یہڪُنجازحـَرَم|³¹⁵
زدیمدستتوسل،چوبرولایعلے ز کار ما بگشاید، گرهخدایعلــــ🍇ــے [ابراهیمصهبا] _۵روزتاولادت
دنیا چو علی شاه ِنجف ، شاه ندارد ؛
زیبایی ِاو را به خدا ، ماه ندارد :))💚
_۴روزتاولادت#شـٰاهِنجف
8.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فَرَجَاللّه
بدجوریکارمونگرهخورده💔🥲
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
•°↱𝐣𝐨𝐢𝐧↓
⌞ @konjeharam128_133 ⌝
بر شادے پیغمبر و زهرا صلواٺ
بر آینہ ی علے اعلے صلواٺ
هم مولد اصغر اسٺ و هم روز جواد
بر ڪرب و بلا و طوس یڪجا صلواٺ
#میلاد_امام_جوادع💫🌺
#میلاد_حضرت_علی_اصغرع🌺
#بر_همگان_مبارکباد💫🌺
•°↱𝐣𝐨𝐢𝐧↓
⌞ @konjeharam128_133 ⌝
4_6001450393605770347.mp3
6.69M
🎙>>>>#کربلایی_حسین_ستوده
لاامیرالمؤمنینالّاعـــ🍇ـلے
|00:40 * 01:27
#شـٰاهِنجف
#آࢪامش_ࢪوح
•°↱𝐣𝐨𝐢𝐧↓
⌞ @konjeharam128_133 ⌝
✍🏻#داستان_کوتاه
به ساعت نگاه كردم.
شش و بيست دقيقه صبح بود.
دوباره خوابيدم.
بعد پاشدم.
به ساعت نگاه كردم شش و بيست دقيقه صبح بود.
فكر كردم: هوا كه هنوز تاريكه حتما دفعه اول اشتباه ديده ام.
خوابيدم.
وقتي پاشدم هوا روشن بود ولي ساعت همون شش و بيست دقيقه صبح بود.
سراسيمه پاشدم.
باورم نميشد ساعت مرده باشد.
به اين كارها عادت نداشت من هم توقع نداشتم.
آدم ها هم مثل ساعت ها هستند. بعضي ها كنارمان هستند مثل ساعت، مرتب،هميشگي.
آنقدر صبور دورت ميچرخند كه چرخيدنشان را حس نميكني.
بودنشان برايت بي اهميت ميشود. همينطور بي ادعا ميچرخند.
بي آنكه بگويد باتريشان دارد تمام ميشود.
بعد يهو روشني روز خبر ميدهد كه ديگر نيست.
" قدر اين آدم ها را بدانيم
قبل از شش و بيست دقيقه صبح! "
هدایت شده از یہڪُنجازحـَرَم|³¹⁵
تا رمق
در تنِ ما هست
بیا...
حال ما
بی تو تباهست،
بیا...!❤️🩹"
¬قَرارعاشقیروفراموشنکنید
هدایت شده از یہڪُنجازحـَرَم|³¹⁵
..بِسمِرَبِّالنور..
🌱اَلسَّلاَمُعَلَيْكَيَابَقِيَّهَاللَّهِفِيأَرْضِهِ🌱
امام صادق عليه السّلام فرمودند: 💎هر بندهای که از گناهی که مرتکب شده پشیمان شود، پیش از آنکه استغفار کند خداوند گناهش را میآمرزد.
🔅ما مِن عَبدٍ أَذنَبَ ذَنباً فَنَدِمَ عَلَیهِ اِلاّ غَفَراللهُ لَهُ قَبلَ أَن یَستَغفِرَ.
📚جامع احادیث الشیعه، ج ١٤، ص ٣٣٨
#حدیث_روز
یہڪُنجازحـَرَم|³¹⁵
دنیا چو علی شاه ِنجف ، شاه ندارد ؛ زیبایی ِاو را به خدا ، ماه ندارد :))💚 _۴روزتاولادت#شـٰاهِنجف
خاک باش؛علی ابوتراب است🤍🍇
_۳روزتاولادت#شـٰاهِنجف
#داستان_کوتاه
✍مرد سرمایه داری در شهری زندگی میکرد؛ اما به هیچکس ریالی کمک نمیکرد. فرزندی هم نداشت. و تنها با همسرش زندگی میکرد. در عوض قصابی در آن شهر بود که به نیازمندان گوشت رایگان میداد.
روز به روز نفرت مردم از شخص سرمایه دار بیشتر میشد مردم هرچه او را نصیحت میکردند که این سرمایه را برای چه کسی میخواهی؟ در جواب میگفت نیاز شما ربطی به من ندارد. بروید از قصاب بگیرید تا اینکه او مریض شد احدی به عیادتش نرفت و در نهایت در تنهایی جان داد. هیچ کس حاضر نشد به تشییع جنازه او برود... همسرش به تنهایی او را دفن کرد اما از فردای آن روز اتفاق عجیبی در شهر افتاد دیگر قصاب به کسی گوشت رایگان نداد. او گفت کسی که پول گوشت را پرداخت میکرد دیروز از دنیا رفت..!!
قضاوت کار ما نیست قاضی خداست