یا رحیم
📝 نکات سخنرانی از نان واجبتر؟!( با نگاهی به مکتب امام موسی صدر) | قسمت دوم
#حجت_الاسلام_انجوی_نژاد
📆 شب دوم محرم | 1400/05/19
💢 در میان خدا باوران سه نظریه راجع به #مدیریت_جهان وجود دارد:
🔻 ۱- خدا خلق کرده اما هدفش فقط خلقکردن بوده است. اینکه در مدیریت جهان چه اتفاقی میافتد به خداوند ارتباطی ندارد. توقع خداوند این است که بهگونهای مدیریت جهانی را بچرخانیم که در قیامت هم جزء گناهکاران محسوب نشویم.
🔻 ۲- نگاه #جبری؛ خداوند جهان را خلق کرده و صفر تا صد جهان را خودش مدیریت میکند و انسانها هیچ کاره هستند.
🔻 ۳- نگاه #متعادل؛ خداوند دنیا را خلق کرده و در مدیریت آن به صورت اجمالی دخالت میکند؛ یعنی تعدادی از مسائل اجباری و تعدادی اختیاری است. یکی از آیاتی که به این نوع دیدگاه اشاره میکند آیه «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ يُغَيِّروا ما بِأَنفُسِهِم» است؛ خداوند اختیارات قوم را تغییر نمیدهد و دست خود قوم است.
👈 علت بررسی این سه نظریه:
وقتی به مسائل اجتماعی نگاه میکنیم، درصد #دخالت خدا در اخلاقیات، روابط اجتماعی و ... چقدر است؟ چقدر باید از #خدا بخواهیم و چقدر باید خودمان انجام بدهیم؟
💡 در روایات داریم که ذکر خدا و توسل در برخی امور فقط نقش #برکت، #امنیت و #عافیت را بازی میکند؛ یعنی خداوند در مسیر کار کردن به تو کمک میکند؛ یا رنجوبلا را دور میکند؛ یا ذهن تو را آنقدر قوی میکند که بتوانی رنجوبلا را #مدیریت کنی.
✅ اگر مردم مسئلهای را به صورت عمومی بخواهند، هیچ قدرتی نمیتواند با آنها مقابله کند. در زمان انقلاب بحرین گفتم که این چه نوع انقلاب کردنی است؟! انقلاب یعنی اراده تغییر داشته باشید. نمیشود در خانه بنشینی و فقط دعا کنی که خدایا تو فلان مسئله را ردیف کن!
✴️ نگاه امام موسی صدر به فرج امامزمان(عج) و مقوله انتظار این بود که باید جامعه نمونه مهدوی را در جنوب لبنان ایجاد کنیم، مردم ببینند که چقدر خوب است تا آرامآرام درصد زیادی از کشورهای جهان ماکتِ حکومت مهدوی را ایجاد کرده باشند، بعد نوبت امام است که بیاید و حقیقی این ماکت را برای ما ایجاد کند.
🔆 طبق آیه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا ...» اگر میخواهید به #آسایش در جامعه برسید، باید بدانید:
🔸 درصدی از دردهای جامعه برای این است که برخی افراد فکر میکنند #دنیا بهشت است و قرار است که بدون #صبر به همه چیز برسند.
🔸 وَصَابِرُوا یعنی علاوه بر اینکه خودت باید صبر داشته باشی، طرف و مسئله مقابل شما هم باید #صبر داشته باشد. بعد از این دو مورد به برقراری ارتباط با شرط #تقوا اشاره میکند.
🤲 نقش #دعا و انسان
گاهی برخی افراد هیچ نقشی برای دعا قائل نیستند؛ نقش دعا ایجاد امنیت، برکت و عافیت است. درصدی از حل مشکل با ذکر، توسل و دعاست.
❤️#محبت
محبت، درصدی از آسیبهای اجتماعی را از ما دور میکند؛ خیلی از آسیبهای اجتماعی برای این است که محبت، جوهره واقعی انسانی ما نیست.
💢 مولفههایی که لازم است تا اجتماع به درجهای از #بلوغ و #آرامش برسد:
🔰 ۱- دانش؛ شامل #تقلید و #تحقیق است.
دانش یعنی جامعه به جایی برسد که کارهای خود را فنی و برمبنای #علم جلو ببرد.
