوظهور فناوری سرود فرم ها گاها می توانند به یک رسانه تبدیل بشوند. به یک ابزار خاص برای انتقال مفاهیم که از سایر ابزارها متمایزشان می کند. حالا چند سالی است که سرود به یک پدیده اثرگذار و پررونق در کشور ما تبدیل شده است. فارغ از اینکه چه کسانی نقش مهمی در احیای این فناوری که اول انقلاب خیلی فعال بود و تقریبا دو دهه به حاشیه رفته بود ایفا کرده اند حرف دیگری است ولی اینکه بدانی اینک بیش از هزار گروه سرود حرفه ای در کشور داری و بشنوی‌ که کودک و نوجوان ها دایما این سرودها را زمزمه می کنند یعنی امکان خلق فناوری های جدید هست. بنظرم نمایش های میدانی که فکر می کنم احسان محمد حسنی و بهزادپور در شب آفتابی آغازش کردند نیز می‌توانست و می‌تواند یک مدیوم فناورانه دیگر باشد اگر تمهیدی برای ارزان سازی اجرای آن می‌شد! شنیده ام رهبری یکبار این نکته را تذکر داده اند... تأسیس این مدیوم های‌ هنری از واجبات اثرگذاری بر انسان مدرن محو جمال رسانه است! 📍 @komeilialireza
🏝نسبت مسأله هویت با توسعه! یا چرا روستاها خالی می‌شوند؟! چند سال قبل در جمع تشکیل دهنده اولیه قرارگاه آبادانی پیشرفت گفتم که دوستان شما با نیت خیر‌ به سمت توسعه روستایی می‌روید ولی خوب است که به جنبه هویتی هم در خالی شدن روستاها دقت کنید و تامل کنید که چرا بیش از ۲۰ هزار روستای خالی از سکنه در کشور‌ داریم که حتی طرح هادی در آنها اجرا شده بوده است ؟! مادامی که روستایی به شهرستان و او به مرکز استان و او به تهران و او به خارج فکر می‌کند و این فرآیند بعنوان مسیر ترقی، تلقی می‌شود آیا می‌توان به روستایی گفت حالا که ما تو را توانمند و متمکن کردیم به فکر مهاجرت نباش !؟! سالها قبل با چشم مان خودمان می دیدیم که چطور روستایی های منطقه سیستان به زهک و سپس زابل و بعد هم زاهدان و مشهد و تهران مهاجرت می‌کردند! چه مدل های توسعه ما و چه سلسله نظام ارزشی که مدرنیزم شرقی برای جامعه می سازد منجر به محور شدن شهر و شهرنشینی می شود و افراد تنها تعریف یکسان سازی شده از پیشرفت را در آنجا فهم می کنند! چون تعریف هویت تابع نظام ارزشی است و رسانه هم دایم همان الگوهای شهری را بازآفرینی می‌کند،‌ طبیعی است که نسل جوان روستایی دیگر نخواهد در آنجا بماند چرا که تولیدکننده و حتی ثروتمند روستایی بلحاظ جایگاه اجتماعی پایین تر از کارگر تهران نشین است ! سخن بسیار است ... همین که به برخی اقدامات جهادی و محرومیت زدایی مان فکر کنیم کافی است ! 📍 @komeilialireza
🔫بازداشت الغنوشی در تونس، تیر خلاص به اسلامگرایی سکولار! خبر بازداشت راشد الغنوشی رهبر حزب اسلام‌گرای النهضه در تونس که پس از تحولات بیداری اسلامی سال ۲۰۱۱ برای ماندن در قدرت به هر تقلیلی از اصول شرعی تن داده بود در واقع تیر خلاص به مدل فکری است که می توان آنرا نامید که گرچه ظاهراً یک تناقض است ولی مراد از آن مدلی از سیاست ورزی اسلامی است که برای ماندن در قدرت، هر تنازلی در اصول خود را مباح می داند و در کنگره دهم‌ خود رسماً سکولاریزم را پذیرفت. دستگیری وی در حالی که کمتر از یک دهه قبل، اخوانی های عرب به امید کسب قدرتهای کل منطقه به میدان آمدند تیر خلاصی بر حوزه عربی زد که اگر با شکست اردوغان در انتخابات آتی ترکیه نیز همراه شود، صدمات جبران ناپذیری بر جوانان این جریان در سراسر جهان اسلام خواهد گذاشت. به یاد دارم در گفتگو هایی که پس از کودتای مصر در استانبول با اخوانی ها داشتم به آنها تذکر دادم که شایسته است تجارب و