آخرای آذرماه بود🍃 همراه ابراهیم برگشتیم تهران.خیلی خوشحال بود.
می گفت: هیچ شهید و مجروحی تو منطقه دشمن نبود، هرچی بود و آوردیم.
بعد گفت: امشب چقدر چشم های منتظر را خوشحال کردیم، مادر هرکدوم از این شهدا سر قبر پسرش بره ثوابش برای ما هم هست.
من بلافاصله از موقعیت استفاده کردم و
گفتم: آقا ابرام پس چرا خودت دعا می کنی که گمنام باشی!؟🧐
منتظر این سوال نبود..
لحظه ای سکوت کرد و گفت: من مادرم رو آماده کردم، گفتم منتظر من نباشه، حتی گفتم دعا کنه که گمنام شهید بشم!
ولی باز جوابی که می خواستم نگفت..!
و آخر هم به آرزوش رسید و پیکرش هرگز پیدا نشد
#شهید_ابراهیم_هادی
#ماه_شعبان
#شهادت
#دهه_فجر
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
. 🕊 تلاوت آیات #قرآن_ڪریم ؛
💠 ۩ بــِہ نـیّـت
#شهید_علی_محمودوند
#صفـ۱۶۸ـفحه 📚
🍀|شبتون شهدایی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
هدایت شده از خیریه جهادی حضرت زینب سلام الله علیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قراره برا نیمه شعبان داخل بیست روستا دور افتاده مراسم جشن برگزار کنیم ✅
لطفاً به عشق امام زمان عج لطفاً در این پویش مارو کمک کنید ولو به بیست هزار تومان 🌹
شماره کارت حاج آقا محمود محمودی 👇
5041721090158446
6037997578188303شماره کارت بنام خیریه جهادی حضرت زینب(س)👇
6273817010138661
بزنید رو شماره کپی میشه👆 حاج آقا محمودی مسول خیریه👇 @mahmode11009130125204 #پویش_صد_پنجاه_چهارم #خدمات_خیریه__حضرت_زینب_س_اینجا_ببینید 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2894332609C5ed809a508
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•
″إِلٰهِى ، إِنْ حَرَمْتَنِى
فَمَنْ ذَا الَّذِى يَرْزُقُنِى؟″
«معبودم ! اگر محرومم کنی
پس کیست آن که به من روزی دهد؟»
" مناجات شعبانیه "
۲۱ بهمن ماه ۱۳۶۴ ، امالرصاص
وداع پرحسرت #غواصشهیدعیسیکرهای
به پیکر غواصشهیدجلالتوکلی
#عملیاتوالفجرهشت
#یادکنیدشهداراباصلوات
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•🇮🇷
«شَکَرَالله سعیکم ملت ایران»
من خودم رو شایسته
این نمیدونم که من تشکر کنم،
خدا باید تشکر کنه؛
″خداوند متعال شاکر است.″
#رهبرمعظم_انقلاب
#دههفجر
#عیدایران
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
🔻نامش را فراموش كردم، اما پسري سيزده ساله بودكه پدرش راننده بود و در يك سانحه از دنيا رفت. ابراهيم خيلي مراقب اين پسر بود. برايش خرج مي كرد، او را باشگاه برد و وقتش را پر كرد. بعد متوجه شد كه اينها مستأجر هستند و چند ماهي است اجاره منزلشان عقب افتاده ...
🔻روز بعد همان پسر در جمع ما گفت: خدا اين همسايه روبرويي ما رو حفظ كن. تموم اجاره هاي عقب افتاده را پرداخت كرد و به صاحبخانه ما گفته كه از اين به بعد اجاره ها را او پرداخت مي كند.
