eitaa logo
🇮🇷 شهدای استان خوزستان 🇮🇷
3.5هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
391 ویدیو
24 فایل
⚘دومین کنگره ملی شهدای استان خوزستان⚘ ✅این کانال جهت منتشر نمودن مطالب مربوط به شهدای استان خوزستان به فعالیت خود ادامه خواهد داد .
مشاهده در ایتا
دانلود
🎙 روایت فرمانده وقت دانشکده دوره فرماندهی و ستاد سپاه(دافوس) از در سال ۱۳۸۱: 🟣 : *بسم الله الرحمن الرحیم* سلام [عرض] می کنم خدمت شما عزیزان. این روزها که من خدمتتون هستم همان روزهایی است که رزمندگان اسلام و فرماندهان در همین منطقه آماده بودیم برای انجام عملیات[والفجرهشت]. ⏺ چهار بخشی را که ما می خواهیم برای آقایان توضیح بدهیم یکی انتخاب این منطقه است که قطعا" برای آقایان و خواهران راوی‌ها و برای مردم که شما می‌خواهید برای‌شان صحبت کنید خیلی مهم است که چرا ؟ یا اصلا" چرا در [منطقه]جنوب؟ ◾️ دومین بحث هم موضوع غافلگیری و بحث توان دشمن در این منطقه و بحث خود جزر و مد رودخانه و یک مقداری هم مجبوریم از جغرافیای منطقه فاو توضیح مختصری بدهیم خدمتتان که چه اینجا چه مشخصاتی دارد. 🔘 تشریح عملیات را هم به صورت مرحله به مرحله و همراه با نتیجه گیری سیاسی و نظامی خدمت شما عرض می‌کنم. در بخش انتخاب منطقه، سه مرحله: ۱. تثبیت دشمن، ۲. بازپسگیری مناطق اشغالی و ۳. ورود به خاک عراق در انتخاب این محور مهم است. 🔻ما برای این عملیات به مرحله‌ای رسیده بودیم که باید وارد خاک عراق می‌شدیم. در مرحله اول که تثبیت بود، عراق را سر جاش نگه داشتیم، قدرت پیشروی‌اش را از دست داده و در یک خطی که تعریف شده است در سال اول جنگ در محور جنوب و غرب نگه داشته شده بود. 🔺 در مرحله دوم زمین‌های زیادی از ما دستش بود؛ هم غرب هم جبهه میانی و هم در منطقه جنوب که از اهمیت بالایی برخوردار است و این ها را ما باید پس می گرفتیم. عملیات‌های چهارگانه بیت المقدس، فتح المبین، طریق القدس و ثامن الائمه-حالا با ترتیب من نگفتم-، حدودا نود و پنج درصد از مناطق اشغالی تصرف شده توسط ارتش بعثی را پس گرفتیم، اما دشمن همچنان ایستاده بود و این اشتباه و جنگی را که بر ما تحمیل کرده و خساراتی را که وارد کرده بود را نمی‌پذیرفت. ✅ لذا با راهنمایی‌هایی از جانب حضرت امام(ره) و فرماندهی جنگ، تصمیم بر این شد که ما وارد خاک عراق بشویم. ورود به خاک عراق هم تا سال ۱۳۶۴ سابقه داشت ولی اهداف ما را تأمین نکرده و نتوانسته بود خواسته‌های جمهوری اسلامی را جامه‌ عمل بپوشاند. 🔶 ما در عملیات شرهانی[محرم] در منطقه فکه، در منطقه‌ زبیدات داخل خاک عراق شده بودیم. در دو عملیات خیبر و بدر در منطقه هور تا جاده العماره-بصره رفته بودیم. در عملیات رمضان در کنار نهر کتیبان رفته بودیم، و زمین هایی مثل زید و بعضا" طلاییه و این ها دست ما بود، ولی یک زمین سرکوبی که بتواند دشمن را وادار به تجدید نظر بکند دست ما نبود، لذا لازم بود عملیاتی تعیین کننده صورت بگیرد و بر همین اساس این عملیات طراحی شد. ...
🎙 روایت فرمانده وقت دانشکده دوره فرماندهی و ستاد سپاه(دافوس) از در سومین دوره آموزشی راویان فتح نیروی مقاومت بسیج/ سال ۱۳۸۱: 🟣 : 🔹 خود این عملیات هم پیشینه قبلی دارد که اصلا چرا این منطقه انتخاب شد؟ ما نزدیک دو سال در منطقه هور عملیات کرده بودیم[عملیات بدر و خیبر] ولی نتایجی که اهداف اصلی عملیات بود را به دست نیامده بود. حالا این دفعه باید زمینی انتخاب می شد که هم آن دو سال هور را تقریبا" جبران می‌کرد و هم عملیات به صورت قاطع عملیاتی باشد که دنیا قبول کند که یک کار تقریبا" نظامی و حساب شده و درخور توجه داریم به دنیا و به مردم خودمان ارایه می‌کنیم. 🔹 بر این اساس و طرح عملیاتی به قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا(ص) ارسال شد. از این تعداد، دوازده تا قابل عمل نبود، یعنی اهداف جمهوری اسلامی را تامین نمی کرد. سه تا از این طرح‌ها مورد قبول شد یکی شلمچه بود، همین کربلای پنج(که سال بعد انجام شد) یکی هم مجددا" منطقه هور بود و آخرین طرح هم منطقه فاو. 🔺در بحث و بررسی که نزدیک یک الی دو ماه صورت گرفت، در این سه طرح، عملیات در فاو به عنوان یک عملیاتی که هم نوآوری دارد هم جسارت زیادی می خواهد که کسی انجامش بدهد انتخاب شد. آن روزها بعضی از افراد وقتی می فهمیدند تنشان می لرزید، می گفتند از این رودخانه چه طوری می خواهیم عبور کنیم؟ 🔶 عزیزان، من این رودخانه را با شناور از ابتدا تا انتهایش رفته‌ام. هر ده کیلومتر آن تقریبا مشخصات مختلفی دارد و بدترین موقعیت یک رودخانه در همین منطقه فاو است که حالت دریا دارد. یعنی ما رودخانه‌ای با این مشخصات هیچ جای ایران نداریم. حالا در این شرایط جسارتی می خواست که کسی قبول کند و این عملیات را انجام بدهد چرا که پشت این رودخانه اهداف خیلی جالبی بود، یعنی به فاصله هزار دو هزار متری ما، بهترین اهداف آماده بود که دسترسی به این اهداف ما را به تقریبا" به نتایج خیلی جالبی می‌رساند که پایان صحبت‌هایم خدمتتان می گویم. 🔰 شلمچه هم مشخصاتی داشت که یک بار تجربه شده بود در ایران(عملیات رمضان) از آن، و نمی توانستیم دوباره ریسک بکنیم. هور هم دو بار رفته بودیم، دشمن حساس شده بود؛ لذا دشمن اصلا تصور نمی کرد ما این جا بخواهیم عملیات کنیم، البته نه به این دلیل که جاذبه ندارد بلکه به دلیل این که کسی نمی تواند از این رودخانه به این راحتی عبور کند چرا که خود عراق هم وقتی که... ...
