مولایمامهدیجان❣
کاشدراینرمضان لایق دیدارشَوم🌙
سحری با نظر لطف تو بیدار شَوم
کاش منّتبگذاریبهسَرممهدیجان♥️
تا که همسفرهٔ تولحظهٔ دیدار شَوم
اللهم عجل لولیک الفرج 🌤
#روابطعمومی_اموررسانه
#کانون_بانوان_ایران_مقتدر
https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
Joze 20-Aghaie Tahdir_1395-8-18-9-42.mp3
33.02M
📖 تلاوت تحدیر (تندخوانی)
🌺 #جزء_20 #قرآن_کریم
📥توسط استاد معتز آقایی
⏲ «در 34 دقیقه یک جزء تلاوت کنید»
📩 به دوستان خود هدیه دهید.
#روابطعمومی_اموررسانه
#کانون_بانوان_ایران_مقتدر
https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
»»» آیه ی روز :
*********
وَاقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذَا هِيَ شَاخِصَةٌ أَبْصَارُ الَّذِينَ كَفَرُوا يَا وَيْلَنَا قَدْ كُنَّا فِي غَفْلَةٍ مِّنْ هَذَا بَلْ كُنَّا ظَالِمِينَ
انبیاء-97
و وعده حقّ [= قیامت] نزدیک میشود؛ در آن هنگام چشمهای کافران از وحشت از حرکت بازمیماند؛ (میگویند:) ای وای بر ما که از این (جریان) در غفلت بودیم؛ بلکه ما ستمکار بودیم!
**********
نکته ها:
كلمه ى «شاخصة» از ماده ى «شخوص» به معناى خارج شدن از مكانى بسوى مكان دیگر است و چون در هنگام تعجّب، چشم حالتى پیدا مى كند كه گویا مى خواهد از حدقه خارج شود، لذا به این حالت چشم نیز شخوص مى گویند.
گرچه قیامت در نظر دور مى نماید، ولى در حقیقت نزدیك است. «اقترب الوعد» این نزدیك بودن، در آیات دیگر نیز مورد تأكید قرار گرفته است. از جمله در آیه «اقترب الساعة...»(84) و «انّهم یرونه بعیداً و نراه قریباً»(85)
-----
84) قمر، 1.
85) معارج، 7 - 8.
**********
پیام ها:
- هجوم فتنه گران (یأجوج و مأجوج) نشانه ى پایان عمر دنیا و نزدیكى قیامت است. «حتّى اذا فتحت یأجوج ... و اقترب الوعد الحقّ»
- وقوع قیامت، قطعى و حتمى است. «اِقترب الوعد الحقّ»
- قیامت و حوادث آن، ناگهانى است. «فاذاهى»
- قیامت، روز بُهت و حیرت است. «شاخصة ابصار الّذین»
- قیامت، روز بیدارى و تأسف وجدان هاى خفته است. «یا ویلنا»
- غفلت از قیامت، از نشانه هاى بارز كفر و كافران است. «كفروا ... كنّا فى غفلة»
- ریشه همه ى انحراف ها و بدبختى ها، غفلت است. «كنّا فى غفلة»
- غفلت از قیامت، مایه ى ستم به خود و دیگران است. «كنّا فى غفلة... كنّا ظالمین»
- قیامت، روز اقرار و اعتراف است. «كنّا ظالمین»
*********
#روابطعمومی_اموررسانه
#کانون_بانوان_ایران_مقتدر
https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗#گام_های_عاشقی💗
قسمت96
اینقدر عصبانی بودم که نمیتونستم کاری انجام بدم بلند شدم رفتم توی حیاط روی تخت نشستم منتظر امیر شدم یه ساعت بعد امیر وارد حیاط شد ایستادم دست به سینه کلافه نگاهش میکردم امیر با دیدن قیافه عصبانیم اومد سمتم
امیر: میتونم الان حدث بزنم که کلاغه خبرا رو رسونده برات چیزی نگفتم
امیرم خونسرد نشست روی تخت
امیر: میگم چیکار کنم که سارا حرف تو دلش بمونه ؟ به نظرت فلفل بریزم تو دهنش خوبه؟
از حرفش خندم گرفت ولی باز همچنان قیافه کلافه گی رو به خودم گرفته بودم
امیر: بشین صحبت کنیم
نشستم کنارش گفتم: مگه خودت قول ندادی تا زمانی که من عاشق نشدم کمکم کنی کسی پاشو تو خونه نزاره؟
امیر: من قول دادم با کسی که دوستش نداری نمیزارم ازدواج کنی ،نه اینکه نزارم کسی نیاد تو خونه
- ولی امیر..
