ساکت کنار بُهت خودم مینشینم و...
از یاد میبرم همه را با صدای تو
#افشین_یداللهی
ساکت کنار بُهت خودم مینشینم و
از یاد میبرم همه را با صدای تو...
#افشین_یداللهی
بیا که مردم اطراف من فقط بلدند
زبانِ زخم زبان را به جای همدردی...
#افشین_یداللهی
تو با قلبِ ویرانهی من چه کردی؟
ببین عشقِ دیوانهی من چه کردی!
در ابریشم عادت آسوده بودم
تو با بالِ پروانهی من چه کردی؟
ننوشیده از جام چشم ِتو مستم(:
خمار است میخانهی من، چه کردی؟
مگر لایقِ تکیه دادن نبودم؟!
تو با حسرت شانهی من چه کردی؟
مرا خسته کردی و خود خسته رفتی!
سفر کرده با خانهی من چه کردی؟
جهانِ من از گریه است خیس ِباران(:
تو با سقفِ کاشانهی من چه کردی؟
#افشین_یداللهی
هرڪَز نمیشود
ڪه تو را دید و بعد از آن
جایی نفس ڪشید بہ جز در هوای تـــو...
#افشين_یداللهی
#سید