🎙 روایت فرمانده وقت دانشکده دوره فرماندهی و ستاد سپاه(دافوس) از در سومین دوره آموزشی راویان فتح نیروی مقاومت بسیج/ سال ۱۳۸۱: 🟣 : 🔻چرا که خود عراق هم ابتدای جنگ وقتی خواست آبادان را بگیرد، اصلا" نیامد از طریق این رودخانه[اروند رود] آبادان را بگیرد. برای عراق آمدن از این رودخانه به این سمت و آبادان را گرفتن فقط یک عبور رودخانه می خواست و سپس آبادان در دستش بود و تمام ساحلش هم فقط نیروهای خودش بود اما چنین جرأتی نکرد و نمی‌کرد. با این که در منطقه‌ جزیره مینو رودخانه دویست و پنجاه متر عرضش است، شما می توانید بروید و ببینید ولی این جا[رودخانه اروند] تا دوهزار متر عرض دارید. بر این اساس عراق هم محاسبه نمی‌کرد که ما از این جا عبور کنیم و بیاییم. 🔰 : از مشخصات منطقه می‌توان به جنگل نخل‌ها اشاره کرد. این جنگل بعضا تا ۲ تا ۵ کیلومتر عرض داشت و دارای عقبه‌ای بود که یک لشگر می‌توانست به‌ راحتی در آن استتار کرده و استقرار پیدا کند. همچنین دسترسی به آن راحت بود و یگان‌های ما مشکلی از لحاظ حضور و رفت و آمد در منطقه نداشتند. 🔶 همچنین این منطقه سابقه صنعتی داشت و سابقه بندرگاهی داشت. از نظر تجهیزات مانند: راه‌ها و تأسیسات استقراری مثل آب، برق، تلفن و... از جهت استقرار در آن خیلی مشکل نبود. 🔹از دیگر موضوعات بسیار مهم دیگر، نزدیکی اینجا به بصره و کشور کویت است. فاو پایان کشور عراق محسوب می‌شود و این موضوع یعنی دسترسی عراق به دریای آزاد. ✅ لذا این موارد از مشخصاتی بود که موقعیت[استراتژیک] این سرزمین را بالا می برد و خود عراقی‌ها هم وقتی وارد زمین شان[فاو] شدیم ماکت‌هایی پیدا کردیم که نشان می‌داد آن‌ها تصوراتی از حمله از طرف ما داشتند ولی نه از طریق این رودخانه بلکه از طریق خورعبدالله! آن‌ها پیش‌بینی می‌کردند نیروی دریایی ایران از طریق خلیج فارس وارد خورعبدالله می شود و از پشت فاو حمله می کنند‌. 🔅 ماکت هایی که ما در تیپ ۱۱۰ عراق دیدیم و نوع موانعی را که ما در خورعبدالله با آن برخورد کردیم نشان می داد عراق تک اصلی را از خورعبدالله می دانند. خب حق هم داشتند چرا که نه ما و نه عراق در این منطقه از ساحل خوبی برخوردار نیستیم و به دلیل جنس آن احتمال حمله از این منطقه را نمی‌دادند. 🔻به هر جهت این نشان دهنده‌ی این است که این منطقه دارای موقعیت خیلی خوبی است برای عملیات و برای توسعه و ادامه گام‌های بعدی عملیات. 🌐 از محاسن دیگر آن؛ وقتی نیروی هوایی ایران می خواهد روی این منطقه عمل کند یک دریا پشتش دارد که دریا برای جبهه خودش است و به راحتی می‌تواند مواضع عراق را مورد هدف قرار بدهد. برای نیروی هوایی ما هم خیلی جالب بود و آن ها هم از طرح خیلی استقبال می‌کردند. ⭕️ نیرو دریایی هم به این محور نزدیک بود و هر تجهیزاتی از دریا می خواستیم وارد عمل کنیم، نیروی دریایی جواب می داد و ما را این جا می‌آورد. نیروی زمینی هم که خدمتتان عرض کردم که تا پای رودخانه می توانست بیاید مستقر بشود و در نخل ها استقرار پیدا کند. 🛑 پس منطقه از نظر مشخصات نظامی برای هر ارتشی جالب است که از این منطقه یا سرپل بگیرد یا کل این منطقه را مورد هدف قرار بدهد. 💢 حالا با گذشت تقریبا" پنج شش سال از جنگ، باید یک ضربه مهلک به عراق وارد می کردیم تا حرف‌های سازمان‌های بین المللی و حرف‌های جمهوری اسلامی را بپذیرد. برای این موضوع بهترین زمین(فاو) تشخیص داده شد برای عملیات و در نتایج هم خدمتتان می گوییم که واقعا" اثر خودش را از نظر روانی روی ملت خودمان و هم روی شرایط بین الملل گذاشت و اولین بار بود که دنیا فهمید که عراقی ها که این قدر ادعا دارند یک ارتش خیلی مدرن و پیشرفته دارند و می تواند جلوی چنین نیروهایی مثل بسیجی‌های ما یا یگان های ارتش‌ ما بایستد با انجام این عملیات این هیمنه پوشالی شکسته شد... ...
