eitaa logo
کوچه های آشنا
446 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
155 ویدیو
23 فایل
📌روزبه‌روز، باید یاد شهدا و تکرار نام شهدا و نکته‌یابی و نکته‌سنجی زندگی #شهدا در جامعه‌ی ما رواج پیدا کند. امام خامنه‌ای ارتباط باادمین @Aboojavad
مشاهده در ایتا
دانلود
☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهـ🌺ــدا محمد بیات دو فرشته بنام توکل و لیلان خانم به مورخ دوم شهریور ماه ۱۳۴۸ در صاحب فرزندی آسمانی بنام محمد شدند. سرانجام در لباس مقدس خاکی بسیج همیشه در صحنه به ندای هل من ناصر و در بیستم فروردین ماه ۱۳۶۶ از شلمچه به مقصد بهشت پر کشید،و پیکر پاکش به تاسی از مادر سادات حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مدت ها گمنام بود تا اینکه در هفتم تیر ۱۳۷۵ بعد از تفحص در گلزار شهدای پایین زنجان آرام گرفت. وصیتنامه: در های کمیل،توسل و در های جمعه و جماعت شرکت کنید که ما هرچه داریم از این دعا ها و نماز های جمعه است. شما بهتر از من می دانید که روزی به این دنیا می آمدیم و روزی نیز باید رفت چون احدی در این دنیا ماندنی نیست پس چه خوب است که این رفتن ها در راه و برای رضای باشد. از شما می خواهم که در مرگ من گریه نکنید چون گریه شما موجب خوشحالی دشمنان و ناراحتی نزدیکان شود. ✨ڪـوݼـــــــــہ‌هـاے‌آشنــــــــــا 💫 ─────────┅╮ https://eitaa.com/koochehhayehashena ╰┅─────
☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهـ🌺ــدا محمد بیات دو فرشته بنام قیاسعلی و مارال خانم به مورخ یکم شهریور ماه ۱۳۵۰ در روستای کرسف شهرستان خدابنده صاحب فرزندی آسمانی بنام محمد شدند. سرانجام در لباس مقدس خاکی بسیج همیشه در صحنه به ندای هل من ناصر و در سیزدهم فروردین ماه ۱۳۶۶ از شلمچه به مقصد بهشت پر کشید،و پیکر پاکش به تاسی از مادر سادات حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مدت ها گمنام بود تا اینکه در سال ۱۳۷۵ بعد از تفحص در گلزار شهدای زادگاهش آرام گرفت. ✨ڪـوݼـــــــــہ‌هـاے‌آشنــــــــــا 💫 ─────────┅╮ https://eitaa.com/koochehhayehashena ╰┅─────
کوچه های آشنا
☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهـ🌺ــدا #شهیدوالامقام محمد بیات دو فرشته بنام قیاسعلی و مارال
خاطره: اوایل بهار بود محمد از به خانه برگشت هیچ وقت عجله برای خورن ناهار نداشت ولی آن روز که از مدرسه برگشت به من گفت : مادر غذا آماده است؟ من خیلی گرسنه هستم به آشپز خانه رفتم غذایش را آمده کردم محمد را صدا کردم که بیاید و غذایش را بخورد دیدم محمد در خانه نیست. از خواهرش پرسیدم محمد کجا رفت گفت: محمد از پنجره به بیرون رفت تازه فهمیدم علت عجله چه بوده یاد کارش افتادم موقعی که از مدرسه برگشته بود کفشش را زیر پنجره گذاشته. را سر کردم در پی جستجوی او بیرون رفتم وقتی که جلوی رسیدم دیدم که تعدادی جوان جلوی بسیج ایستاده اند منتظرند که ماشین بیاید و به بروند جلو رفتم محمد خودم را در بین آنها دیدم جلوتر رفتم و دستش را گرفتم و کشیدم و گفتم که اینجا چکار می‌کنی مگر تو نبودی که می‌گفتی من گرسنه ام ، گفت: اجازه بده که با دوستانم به بروم ولی من دستش را رها نمی‌کردم محمد با گریه و التماس خواهش کرد اجازه بدهم به برود من از ته دل راضی نبودم اما مجبور شدم اجازه بدهم با دوستانش برود صورتم را غرق بوسه کرد و به جبهه رفت. راوی: شهید ✨ڪـوݼـــــــــہ‌هـاے‌آشنــــــــــا 💫 ─────────┅╮ https://eitaa.com/koochehhayehashena ╰┅─────
☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهـ🌺ــدا محمد بیات دو فرشته بنام هاشم و مست گل خانم به مورخ یکم شهریور ماه ۱۳۳۵ در صاحب فرزندی آسمانی بنام محمد شدند. سرانجام این کارمند با شرف در لباس مقدس خاکی بسیج همیشه در صحنه به ندای هل من ناصر و در چهارم اسفند ماه ۱۳۶۵ از شلمچه به مقصد بهشت پر کشید،و پیکر پاکش در گلزار شهدای پایین زنجان آرام گرفت. وصیتنامه: خداوندا بعد از شهادتم قطرات خونم را در رگهای جوانان اسلام جاری بفرما تا تمام آنها اسلام و سربازان زمان (عج) باشند و فقط از و که تنها راه استمرار است پیروی نمایند. ✨ڪـوݼـــــــــہ‌هـاے‌آشنــــــــــا 💫 ─────────┅╮ https://eitaa.com/koochehhayehashena ╰┅─────