مدل ایران را هم مطالعه کنید چرا که هم بخاطر ضعف تبیینی ما و فقدان متن های مناسب برای جهان اهل سنت و هم متاثر از فضای جنگ سوریه، این گزینه در ذهن جوانان اهل اندیشه آنان نبود. آنچه در این مدل فکری و‌ بازخوانی تجارب این دهه تلخ که می توانست شیرین ترین دهه برای امت اسلامی باشد باید مورد ملاحظه قرار بگیرد اتفاقا چهارچوب مند کردن فقه المصلحه و لزوم تعیین برخی خطوط قرمز و پایبندی حداکثری به آنهاست چرا که اساسا مدل غرب ایجاد فشار برای تنازل دایمی شماست -حتی تتبع ملتهم- و وقتی مردم شما را نیز مانند سایر جریانات می بینند طبعا تکنوکرات های غربکرای نسخه اصل را بر مدل های کپی شده بی هویت ترجیح خواهند داد! برعکس این ماجرا یعنی پایبندی به اصول، فارغ از آنکه وعده های قرآنی خداوند را بهمراه خود دارد در پایبندی اسلامگرایان فلسطینی و عراقی و ایرانی و لبنانی عملا تجربه نیز شده است چرا که توانستند با وجود سختی ها به دستاوردهایی مهم نیز دست یابند و همه هویت شان را نبازند...فتامل! 📍 @komeilialireza
🔆 روزی که سیاهی بر ذغال می‌ماند خبری که روز گذشته از دادسرای قضایی نیروهای مسلح درباره تعیین تکلیف مجرمان فاجعه هشت مهر زاهدان رسید، باعث مسرت کسانی که شد که باور دارند جمهوری اسلامی برای برپایی عدالت خصوصا در قبال مظلومان و بیگناهان برپا شده است. آنها که از جزییات امور‌ مطلع هستند می دانند که این خبر جز با تلاش های نماینده ولی فقیه در این استان قابل شنیدن نبود و البته در این چند ماه دو جریان بشدت به ایشان حمله ناجوانمردانه کردند. یکی جریان فرصت طلب سیاسیون عمدتا شیعه که نان شان را در ضدیت سازی قومی می خورند و مجازات گناهکاران هشت مهر را به غلط در ساختار این رقابت ساختگی قومی تصویر می کنند و از این رو به جناب محامی همه نوع حمله و تهمت روا داشتند و دسته دوم جناب عبدالحمید و برخی تندروهای اطراف‌شان بودند که فریب رسانه های خارجی را خوردند و برای خوشامد آنان بجای تقدیر از تلاش های نماینده رهبری رو به تخریب ایشان آوردند تا به زعم خودشان با همه ارکان حکومت قطع رابطه کنند و خبر مثبتی مخابره نشود! البته تاریخ این حقایق را فراموش نمی‌کند و تندروی ها در ذهن نخبگان دلسوز جامعه سیستانی و بلوچ فراموش نخواهد شد. امیدوارم اجرای قطعی احکام صادره مرهمی باشد بر دردهای رنج کشیدگان و خانواده شهدا و اجرای این قصاص که حکمی الهی است بتواند پایه های اعتماد نظام در استان محروم سیستان و بلوچستان را مستحکم تر کند. امروز روز‌ جدا کردن خط تندروها از افراد معتدل است. روزی که ج.ا با وجود سختی ماجرا تن به اجرای عدالت در قبال نیروهای انتظامی خود می‌دهد و پای حرف حق می ایستد. سکوت یا همراهی با تندروها امروز‌ خیانت به خون مظلومان و ضربه به نظامی است که رهبری آن و نماینده او در صدر مطالبه گران حقوق مردم بوده اند. فتامل... 📍 @komeilialireza
🧿 فقدان چهارچوب نظری در اندیشه سیاسی مسجد مکی سالها یکی از سوالات فکری ما اندیشه سیاسی دیوبند بود ولی بجز یکی دو جزوه و کتاب کوچک از علمایی چون ابوالحسن ندوی و محمدتقی عثمانی چیز خاصی نیافتیم و عملا این جریان را ذیل کنشگری سیاسی اخوانی ها و جماعت اسلامی ها می شد تصویر کرد یعنی مسائلی که آنها ضریب می دادند را اینان نیز مطرح و پیگیری می کردند، گرچه در برخی مبادی کلامی مثل امکان نقد صحابه با هم اختلاف نظر جدی داشته و دارند. درباره علمای مسجد مکی هم مساله جدا از این نبود. یعنی نمی شد کتابی منسجم درباره