🎙 روایت فرمانده وقت دانشکده دوره فرماندهی و ستاد سپاه(دافوس) از در سومین دوره آموزشی راویان فتح نیروی مقاومت بسیج/ سال ۱۳۸۱: 🟣 چرا که این ارتش(عراق) در آن زمان معروف شده بود قادر است در منطقه خاورمیانه با اسراییلی ها بجنگند، یعنی دو سه ارتش هستند که ادعا دارند با اسراییل می توانند بجنگند؛ یکی از آن ارتش‌ها هم ارتش عراق است. 🔺حالا آن ارتش عراق تا این جا تمام ابهتش را شکاندیم. یعنی سوالاتی که کشورهای عربی ازش کردند، سوالاتی که ابرقدرت‌ها کردند و سوالاتی که ملتش ازش داشتند این بود که با این همه پول، این همه امکانات، این همه پشتیبانی و تجهیزاتی که هیچ ارتشی به چشمش ندیده پس داری چه کار می کنی جلوی این[ایرانی] ها؟ ایرانی‌ها این رودخانه[اروند] مقابل‌شان است ولی آمدند هر کاری دلشان خواست کردند و تا هر جا که اهداف‌شان هم بوده آمدند و گرفتند. 🔶 لذا من بیشتر وارد این مرحله نشوم که چه نتایجی گرفتیم چون بحث نتایج خودش خیلی مهم است. ولی در اهمیت آن می خواهم بگویم از زمین‌های خوزستان که هم برای عراق در بخش جنوبِ عراق مهم است و هم برای ایران مهم است، ما سه بخش خیلی جالب داریم. یکی بخش فتح المبین است یعنی شمال خوزستان از موسیان تا تقریبا" از دهلران و کمی پایین‌تر تا مثلا" بگویم تا فکه تا چزابه. این یک زمین خیلی جالب و خوب است و خب عملیات هم شده و تشریح آن برای شما انجام شده و مشخصا" خصوصیات آن را می‌دانید. 🔹یک زمین شرق بصره است که از طلاییه شروع می شود تا همین آبادان و خرمشهر تمام می شود و این زمین هم خیلی زمین مهمی است که بعدا" در جریان تشریح عملیات کربلای پنج برای شما اهمیت این منطقه را می گویم. 💢یک زمین هم منطقه‌ی اروند است، حالا هور خودش یک پاتلاقی یا یک آب گرفتگی است که عملیات در آن یک عملیات ویژه است ولی این منطقه هم یکی از مناطقی است که خیلی در طراحی اگر کسی بتواند با آن غافلگیری را رعایت بکند و درست از آن استفاده کند نتایج خیلی بالایی خواهد گرفت. 🟤 بحث دوم، موضوع غافلگیری و بحث موقعیت دشمن در رودخانه است و اینکه دشمن اینجا چه شرایطی دارد. به هر صورت عراق تا سال ۱۳۶۴ نزدیک پنج سال است که با او درگیریم و تمام تاکتیک‌های ما را به دست آورده است. از نحوه‌ی عملیات‌های ما، شبانه بودنش، تجهیزات‌مان، ترتیب نیروی ما که چقدر یگان داریم، بسیجی ها ما چه کسانی هستند و چه ویژگی‌هایی دارد، ارتش ایران کیست و... همه‌ی این ها را به دست آورده بود. لذا بر اساس این اطلاعات و تحلیل‌ها در مقابل ما پدافند می کرد. پدافند هم فقط مین و سیم خاردار نیست، فقط رودخانه نیست، فقط آدم نیست؛ پدافند اثرات تاکتیکی و اثرات روانی هم هست. 🔘 بعضی وقت‌ها در پدافند یک کسی کار روانی می کند و اصلا" نیاز به نیرو ندارد. فقط طرف مقابلش را می‌ترساند. مثل بعضی از زمین‌ها که ما دیگر به سمت‌شان نرفتیم. به همدیگر می گوییم این منطقه نروید که این جا تلفات زیادی می دهیم. لذا این اثر روانی در پدافند است. 🔅 عراقی‌ها در بحث استقرارشان در پدافند که نزدیک هفت سال است که زمینگیر شدند به یک نکته‌ای رسیدند که حتما ما را شناسایی کنند و از این که مقابل ما غافلگیر بشوند باید جلوگیری کنند. از طرفی ما هم دقیقا همین را می خواستیم که اگر روزی خواستیم عملیات کنیم فرضا در محور جنوب، همراه با غافلگیری زمانی و تاکتیکی باشد که در این محور به این هدف رسیدیم. ...
🎙 روایت فرمانده وقت دانشکده دوره فرماندهی و ستاد سپاه(دافوس) از در سومین دوره آموزشی راویان فتح نیروی مقاومت بسیج/ سال ۱۳۸۱: 🟣 🔻یعنی بین این سه چهار تا زمینی که در خوزستان هست باید این قدر کار شناسایی فریب و کار روانی صورت بگیرد که عراق با همه‌ی توان اطلاعاتی و موانعی که ایجاد کرده باز هم نتواند بفهمد ایران از کجا می خواهد حمله کند. ✳️ از طرفی تمام یگان‌های ما در خوزستان قرار دارد و عراقی‌ها هم می‌دانند اهداف اصلی جمهوری اسلامی در خوزستان است؛ چرا که دسترسی به اهداف کشور عراق، از محور جنوب یعنی همان رسیدن به نفت، رسیدن به شهرهای اصلی و به عقبه‌ی دشمن که دریاست و قطع آن از دریای آزاد در منطقه خوزستان قرار دارد. 💠 حالا باید یک کاری از نظر روانی می‌کردیم تا دشمن فریب بخورد. بر همین اساس در دو محور دیگر، قرارگاه‌های فرعی ما فعال شدند. در منطقه هور قرارگاه نجف به فرماندهی سردار ایزدی و در محور شلمچه قرارگاه قدس به فرماندهی سردار[عزیز] جعفری-فرمانده نیروی زمینی- که مأموریت پیدا کرد در منطقه‌ی شلمچه، ام‌الرصاص را بگیرد که آن منطقه هم برای عراق خیلی حساس بود. ⭕️دو موضوع غافلگیری هم داریم. یک غافلگیری در عملیات داریم یک غافلگیری قبل از عملیات. غافلگیری در عملیات این است که وقتی از سه محور به دشمن حمله می‌کنیم ارتش بعث عراق گیج شود که تک اصلی کدام است، کدامش می خواهد عمق بگیرد. ‼️نگاه می کند می بیند ام‌الرصاص کنار شهر بصره است، یعنی کسی که در ام‌الرصاص است می‌تواند از آنجا خانه‌های بصره را ببیند. از آن طرف در منطقه فاو دارد می‌جنگد و یک قرارگاه هم در هور دارد عمل می کند. حالا باید فرمانده‌ی ارتش بعث عراق تصمیم بگیرد که کدامش می خواهد عمق بگیرد و قطعا" آن‌ها در تشخیص اشتباه خواهند کرد... ...
