eitaa logo
کوچه شهدا✔️
92.4هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
2.6هزار ویدیو
6 فایل
🔷 امام خامنه ای: ‌‌امروزه زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر ازشهادت نیست✔️ شهید زندگی کنی شهید میمیری🌹 اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ خادم الشهدا 👇 @mahmode110 تبلیغات،تبادل👇 @tabligh810
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺: فقط تنها چیزی که از مجیدم برام مونده همین لباسهاش هست که روز و شب نگاهش میکنم.. 😭🥀 ‎‎‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
🔻میگفت: «حسین بدجوری بیتاب بود. قرار به سینه نداشت. میگفت: سید! دری باز شده است برای شهادت! هشت سال دنبالش بودیم که راهمان بدهند برویم آن طرف که نشد. من باید بروم. نمی خواهم این بار جا بمانم! خیلی دلتنگ بچه ها هستم!» وقتی خواست برود گفت: سید! من میروم و آن قدر میمانم تا شهید شوم! کوله بار را انداخت روی شانه اش و رفت.... برایم عجیب و غریب نبود دل کندن و رفتنش و پشت پا زدنش به دنیایی که سال ها پیش دل کنده بود از آن! آن دل بی قرار و آن آتشفشان فروخفته باید روزی جوشش و غلیان میکرد و به قول سید مرتضی آوینی: «حرم عشق کربلاست و چگونه در بند خاک بماند آنکه پرواز آموخته است و راه کربلا می شناسد و چگونه از جان نگذرد، آنکس که می داند جان بهای دیدار است...» 📸شهید مدافع حرم جاوالاثر 🗓شهادت ۱۹ بهمن ۹۴ 📿شادی روحشان ‎‎‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی این خاطرات رو می‌خونیم می‌بینیم چقدر تو معرفی قهرمانان واقعی ایران کوتاهی شده... اولین اسیر، آخرین آزاده! سیدالاسرا، حسین لشگری ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‎‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
کوچه شهدا✔️
#داستان_عاشقانه_مذهبی #چمران_از_زبان_غاده #قسمت_چهاردهم . مصطفی خیلی آرام این را گوش داد و گفت: م
❌چیزهایی در من بود که خودم نمی فهمیدم و چیزهایی بود که خجالت می کشیدم پیش خودم حتی فکرش را بکنم یا بگویم ، ولی به مصطفی می گفتم . او نزدیکتر از من به من بود . بچه های مدرسه هم همینطور . آنها هم با مصطفی احساس یگانگی می کردند. آن موسسه پایگاه مردم جنوب بود، طوری که وقتی وارد آن می شدند احساس سکینه می کردند. مصطفی حتی راضی نبود مدرسه ، مدرسه ایتام باشد. شب ها به چهار طبقه خوابگاه سر میزد و وقتی می آمد گریه می کرد، می گفت: ما به جای اینکه کمک کنیم که اینها زیر سایه مادرشان بزرگ شوند، پراکنده شده اند. خوابگاه مثل زندان است، من تحمل ندارم ببینم این بچه ها در خوابگاه باشند. 💑 یادم هست اولین عید بعد از ازدواجمان که لبنانی ها رسم دارند و دور هم جمع می شوند‌، مصطفی موسسه ماند، نیامد خانه پدرم .  آن شب از او پرسیدم: دوست دارم بدانم چرا نرفتی؟ مصطفی گفت: الان عید است. خیلی از بچه ها رفته اند پیش خانواده هاشان. اینها که رفته اند، وقتی برگردند، برای این دویست، سیصد نفری که در مدرسه ماندند تعریف می کنند که چنین و چنان. من باید بمانم با این بچه ها ناهار بخورم ،سرگرم شان کنم که این ها چیزی برای تعریف کردن داشته باشند. گفتم: خب چرا مامان برایمان غذا فرستاد نخوردی؟ نام و پنیر و چای خوردی؟! گفت: این غذای مدرسه نیست. گفتم: شما دیر آمدید. بچه ها نمی‌دیدند شما چی خورده اید؟! ادامه دارد... ‎‎‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
هدایت شده از خیریه جهادی حضرت زینب سلام الله علیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قراره برا نیمه شعبان داخل بیست روستا دور افتاده مراسم جشن برگزار کنیم ✅ لطفاً به عشق امام زمان عج لطفاً در این پویش مارو کمک کنید ولو به بیست هزار تومان 🌹 شماره کارت حاج آقا محمود محمودی 👇
5041721090158446
6037997578188303
شماره کارت بنام خیریه جهادی حضرت زینب(س)👇
6273817010138661
بزنید رو شماره کپی میشه👆
حاج آقا محمودی مسول خیریه👇
@mahmode110
09130125204 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2894332609C5ed809a508
14.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بنازم حتما ببینید ✅ آقا وقتی میگیم یعنی همین دیگه... ‎‎‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
کوچه شهدا✔️
#داستان_عاشقانه_مذهبی #چمران_از_زبان_غاده #قسمت_پانزدهم ❌چیزهایی در من بود که خودم نمی فهمیدم و چ