اندیشه سیاسی این جریان یافت ولی به طور طبیعی کنشگری سیاسی در میدان واقعیت پس از انقلاب، از علمایی چون مولوی عبدالعزیز تا مولوی عبدالحمید موجود بود. همین ابهام در مبادی اندیشه سیاسی زمینه گرایش به تفکرات مختلفی را رقم زده است. اساسا جریانات فکری شبه قاره که مملو از روح صوفی گری است بیش از آنکه یک فکر سیاسی اجتماعی باشند، مکتبی اخلاقی و کلامی اند که مثال بارز آن جماعت تبلیغ است که با رویکردی کاملا سکولار و با دغدغه تقویت دینداری جامعه، در ذیل هر نوع حاکمیت سیاسی فعالیت می کند. به همین خاطر نوعی عملگرایی در ماهیت کنش سیاسی ایشان قابل رویت است که در زمان هایی با جریانات غربگرا و در دوره هایی با فکر اسلامگرا قابل تطبیق است و نوعی بی مبنایی و ساده انگاری در تحلیل را می توان بوضوح مشاهده کرد. یادم هست یکی از نویسندگان مجله ندای اسلام، از خواندن مقاله ای از محمد قوچانی نگران شده بود که به او گفتم خب شما در لایه سیاسی با این جریان که مبادی فکری مشخصی دارد پیوند خورده اید و ملزومات و مدلولات آن مبادی در لایه نظر و عمل همین حرفهاست دیگر! یا در اتفاقات اخیر، اظهار نظرهایی از بزرگان ایشان درباره حل مساله فلسطین یا حل بحران دلار در کشور و سایر مسائل مطرح می شود که بوضوح نکات فوق را در خود نشان می دهد یعنی نوعی ساده سازی مسائل و فقدان یک فکر منسجم درباره مسائل سیاسی پیچیده و نهایتا آویزان شدن فکری به جریان غربگرای اصلاح طلب که با رویکردی سکولار، به حل مسائل توجه می کند. نهایتا هم استدلال های دینی بسیار بی قاعده به کار می روند و جای هر رفتار در چهارچوب رفتار سیاسی مشخص نیست. بعنوان مثال برای اینکه باید فلسطینی و دولت موهوم و اشغالگر اسرائیل صلح کنند یا ما با آمریکا ببندیم تا تحریم ها لغو شود و دلار ارزان گردد، به صلح حدیبیه پیامبر اکرم ص اشاره می شود!! این یعنی وقتی سطح تئوریک در مبانی اندیشه سیاسی دچار نقص است و تلاش نظری خاصی برای آن صورت نگرفته، در لایه کنشگری سیاسی نیز دچار اعوجاج در بکارگیری مبادی دینی خواهد شد و به هر مستمسکی برای توجیه رفتار خود دست خواهد زد. البته من نظام جمهوری اسلامی و حوزه های علمیه و جوانان اهل فکر انقلابی را در زمینه این کاستی ها مقصر می دانم. چرا که درگیر نکردن علما و جوانان دلسوز و نوعا مخلص این مسجد و این خطه با مسائل فکری حکمرانی از لایه مبانی تا راهبرد و میدان، باعث شده تا تبادلات فکری کاهش یابد و به ضعف هایی اینچنینی منجر شود و دیگر جای گلایه هم نیست چرا که سنت فکری جریان دیوبند در ایران بدون پشتوانه نظری در لایه اندیشه سیاسی بوده است. اگر بخواهیم دقیق تر سخن بگوییم باید گفت دارای اندیشه سیاسی تبعیت از حاکم بوده که با روح انقلابی و اندیشه سیاسی انقلاب اسلامی ایران قابل جمع نبوده و قهرا به سمت کنشگری سیاسی رفته است. همین کم کاری ها و تبعیض در رفتارهای حاکمان، منجر به اتخاذ موضع انتقادی و تقابلی با جمهوری اسلامی شده و از همین رو مجبور به نزدیک شدن به جریانات سکولار برای استفاده از ادبیات تولید شده توسط آنان برای نقد نظام شده اند گرچه بنظر من با روحیات و افکار این جریان که عمیقا مذهبی و سنتی و حتی ضدمدرن است تناسب ندارد. رفتار جریان مکی با جمهوری اسلامی عاقلانه و بر اساس مدارا بوده است. حضور در روز ملی 22 بهمن و مراسمات دیگر و همه انتخابات به صورت گسترده، نشانه های این همراهی بوده اند ولی آنچه منجر به بروز تعارض فکری جدی تر شده، هم مساله مذکور یعنی فقدان