♻️ تقلید یعنی شما نمیتوانی بر تمام مباحث علمی جهان اشراف داشته باشی، پس باید #تقلید کنی. تقلید کردن یک #هنر است؛ هنر کشف الگوی مناسب.
❇️ امام موسی صدر دورههای بصیرتی خود را از مبنا شروع میکرد؛ اول افراد را بهگونهای بار میآورد که بدانند کجا باید از عقلشان استفاده کنند(تحقیق) و کجا نباید استفاده کنند(تقلید).
🔰 ۲- بحث خیلی مهم #سعه_صدر است.
در نمرهدادن به #شخصیت انسانی اولین ملاک سعه صدر است.
سعه صدر یعنی انسان آرامآرام به خلق الهی برسد؛ خدا آنقدر بزرگ و عظیم است که کوچکیها باعث آشوب در دل خدا نمیشود.
💠 سعه صدر میگوید:
🔻 بالا و پایین شدن امواج دنیا در تو #آشوب و #اضطراب ایجاد نکند.
🔻 تحمل ناملایمات یک خلق الهی است.
🔻 نگاه شما یک نگاه خدایی باشد.
👤 امام موسی صدر میگوید: من وقتی به جوانان میرسم، یک چشمم را میبندم و یک چشمم را باز میکنم؛ بر چیزی که الان هست چشمم را میبندم؛ قابلیت و آینده را در او میبینم.
✅ اگر مومنین ما یاد بگیرند که انسانها فینفسه هم برای خوبشدن و هم برای بد شدن قابلیت دارند:
۱- هیچوقت فریب بدی و خوبی را نمیخورند.
۲- در ارتباطهایشان خیلی #عاقلانه رفتار میکنند.
🔅 امامصادق(ع) میفرمایند: بعضیوقتها یک شب نبودن یک مومن دلالت بر تغییر از زمین تا آسمان دارد؛ لذا اگر امروز مومنی را در حالی دیدی که از چشمت افتاد و یک شب او را ندیدی، فردا او را دوباره ببین.
⁉️ عملکرد ما چگونه است؟! بعد از یازده سال هنوز میگوییم که فلانی این سیئه را دارد. ما #شیعه و پیرو کدام امام هستیم؟!
🆔 @rahpouyancom
📚#حکایت_خر_برفت_خر_برفت
💧يك صوفي(درویش) مسافر, در راه به خانقاهي رسيد و شب آنجا ماند. خرش را آب و علف داد و در طويله بست. و به جمع صوفيان رفت.
صوفيان که فقير و گرسنه بودند، پنهاني خر مسافر را فروختند و غذا و خوردني خريدند و آن شب جشن مفّصلي بر پا كردند. پس از غذا, رقص و سماع آغاز كردند.
رقص آغاز شد. مُطرب آهنگِ سنگيني آغاز كرد. و ميخواند: « خر برفت و خر برفت و خر برفت».😂
صوفيان با اين ترانه گرم شدند و تا صبح رقص و شادي كردند. دست افشاندند و پاي كوبيدند. مسافر نيز به تقليد از آنها ترانه خر برفت را با شور ميخواند.🎼
هنگام صبح همه خداحافظي كردند و رفتند. صوفي بارش را برداشت و به طويله رفت تا بار بر پشت خر بگذارد و به راه ادامه دهد. اما خر در طويله نبود. با خود گفت: حتماً خادم خانقاه خر را برده تا آب بدهد. خادم آمد ولي خر نبود, صوفي پرسيد: خر من كجاست؟
خادم گفت: صوفيان گرسنه حمله كردند, خر را بردند و فروختند. صوفي گفت: حالا آنها همه رفته اند من از چه كسي شكايت كنم؟ خرم را خوردهاند و رفتهاند!
خادم گفت: به خدا قسم, چند بار آمدم تو را خبر كنم. ديدم تو از همه شادتر هستي و بلندتر از همه ميخواندي خر برفت و خر برفت, خودت خبر داشتي و ميدانستي, من چه بگويم؟
صوفي گفت: آن غذا لذيذ بود و آن ترانه خوش و زيبا, مرا هم خوش ميآمد.
⚘ مرا تقليدشان بر باد داد/
⚘ای دو صد لعنت برآن تقليد باد/
آن صوفي از #طمع و #حرص به #تقليد گرفتار شد و حرص، عقل او را كور كرد.
📘#مثنوی_مولوی
✓