۷ فروردین ۱۴۰۲
۷ فروردین ۱۴۰۲
۷ فروردین ۱۴۰۲
کنجِخلوت...!
از درد سخن گفتن و از درد شنيدن با مردمِ بىدرد، ندانى كه چه دردى است'!
تو که از صورت حالِ دلِ ما بی خبری
غمِ دل با تو نگویم که ندانی دردم:)!
#سعدی
۷ فروردین ۱۴۰۲
کنجِخلوت...!
من پر از شعر غمم میل دلت نیست، نخوان...!
نشنید کسی بین غزلها سخنم را
آوای ترک خوردن و تنها شدنم را
#مهدی_احتشامی
۷ فروردین ۱۴۰۲
گر چه افتادم زِ چَشمت بی گُمان دارم اُمید
شعرِ غمگین را کُنون با خنده امضا میکنی ؟
۷ فروردین ۱۴۰۲
۷ فروردین ۱۴۰۲
۷ فروردین ۱۴۰۲
کنجِخلوت...!
_ وداع ؟ + نه ، جون کندن ! ... #سید_خسته...
افطارها بهکام دلم زهر میشود
آقای ما گرسنه و تشنه شهید شد...
۷ فروردین ۱۴۰۲
۷ فروردین ۱۴۰۲
۷ فروردین ۱۴۰۲
بی تو با فاقله ی غصه
و غم ها چه کنم ؟!
تار و پودم تو بگو ..
با دلِ تنها چه کنم ؟
۷ فروردین ۱۴۰۲