یک اندیشه منسجم سیاسی با مبادی روشن و دیگری تعاملات نابجا و غلط دولت های مختلف و امنیتی ها و سیاسیون قومی با آنان بوده است که مجال تفصیل آن در این مقال نیست! در مجموع معتقدم بجای درگیری سخیف در لایه رسانه باید اهل فکر و نه سیاسیون به سراغ علمای دیوبند بروند و درباره ساختار اندیشه سیاسی دینی با آنان به گفتگو بنشینند تا مساله بجای درگیری در لایه نقدهای میدانی به مباحث اندیشه ای تبدیل شود. بنده بسیاری از نقدهای میدانی این عزیزان درباره استان سیستان و بلوچستان را روا و صحیح می دانم ولی تعمیم های ناروا و بی قاعده شان را ناشی از ضعف تبیین اندیشه سیاسی می بینم. 📍 @komeilialireza
🆘دیپلماسی آب یا تشر؟! حقابه مساله ای پیچیده است. مثل خیلی دیگر از پرونده ها که برخی رسانه ای های متوهم دوست دارند آنها را ساده سازی کنند. دوستی متخصص دارم در اروپا که دیروز می گفت ما به نقشه ها و آمارهایی دسترسی داریم که حتی میزان تغییرات عمق سدها و رودخانه های دارای عرض 300 متر را نشان می دهد که کمتر در تحلیل افراد فنی ایرانی هم دیده ام و بر اساس این تحلیل، از حدود سه سال قبل تا اواخر 2022 خشکسالی در طرف افغانی بوده و رهاسازی آب کمتر ممکن بوده ولی حالا چند ماهی است که سد کجکی دارای آب نسبتا مناسب است که عدم رهاسازی می تواند بخاطر ترس از تجربه خشکسالی یا اینکه یک حرکت سیاسی باشد. حالا کسانی که دیروز دروغ بزرگ پنجشیر را فریاد می کردند و وااسلاما سر داده بودند و خون ریخته نشده مجاهدان اینستاگرامی آن دیار را بر عهده رهبری می گذاشتند حرف از آموزش دیپلماسی می زنند و با ساده سازی مجدد مساله و نادیده گرفتن تحقیر و تحریکی که در سخن جناب رییسی بود، تحلیل های مجددشان را مانند پنجشیر بازنویسی می کنند! البته من هم منتقد دیپلماسی ایرانم. از این باب که بنحو آماتوری با ضریب رسانه ای هوشمندانه همین جریان غربگرا در مساله حقابه مواجه شد. مساله ای که ضریب بیش از حد گرفت و طرف مقابل و البته غربی هایی که توان میدانی و رسانه ای بالایی در پرونده افغانستان دارند را وارد مدیریت روانی آن کرد. آنها خوب فهمیدند که اینجا می تواند محل ایجاد نزاعی جدی بشود و از تمام توان هم در این راستا بهره بردند. جریان غربگرای پرنفوذ در دستگاه دیپلماسی ما هنوز در امید بازگشت رفقای بیست‌ساله خود است و در حسرت آن دوران زندگی‌ می کند! دیپلماسی فهمی برخی آقایان در حد فهم پیشینی از مسوولان دلار بگیر افغانستان است که با توسری و تشر هم قابل جمع بوده است! این خاطره تلخ از یک دیپلمات کشورمان به خوبی نشانگر سطح نازل این فهم و غیرعلمی بودن آن می باشد: بعد از مذاکرات، توی ماشین به یکی از سران افغان تشری زدم چون افغان را باید هر چند وقت توسری زد! و این باصطلاح دیپلمات کارکشته ولی احمق حتی از حداقل های شناختی برخودار نیست و برساخت های بی مبنای خود را تعمیم می دهد! چرا غیر علمی؟ چون نمی داند که پشتون جماعت می گوید «من با دوست تا ته جهنم می روم ولی با دشمن به بهشت هم نمی روم!» این یعنی اگر این آقا واقعا دیپلمات باسوادی باشد باید روحیات هر منطقه و قوم را بشناسد و در راستای ادای تکلیف سیاسی اش، متناسب با آن برخورد کند و بداند که اتفاقا انسان این منطقه، انسان تشر و تحقیر نیست بلکه انسان صداقت و ادب و رفاقت است! مدل خرید و فروش جیب و تصمیم انسان ها که تاکنون از آن بهره برده بودید جواب نمی دهد. دیپلماسی بازار و سر گذر نیست که به عمله های مظلوم تشر بزنی! و توییت بزنی وای از روزی که گدا معتبر شود! آقایان بیایید برای خدا یک لحظه با این تناقضات تان زندگی نکنید! 📍 @komeilialireza