امیر: آیه ،بزار این دوستم بیاد ،به خدا کچلم کرد از بس بهم گفت ،بزار بیاد حرفاشو گوش کن ،اگه خوشت نیومد بهش میگم بره پی زندگی خودش
- این چه دوستیه که خیلی راحت اومده باهات صحبت کرده در مورد خواهرت ،تو هم هیچی بهش نگفتی
امیر: آخه اینقدر پسر خوبیه که وقتی گفت، انگار داشت از من خواستگاری میکرد از خوشحالی داشتم بال در میاوردم
- ععع پس به پای هم پیر شین
بلند شدم خواستم برم که امیر دستمو گرفت
امیر: آیه جان ،خواهری،قربونت برم ،عزیز دلم ،قشنگ من ،یکی یه دونه ی من ...
- اوووو چه خبرته ،من با این حرفا خر نمیشم
امیر: خواهش میکنم بزار امشب بیان ،فکر کن مهمانن ،اصلا باهاش حرف نزن ،بزار بیاد رفتش ،خودم بهش زنگ میزنم که جوابت منفیه قبول؟
یه مکثی کردمو گفتم : قبول. .
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#روابطعمومی_اموررسانه
#کانون_بانوان_ایران_مقتدر
https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗#گام_های_عاشقی💗
قسمت97
تا شب امیر صد بار اومد داخل اتاقم که نکنه به مغزم بزنه و اتاق و به هم بریزم
تازه یه دستمالم گرفته بود تو دستش افتاد به جون اتاقم ،از کاراش خندم میگرفت ،نمیدونستم چرا همچین کارایی رو میکنه
آخر سر هم رفت سمت کمد لباسم و یه دست لباس با یه روسری برداشت گذاشت روی تخت
نگاه مظلومانه ای به من کرد و گفت: با این لباسا مثل ماه میشی ،اگه میشه اینو بپوش
بعدم از اتاق رفت بیرون نمیخواستم اینکار و کنم ولی میدونستم اگه کاری که گفته انجام ندم باز مجبورم میکنه لباسمو عوض کنم
ساعت ۷ ونیم بود و من هنوز آماده نشده بودم
در اتاق باز شدو سارا وارد اتاق شد...
سارا:چرا هنوز آماده نشدی؟
- میگم سارا یه چیزی مشکوک میزنه
سارا: چی؟
- چرا از صبح مامان چیزی نمیگه؟ اصلا یه بارم نیومده بگه آیه آماده شو ،آیه دیر شده
سارا: خوب به جاش امیر جبران کرده ،صد بار بهت گفته ،واسه همین خیالش راحت بود
- اره راست میگی
سارا: پاشو ،الان میرسناا
- باشه
لباسمو عوض کردم ،چادر رنگیمو سرم کردمو رفتم سمت پذیرایی
با دیدن بابا ،خجالت کشیدمو رفتم داخل آشپز خونه روی صندلی میز ناهار خوری نشستم
مامان بادیدنم یه لبخندی زد و چیزی نگفت
کلافه به ساعت نگاه میکردم که زنگ خونه به صدا در اومد
بلند شدم رفتم سمت پذیرایی کنار سارا ایستادم امیر رفت در و باز کرد و بعد از چند دقیقه مهمونا وارد خونه شدن
یه لحظه با وارد شدن یه نفر خشکم زده بود
اصلا باورم نمیشد این آقا اومده باشه خواستگاری
سارا که از من بیشتر قافلگیر شده بود آروم زیر گوشم گفت: آیه من دارم همون کسی و میبینم که تو میبینی؟ مگه ممکنه ،هاشمی اینجا.... ،خواستگاری تو .....