🎙 روایت فرمانده وقت دانشکده دوره فرماندهی و ستاد سپاه(دافوس) از در سومین دوره آموزشی راویان فتح نیروی مقاومت بسیج/ سال ۱۳۸۱: 🟣 🔻موضوع بعدی غافلگیری حین عملیات است. شما می‌توانید دشمن را با تک‌های فرعی غافلگیر کنید. در این زمینه چه اتفاقی افتاد، در هر سه منطقه نزدیک به دو هزار کمپرسی مأموریت پیدا کرد جاده‌هایی را در هور بسازد. این ها با چراغ روشن شب‌ها کار می کردند که مسلما" هر ارتشی باشد با خودش می گوید حتما قرار است اینجا عملیات شود. لذا در هر سه محور اقدامات یکسان صورت گرفت. ⭕️ از طرفی قرارگاه قدس به عنوان تک فرعی در منطقه ام‌الرصاص یک قرارگاه دارد و مشغول شناسایی است. در منطقه هور هم اقداماتی صورت گرفت اما منجر به عملیات نشد ولی در منطقه ام‌الرصاص شد. 🔶 حالا دستور کار قرارگاه کربلا به عنوان تک اصلی در منطقه فاو این بود که حتی نیروهای خودی هم نباید بدانند این جا عملیات است! دیگر حسابش را بکنید... 🔹 وقتی ما نیروی خودمان هم نباید بداند این جا عملیات است دیگر حسابش را بکنید خانواده های این ها در رفت و آمد به شهرهاشون در تردد به خود منطقه؛ هیچ کس نباید بداند. یعنی همه باید در یک تردید باشند که نکند قرار است در هور عملیات شود؟ نکند این جا[فاو] خودش یک فریب است؟ یعی باید در این حد محرمانه عمل شود، چرا؟ دلیلش این است که ما یک عملیات مهندسی بزرگ در منطقه فاو داریم. زیر ساخت‌ها و مشخصات این زمین این شکلی نبوده که الان شما دارید می‌بینید. این زمین صاف و برهوت بود و هیچ چیزی نداشته است. این زمین که الان این طوری پر از عارضه، پر از جاده، نزدیک به چهارصد کیلومتر جاده داخلش آمده است و قریب به پانصد توپ می تواند این جا مستقر و شلیک کند، این‌ها همه باید در عرض مهر تا بهمن‌ماه آماده شوند، همه هم باید کارشان را بکنند نظیر واحد مهندسی که باید جاده بسازد، عوامل قرارگاه، لشکرها ولی نباید بدانند که این جا می‌خواهد عملیات اصلی اجرا شود. 🔺 ممکن است کسی بو ببرد؛ مسلما" کسی که این جاست نمی‌خواهد سر خودش کلاه بگذارد که در منطقه عملیاتی دارد شکل می‌گیرد اما باید در رفتار ما و در کار روانی ما طوری قضیه جلوه کند که تمام کسانی که در همین جا هم دارند کار می کنند فکر کنند شاید اینجا خودمان یک جریان فریب هستیم! شاید عملیات می خواهد در هور انجام شود. شاید عملیات می خواهد در شلمچه انجام شود... ...
🎙 روایت فرمانده وقت دانشکده دوره فرماندهی و ستاد سپاه(دافوس) از در سومین دوره آموزشی راویان فتح نیروی مقاومت بسیج/ سال ۱۳۸۱: 🟣 سومی هم این که حالا آن که دارد کار می کند باید حداکثر دقت خودش را بکند که آن کارش در عکس ماهواره ای و در عکس هوایی و دکل‌های دشمن نیفتد و این کار هم صورت گرفت. از دیگر موارد حفاظتی دستور کار داشتیم میزان تردد ها را حفظ کنیم و مثل روزها و ماه‌های گذشته باشد. برای این کار، تعداد کارت‌های تردد در لشکرها معلوم بود، یعنی تعداد ماشین ژاندارمری که در این جا مستقر بود(دو تیپ ۱۰۷ و ۷۰۷)-ما که بهشون می گفتیم تیپ ولی احتمالا" هنگ و از این چیزها هستند-، ژاندارمری تیپ و یگان و لشکر نداشت آن موقع، دو گردان خیلی بزرگ بودند از دهانه خلیج فارس تا آبادان به نام ۱۰۷ و ۷۰۷ مستقر بودند که این ها را می خواستیم تعویض کنیم با یگان‌های عمل کننده عملیات. از طرفی این‌ها اصلا نباید می‌فهمیدند که چرا می خواهیم تعویض‌شان کنیم‌. اصول حفاظت و محرمانگی تا این حد باید رعایت می‌شد. لذا یگانی که می‌خواهد در این منطقه مستقر شود باید به اندازه تردد این دو گردان فقط تردد کند. اگر زمانی خواستیم تردد را زیاد کنید باید آرام آرام و مقطعی باشد. مثلا" ماهی یک تعدادی به این تردد اضافه کنیم. مسلما" این ترددها یک مقداری به خاطر آشپزخانه بود، پشتیبانی و مهمات بود و این قبیل موارد. برای همین حجم تردد ها و رفتارها باید حفظ شود. لذا چراغ خاموش، خاکریز زدن کنار جاده ها، خاکریزهای بلندی سه متری کنار جاده، همین خسروآباد اگر این جا کسی عملیات بوده خسروآباد تا مدت ها بعد از جنگ هم خاکریزش بود که پهنش کردند کنار جاده است الان. در خود قرارگاه ها یگان که این جا مستقر می کرد باید طوری قرارگاهش را می زد طوری سنگرهایش را می زد که هر کس بیاید بازدید کند، تقریبا" یک ماهی هم یک بازدید صورت می گرفت، کسی نباید مثلا" ورق گالوانیز سفید را یا پلاستیک را طوری نشان بدهد که در عکس بیفتد ، یا استحکامات در خط، به هر صورت ما می خواستیم خط بشکنیم سه تا مشکل داشتیم : یک غواص می خواهد برود، یک موج هم با شناور می خواهیم پشتش حمایت کنیم که تیربار ها هستند و سلاح های سنگین که اگر خط نشکست ما با آن ها بشکنیم برویم جلو، یکی هم سلاح هایی که روی خود خط هستند، یگان می گوید من این قدر سلاح روی خط می خواهم اگر آن یگان نتوانست، شناور هم اگر رفت و نتوانست باید توپ هایی که روی خط هستند بتوانند آن خط را بشکنند با حمایت این آتش بروند، این هم می خواست مستقر بشود. خود عبدالکاظم فرمانده تیپ تو گزارشاتی که یک نوار ویدئویی به دست ما رسید، به دست آوردیم در کارخانه نمک، دارد می گوید که ما مانده بودیم که این ها استحکامات یک مقداری زیاد کرده بودند، ولی این نشان از یک عملیات می دهد، مثلا" عبدالکاظم فرمانده تیپ از دو گروه بودند در لشکر 19 که دیدگاهشون عملیات می شود یا نمی شود. ...
