#شهيدبزرگواروقتي کودک بودند هم شوخ طبع بودند هم مثل بزرگترادرک و فهم بالایی داشتند،مادرميگفت در تمامی مراسم های مذهبی شرکت میکردن و همیشه کمک کردن رادوست داشتن مخصوصا به پدردرکارهاي کشاورزی،این شهيدبزرگواردوخواهرخودش را بشدت دوست داشتندوهميشه از تهران برایشان سوغاتی مياوردوبه مادرحجاب و معرفت راگوشزدميکردوميگفت که دوست داردخواهرانش حجابشان را رعایت کنندوهميشه در زندگی معرفت را الگوی خودقراربدهند،وقتی عازم تهران شد برای کارکردن،تنها هدف اوخوشبختي مادر خانواده بود دوست داشت پیشرفت کندتامادربه اوافتخارکند.ازفاميلهاي تهران که پیش انهابودچندسالي وقتی ازشهيدميپرسم انهاجزگريه کردن و آه کشیدن وتعریف ازاخلاق و مهربانی ایشان حرف دیگری ندارن،مادرميگويدهميشه به من میگفت مادرجان توراخوشبخت خواهم کردتاحسرت هیچ چيزدردلت نماند ،چراکه با شهادتش افتخار بزرگی آفريدومادرهميشه شکرميکندوميگويداومراسرافرازکردواسمش و نامش همیشه ماندگار است،اواین روزهادلتنگ پسرش هست🌻