eitaa logo
کنفرانسهای مفید
27 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
698 ویدیو
51 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
سرشکستگی مضاعف در یک مراسم تشییع با وجود تبلیغات سنگین رسانه‌های وابسته به جریان‌های معارض، تشییع رئیس گروهک با حضور تنها چند صد نفر برگزار شد. در تشییع ، غیر از برخی عناصر وابسته به نهضت آزادی، افراطیونی مانند عبدالله نوری، رضا خاتمی، محسن آرمین و حضور داشتند. لابه‌لای تشییع ابراهیم یزدی، عده‌ای از حامیان فتنه که هر رویدادی را به مستمسکی برای سوءاستفاده و خودنمایی تبدیل می‌کنند، برای سران فتنه شعار دادند که حتی از سوی حضار تشییع نیز همراهی نشد. گفتنی است سیاسیون و محافل رسانه‌های مدعی به بهانه درگذشت یزدی، اقدام به تطهیر سوابق وی و نهضت آزادی کرده بودند و این در حالی است که (از اعضای اصلی ستاد موسوی در سال 88) در گفت‌وگو با ماهنامه یادآور(خرداد 88) درباره ابراهیم یزدی گفته بود: «آقای دکتر یزدی یک ویژگی خاصی دارد و آن اینکه بسیار راحت می‌گوید و چنان قاطعانه و محکم هم دروغ می‌گوید که ممکن است کسی کوچک‌ترین شکی به او نکند. کدهایی را که در مورد نجف و نوفل لوشاتو و مسیر انقلاب داده بررسی کنید، می‌بینید که همه آنها دروغ است! در مصاحبه‌هایش هرچه را که ویژگی منحصر به فرد و ممتاز جمهوری اسلامی است، به خود نسبت می‌دهد، می‌گوید تشکیل شورای انقلاب نظر من بود. دولت موقت نظر من بود، روز قدس را من پیشنهاد کردم، جهاد سازندگی را من پیشنهاد کردم، سپاه پاسداران را من پیشنهاد کردم. من به عمرم چنین آدم دروغگوی شارلاتانی ندیده‌ام. اگر من و آقای ناصری و آقای رحیمیان و دوستان دیگر مرحله به مرحله همراه امام نبودیم، شاید به شک می‌افتادیم که او دارد راست می‌گوید! یکی از حرف‌هایش این است که در نوفل لوشاتو، صبح‌ها که امام قدم می‌زدند، من با ایشان بودم و مسیر انقلاب را مرحله به مرحله برای امام تبیین می‌کردم! و امام می‌گفتند این‌ها را یادداشت کن و به من بده! از این جور دروغ‌های عجیب و غریب، در حالی که ‌آقای یزدی حتی یک روز هم صبح‌ها با امام قدم نزده، محل سکونت امام باغچه آقای دکتر عسگری بود که دو تا اتاق داشت. یک اتاق که خود ایشان در آنجا ساکن بود، اتاق دیگر که ما طلبه‌ها آنجا بودیم. دکتر یزدی اصلا شب‌ها آنجا نبود. اینها می‌رفتند به ساختمان هتل‌گونه‌ای که چند اتاق داشت و به آن هتل طویله می‌گفتند و شب‌ها آنجا بودند و ساعت 9 صبح می‌آمدند. امام نماز صبح و تعقیبات را که می‌خواندند، می‌رفتند در این باغچه قدم می‌زدند و تنها هم بودند. ما هم از داخل اتاق ایشان را تماشا می‌کردیم. اینها ساعت 9 می‌آمدند. اگر یک نفر حتی دیده که آقای یزدی صبح زود با امام مشغول قدم زدن بوده، بیاید بگوید.»