همه بعد از احوالپرسی نشستن ولی من و سارا مثل چوب خشک ایستاده بودیم و نگاه میکردیم با صدای امیر به خودمون اومدیم رفتیم یه گوشه نشستیم...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#روابطعمومی_اموررسانه
#کانون_بانوان_ایران_مقتدر
https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗#گام_های_عاشقی💗
قسمت98
امیر هم که حال و روزمو دیده بود خودش رفت سمت آشپز خونه و چند تا چایی ریخت داخل استکان و آورد و به مهمونا تعارف کرد
بابا و آقای هاشمی یه جوری با هم صحبت میکردن که انگار چندین ساله همدیگه رو میشناسن،اینقدر گرم صحبت شدن
که آخر پدر آقای هاشمی به حرف اومد و شروع به حرف زدن کرد
بعد از کلی صحبت و تعریف کردن از پسرش
از بابا خواست که منو هاشمی باهم دیگه صحبت کنیم
بابا هم اجازه داد
امیر هم یه نگاهی ملتمسانه به من کرد که بلند شم میخواستم برم سمتش تک تک موهاشو با دستام بکنم بعد با دیدن هاشمی که ایستاده بود بلند شدمو رفتم سمت اتاقم اصلا نگاه نکردم که هاشمی داره میاد پشت سرم یا نه
وارد اتاق شدمو روی تختم نشستم
هاشمی هم وارد اتاق شد و روی صندلی کنار میز تحریرم نشست...
هنوز تو شوک دیدن هاشمی بودم که هاشمی شروع به صحبت کرد
هاشمی: میدونم که شما قصد ازدواج ندارین ،حتی دلیل کارتون هم میدونم ،یعنی امیر همه چیز و بهم گفته ،ولی خانم هدایتی من درکتون میکنم که الان به همه عالم و آدم بی اعتماد و بدبین بشین ،ولی ازتون خواهش میکنم یه فرصت به من بدین تا خودمو بهتون ثابت کنم ،که اینکه من واقعا شما رو ...
هاشمی شروع کرد به حرف زدن درباره خودش ،منم فقط گوش میکردم
اینقدر حرفاش آرامش بخش بود که نفهمیدم زمان چقدر زود گذشت
صدای در اتاق اومد امیر وارد اتاق شد
امیر: فک کنم بهتون خوش گذشته که دوساعت دارین صحبت میکنین
هاشمی: ولا تو این دوساعت فقط من صحبت کردم خانم هدایتی اصلا حرفی نزدن
امیر زد تو سرش گفت: آخ آخ آخ ،آقا سید بیچاره شدی، پس یه گاز فقط حرف زدی
هاشمی که منظور امیر و متوجه نشد با تعجب به امیر نگاه میکرد
امیر: پاشین بریم بیرون ،همه منتظرن
بعد همه وارد پذیرایی شدیم
کسی چیزی نپرسید که چی شد ؟
یا نظر من چیه ؟
انگار همه چی از قبل برنامه ریزی شده بود...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#روابطعمومی_اموررسانه
#کانون_بانوان_ایران_مقتدر
https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
✳️ شگفتی های سوره _ قدر...
✳️ قدر سوره قدر را بدانيم
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🔷 ۱- خواندن در نماز
امام صادق (ع) : هرکه سوره قدر را در نماز واجب قرائت کند ، منادى او را صدا زند که؛ اى بنده خدا ! گناه گذشته تو بخشیده شد ، عمل را از سر بگیر.
📚 وسائل الشیعه ج ۶ ص ۱۴۹
🔷 ۲- تسریع در پرداخت بدهی
امام باقر (ع) در جواب شخصی که توان ادای قرض را نداشت فرمودند:زیاداستغفار کن و سوره قدر را فراوان بخوان.
📚 الکافی ج ۵ ص۳۱۷
🔷 ۳- خواندن هنگام وضو
امام رضا (ع) :هر مؤمنی که هنگام وضو گرفتن سوره قدر را بخواند ، از گناهانش خارج می شود مانند آن روزی که از مادر زاده شد.
📚 فقه الرضا ص ۷۰
🔷 ۴- نزد اهل قبور
امام رضا (ع) : هر مؤمنى که قبر برادر مؤمنش را زیارت کند و هفت مرتبه ( إنا انزلناه فى الیلة القدر) را بخواند ، خداوند
او و صاحب قبر را مى آمرزد.