🎙 روایت فرمانده وقت دانشکده دوره فرماندهی و ستاد سپاه(دافوس) از در سومین دوره آموزشی راویان فتح نیروی مقاومت بسیج/ سال ۱۳۸۱: 🟣 🔶 فرمانده لشکر می گوید عملیات نمی شود، فرمانده تیپ به مسئول عملیات می گوید عملیات می شود. در این عملیات عراقی‌ها داخل خودشان یک تجزیه و تحلیل داشتند که آیا این ها(ایرانی‌ها) این جا عملیات می کنند یا نه؟ دو گروه شده بودند. دو دیدگاه داشتند، مثبت و منفی. فرمانده لشکر می گفت آثاری که از حرکات ایرانی‌ها در این جا می بینیم ناشی از یک عملیات بزرگ نیست. عبدالکاظم[حسین الاسدی] فرمانده تیپ در منطقه است و هر روز خودش داخل خط حضور دارد. او تحرکات ما را ناشی از یک جنگ بزرگ می‌دانست. او این موضوع را ناشی از تحرکات ما و وضعیت تجهیزات جدیدمان می‌دانست. با دوربین‌های‌شان اضافه شدن سنگرهای جدید، مدل گونی‌ها و سنگ‌ها را می‌دیدند. قبل از ما که ژاندارمری بودند خیلی سنگرهاشون پیشرفته نبود چون برای یک جنگ پیشرفته طراحی نشده بود. بیشتر حالت دفاعی داشت و از طرفی خیلی هم آتش سنگین تبادل نمی شد، لذا سنگرهای خیلی محکمی نمی خواستند؛ ولی ما اینجا برای استقرار یک لشکر مسلما بدانید امکاناتی باید در خط مستقر بکنیم که بتوانند خط را بشکند. ما حتی بیمارستان[فاطمه زهرا] شش اتاق عمل احداث کرده بودیم. 🔹در بحث جاده، از دو سال قبل کارهایی را شروع کرده بودیم و برای عراقی‌ها عادی سازی شده بود. برای این عملیات هم با همان عقبه و تجهیزات گفتیم کار را سرعت بدهند ولی اگر کسی نگاه می‌کرد تغییر محسوسی را متوجه نمی‌شد و با خودش می‌گفت شاید می‌خواهند جاده‌ای را برای پشتیبانی و این‌ها بزنند. 🔻در موضوع توپخانه وقتی می خواهیم آن را مستقر کنیم بحث سر ۵۰۰ توپ است که هر کدام حداقل ۲ متر زیرساخت و نیرو می‌خواهد. تا قبل از عملیات حتی یک کوپه خاک هم اینجا نبود که پانصد توپ بتواند مستقر شود. از طرفی روی زمین باتلاقی هم نمی‌تواند مستقر شود و حالا اینجا هم زمینش باتلاقی است. لذا همه‌ی این موارد را با تاکتیک‌هایی زدیم که هم جاده‌ها داخل خط باشد و هم پدهای توپخانه را و مواضعی که بچه‌های پشتیبانی و لجستیک می خواستند مستقر کنند. حالا هنر ما این بود که در عین انجام این امور ولی به شکلی کارمان را جلو ببریم که در جغرافیای منطقه تغییر محسوسی ایجاد نشود؛ که اگر از منطقه عکس هوایی گرفته شد، داخل آن‌ها احساس آماده سازی برای انجام عملیات مشخص نباشد. 🔺ما بعد از عملیات بیت المقدس تصاویری بدست آورده بودیم که نشان می‌داد آمریکا به عراق خدمات هوایی در سطح عالی می‌دهد که می‌تواند همیشه نسبت به عملکرد ما هوشیار باشد. ⭕️ لذا با همه‌ی این ابزارها که در اختیارشان بود ولی نشانی از این که این‌ها ببینند طرف مقابل برای جمعیتی بالغ بر صدهزار نفر دارد آماده می‌شود تا چنین عملیات متهورانه‌ و با جسارتی را انجام بدهد ندیدند و این هم یکی از معجزات خدا در این عملیات بود. 🔰 ما همین کار را ما در هور[عملیات خیبر سال ۱۳۶۲ و عملیات بدر سال ۱۳۶۳] هم کردیم اما دشمن اصلا نفهمید ما به آن‌جا حمله کردیم و نمی دانست که ما می‌خواهیم این کار را انجام دهیم؛ نه یکبار بلکه دوبار در عملیات بدر هم غافلگیر شد و متوجه نیت ما نشد. بعد از آن ما فهمیدیم تاکتیک روی عراقی‌ها جواب می‌دهد. یعنی عراقی که همیشه چشمش باز است و در دو تا سه سطح برای خودش خط دفاعی چیده ولی باز هم قابلیت غافلگیر شدن را دارد. ⭕️ مثلا" در همین منطقه و رودخانه، روی شناورهای کوچکی کمین را مثلا" صدمتر می فرستد جلوتر و ابزاری هم در اختیارش است مثل مین، سیم خاردار، نبشی و امکانات ایذایی که نگذارد شناورهای شناسایی ما وارد خط‌های اصلی‌شان بشوند و شناسایی شان کنند. 🔅 با همه ی این نکات ما این امکان را بررسی کرده بودیم که در مناطقی هم مثل این جا که البته مثل الان این شناورها نبوده و ساحل آن طرف هم مثل طرف ما صاف بود امکان غافلگیری هست البته به شرطی که اصول آن را رعایت بکنیم و خدا هم کمک کند. 🛑 لذا این خیلی نکته جالبی است یعنی ممکن است برای شما سوال پیش بیاید که پس عراق مثلا" خواب بود که شما زدید به آن؟ این حساس نبود؟ مثلا" این زمین برایش مهم نبود؟... ...
