#شهیدی_که
شهیدی که!...
برای آب نامه می نوشت
بعد از عملیات والفجرهشت بخشی از خطوط پدافندی فاو دست گردان ما بود و من و شهید یوسف قربانی توی اطلاعات و عملیات کار می کردیم و هر روز واسه ستاد فرماندهی گزارش می بردیم به فاو و موقع برگشتن هم به ایستگاه صلواتی بچه های شیراز سر زده و شکمی سیر فالوده شیرازی میخوردیم،
به همین خاطر هم بین من و یوسف جهت بردن گزارش رقابت بود.
هر روز می دیدم یوسف گوشه ای از سنگر نشسته و نامه می نویسد. با خودم می گفتم یوسف که کسی را ندارد! برای چه کسی نامه می نویسد؟
آن هم هر روز؟!
یک روز هنگام بازگشت از فاو گفتم:
یوسف نامه ات را پست نمی کنی؟ دست مرا گرفت و قدم زنان به کنار ساحل اروند برد. نامه را از جیبش در آورد، ریز ریز کرد و توی آب ریخت. چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه می نویسم، کسی را ندارم که...
#منبع_وبلاگ_حاج_عباس_لشگری☝🏻
دو فرشته به نام های صمد و ایران ، بیستم شهریور ماه ۱۳۴۵ در #زنجان صاحب فرزندی آسمانی بنام یوسف شدند
که سرانجام در رکاب ولی زمانش در مورخ نوزدهم دی ماه ۱۳۶۵به مقصد بهشت پر کشید
#غواص_شهید_یوسف_قربانی
#هر_روز_با_شهدا
#یاد_کنید_شهدا_را_باصلوات
#هر_خانه_یک_عکس_شهید
خط مقدم 💥
https://eitaa.com/joinchat/2368143559C474cb5a010
https://khatshekanha.ir/
ߊَܢ̣ـــــــــــوܥَܼوߊܥ
#شهیدی_که!
شهیدی که!...
قبل از شهادت در کنار مزارش عکس گرفت
روز ۱۷ آذر ماه ۱۳۶۴ بود و قرار بود با اولین کاروان سپاهیان محمدرسول الله (ص) اعزام شویم ،
لذا مراسم داخل مسجد شهدا واقع در مزار شهدای پایین زنجان بود
که بعد از اتمام مراسم آمدند داخل مزار
یک دفعه ایستادند و گفتند آقا رسول همینجا ازمن عکس بگیر .
گفتم جواد چرا اینجا؟
شهید بزرگوار فرمودند که بعداً متوجه خواهی شد!
و سرانجام دهم اردیبهشت ۱۳۶۵ شهید شدند و دقیقا جایی که آقا رسول از ایشان عکس گرفتند دفن شد
دو فرشته به نام های قنبر و زینب ، یکم آذر ماه ۱۳۴۷ در #زنجان صاحب فرزندی آسمانی بنام جواد شدند
که سرانجام در رکاب ولی زمانش در مورخ دهم اردیبهشت ۱۳۶۵به مقصد بهشت پر کشید
#شهید_جواد_بیات
#هر_روز_با_شهدا
#یاد_کنید_شهدا_را_باصلوات
#هر_خانه_یک_عکس_شهید
خط مقدم 💥
https://eitaa.com/joinchat/2368143559C474cb5a010
https://khatshekanha.ir/
ߊَܢ̣ـــــــــــوܥَܼوߊܥ
هر چی معرفت داری صلوات 📿 بفرست ✨
#شهیدی_که
بلبل خوشخوان گلستان جبههها بود
سردار شهید سید داود شبیری
(آهنگران #زنجانی ها)
دو فرشته بنام حاج سید علی النقی و بتول خانم به مورخ دوم خرداد ماه ۱۳۴۵ در #زنجان صاحب فرزندی آسمانی بنام سید داود شدند.
که سرانجام در رکاب ولی زمانش به مورخ بیست و یکم فروردین ماه ۱۳۶۶ از منطقه شلمچه به مقصد بهشت پر کشید
#سردار_شهید_سید_داود_شبیری
#پاسدار_شهید #مداح_شهید #بلبل_امام حسین
فرازی از وصیتنامه #شهید
زندگی در این دنیا برایم خیلی سخت می گذرد ، دیگر از این دنیا بیزارم ، دنیایی که با این همه تجملات ظاهری خویش تورا فریب می دهد .
دیگر از این تجملات پوچ دست می کشم
و آنچه را که تو گفته ای انجام می دهم .
#معبودا تو میگویی چنین باش باشد ، تو میگویی از غیر #خدا ببر ، میبرم
تو میگویی بر نفست غلبه کن ، میکنم
تو میگویی در راه من بمیر ، چراکه مرگ در راه تو #عزت است و سعادت ابدی است
در راه تو می میرم حتی اگر #آتش را بر من ارزانی داری و آنچه رضای توست راضی هستم
پس #خدایا مرا چنان بمیران که دوست می داری و راضی هستی
و زندگیم را به سعادت و مرگم را به #شهادت ختم کن
خط مقدم 💥
https://eitaa.com/joinchat/2368143559C474cb5a010
https://khatshekanha.ir/