🧕 از حجاب استایل بازی دمپایی فروش های دیروز تا منبری های جهاد تبیین امروز! مشکل حجاب در کشور ما این است که پشت آن نوعا اتاق فکر نیست. یکبار که آقای بانکی‌پور‌ جشنواره بزرگی درباره حجاب برگزار کرده بود نشستم و کلیپ های برگزیده اش را دیدم. کل ایده ها در حد این بود که «چرا به تو گیر ندادن!» یعنی بدحجاب مورد اذیت است و محجبه نه ! وقتی فعالیت در عرصه حجاب محدود به سخنرانان باشد و کسی به مقوله مهم ایجاد الگوهای رفتاری و پوششی توجه نکند کار می افتد دست کسانی که فروش دمپایی با چادر برای شان فرقی ندارد و چون ندارند کم کم که می‌بینند این صنعت هم درآمد خوبی دارد به پدیده که در یک کلمه هست می‌رسیم. امام جمعه شهر ما از روزی که آمده در همه خطبه ها درباره حجاب حرف زده ولی حتی یکبار نرفته به و امثال ش که دارند برای ارایه الگوی ایجابی کار می‌کنند سری بزند و خداقوت بگوید . حالا هم مشکل همین است. مدیران کشور هم اهل این مسأله نیستند... سخنرانی راحت است و جواب میدهد حالا چرا باید جوش‌ بزنند که تولیدکننده داخلی حتی برای یافتن پارچه چادری شهرکرد که حالا دیگر کیفیت ش بهتر هم شده و قابلیت تولید رقابتی با کره را هم دارد، دچار مشکل است. اگر توانستید بدهید مسوولان ارشاد و بنیاد مستضعفان و...بخوانند شاید کسی به دردی رسید. بخش خصوصی پول‌ نمی خواهد ولی نمی تواند همه بارها و موانع را خودش بردارد ! اگر حجاب امری حاکمیتی است که هست نقش دولتمردان بجز‌ سخنرانی و نصب بیلبورد را با رسم شکل نشان بدهید !! 📍 @komeilialireza
💰 منتظر حمایت از تشکل‌های مردمی نباشید! تجربه ورود بچه های انقلابی به ساختارهایی مثل سازمان فرهنگ و تبلیغات و صدا و سیما و... نشان داد که آنها هم مدلی برای حکمرانی ندارند و خصوصا در برخی زمینه ها مدلها همان است که بود! یکی از موارد مهم در این تجربه، میزان توجه به تقویت تشکل‌ها و موسسات مردمی بود که در آن تقریبا تغییر رویه نداشتیم و اتفاقا بدلیل احتیاج به نیروی انقلابی، حضور این جریان در ادارات منجر به خالی کردن تشکل ها از نیروهای خوب شان و عملا تضعیف آنها شده است! البته طبعا برای این عملکرد و محدودیت های شان دلایل اداری دارند که دقیقا یعنی تکرار همان حرف های مدیران قبلی ولی مسأله این است که نتیجه تغییر نمی کند. اگر باور قلبی به لزوم تقویت بدنه مردمی که معتقدیم کارایی بیشتری از ساختار اداری دارد باشد، باید مقوله برون سپاری و حتی تشکیل و تقویت این موسسات، رویه محوری این نهادها باشد حال آنکه می‌بینیم همگی به بروکراسی پیچیده این نهادها مشغول شده اند و به تغییر برخی مدیران خود اکتفا می کنند! اینکه شورای عالی انقلاب فرهنگی به دستورالعمل سال ۹۳ انتصاب خودش مبنی بر لزوم رفع موانع و تسهیل گری برای بدنه مردمی توجه نمی‌کند مربوط به نخواستن نیست مربوط به نتوانستن است. دقیقا همان چیزی که برای انقلابیون حاضر در ساختارهای مختلف رخ داده و عملا به رقیب بخش خصوصی تبدیل شده اند. در حالی که قرارگاه های تخصصی مرتبط مانند خاتم و قرب و.. در این سالها نشان دادند توان حمایت یا تسهیل مسایل عمده تشکل ها را ندارند و کسی هم در کشور عملا باور‌ به این امر ندارد، بر خود بدنه مردمی است که به فکر تامین منابع خود باشد که طبعا این کار برای برخی راحت تر و برای برخی موضوعات سخت تر است. والله المستعان 📍 @komeilialireza