اشکش جاری شد 🔹گفت: خدا که می بیند . 🔰به محض اینکه وارد می شد ، بچه ها دورش را می گرفتند و از سرو کولش بالا می رفتند مثل زنبورهای یک کندو. مصطفی پدرشان ، دوستشان و همبازی شان بود. 💟 غاده می دید که چشم های مصطفی چطور برق می زند و با شور و حرارت می گوید: ببین این بچه ها چقدر زور دارند! این ها بچه شیرند . با شادی شان شاد بود و به اشکشان بی طاقت . کمتر پیش می آمد که ولو یه قراضه غاده را سوار شوند ، از این ده به آن ده بروند و مصطفی وسط راه به خاطر بچه ای که در خاک های کنار نشسته و گریه می کند پیاده نشود. پیاده می شد ، بچه را بغل می گرفت ، صورتش را با دستمال پاک می‌کرد و می بوسیدش وتازه اشکهای خودش سرازیر می شد . دفعه اول غاده فکر کرد بچه را می شناسد. مصطفی گفت: نه ، نمی شناسم .مهم این است که این بچه یک شیعه است . این بچه هزار و سیصد سال ظلم را به دوش می کشد وگریه اش نشانه ظلمی است که بر شیعه علی رفته. ظلمی که انگار تمامی نداشت و جنگهای داخلی نمونه اش بود. ✅بارها از مصطفی شنیدم که سازمان امل را راه انداخت تا نشان دهد مقاومت اسلامی چطور باید باشد. البته مشکلات زیادی با احزاب و گروه ها داشت . می‌گفتند چمران لبنانی نیست ، از ما نیست. خیلی ها می رفتند پیش امام موسی صدر از مصطفی بد گویی می کردند. هرچند آقای صدر با شدت با آنها حرف می‌زد. می گفت: من اجازه نمی دهم کسی راجع مصطفی بد گویی کند. ارتباط روحی خاصی بود بین او و مصطفی، طوری که کمتر کسی می توانست درک کند. ‎‎‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
🌊 دجله ... فرات ...کارون ... همه با هم یکی شده بودند تا اروند خروشان را بسازند و میزان عزمِ مردان این سرزمین را محک زنند ! باد و باران ... دل‌هـا را می لرزاند ... حال آنکه آنها "سر" سپردند و "دل" به آب زدند ... سالک که باشی راه می سازی و تا خـدا امتداد می دهی ! اسمش را هرچه می‌خواهی بگذار بگذار ... " والفجـر ۸ " 🔸تاریخ عملیات: ۲۰ بهمن ۱۳۶۴ 🔸رمز : یا فاطمه الزهرا (س) 🔸منطقه : شبه جزیره فاو 🌷 ‎‎‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
موجی از گرد و خاك بر سر و صورتم هجوم آورد. سرم به بزرگي دشت شـده بود و چشمانم جايي را نميديد. از دود و گرد و خاك، نفسم بالا نمـی‌آمـد. قلـبم مثل طبل پاره شده‌ای يك ضرب ميكوبيد. چشمانم را به زور باز كـردم و از ميـان توفانِ دود و خاك، به سنگر نگاه كردم. كسی به طرفم می‌دويد. ـ بچه‌ها شهيد شدند... صدای مرتضی صفار را شناختم. قلبم برای لحظـه‌ای از كـار افتـاد. احسـاس كردم دشت را كوبيدند به سرم. گيج شده بودم. گيجِ گيج. مبهوت، حيران. همه جا را تار و تيره ميديدم. با تمام قدرتی كه در پاهايم داشتم، دويدم به طـرف سـنگر. سنگر، غرق در دود و خاك و خون بود. چشم چرخاندم. بقايي يـك پـايش قطـع شده و پاي ديگرش به پوستی آويزان بود. حسن، آهسته نفس نفس می‌زد. دويـدم به طرفش و بغلش كردم. اشك، صورتم را پوشانده بود. دستپاچه بـودم. يـك نفـر فرياد مي‌كشيد: ـ جيپ را بياوريد... جيپ را بياوريد... با رسيدن جيپ، حسن و بقية بچه‌ها را سوار كرديم. تنم از خون حسـن خـيس شده بود. گوشم را نزديك دهانش بردم؛ او غلامِ‌حسين بود و ... دردآلـود آقايمـان امام حسين(علیه‌السلام) را صدا ميزد. برگرفته از کتاب:مسافر (براساس زندگی شهيد غلامحسين افشردی «حسن باقری») ‎‎‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. 🕊 تلاوت آیات‌ ؛ 💠 ۩ بــِہ نـیّـت‌         📚 🍀|شبتون شهدایی ‎‎‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
هدایت شده از کوچه شهدا✔️
سلام سلام 😍 توجه! توجه! 💥 قرعه کشی بزرگ سفر کربلا در بزرگترین کانال شهدایی ایتا 💥 یک کمک هزینه ۵ میلیون تومانی سفر کربلا و ۵ جایزه یک میلیون تومانی 😊💥 🔶 عکس رفیق شهیدتون رو ارسال کنید و این بنر رو به ۱۰ نفر یا گروه ارسال کنید و به آیدی زیر جهت ثبت نام در قرعه کشی پیام بدید👇 ثبت نام در قرعه کشی👇 @ya_mahdi_23344 🎁 مشاهده نتیجه قرعه کشی در کانال زیر 👇 https://eitaa.com/joinchat/2418540896Ca1db647805 "زمان قرعه کشی نیمه شعبان"😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚘️🕊 هرگز نمی‌خواستم سلاح به دست بگیرم! منتها سلاح بدست گرفتم برای مقابله با آدمکشان... ‎‎‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