بدون چشم تو آری، هميشه ويرانم
به شاخههایِ شكسته، به سايه میمانم
چگونه بی تو دل من نجات خواهد يافت؟
منی كه بینفس تو غريق طوفانم
#خدا را صدا بزن
#روابطعمومی_اموررسانه
#کانون_بانوان_ایران_مقتدر
https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
صبر این زن پس از ۴۱ سال، آدمو یاد ایستادگی خانوم زینب در کربلا میندازه که فرمود "اللهم تقبل منا هذا قلیل القربان"
#مادرانشهدا
#زنان انقلابی
#روابطعمومی_اموررسانه
#کانون_بانوان_ایران_مقتدر
https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
Joze 12-Aghaie Tahdir_1395-8-18-9-24.mp3
32.57M
📖 تلاوت تحدیر (تندخوانی)
🌺 #جزء_12 #قرآن_کریم
📥توسط استاد معتز آقایی
⏲ «در 33 دقیقه یک جزء تلاوت کنید»
📩 به دوستان خود هدیه دهید.
🌙 هر روز ماه مبارک رمضان در کانال
#روابطعمومی_اموررسانه
#کانون_بانوان_ایران_مقتدر
https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
»»» آیه ی روز :
**********
وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَىَ
طه-82
و من هر که را توبه کند، و ایمان آورد، و عمل صالح انجام دهد، سپس هدایت شود، میآمرزم!
**********
نکته ها:
به دنبال آیه ى قبل كه با تهدید به اتمام رسید، این آیه بشارت الهى را به همراه دارد و این شیوه در همه جاى قرآن دیده مى شود.
توبه از هر گناه و خلاف باید متناسب با همان گناه و خلاف باشد. مثلاً توبه كسى كه نماز نخوانده، قضاى نماز است، توبه ى مردم آزارى، عذرخواهى است، توبه ى كتمانِ حقایق، بیان آن است، توبه ى شرك، ایمان به خداست، توبه ى مال مردم خوارى، ردّ اموال به صاحبان آن است.
گرچه در این آیه سخن از بخشش توبه كنندگان است، امّا در آیه ى دیگر مى خوانیم: كسانى كه بعد از ایمان، كفر بورزند وبر آن بیفزایند، دیگر هرگز توبه آنان قبول نخواهد شد. «اِنّ الّذین كفروا بعد ایمانهم ثمّ ازدادوا كفراً لن تقبل توبتهم»(96)
انبیاى الهى نیز از خدا طلب مغفرت مى كردند؛ آدم علیه السلام: «اِن لم تغفرلنا»(97)، نوح علیه السلام: «الاّ تغفرلى وترحمنى»(98)، ابراهیم علیه السلام: «اطمع أن یغفرلى»(99)، موسى علیه السلام: «ربّ اغفرلى و لاخى»(100)، عیسى علیه السلام: «وأن تغفرلهم»(101) ومحمّدصلى الله علیه وآله: «واستغفره»(102)
در روایات مراد از «اِهتدى »، هدایت به ولایت اهلبیت علیهم السلام دانسته شده است.(103)
-----
96) آل عمران، 90.
97) اعراف، 23.
98) هود، 47.
99) شعراء، 82.
100) اعراف، 151.
101) مائده، 118.
102) نصر، 4.
103) كافى، ج 8، ص 393.
**********
پیام ها:
- راه توبه بر آنان كه مشمول غضب الهى شده اند، باز است. «فقد هوى...اِنّى لغفّار»
- بازگشت واقعى انسان، مغفرت وآثار بسیارى را از جانب خدا در پى دارد. «انّى لغفّار لمن تاب»
- توبه با شرایطى پذیرفته مى شود. الف: بازگشت «تاب»، ب: ایمان «آمن»، ج: كار خوب «عمل صالحاً»، د: هدایت پذیرى «اهتدى».
- حتّى ایمان وعمل صالح بدون هدایت پذیرى از هادیان الهى كافى نیست. «آمن و عمل صالحاً ثمّ اهتدى» (آرى، اگر ایمان وعمل صالح باشد، ولى انسان در خط هدایت هادیان الهى قرار نگیرد، صید سامرى وبلعم باعوراها مى شود.)
- مؤمن بودن و مؤمن شدن مهم است، امّا مؤمن ماندن مهم تر است. «ثم اهتدى»
**********
#روابطعمومی_اموررسانه
#کانون_بانوان_ایران_مقتدر
https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
11.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ زنجیره انسانی در ساحل چالوس در دفاع از عفاف و حجاب در روز طبیعت
✍ این قبیل ایدههای ناب باعث میشود عرصه بر بیحجابها تنگ شود و بی حجابی جمع شود.👏👏
#روابطعمومی_اموررسانه
#کانون_بانوان_ایران_مقتدر
https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
#دعوتنامهایازبهشت 💌
♦️ وداع با پیکرهای مطهر شهدای مدافع حرم
🕊میلاد حیدری
🕊مقداد مهقانی
⏰دوشنبه ۱۴ فروردین ، از ساعت ۲۱
📍معراج شهدای تهران ، خیابان وحدت اسلامی ، انتهای خیابان بهشت ، کوچه معراج
🚩نزدیکترین ایستگاههای مترو: امام خمینی(ره) و ۱۵ خرداد
#روابطعمومی_اموررسانه
#کانون_بانوان_ایران_مقتدر
https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
به نقل از هم محلی شهید هادی:
یکی از مساجد محل ما امام جماعتی داشت که بسیار مومن و در عین حال مخالف انقلاب بود.
این پیرمرد کاری به کار انقلاب نداشت.فقط دنبال نماز بود. برای همین مسجد ایشان پاتوق نیروهای مخالف انقلاب در سطح محل شد!