🎙 روایت فرمانده وقت دانشکده دوره فرماندهی و ستاد سپاه(دافوس) از در سومین دوره آموزشی راویان فتح نیروی مقاومت بسیج/ سال ۱۳۸۱: 🟣 ▪️ مثلا این زمین برایش مهم نبود؟ چرا بود ولی این بچه‌ها اینقدر با ظرافت کار کردند که واقعا" خود عراقی‌ها به همه جهت شکست خوردند. یعنی علاوه بر شکست نظامی، از نظر روانی هم شکست خوردند. اینجا بود که فهمیدند نمی‌توانند جلودار بسیجی‌های ما باشند. این نیروی بالاخره راهش را پیدا می کند و عبور می کند از خط این‌ها[عراقی‌ها]. 🟤 لذا غافلگیری کامل انجام شد و ما موردی نداریم که بگوییم قبل از این عملیات جلسه‌ای با فرماندهان داشتیم که حالا عملیات بکنیم یا نکنیم؟ مشکل داریم یا نداریم؟ ⏳ : در خصوص آغاز عملیات، معمولا تاریخ‌ را بر اساس شرایط جوی منطقه به دست می آوردیم نه بر اساس این که دشمن حالا هوشیار هست یا نیست. ما هر روز بهمن را می توانستیم انتخاب کنیم ولی روز مورد نظر باید با شرایط آب و هوایی منطقه هماهنگ می‌بود. ⚪️ میزان نور ماه، وضعیت جزر و مد برای اجرای عملیات مهم بود. بر این اساس روز و ساعتی که می‌خواستیم خدا کمک کرد دقیقا با وضعیت ما جور شد. یعنی دقیقا همان چیزی بود که می‌خواستیم. لذا موضوع غافلگیری با شناسایی‌های بسیار دقیقی که نیروها انجام دادند و از طرفی، غافلگیری در نیروهای خودی باتوجه به حجم اقدامات مهندسی صورت گرفته به صورت کامل انجام شد. حالا دیگر هیچ بهانه‌ای برای انجام عملیات وجود نداشت اِلا یه نکته! 🔴 فقط همه نگران یک چیز بودند. حالا همه‌ی کارها صورت گرفته و سپاه همه‌ی تجهیزاتش آماده است، آموزش هایش را دیده و امکاناتش را دارد؛ ولی آیا می توانیم از این رودخانه عبور کنیم؟ ما موفق می شویم؟ عبور ناموفقی خواهد شد؟ این عبور دست به دست خواهد داد؟ یعنی شکافی وسط ما نمی ماند که یگانی نتواند عمل کند و یگانی بتواند عمل کند؟ لذا اولین نگرانی یکی عبور بود. حالا عبور را کردیم، آیا این خط می شکند؟ یعنی همه غافلگیری در انتخاب منطقه، در اقدامات پیش از عملیات، در گمراه کردن عراق در انتخاب منطقه، حالا سوال اصلی اینجاست، آیا این خط می‌شکند؟ 🔸 این خط به طول صد کیلومتر را ما با دوربین به صورت کامل تست کرده بودیم. بهترین سنگرها از بتن، استحکامات، همه گونی انداخته، داخلشون بهترین تیربارها و بیشترین مهمات و نیرویی که دستش را می گذارد روی تیربار و می زند؛ هیچ کم و کسری هم نیروی عراقی ندارد که یه وقتی تیرش تمام شود... ...
