eitaa logo
168 دنبال‌کننده
16.9هزار عکس
1.9هزار ویدیو
117 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
شهیدی که با نواب پر کشید یکی از شهدای فداییان اسلام در سال 1334 از شهر محسوب می‌شود. «مظفرعلی ذوالقدر» روستازاده‌ای بود از استان ؛ مقدمات مذهبی را در روستای زادگاهش از روحانی دِه آموخت، به علت بیکاری و هجوم نیرو‌های متجاسر به آذربایجان، مجبور به مهاجرت شد و به آبادان رفت. در آنجا با برادران فدائیان اسلام آشنا شد. شرایط نابسامان آبادان و وجود کار در کویت او را وادار کرد برای کار به کویت مسافرت کند. در آنجا مشغول کار‌های ساختمانی شد، همچنین ارتباطش را با فدائیان اسلام حفظ کرد. پس از مدتی پول اندوخته خود را برای شهید نواب صفوی فرستاد. در نامه‌ای که برای نواب نوشت آرزوی شهادت کرد. پس از چندی بی‌صبرانه به دیدار نواب شتافت. نفس گرم شهید نواب او را منقلب کرد. به این جهت تصمیم گرفت در خدمت نواب بماند، تا این که قرار شد علاء - نخست‌وزیر - به بغداد برود و با انعقاد پیمان نظامی بغداد، قرارداد اسارت ملت ما را به امضاء برساند. در این موقع شهید نواب مظفر را احضار کرد و از وی خواست برای فداکاری آماده شود. مظفر با دل و جان پذیرفت. در جلسه‌ای که برای اعدام علاء تشکیل شده بود، چنان صحبت کرد که همه برادران انتخاب او را تحسین کردند. مظفر : مظفر پس از دستگیری در برابر علی امینی، اسدالله علم، آزموده و سپهبد بختیار گفت: «شما جنایتکاران کشور را تحویل اجانب داده‌اید و می‌خواهید با انعقاد قرارداد ننگین مملکت را به باد فنا دهید. در کشوری که مغازه عرق فروشی آن از نانوایی بیش‌تر باشد، چگونه پادشاهش ادعا می‌کند که مروج مذهب جعفری است.»