📚من لا يحضره الفقیه ج ١ ص ١٨١
🔷 ۵- هنگام سوار شدن بر وسیله نقلیه
امام سجاد (ع) : هر كسی به هنگام سوار شدن مركب « إنا أنزلناه » بخواند سالم و آمرزيده از مرکب پياده شود.
📚مکارم الاخلاق ج ۱ ص۲۴۲
🔷 ۶- برای دفع چشم زخم و بلا
امام صادق (ع) بـراى حفظ و نگهدارى ( از چشم زخم و بلاها) فرمود : كوزه ی تازه ای بردار و آن را پر از آب كن و بر آن سوره ( انا أنزلناه فى ليلة القدر) را سى بـار بـخوان سپس آن را آويزان كن و از آن بياشام و وضو بگير و هر چه بخواهی می توانی به آن آب بیفزایی.
📚 كافى ج ۴ ص ۴۳۰ ح ۱۹
🔷 ۷- در عصر جمعه
امام کاظم( ع ) می فرماید : برای خداوند در روز جمعه ، هزار نفحه رحمت است که به هر بنده که بخواهد مقداری از آن عطا می کند و هر کس سوره ( إنا أنزلناه ) را بعد از ظهر جمعه صد بار قرائت نماید ، خداوند همه آن هزار نفحه رحمت را به او خواهد داد.
📚 الأمالی للصدوق ۱ ص ۶۰۶
🔷 ۸- بعد از نماز عصر
امام جواد (ع) : هر کس ده مرتبه سوره «إنا أنزلناه» را بعد از نماز عصر بخواند ، به مقدار اعمال خلائق در آن روز ثواب خواهد داشت.
📚 المصباح للکفعمی ج ۱ ص ۳۳
🛑 ثواب شهید در خون غلطیده
امام صادق (ع) : هیچ مؤمن روزه داری نیست که در هنگام خوردن سحری و افطارش سوره قدر را بخواند ، مگر آن که بین این دو زمان ، ثواب کسی را خواهد داشت که ؛ در راه خدا در خون خود
غلتیده است.
📚 بحارالأنوار ج ۹۷
✳️ راز سوره قدر
از امام صادق (ع) درباره تفسیر
« إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ » پرسیده شد، آن حضرت فرمود : « معناى " لیلة " فاطمه است و معناى کلمه " قدر" یعنى خدا ، پس کسى که فاطمه را آن طورکه باید بشناسد، لیلة القدر را درک نموده است »
📚 تفسير فرات كوفي ٥٨١
✳️ تمام عظمت ماه مبارک رمضان ، به شب قدر است و تمام عظمت شب قدر،
به نزول قرآن است.
#روابطعمومی_اموررسانه
#کانون_بانوان_ایران_مقتدر
https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
صد بهانه برای بخشش.mp3
3.68M
#تلنگری
🔺عملی آسان و ساده در شب قدر،
برای جلب مغفرت خداوند!
#لیلة_القدر
#استاد_شجاعی 🎤
#روابطعمومی_اموررسانه
#کانون_بانوان_ایران_مقتدر
https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
شب ِ قدر ، امضاء میشود شهادتنــامه ها ...
جایی میان آسمــان برایم دست و پا کنید...🤲🏻
امشب شهادت نامه ی
عشاق امضا می شود...
__سال بعد این ایام
یک عده را
به نام #شهید میشناسند
همان هایی ڪه
میدانستند
چگونه
بخواهند و بگیرند..
💢 آرزویم را شهادت می نویسم .
الهی الحقنا بالشهدا والصالحین 🤲🏻
#شب_قدر
#روابطعمومی_اموررسانه
#کانون_بانوان_ایران_مقتدر
https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
--روضه خوانی شهید تورجی زاده پشت
بیسیم به درخواست شهید خرازی
#روابطعمومی_اموررسانه
#کانون_بانوان_ایران_مقتدر
https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8
دعای جوشن کبیر.ppsx
2.18M
💻پاورپوینت
📜عنوان: دعای جوشن کبیر
#ماه_رمضان
#قدر
#شب_قدر
#روابطعمومی_اموررسانه
#کانون_بانوان_ایران_مقتدر
https://eitaa.com/joinchat/652738793C8ca71a82d8