🎙 روایت فرمانده وقت دانشکده دوره فرماندهی و ستاد سپاه(دافوس) از در سومین دوره آموزشی راویان فتح نیروی مقاومت بسیج/ سال ۱۳۸۱: 🟣 🔹 وقتی رسیدیم آن‌طرف بقیه تجهیزات عراقی‌ها از قبیل سیم خاردار، نبشی، خورشیدی، مین‌های منور را از نزدیک دیدیم. تازه این‌ها در کنار وضعیت باتلاقی زمین است. زمینی که فقط بدرد ماهی‌های آن منطقه می‌خورد. اصلا پرنده نمی‌تواند آن‌جا بشیند چه برسد به راه رفتن انسان! 🔻 از طرفی ما هم این بود که بدون سر و صدا باید بالای سر عراقی‌ها در سنگر قرار بگیریم. یعنی به صورت قاطع باید خط بشکند چون اینجا ریسک یعنی کل عملیات. 🔺 شاید اولین بار بود که عراق چنین عملیاتی بر علیه‌اش انجام می‌شد در طول این چند سال لذا نتوانست یک درکی و یک تجزیه تحلیلی از این رفتار ما به دست بیاورد. 🔅 ما این موضوع را باید در تشریح‌ عملیات برای مردم باز کنیم که ما همه جا می‌توانیم کار مهندسی انجام دهیم، هر چه قدر هم بخواهیم می توانیم برای شما جاده، استحکامات و مهمات و توپخانه بیاوریم ولی غافلگیر کردن دشمن نه کار مهندسی است نه کار توپخانه! کاری است که هنر می خواهد و از هنرهای جنگ است که شما باید آن را داشته باشید و اگر بتوانید یک ارتش را غافلگیر کنید، بهترین نتایج را از عملیات می توانید بدست بياوريد. 💢 پس نتیجه‌گیری می‌کنیم که تقریبا در تمام جنگ‌ها و حرکات انقلابی می‌شود از غافلگیری به عنوان یک تاکتیک که برتر از سلاح و نیرو است استفاده کرد. در تاریخ هم اگر مطالعه کنیم می‌بینیم پیامبر اعظم(ص) هم از غافلگیری استفاده کرده و باعث شده دویست سیصد نیروی ایشان بر هزار نیرو به راحتی غلبه کند و عملیاتی شود که قرآن هم از آن اسم می‌برد. 🔹 موضوع عبور از این آب[رودخانه اروند] است. برای این موضوع ابتدا نیاز بود رفتار این آب و رودخانه را بشناسیم. به موسسه‌ای در لندن مراجعه کردیم که رفتار جزر و مد رودخانه‌ها در آن آمده است ولی دیدیم کلی صحبت می‌کند و اطلاعاتش برای عبور نیروی بسیجی از رودخانه مناسب نیست‌. لذا خودمان دست بکار شدیم. به عرض سی کیلومتر اِشل‌هایی را در آب قرار دادیم و از طرفی غواص‌های ماهری را در رودخانه فرستادیم تا وضعیت آب را بررسی کند. وقتی آمد بیرون گفت زمانی که سرم را داخل آب می‌کردم آب به یک سمت می‌رفت، وقتی می‌رفتم پایین دیدم آب من را به سمت مخالف هدایت می‌کند! آنجا بود که فهمیدیم دو جریان مخالف در آب وجود دارد... علاوه بر آن جزر و مدّ این رودخانه خیلی زیاد است. یعنی وقتی در ساحل خودی آب پایین است، در ساحل عراق ممکن است آب ۱۰۰ متر بالا آمده باشد. ⭕️ لذا ما با یک مطالعه، هیدروگرافی(آب شناسی)، کمک خدا و براساس اِشل‌هایی که در آب قراردادیم، جزر و مدّ رودخانه را به دست آوردیم. ما فهمیدیم ساعت ۱۰:۲۰ دقیقه به مدت یک ساعت دوره سکون آب است.(حالا این زمان از بالاترین نقطه تا پایین ترین نقطه به عرض ۳۰ کلیومتر متفاوت است) این زمان بهترین موقعی است غواص‌‌ها می‌توانند به آب بزنند. 🔸 خط شکنی است. یعنی حالا با همه مشکلات رسیدیم به ساحل عراقی‌ها، چگونه با خطوط دفاعی‌شان می‌خواهیم خط را بشکنیم؟ عراق سه لایه خط دفاعی داشت. یک خط تیربارچی‌ها و ضدهوایی‌زن‌ها هستند که می‌توانند در عرض یه ربع هر چه شناور روی رودخانه هست را بزنند و از انواع تجهیزاتی که مستقیم‌زن هستند استفاده می‌کنند. خط بعدی خط کمین است که به صورت ناپیوسته و براساس اهمیت مواضع‌شان مستقر هستند. یک خط هم برای بعد از عبور است که بر فرض اگر توانستید خطوط اول و دوم را بشکنید، اجازه عمق پیدا کردن و نفوذ را ندهد. ...
🎙 روایت فرمانده وقت دانشکده دوره فرماندهی و ستاد سپاه(دافوس) از در سومین دوره آموزشی راویان فتح نیروی مقاومت بسیج/ سال ۱۳۸۱: 🟣 ⭕️ برای این عملیات سه قرارگاه در نظر گرفته شد. قرارگاه کربلا به فرماندهی سردار غلامپور با یگان‌های: لشکر ۵ نصر، تیپ ۴۴ قمر بنی هاشم، لشکر ۳۱ عاشورا، لشکر ۲۵ کربلا، لشکر ۷ ولیعصر، لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص)، لشکر ۱۴ امام حسین(ع)، لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب، لشکر ۸ نجف، تیپ ۳۲ انصارالحسین(ع) و تیپ ۱۵ امام حسن(ع) با اهداف: شهر فاو، منطقه نفتی فاو که تانک فارم‌ها آنجا قرار دارند، اسکله‌های شهر فاو(البکر و الامیه) و از جمله اسکله چهار چراغ 🔹 قرارگاه نوح به فرماندهی سردار علایی با یگان‌های: لشگر ۱۹ فجر، لشکر ۴۱ ثارالله، لشکر ۳۳ المهدی که باید از دهانه اروند تا نهر ابتر(علی‌شیر) عمل می‌کردند. اهدافی که مقابل‌شان هست اسکله قشله به عنوان یک اسکله بسیار مهم برای عراقی‌ها بود. 🔸 قرارگاه قدس نیز به عنوان تک فرعی به فرماندهی سردار[عزیز] جعفری در منطقه ام‌الرصاص با تیپ ۱۰ سیدالشهدا، تیپ ۲۱ امام رضا و تیپ ۱۸ الغدیر باید عمل کند. 