او خوشحال بود و ابراهيم هم ساكت. اما من مي دانستم كه ابراهيم با همسايه صحبت كرده و هزينه ها را پرداخت كرده!! خدای ابراهیم فرموده است:
فَأَمَّا الْيَتيمَ فَلا تَقْهَرْ
و اما (به شکرانه این همه نعمت كه خدا به تو داده) یتیم را خوار و رانده و تحقیر مکن. (ضحي/9)
برگرفته از کتاب: خدای خوب ابراهیم
#شهید_ابراهیم_هادی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از شهید#هادی_اخباری🌹
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#صبحتون_شهدایی📿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
•┈┈••••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾•••┈┈•
♦️ماجرای دست مجروج سردار سلیمانی/ روزی که همه فکر کردند حاج قاسم در جنگ شهید شده است
سردار مرتضی قربانی، همرزم حاج قاسم در دوران دفاع مقدس:
من با حاج قاسم تماس گرفتم دیدم صدایش قطع شد
به بیسیمچی او گفتم بیسیم را بده دست حاجی
بیسیمچی گفت حاج قاسم شهید شد.
گفتم گوشی را به بنیاسدی یا رحیمی بده. در تاریکی گشت آنها را پیدا کرد. گفتم چی شده؟ گفت حاجی افتاد روی زمین و شهید شده.
حاجی بیهوش شده بود و آنها در تاریکی شب خیال میکردند شهید شده است.
دوشکایی که حاجی را زد، صد برابرش در هر نقطه شلیک میشد. بچه ها رفتند و ایشان رابا برانکار آوردند. رفتم بالای سرش، دستم را روی پیشانی حاجی گذاشتم دیدم گرم است.
دستشان کامل منهدم و رها شده بود. خونریزی زیاد بود و ترکش به سینه حاج قاسم اصابت کرده بود.
#شهدا
#شهادت
#شعبان
#دهه_فجر
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
ماجرای حضور غواص ۶۸ ساله
در عملیات «والفجر هشت»
▫️نزدیک عملیات والفجر هشت
حاجاحمد امینی از فرماندهان گردانهای لشکر۴۱ ثارالله، پرسنل را در شهرک نورد پشت سنگر واحد تخریب جمع کرد...
بعد گفت: «منطقه عملیاتی حساس و سخت است. من مجبورم افرادی را همراه خود ببرم که صددرصد به آنها اطمینان دارم، افرادی را که از صف خارج میکنم میتوانند به گردانهای دیگر بروند و با قایق به عملیات بیایند»
▫️یکی از این افراد قباد، پیرمرد ۶۸ سالهای بود که به حاج احمد عشق میورزید. پیرمرد با ناراحتی بلند شد و در گوشهای ایستاد. وقتی کار حاج احمد تمام شد، ناگهان گریهکنان رو به حاجی گفت: «حاج احمد! من تمام سختیها را تحمل کردم، زن و بچه را در بدترین شرایط رها کردم و آمدم. با وجود سن و سال زیاد شنا یاد گرفتم! برای شب عملیات غواصی آموختم! حالا انصاف نیست شما دست مرا میگیری و از گردان کنار میگذاری»
▫️حاج احمد دست پیرمرد را گرفت. صورت او را بوسید و درحالیکه عذرخواهی میکرد گفت: «من اشتباه کردم، شما بنشینید سرجایتان، قطعاً شما به اندازهی تمام این گردان توانایی دارید»
قباد در این عملیات به شهادت رسید...
#غواص
#قهرمان_وطن
#شهید_قباد_شمسالدینی
#روحش_شاد_باصلوات
#شهدا
#شهادت
#شعبان
#دهه_فجر
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
🌷کفن را باز نکردند. ریحانه پرسید «اگر دوست باباست پس چرا عکس بابا مهدیِ من روی اونه؟»
آرام در گوشش گفتم « این پیکر بابامهدی است.»
یکهو دلش ترکید و داد زد «این بابا مهدی منه؟»
از صدای گریههای ریحانه مردم به هق هق افتادند.
▫️دوباره در گوشش گفتم «ریحانه جان یک کار برای من میکنی؟»
با همان حال گریه گفت «چه کار؟»
بوسیدمش و گفتم «پاهای بابا را ببوس.»
پرسید «چرا خودت نمیبوسی؟» گفتم «همه دارند نگاهمان میکنند. فیلم میگیرند. خجالت میکشم.»
گفت «من هم نمیبوسم.»
▫️یک نگاهی توی صورتم کرد. انگار دلش سوخته باشد. خم شد و پاهای مهدی را بوسید. سرش را بلند کرد و دوباره بوسید. آمد توی بغلم و گفت:مامان از طرف تو هم بوسیدم.
🔻یکهو ساکت شد و شروع کرد به لرزیدن. بدنش یخ یخ بود. احساس کردم ریحانه دارد جان میدهد. به برادرم التماس کردم ببردش. گفتم اگر سر بابایش را بخواهد من چه کار کنم؟اگر میدید طاقت میآورد؟ نه، به خدا که بچهام دق میکرد. همه حواسم به ریحانه بود و از مهرانه غافل بودم.
🌷شهید مدافع حرم #مهدی_نعمایی
🌹#رقیه_های_زمان
خدایا مارامدیون فرزندان شهدا نگردان
#شهدا
#شهادت
#شعبان
#دهه_فجر
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
6.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من معتقدم علی اکبر علیهالسلام
دفتر دارِ امام حسینه...♥️🍃
+به امام حسین قسم بدید
به حق علی اکبر دستتون رو بگیره
در این خونه نگهتون داره...
#شهدا
#شهادت
#شعبان
#دهه_فجر
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
کوچه شهدا✔️
#داستان_عاشقانه_مذهبی #چمران_از_زبان_غاده #قسمت_نوزدهم 🔰 در طول این مدت ، من تقریباً هر یک ماه به
.
#داستان_عاشقانه_مذهبی
#چمران_از_زبان_غاده
#قسمت_بیستم
✅البته من وقتی رسیدم پاوه ، آن جا از محاصره در آمده و آزاد شده بود. مصطفی هم نبود. او را روز بعد دیدم . وقتی آمد همان لباس جنگی تنش بود و خاک آلود ، یاد لبنان افتادم.
من فکر میکردم کلاشینکف ولباس جنگی مصطفی در ایران دیگر تمام شد ، ولی دیدم همان طور است ، لبنانی دیگر .
🔹مصطفی به من گفت: می خواهم در کردستان بمانم تا مسئله را ختم کنم و دنبالتان فرستادم چون در تهران خانه نداریم و شما اینجا نزدیک من باشید بهتر است. از من خواست مراقب باشم و جریان را بنویسم مخصوصاً برای روزنامه های کشورهای عرب . مصطفی می گفت و من می نوشتم .
🌙نزدیک یک ماه در کردستان با او بودم . از پاوه به سقز ، از سقز به میاندوآب ، نوسود ، مریوان و سردشت .
مصطفی بیشتر اوقات در عملیات بود و من بیشتر اوقات ، تنها .
زبان که بلد نبودم . قدم میزدم تا بیاید . گاهی با خلبانان صحبت می کردم ، چون انگلیسی بلد بودند ...
⚡️در نوسود که بودیم من بیشتر یاد لبنان می افتادم ، یاد خاطراتم ، طبیعت زیبایی دارد نوسود ، و کوههایش بخصوص من را یاد لبنان می انداخت .
من ومصطفی در این طبیعت قدم میزدیم و مصطفی برای من درباره این جریان صحبت می کرد، درباره کردها و اینکه خودمختاری می خواهند ، من پرسیدم: چرا خود مختاری نمیدهید ؟ مصطفی عصبانی شد و گفت: عصر ما عصر قومیت نیست . حتی اگر فارس بخواهد برای خودش کشوری درست کند ، من ضد آنها خواهم بود .
در اسلام فرقی بین عرب و عجم و بلوچ و کرد نیست . مهم این است ، این کشور پرچم اسلام داشته باشد .🇮🇷
#شهدا
#شهادت
#شعبان
#دهه_فجر
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