به صورتی که اگر کسی به آن مسجد میرفت میگفتند فلانی هم رفته قاطی مخالفین انقلاب!
من مشاهده کردم که ابراهیم در همان مرخصی مدتی به آن مسجد رفت!
خصوصا برای نماز صبح ، با امام جماعت آنجا گرم گرفته بود و مرتب با هم صحبت میکردند.
وقتی در مسجد محمدی این حرف را زدم برخی بچه های بسیج با تعجب گفتند ابراهیم هم رفته مسجد ضد انقلابها؟!
مدتی از رفت و آمد ابراهیم گذشت . خبر رسید که از سوی امام جماعت همان مسجد تقاضای تشکیل بسیج شده!
چند روز بعد هم امام جماعت آن مسجد در منزل چند خانواده شهید حضور پیدا کرد و رفته رفته به یکی از انقلابی ترین روحانیون محل تبدیل شد.
ابراهیم حرفی نمیزد ولی من شک نداشتم این ها ثمره تلاش خالصانه ی اوست.
بسیج آن مسجد نیز بسیار فعال و قوی تشکیل شد و در طول جنگ بیش از سی شهید تقدیم کرد.
تا پایان جنگ نیز پشتیبان واقعی بسیجیان آن مسجد امام جماعت آنها بود.
#شهید_ابراهیم_هادی 🕊🥀
یاد شهدا با صلوات🌹
#روابطعمومی_اموررسانه
#کانون_بانوان_ایران_مقتدر
https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗#گام_های_عاشقی💗
قسمت73
در اتاق باز شد و امیر وارد اتاق شد
کنارم نشست
امیر : حالت خوبه آیه؟
- خوبم
امیر: همه چی یه دفعه شد ما خودمون هم چند روز پیش فهمیدیم ،این سارای دهن لق هم هیچ حرفی تو دلش نمیمونه
- امیر تنهام بزار
امیر: میخوای بریم بیرون دور بزنیم
( دیگه نمیتونستم جلوی اشکامو بگیرم ): تو رو خدا تنهام بزار
امیر: بابا و مامان و بی بی رو میبرم خونه ،خودم میام پیشت تنها نباشی
زل زدم تو چشماش
- چقدر برات عزیزم
امیر: این حرفا چیه ،معلومه خیلی
- پس تنهام بزار
امیر : باشه
امیر بلند شد و رفت
فکر میکردم فراموش کردم ،همه چیزو ،اما اشتباه میکردم ،من فرار کردم نه فراموش
روی تخت دراز کشیدمو آروم گریه میکردم ،تا صدای شکسته شدن دلمو کسی نشنوه ،تا صدای له شدنمو کسی نشنوه
اینقدر گریه کردم که نفهمیدم کی خوابم برد
چشمامو که باز کردم همه جا تاریک بود
بلند شدم برقا رو روشن کردمو رفتم وضو گرفتم و سجادمو پهن کردمو نمازمو خوندم
خدایا ...خسته ام ... خیلی خسته ام
روزای خوبت کی میرسه؟دیگه نمیکشم ،دارم کم میارم ..
ااااااخ ...چشمام دیگه نمیشنوه ...گوشام کر شده ....گریه هام بی صداست هنوز ...یه عقده تو گلومه داره خفم میکنه ...درد بی کسی داره منو میکشه ..چرا دیگه صدامو نمیشنوی؟،،تو که تنها کسم بودی
خدایا شکستم ..خدایا شکستم
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#روابطعمومی_اموررسانه
#کانون_بانوان_ایران_مقتدر
https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗#گام_های_عاشقی💗
قسمت74
احساس میکردم تمام تنم داره میلرزه
رفتم زیر پتو تا گرم بشم
ولی بازم میلرزیدم
صدای زنگ درو شنیدم پاهام توان راه رفتن نداشت
تمام تنم یخ زده بود ،صدای دندونامو که به هم میخوردن میشنیدم
در اتاق باز شد
چشمامو به زور باز کردم دیدم امیره
امیر کنارم نشست ،دستشو گذاشت روی صورتم
امیر: آیه ،یا فاطمه زهرا ،داری میسوزی تو تب
امیر لباسامو پوشید،ماشین و داخل حیاط آورد کمکم کرد سوار ماشین شدیم و رفتیم سمت بیمارستان
- امیر سردمه ،دارم میلرزم
امیر: الهی قربونت برم الان میرسیم بیمارستان ،تب و لرز کردی
بعد از اینکه رسیدیم بیمارستان یه سرم بهم زدن که کم کم حالم بهتر شد
تا نصفحه های شب تو بیمارستان بودیم که حالم بهتر شد و برگشتیم خونه بی بی
به کمک امیر رفتم تو اتاقم دراز کشیدم
امیر هم یه مسکن خواب آور بهم داد خوردم نفهمیدم روحم کی از این دنیا جدا شد
با احساس خیسی روی صورتم بیدار شدم
دیدم امیر بالای سرم نشسته دستمال خیس میزاره رو پیشونیم
- ساعت چنده ؟
امیر لبخند زد و گفت: نزدیکای ظهره
- پاشو برو پیش سارا ،حتما تا حالا نگرانت شده
امیر: دیشب بهش گفتم که میمونم پیشت
-میبینی که الان خوبم ،پاشو برو
امیر: یه کلمه دیگه حرف بزنی ،با همین کتاب میزنم تو سرت
- میگم ،گشنمه چیزی نداریم واسه خوردن ؟
امیر: الان میرم برات یه چیزی درست میکنم
- دستت درد نکنه
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#روابطعمومی_اموررسانه
#کانون_بانوان_ایران_مقتدر
https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8