🔶 باید توجه داشت که نحوه‌ی پدافند دشمن روی هر کدام از این اهداف فرق می کند. یعنی روی[اسکله]چهارچراغ یک طور می ایستد، روی اسکله‌های چهارگانه فاو مثل البکر و الامیه یک طور می ایستد، روی این لب آب یک طوری می ایستد. در محور کارخانه نمک مقاومت دیگری دارد؛ لذا این دو قرارگاه[کربلا و نوح] وارد عمل شدند. موج‌های پشتیبانی فقط از طریق قرارگاه کربلا برنامه‌ریزی شده بود یعنی کسی قرار نبود از طریق قرارگاه نوح وارد بشود و توسعه عملیات دهد چرا که اهداف آن طرف مثل کارخانه[نمک] نزدیک‌تر بودند. 🔻یگان‌هایی مثل لشکر ۲۷ محمد(ص)، لشکر ۱۷ علی‌بن ابیطالب و یگان هایی که از قرارگاه قدس می آمدند مثل تیپ ۲۱ امام رضا(ع) و تیپ ۱۰ سیدالشهدا(ع) و یگانی مثل لشکر ۱۴ امام حسین(ع) و لشکر ۸ نجف باید از این چهار پنج یگان ما عبور می‌کردند و عملیات را ادامه می‌دادند. 🔺 عملیات رسیدن به پایان نخلستان‌های عراق و رسیدن به جاده البحار است. آن طرف[عراق] یک جاده‌ای مثل جاده‌ی خسروآباد ما است. یعنی پایان نخل‌ها احداث شده و آن‌ها هم همچین جاده‌ای دارند. ▪️ مرحله اول برای این که فرماندهی خیالش راحت باشد، در آن محور سرپل را گرفتیم و قادر بودیم اگر مشکلی در عملیات بود، توسعه عملیات را افزایش دهیم. ▪️جاده البحار را باید شب اول می گرفتیم؛ حدودا ساعت دوازده شب لشکر ۵ نصر اعلام کرد به جاده آسفالت رسیدم. وقتی ازش سوال کردند دیدند اولین یگان لشکر ۵ نصر است که از بالاترین نقطه به جاده البحار رسیده و اعلام می‌کند می‌خواهم بلدوزرهایم را عبور بدهم. بلافاصله، به یگان‌های دیگر این موضوع گفته شد و آن‌ها هم حرکت کردند. ❌ از مشکلاتی که ما داشتیم اسکله چهارچراغ بود. خیلی مقاومت کردند و نبرد در آن محور تا فردا ادامه پیدا کرد و عبور را برای لشکر ۳۱ عاشورا سخت کرده بود. با این وضعیت قرار شد لشکر ۲۵ کربلا که شهر فاو را تصرف کرده بود برود و آن منطقه‌ای که بین دو لشگر ۲۵ کربلا و ۵ نصر شکاف ایجاد شده بود را تأمین کند. 🔅 حوالی ساعت ۱ شب بود که آقا مرتضی[قربانی] اعلام کرد من در پایگاه موشکی هستم و رفته بود به سمت خورعبدالله. 💢 محور قرارگاه نوح هم لشکر ۴۱ ثارالله نه تنها عبور موفقی کرده بود، بلکه آماده بود که اگر لشکر ۲۵ کربلا آماده باشد از کنار پایگاه موشکی و خورعبدالله باهاش الحاق کند. 🔰 لذا در مرحله اول، اهداف را تا جاده البحار و بلکه بیشتر تصرف کردیم که کالک آن در اطلس‌های جنگ با میزان پیشروی و پیوستگی یگان‌ها در این زمین موجود است. ...
🎙 روایت فرمانده وقت دانشکده دوره فرماندهی و ستاد سپاه(دافوس) از در سومین دوره آموزشی راویان فتح نیروی مقاومت بسیج/ سال ۱۳۸۱: 🟣 و پایانی 🔰 برای شب دوم عملیات توانستیم به کارخانه نمک بچسبیم و تا زیر کارخانه نمک، جاده‌ی شنی هم برسیم. مقداری از جاده‌ی ام‌القصر تا آن پایگاه موشکی که پایگاه موشک‌های کرم ابریشم بود لشکر ۱۷[علی بن ابیطالب] و ۲۷[محمد رسول‌الله] رسیدند. 🔻 شب سوم عملیات هم بدین شکل انجام شد که لشکر ۱۷ و ۲۷ باید عملیات کنند بروند و جاده‌ی ام القصر را تا پشت کارخانه نمک بگیرند. 🔺 در شب سوم قرارگاه قدس هم از منطقه ام‌الرصاص فارغ شد و آمد در منطقه که توانستند عملیات کنند بروند منطقه جاده‌ی البحار بین کارخانه‌ی نمک را تا یک حد قابل قبول بگیرد و خاکریز را بزنند و از آن طرف هم جاده‌ی ام‌القصر را بگیرند. 🔹 اما مشکل کارخانه نمک ماند تا اردیبهشت ماه[سال ۱۳۶۵] که ما یک عملیات دوم تکمیلی برای فاو انجام دادیم و تمام این یگان ها و یگان هایی مثل[تیپ ۳۲] انصار[الحسین] و دیگران آمدند عملیات کردند و کارخانه نمک را تا دو تا از حوضچه‌هایش پیشروی کردیم و سیل بند اصلی را زدیم و خط مقدم دیگر تکمیل شد. ✅ مدت هفتاد و دو روز تقریبا" ما این جا جنگیدیم تا توانستیم به آن خط مان[اهداف عملیات] برسیم. یگان‌های زیادی از عراق آمدند پاتک کنند اما به دلیل وضعیت زمین، نتوانستند در منطقه ام‌القصر و البحار وضعیت ما را تغییر دهند. لذا اهداف ما کاملا" تأمین شد و در محور کارخانه نمک، داخل خود کارخانه که[عراق] کاری نمی توانست بکند، سمت راستش هم که آب بود؛ لابلای نخل‌ها هم نمی‌توانست پاتک کنند. به همین جهت یک شکافی در جاده استراتژیک داشت که فقط تیپ ۱۰ زرهی مرتب از آنجا پاتک می‌کرد و نمی خواست بین یگان‌های ما الحاق صورت بگیرد. : 🔅 اهدافی که ما در این عملیات بدست آوردیم، هشتصد کیلومتر مربع زمین منطقه فاو را به دست آوردیم. همچنین خطی(خط مقدم) برای ما درست شد به منهای خورعبدالله و منهای اروند در پیشانی جنگی به طول سیزده کیلومتر که نزدیک به شش هفت کیلومتر آن خود کارخانه نمک بود. نزدیک به پنج شش کیلومترش هم از کارخانه تا رودخانه اروند بود و تقریبا سه چهار کیلومتر هم از کارخانه تا خورعبدالله بود که یگان‌ها دیگر به این شکل مستقر شدند و منطقه عملیاتی را با کمک خداوند متعال و مجاهدت همه‌ی رزمندگان تثبیت کردند. روح شهیدان این عملیات با شهدای دشت کربلا محشور شوند ان شالله. والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته