12.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱#روایتگری_شهدا
🔶در ۹۰ درصد وصیت نامه شهدا به نماز تاکید شده
#وصیتنامه_شهداء #نماز
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
کوچه شهدا✔️
🌷🕊🕊🌷🇮🇷🌷🕊🕊🌷 💚رمان عاشقانه، جذاب، آموزنده و شهدایی 🤍#از_روزی_که_رفتی ❤️ قسمت ۶۹ و ۷۰ رویا شوکه گ
🌷🕊🕊🌷🇮🇷🌷🕊🕊🌷
💚رمان عاشقانه، جذاب، آموزنده و شهدایی
🤍#از_روزی_که_رفتی
❤️ قسمت ۷۱ و ۷۲
رویا با عصبانیت رو برگرداند سمت در:
_من میرم، اما منتظر تماس پدرم باشید!
صدرا: _هستم!
رویا رفت و آیه دست به پهلویش گذاشت. آرام آرام قدم به سمت در برمیداشت که صدایی مانعش شد:
+من شرمندهی شما و حاج آقا شدم، روم سیاه!
صدرا ادامهی حرف مادرش را گرفت:
_به خدا شرمندهام حاجی!
حاج علی: _شرمندهی ما نباش! دختر من برای حق خودش نیومده بود، برای #مظلومیت رها خانم بود که اومد!
حاج علی که با آیهاش رفت، صدرا نگاهش به رها افتاد:
_تو هم وکیل خوبی هستیا! به درد خودت نمیخوری اما اسم آیه خانم که میاد وسط مثل یه ماده شیر میجنگی!
محبوبه خانم: _حتما دکتر خوبی هم هست! برای خودش حرف نمیزنه اما پای دلش که وسط بیاد میتونه قیامت کنه، مثل خاله همدمته!
رها: _شرمنده که صدام بالا رفت، ببخشید!
رها رفت و جوابی به حرفهای زده شده نداد، تایید و تکذیب نکرد، فقط رفت...
" کجا رفتی خاتون؟ دل به صدایی دادم که در پی حقش این و آنسو میرفت! دل به طلبکاریت خوش کرده بودم! دل به طالب من بودنت خوش داشتم! دلم خوش شده بود که پای دلم وسط نیامده از آنم میشوی!
کجا رفتی خاتونم؟چه کرده با دلت این آیه؟ چه کرده که بغضش میشود فریادت؟ چه کرده که اشکش میشود غوغایت؟ چه کرده که مادر میشوی برایش؟ چه کرده این آیهی روزهایت خاتون؟
به من هم بیاموز که سخت درگیر این روزمرگیهایت گشتهام! من درگیر توئم رها..."
رها رفت و نگاه صدرا مات جایی که دقایقی قبل ایستاده بود، ماند!
رها که سر بر بالین نهاد،
بغضش شد اشک و اشکش شد هق هق برای آیهای که تا آمد، شد پشت... شد پناه! برای حرفهای تلخ رویای همسرش اشک ریخت.
رو به آسمان کرد:
" خدا... آیه میگه هرچی شد بگو " #شکر" باشه، منم میگم شکر! "
رها به روزهایی که میتوانست بدتر از امروز باشند اندیشید. به مادرش ....
که شد زن دوم مردی که یک پسر داشت. به کتکهایی که مادرش از خواهرهای شوهرش میخورد!
به رنجهایی که از بد دهنی مادر شوهرش
میکشید.
"مادرم! چه روزهای سختی را گذراندهای! این روزهایت به نگرانی سرنوشت شوم من میگذرد؟ منی که این روزها، آرامتر از تمام روزهای آن خانهی پدریام؟ مردی که سی و پنج سال تو را آزرد. و اشک
مهمان چشمانت شد!"
با صدای اذان چشم گشود.
صدا زدنهای خدا را دوست داشت؛ "حی علی الصلاة" دلش را میبرد. وضو که ساخت و چادر سپیده یادگار آیهاش را که سر کرد،
مردی آرام در اتاقش را باز کرد...
و به نظاره نشست نمازش را.. مردی که نمازهایش به زور، به تعداد انگشتان دستش میرسید. چند روزی بود که صبحهایش را اینگونه آغاز میکرد.
به قنوت که رسید، صدرا دل از کف داده بود برای این عاشقانههای خاموش!
قبل از رها کسی در این خانه نماز خوانده بود؟ به یاد نمیآورد! به یاد نداشت کسی اینگونه عاشق باشد... اینگونه دلبسته باشد!
"رها! تو که برایم نقشی از ریا نیستی؟! تو کارهایت از عشق است! مگرنه؟ تو خوب بودن را خوب بلدی، مگر نه؟ تو رهایم نکن رها... تنهایم! تنهاترم نکن رها!"
رهای این روزهایش دیگر نقش و نقاب دین داری نبود؛ حقیقت آن #چادر بود؛ حقیقت آن #نماز بود! رها، از نقش و رنگهای دروغین رها بود!
قبل از اتمام سلام نمازش رفت...
رفت و رها ندانست، مردی، روزهایش
با نگاه به او، آغاز میکند!
ساعت هفت و نیم صبح که شد،
رها لباس پوشیده، آمادهی رفتن بود. قرار بود که با آیه بروند. قصد خروج که کردند، صدرا صدایش زد:
_صبر کن رها، میرسونمت!
+ممنون، با آیه میرم!
_مگه امروز میان سرکار؟
+آره از امروز میاد. با هم میریم و میایم!
_همون ساعت 2 دیگه؟
رها سری به تایید تکان داد.
_کلا مرکز بعدازظهرا کار نمیکنه؟
+نه بعدازظهرا گروه دیگه کار میکنن! دکتر صدر معتقده زنها باید برای ناهار خونه باشن و کانون #خانواده رو حفظ کنن؛ میگه #فشار_کاری زیاد باعث میشه نتونن خانواده رو کنار هم نگه دارن برای همینه که ما صبحا تا ساعت دو هستیم و شعار ناهار با خانواده رو داریم تحقیقات نشون داده غذا خوردن با خانواده سر یک سفره، باعث میشه بچهها کمتر از خونه فراری بشن و رو به جنس مخالف بیارن. ما هم که ساعتی حق ویزیت میگیریم؛ پنج یا شش تا مراجع در روز داریم؛ البته بیشتر بشه هم روی روحیهی خودمون تاثیر منفی داره... کلا دکتر صدر اعتقادات خاص خودش رو داره، پول درآوردن بعد از حفظ سلامت.
+پس مرد خوبیه
_بیشتر برای ما پدره
دلش حسرتزدهی پدر بود! آنقدر حرفش حسرت داشت که دل صدرا برایش سوخت
"چه در دل داری خاتون؟ تو که پدر داری! من حسرتزدهی دیدار پدرم باید بمانم!"
آیه: _بشین پشت فرمون خانم، من که نمیتونم با این وضع رانندگی کنم!
رها: _آخه با این وضع....
💚ادامه دارد.....
🤍 نویسنده؛ سَنیه منصوری
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
کوچه شهدا✔️
🌷🕊🕊🌷🇮🇷🌷🕊🕊🌷 💚رمان عاشقانه، جذاب، آموزنده و شهدایی 🤍#از_روزی_که_رفتی ❤️ قسمت ۶۹ و ۷۰ رویا شوکه گ
🌷🕊🕊🌷🇮🇷🌷🕊🕊🌷
💚رمان عاشقانه، جذاب، آموزنده و شهدایی
🤍#از_روزی_که_رفتی
❤️ قسمت ۷۱ و ۷۲
رویا با عصبانیت رو برگرداند سمت در:
_من میرم، اما منتظر تماس پدرم باشید!
صدرا: _هستم!
رویا رفت و آیه دست به پهلویش گذاشت. آرام آرام قدم به سمت در برمیداشت که صدایی مانعش شد:
+من شرمندهی شما و حاج آقا شدم، روم سیاه!
صدرا ادامهی حرف مادرش را گرفت:
_به خدا شرمندهام حاجی!
حاج علی: _شرمندهی ما نباش! دختر من برای حق خودش نیومده بود، برای #مظلومیت رها خانم بود که اومد!
حاج علی که با آیهاش رفت، صدرا نگاهش به رها افتاد:
_تو هم وکیل خوبی هستیا! به درد خودت نمیخوری اما اسم آیه خانم که میاد وسط مثل یه ماده شیر میجنگی!
محبوبه خانم: _حتما دکتر خوبی هم هست! برای خودش حرف نمیزنه اما پای دلش که وسط بیاد میتونه قیامت کنه، مثل خاله همدمته!
رها: _شرمنده که صدام بالا رفت، ببخشید!
رها رفت و جوابی به حرفهای زده شده نداد، تایید و تکذیب نکرد، فقط رفت...
" کجا رفتی خاتون؟ دل به صدایی دادم که در پی حقش این و آنسو میرفت! دل به طلبکاریت خوش کرده بودم! دل به طالب من بودنت خوش داشتم! دلم خوش شده بود که پای دلم وسط نیامده از آنم میشوی!
کجا رفتی خاتونم؟چه کرده با دلت این آیه؟ چه کرده که بغضش میشود فریادت؟ چه کرده که اشکش میشود غوغایت؟ چه کرده که مادر میشوی برایش؟ چه کرده این آیهی روزهایت خاتون؟
به من هم بیاموز که سخت درگیر این روزمرگیهایت گشتهام! من درگیر توئم رها..."
رها رفت و نگاه صدرا مات جایی که دقایقی قبل ایستاده بود، ماند!
رها که سر بر بالین نهاد،
بغضش شد اشک و اشکش شد هق هق برای آیهای که تا آمد، شد پشت... شد پناه! برای حرفهای تلخ رویای همسرش اشک ریخت.
رو به آسمان کرد:
" خدا... آیه میگه هرچی شد بگو " #شکر" باشه، منم میگم شکر! "
رها به روزهایی که میتوانست بدتر از امروز باشند اندیشید. به مادرش ....
که شد زن دوم مردی که یک پسر داشت. به کتکهایی که مادرش از خواهرهای شوهرش میخورد!
به رنجهایی که از بد دهنی مادر شوهرش
میکشید.
"مادرم! چه روزهای سختی را گذراندهای! این روزهایت به نگرانی سرنوشت شوم من میگذرد؟ منی که این روزها، آرامتر از تمام روزهای آن خانهی پدریام؟ مردی که سی و پنج سال تو را آزرد. و اشک
مهمان چشمانت شد!"
با صدای اذان چشم گشود.
صدا زدنهای خدا را دوست داشت؛ "حی علی الصلاة" دلش را میبرد. وضو که ساخت و چادر سپیده یادگار آیهاش را که سر کرد،
مردی آرام در اتاقش را باز کرد...
و به نظاره نشست نمازش را.. مردی که نمازهایش به زور، به تعداد انگشتان دستش میرسید. چند روزی بود که صبحهایش را اینگونه آغاز میکرد.
به قنوت که رسید، صدرا دل از کف داده بود برای این عاشقانههای خاموش!
قبل از رها کسی در این خانه نماز خوانده بود؟ به یاد نمیآورد! به یاد نداشت کسی اینگونه عاشق باشد... اینگونه دلبسته باشد!
"رها! تو که برایم نقشی از ریا نیستی؟! تو کارهایت از عشق است! مگرنه؟ تو خوب بودن را خوب بلدی، مگر نه؟ تو رهایم نکن رها... تنهایم! تنهاترم نکن رها!"
رهای این روزهایش دیگر نقش و نقاب دین داری نبود؛ حقیقت آن #چادر بود؛ حقیقت آن #نماز بود! رها، از نقش و رنگهای دروغین رها بود!
قبل از اتمام سلام نمازش رفت...
رفت و رها ندانست، مردی، روزهایش
با نگاه به او، آغاز میکند!
ساعت هفت و نیم صبح که شد،
رها لباس پوشیده، آمادهی رفتن بود. قرار بود که با آیه بروند. قصد خروج که کردند، صدرا صدایش زد:
_صبر کن رها، میرسونمت!
+ممنون، با آیه میرم!
_مگه امروز میان سرکار؟
+آره از امروز میاد. با هم میریم و میایم!
_همون ساعت 2 دیگه؟
رها سری به تایید تکان داد.
_کلا مرکز بعدازظهرا کار نمیکنه؟
+نه بعدازظهرا گروه دیگه کار میکنن! دکتر صدر معتقده زنها باید برای ناهار خونه باشن و کانون #خانواده رو حفظ کنن؛ میگه #فشار_کاری زیاد باعث میشه نتونن خانواده رو کنار هم نگه دارن برای همینه که ما صبحا تا ساعت دو هستیم و شعار ناهار با خانواده رو داریم تحقیقات نشون داده غذا خوردن با خانواده سر یک سفره، باعث میشه بچهها کمتر از خونه فراری بشن و رو به جنس مخالف بیارن. ما هم که ساعتی حق ویزیت میگیریم؛ پنج یا شش تا مراجع در روز داریم؛ البته بیشتر بشه هم روی روحیهی خودمون تاثیر منفی داره... کلا دکتر صدر اعتقادات خاص خودش رو داره، پول درآوردن بعد از حفظ سلامت.
+پس مرد خوبیه
_بیشتر برای ما پدره
دلش حسرتزدهی پدر بود! آنقدر حرفش حسرت داشت که دل صدرا برایش سوخت
"چه در دل داری خاتون؟ تو که پدر داری! من حسرتزدهی دیدار پدرم باید بمانم!"
آیه: _بشین پشت فرمون خانم، من که نمیتونم با این وضع رانندگی کنم!
رها: _آخه با این وضع....
💚ادامه دارد.....
🤍 نویسنده؛ سَنیه منصوری
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
خیلے صبور و مهربان بود .
هیچ وقت منتظر نمیموند که کسے کارے به او محول کنه، هرگاه میدید کارے هست خودش انجام میداد و منتظر تشکر از هیچ کسے نبود .
هیچ کارے را بد نمیدانست و برایش فقط لقمه حلال مهم بود.
عاشق خانه و خانواده مخصوصاً فرزندش ؛ مهمترین کار دنیا را #نماز میدونست.
شهید#سیدسجاد_حسینی🕊🌹
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
داشتیم می رفتیم سمت هلی کوپترها توی مسیر آقا مهدی یک دور #تسبیح « مرگ بر آمریکا » گفت می گفت آقای #مشکینی فرمودند : ثواب گفتن «مرگ بر آمریکا» کمتر از #نماز نیست.
#شهید_باکری🥀
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
🌹گرامیباد 21 فروردین سالروز شهادت شهید سپهبد علی صیاد شیرازی
🌹رنگ و بوی خدا
🌹فرمانده نیرو که شدم خیلی نامهی تبریک برایم آمد، اما در میان این نامهها، نامه #صیاد از همه زیباتر بود.
معلوم بود برای نوشتن آن وقت گذاشته؛ هنوز هم آن نامه را دارم.
🌹او برایم نوشته بود: «در حدیث برای ما نقل کردهاند که اگر میخواهی حال و روح درستی در اقامهی نماز واجبت داشته باشی، به این بیندیش که این #نماز، نماز آخرت است.
🌹وبعد افزوده بود:با الهام از این نکته همیشه به خودم نهیب میزنم اگر میخواهی از تکلیف خدا درست بیرون بیایی باید به این بیندیشی که مسئولیت کنونیات آخرین #تکلیف_الهی است که بر دوشت نهاده شده است.
🌹آن وقت است که زمینه پیدا میکنم تا نیت، فکر، زبان، قلم و عملم رنگ گیرد و کار را برای خدا انجام دهم. با چنین روحیه و تفکری قلبم مالامال #امید میشود به اینکه خدای متعال به من معرفت، بصیرت و دست گیری(از جانب خودش) بخشد. چون کار به خودش تعلق دارد...»
و بعد هم تبریکات معمول را گفته بود.
📚برگرفته از کتاب دلم برایت تنگ شده
#مذاکره
#شهید
#غزه_تحت_القصف
#بیا_فلسطین
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
میگفت:
میدونیفرقبی#نماز باشیطونچیه؟!
شیطونبهآدمسجدهنکرد
بینمازبهخداسجدهنمیکنه💔!
+وایبهحالمونکهگاهیازشیطونهم
بدتریم!
#مُؤمِنیِوَقتنَمازِتاَزوَقتِشنَگذَرِهـ
#شهدا
#مذاکره
#شهید
#غزه_تحت_القصف
#آمریکا
#ایران
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
اعتقاد داشت #اذان که میگویند
باید آماده #نماز باشی
به #نماز_اول_وقت خیلی اهمیت میداد
عادت داشت اول نمازش را بخواند
با کسی تعارف نداشت
در مهمانی ها موقع نماز،
اول نمازش را میخواند
بعد سر سفره میآمد...
#شهید_محسن_حیدری
شادی روح مطهرشون صلوات 🌷
#مثل_شهدا_زندگی_کنیم
#نماز_اول_وقت_را_به_نیت_ظهور_میخوانیم
#شهدا
#مذاکره
#شهید
#غزه_تحت_القصف
#آمریکا
#ایران
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
🌹شیرودی در کنار هیلکوپتر جنگی اش ایستاده بود و خبرنگاران هر کدام به نوبت از او سوال میکردند.
♦️خبرنگار ژاپنی پرسید: شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟ شیرودی خندید. سرش را بالا گرفت و گفت: ما برای خاک نمی جنگیم ما برای اسلام می جنگیم. تا هر زمان که اسلام در خطر باشد. این را گفت و به راه افتاد. خبرنگاران حیران ایستادند. شیرودی آستینهایش را بالا زد. چند نفر به زبانهای مختلف از هم پرسیدند: کجا؟ خلبان شیرودی کجا میرود؟ هنوز مصاحبه تمام نشده! شیرودی همانطور که می رفت برگشت. لبخندی زد و بلند گفت: نماز! صدای اذان می آید وقت #نماز است.
🌷#شهید_علی_اکبر_شیرودی
.
.
🇮🇷 ۸ اردیبهشت سالروز شهادت امیر سرلشکر خلبان شهید علی اکبر شیرودی گرامی باد
🕊شادی روحش صلوات
#تسلیت
#بندر_عباس
#شهدا
#بندرعباس
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
▪️نماز ماه ذی القعده
#نماز یکشنبه های ماه ذی القعده
در فضيلت نماز روز یکشنبه ماه ذی القعده، بسيار از رسول خدا (صلی الله عليه و آله ) روايت شده كه:
توبه اش قبول و گناهش آمرزيده شود و با ايمان از دنیا برود و ایمانش از او گرفته نشود و قبرش وسیع و نورانی گردد و والدينش از او راضی گردند و مغفرت شامل حالِ والدينِ او و ذريّه(نسل) او گردد و توسعه رزق پيدا كند و ملك الموت با او در وقتِ مُردن مدارا كند و به آسانی جان او بيرون شود.
طریقه خــــواندنِ ایـــــن نماز:👇
در روز يكشنبه غسل كند.
🔸 وضو بگيرد.
🔸چهار ركعت نماز بخواند. ( دو نمازِ دو رکعتی به نیت نماز یکشنبه ماه ذیالقعده)
💎 در هر ركعت :👇
🔶 سوره حمد يک مرتبه
🔶 سوره توحید سه مرتبه
🔶 سوره فلق و سوره ناس یک مرتبه
🔶 پس از اتمامِ نماز هفتاد مرتبه استغفار كند ( استغفرالله ربی و اتوب الیه)
🔶و یک مرتبه ذکر «لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلیَّ الْعَظيمِ» بگوید.
🔶 و در مرحله آخر بگوید : يا عَزيزُ يا غَفّارُ، اِغْفِرْ لی ذُنُوبی وَ ذُنُوبَ جَميعِ المُؤمِنينَ وَ الْمُؤمِناتِ، فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلاّ اَنْتَ.
📚منبع: بر گرفته از مفاتیح الجنان
#خلیج_فارس
#ولادت_امام_رضا
#شهید
#دهه_کرامت
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
▪️نماز ماه ذی القعده
#نماز یکشنبه های ماه ذی القعده
در فضيلت نماز روز یکشنبه ماه ذی القعده، بسيار از رسول خدا (صلی الله عليه و آله ) روايت شده كه:
توبه اش قبول و گناهش آمرزيده شود و با ايمان از دنیا برود و ایمانش از او گرفته نشود و قبرش وسیع و نورانی گردد و والدينش از او راضی گردند و مغفرت شامل حالِ والدينِ او و ذريّه(نسل) او گردد و توسعه رزق پيدا كند و ملك الموت با او در وقتِ مُردن مدارا كند و به آسانی جان او بيرون شود.
طریقه خــــواندنِ ایـــــن نماز:👇
در روز يكشنبه غسل كند.
🔸 وضو بگيرد.
🔸چهار ركعت نماز بخواند. ( دو نمازِ دو رکعتی به نیت نماز یکشنبه ماه ذیالقعده)
💎 در هر ركعت :👇
🔶 سوره حمد يک مرتبه
🔶 سوره توحید سه مرتبه
🔶 سوره فلق و سوره ناس یک مرتبه
🔶 پس از اتمامِ نماز هفتاد مرتبه استغفار كند ( استغفرالله ربی و اتوب الیه)
🔶و یک مرتبه ذکر «لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلیَّ الْعَظيمِ» بگوید.
🔶 و در مرحله آخر بگوید : يا عَزيزُ يا غَفّارُ، اِغْفِرْ لی ذُنُوبی وَ ذُنُوبَ جَميعِ المُؤمِنينَ وَ الْمُؤمِناتِ، فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلاّ اَنْتَ.
📚منبع: بر گرفته از مفاتیح الجنان
#خلیج_فارس
#ولادت_امام_رضا
#شهید
#دهه_کرامت
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯
ایشان قبل از#انقلاب هرجایے که بودند و اذان مےشنیدند، خودشان اذان مےگفتند و همانجا #نماز میخواندند،بعضے از وقتها در مراسمات #عروسے که تازه در تالارها انجام میشد، آقا سید میدانست که نباید آنجا برود، ولے براے اینکه جو را عوض کند، آنجا مےرفت و با صداے بسیار زیبایشان شروع میکردند،#اذان گفتن و جو را عوض میکردند و آنقدر این اذان زیبا بود که همه لذت مےبردند و گوش مےدادند…♥️!(:
#شهیدسیدمجتبـےهاشمے
#بیایدمثلشهدابشیم
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
"کوچه شهدا"💫
╭┅─────────┅╮
@kooche_shohadaa
╰┅─────────┅╯