🍉🍉🍉🍉🍉🍉
بهار مومن از #شب_یلدا آغاز میشود
♥️ #پیامبر_اكرم (ص) فرمودند:
🌧زمستان بهار مؤمن است، از شب های طولانی اش برای شب زنده داری، و از روزهای کوتاهش برای روزه داری بهره می گیرد.
📖 وسائل الشیعه، ج7، ص302
🍃🌸
•﷽•
یا صاحبنا...
دقیقه ی آخر،
پاییز شب را به تأخیر می اندازد...
شاید برگردی...
مگر یلدا همین نیست...!!!
.
•┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
@koocheyEhsas
•┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
تا تــــــو نیایی همه شـــــــب🌙 ها یلـــــــــداست
همه باهم در شب یلـــــــــــدا ساعت ۲۲:۰۰ دعای فرج را میخوانیم...
✨اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ، وَ بَرِحَ الْخَفآءُ، وَانْکشَفَ الْغِطآءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجآءُ، وَ ضاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ، و اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَيک الْمُشْتَکى، وَ عَلَيک الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخآءِ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، اُولِى الْأَمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَينا طاعَتَهُمْ، وَ عَرَّفْتَنا بِذلِک مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ، فَرَجاً عاجِلاً قَريباً کلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ، يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ، يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ، اِکفِيانى فَاِنَّکما کافِيانِ، وَانْصُرانى فَاِنَّکما ناصِرانِ، يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، اَدْرِکنى اَدْرِکنى اَدْرِکنى، السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرينَ.✨
#شب_یلدا
#امشب_همه_باهم
#نشر_حداکثری ‼️
هدایت شده از ڪوچہ احساس
سلام خوبید؟
عمرتون به بلندای طولانی ترین شب سال
امشب رو بنابذاریم دور هم یه صفحه قرآن بخونیم هرکدوممون !
حافظ خوانی رو فراموش نکنید.
فقط هی دنبال فال گرفتن و تفأل نباشید.
با خود اشعار حال کنید.😍
مگه میشه کسی با اشعار حافظ خوب میونه ای نداشته باشه.
یوسف گمگشته باز آید به کنعان ...غم مخور
#هیام
الحُب أنْ أحبکِ ألف مرّة و فی کُلّ مرّة أشعرُ أنی أحبکِ للمرّة الأولی
عشق آن است که هزار بار حس کنم دوستت داشته باشم و هربار حس کنم اولین باری است که دوستت دارم.
#نزارقبانی
•┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
@koocheyEhsas
•┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
همه باهم دعای فرج را میخوانیم...
✨اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ، وَ بَرِحَ الْخَفآءُ، وَانْکشَفَ الْغِطآءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجآءُ، وَ ضاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ، و اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَيک الْمُشْتَکى، وَ عَلَيک الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخآءِ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، اُولِى الْأَمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَينا طاعَتَهُمْ، وَ عَرَّفْتَنا بِذلِک مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ، فَرَجاً عاجِلاً قَريباً کلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ، يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ، يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ، اِکفِيانى فَاِنَّکما کافِيانِ، وَانْصُرانى فَاِنَّکما ناصِرانِ، يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، اَدْرِکنى اَدْرِکنى اَدْرِکنى، السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرينَ.✨
می گـویند زنـدگـی زیـباسـتــــــــــ😍
و بــهـار را گـواه مـی آورنـد...🍃
و مـن می گـویـم زنـدگی زیـباسـتـــــــــ
اگـر بـاور هـای پـاکـــــــ را بـاور داشـتـه بـاشــیـم...
ܓ✿ ܓ✿ ܓ✿ ܓ✿ ܓ✿ ܓ✿ ܓ✿ ܓ✿
•┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
@koocheyEhsas
•┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
🌹🌼🌺🌷🌺🌼🌹
#از_شهدا_بیاموزیم
#شهید_زین_الدین
وقتی رسیدیم دزفول و وسایلمان را جابه جا كردیم ،
گفت میروم سوسنگرد
گفتم : مادر منو نمیبری اون جلو رو ببینم ؟
گفت : اگه دلتون خواست با ماشینهای راه بیایید .
این ماشین مال #بیت_المالِ
حساسیت روی بیت المال را از مولای خود #علی_علیه_السلام آموخته است ، او حاضر نشد #مادرش را با ماشین بیت المال ببرد!
امّا کجایید ای #شهیدان_خدایی که اکنون #بیت_المال را عده ای شکم سیر اشرافی برای خود #ذخیره میکنند و یار #انقلاب نامیده میشوند!
#مردان_بی_ادعا
#مردان_خدا
•┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
@koocheyEhsas
•┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
💫حدیث روز
✨رسول کرم (صلی الله علیه و آله):
⚪️ حکایت #همنشین خوب مثل عطار است
که اگر عطر خود را به تو ندهد، ولی بوی خوش آن در تو می آویزد و اثر میگذارد.
⚫️ و حکایت همنشین بد مثل آهنگر است
که اگر شعله ی آتش آن تو را نسوزاند اما بوی بد آن در تو می آویزد و برجای میماند.
📔 نهج الفصاحه
•┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
@koocheyEhsas
•┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
اندر احوالات این روزهای ما 😭😭😭
پیام یکی از اعضای کانال 👆
😁😂😂
مامان ها گناه دارن😢
نوشته:خانم منصوره مصطفی زاده
╭─┅═♥️═┅╮
@koocheyEhsas
╰─┅═♥️═┅╯
دلٺنگےیعنے
جاذبهبرعڪسشود
وزنزمین
روےدلٺسنگینےڪند !
•┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
@koocheyEhsas
•┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
📜خاطره از شهید عباس بابایی
🍁بعد از ظهر یکی از روزهای پاییزی، که تازه چند ماهی از شروع اولین سال تحصیلی ابتدایی عباس می گذشت، او را به محل کارم در بهداری شهرستان قزوین برده بودم. در اتاق کارم به عباس گفتم: پسرم پشت این میز بنشین و مشق هایت را بنویس.
سپس جهت تحویل دارو به انبار رفتم و پس از دریافت و بسته بندی، آنها را برای جدا کردن و نوشتن شماره به اتاق کارم آوردم. روی میز به دنبال مداد می گشتم. دیدم عباس با مداد من مشغول نوشتن مشق است. پرسیدم:
ـ عباس! مداد خودت کجاست؟
گفت: در خانه جا گذاشتم.
به او گفتم: پسرم! این مداد از اموال اداری است و با آن باید فقط کارهای مربوط به اداره را انجام داد. اگر مشق هایت را با آن بنویسی ، ممکن است در آخر سال رفوزه شوی.
او چیزی نگفت. چند دقیقه بعد دیدم بی درنگ مشق خود را خط زد و مداد را به من برگرداند.
(راوی: مرحوم حاج اسماعیل بابایی، پدرشهید)
•┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
@koocheyEhsas
•┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
🍁🍂🍃🍁🍂🍃🍁🍂🍃🍁🍂🍃🍁🍂🍃
نظر یکی از خوانندگان رمان جدال شاهزاده و شبگرد 👇👇👇
لطفا این متن رو با دقت بخونید تا متوجه عمق تاثیر خیلی حرف ها توی نوجوانی باشید.
با کسب اجازه از ایشون این متن رو اینجا فرستادم :
•┈🌸┈••✾•┈🌸┈••✾•┈🌸┈••✾
« سلام خانم صادقی عزیز واقعا ممنون از رمان های پاک و ارزشیتون که هر کدام خودش یک زندگیه .
زمانی که من رمان شاهزاده و شبگرد رو خوندم یه جورایی دیدم مثل زندگی خودمه ولی برعکس یعنی همسرمن شدیدا ولایی و متأسفانه خودم اون طرفی بودم که این شکل گیری و طرز تفکر برمی گرده به سال ها پیش .
یعنی دوران دبیرستانم و اون هم به خاطر معلمی بود که در ظاهر به شدت مذهبی ولی کاملا مخالف ولایت فقیه و اصول انقلاب بود و چون تقریبا چهار سال دبیرستان (نظام قدیم )معلم ما بودند تونسته بودند کاملا رو افکار ما تأثیر بذارن و ما رو مثل خودشون کنن و من خودم چون عربی رو خیلی دوست داشتم این باعث شده بود که کاملا مرید ایشون بشم 😔تا اینکه سال چهارم دبیرستان جریان خواستگاری من پیش اومد و چون همسرم کاملا مورد تایید خانوادم بودند ،پدرم قبول کردند و من هم روی حرف پدرم نمی تونستم حرف بزنم تا اینکه بعد از دیپلم با تمام مشکلات ازدواج کردیم و زندگی مشترکمون رو شروع کردیم و از همون اوایل بود که این تفاوت در طرز فکر و عقیده خودشو نشون داد و اوج اون در انتخابات ریاست جمهوری سال 76 و انتخاب آقای خاتمی بود که بحث و جدال ما البته بیشتر از طرف من اونقدر بالا گرفت که متأسفانه باعث شد من یک هفته با همسرم قهر کنم ولی همیشه این بحث و جدل ها با درایت و گذشت همسرم و صد البته رفتار درستشون با خوشی تموم میشد و هیچ وقت نمیذاشتن زندگی مون تحت تاثیر این اختلافات و تفاوت ها قرار بگیره ودر طول این 21-<22سال زندگی مشترکمون من همیشه شاهد گذشت و متانت ایشون بودم و موفقیت های خودم (حفظ قرآن و تحصیلات دانشگاهیم )رو مدیون ایشون میدونم و اینم بگم که متأسفانه ما بچه دار نشدیم و با وجود اینکه مشکل از من هست ولی با من کنار اومدند.
فقط میخواستم اینو بگم که با وجود داشتن تفاوت های زیاد اگه یه طرفم گذشت داشته باشه بازم میشه کنار اومد و با مشکلات جنگید و موفق شد و البته من به اشتباهاتم پی بردم و اگه خدا بهم فرصت بده میخوام جبران کنم (جانم فدای رهبر )
ولی تو رو خدا شما که دستی بر قلم دارید و به فرموده رهبر عزیزمون افسران جنگ نرم هستید تو نوشته ها و کانال هاتون به خانواده ها بگید که مواظب شکل گیری ذهنیت و تفکر بچه ها مخصوصا نوجوونها باشن و به هر معلمی اعتماد نکنن.
شرمنده که وقت با ارزش شما رو گرفتم قصه زندگی طولانیه ولی زمان کم اگه تو نوشتنم مشکلی بود به بزرگواری خودتون ببخشید چون دست به قلم نیستم انشاءالله خداوند به شما توفیق روز افزون عنایت کنه تا بتوانید در این زمانه سخت و پر تلاطم از این دریچه مردم رو آگاه کنید بازم ممنون علی یارتون برای ما بنده سراپا تقصیر هم دعا کنید.
•┈🌸┈••✾•┈🌸┈••✾•┈🌸┈••✾•┈🌸
@koocheyehsas