🔹️حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به مناسبت شهادت سردار رشید اسلام، سرلشکر پاسدار محمدرضا زاهدی و جمعی از همرزمان وی بدست رژیم غاصب و منفور صهیونیست، تاکید کردند:
آنها را از این جنایت و امثال آن پشیمان خواهیم کرد، به حول و قوهی الهی.
✍ متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
✏️ بسم الله الرحمن الرحیم
سردار رشید و فداکار اسلام، سرلشکر پاسدار محمدرضا زاهدی، در کنار همرزم بزرگوارش سردار محمدهادی حاجرحیمی، با جنایت رژیم غاصب و منفور صهیونیست به شهادت رسیدند. سلام و رحمت خدا و اولیائش بر آنان و دیگر شهیدان این حادثه، و لعنت و نفرین بر سردمداران رژیم ظالم و متجاوز.
✏️ شهیدان ما از خداوند مهربان خود، نشان قبول مجاهدتِ درازمدت خود را دریافت کردند و هماکنون در جمع اولیاء و صلحاء، متنعم به نِعَم الهیاند.
✏️ سردار زاهدی از دهه شصت در میدانهای خطر و مجاهدت، چشم انتظار شهادت بود. آنها چیزی را از دست نداده و پاداش خود را دریافت کردهاند، ولی غم فقدان آنان برای ملت ایران بهویژه هرکه آنان را میشناخت سنگین است.
رژیم خبیث به دست دلاورمردان ما مجازات خواهد شد. آنها را از این جنایت و امثال آن پشیمان خواهیم کرد به حول و قوهی الهی.
والسلام علی عبادالله الصالحین
سیّدعلی خامنهای
۱۴ فروردین ۱۴۰۳
با ما همراه باشید
https://eitaa.com/koocheyeshahid
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #فیلم | گفتگوی پخش نشده از سردار شهید زاهدی
«خدا رو شکر میکنیم از وقتی دست چپ و راستمون رو فهمیدیم، خدا لطف کرد سرباز امام خمینی بودیم و هستیم و آخر هم ان شاءالله سرباز حضرت آقا هستیم.»
🌹اینجا کوچه شهید است 👇
https://eitaa.com/koocheyeshahid
برای
بهترین
دوستان خود
آرزوی شهادت کنید
شهید سردار زاهدی
در کنار پیکر شهید سیدرضی
پیش از اقامه نماز امام خامنهای
در محوطه بیت رهبری
#story
@koocheyeshahid
🔺حاج نجف جوانمردی، پدر اولین شهید شهرستان بهبهان؛ حبیبالله جوانمردی.
@koocheyeshahid
کوچه شهید
📚 #کتاب_حبیب_خدا خاطـرات شهیـد حبیبالله جوانمـردی {{شهید ۱۶ سالهی انقلاب اسلامی}} شهیـــد شـاخـص
📚 #کتاب_حبیب_خدا
خاطـرات شهیـد حبیبالله جوانمـردی
{{شهید ۱۶ سالهی انقلاب اسلامی}}
شهیـــد شـاخـص استــان خـوزستـــان
🔰 پدر معنوی
(شمسالله جوانمردی، برادر شهید)
📖 صفحه 11 و 12
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
🔹پدر ما از زمانی که کودک بود و هنوز سن و سالی نداشت، سختیها و زجرهای زیادی را دید و با آنها دست و پنجه نرم کرد. مادر بزرگم، او و عمویم را با مشقّت و خونِ دل بزرگ کرد. بعضی وقتها که خودم و حبیبالله و سایر اعضای خانواده دور پدرم جمع میشدیم و صحبت میرفت روی زمانهای قدیم، آقا جانم کمی از سختیهای دوران بچگی و نوجوانیاش برایمان میگفت که با شنیدنش دلمان خیلی برایش میسوخت.
🔹پدرم هشت سال بیشتر نداشته که آقا جانش مریضی سختی میگیرد و از دنیا میرود. هنوز بچه بوده که گرد و غبار یتیمی بر سرش مینشیند و طعم تلخ بیکسی و بیپناهی را حس میکند. هیچ کسی هم آن روزها نبوده که سرپرستشان شود و آنها را زیر پر و بال خودش بگیرد.
🔹برای همین، فقر و نداری با همهیِ وجود پا توی زندگیشان میگذارد و آنها را تا لبهیِ پرتگاه میکشاند. تنها راه چارهشان این بود که پدرم برود کار کند و جان بکَند و ذرهای پول در بیاورد تا خانوادهاش، دستشان پیش این و آن دراز نباشد.
🔹پدرم خودش میگفت: هشت سالم بود که کلّهیِ صبح مادرم مرا از خواب بیدار میکرد و من با سختی و بیحالی از خانه خارج میشدم و میرفتم دنبال کارگری و عملگی!
🔹همهیِ هم سن و سالهایم توی کوچه و محل داشتند بازی میکردند و میخندیدند و دوران بچگیشان را میگذراندند و من در حالیکه دوست داشتم یک ثانیه به جای آنها باشم، باید میرفتم و عرق میریختم تا خرج خودم و مادرم و برادر کوچکم که فقط سه ماهش بود را در بیاورم!
🔹آن بنّایی که پیشش کار میکردم و آن کارگرهایی که شاگردش بودند، همهشان با تعجب و چشمهای گردشده نگاهم میکردند که این پسر بچه اینجا چه میکند! چرا آمده کارگری! چرا دنبال بازیاش نمیرود!
🔹اما پدرم مجبور بود این داروی تلخ را بخورد و خودش را از کودکی در گردباد سختی بیندازد. پدرم به همین صورت شد مرد خانهیِ مادرش و پدری برای برادر کوچکش.
🔹هر خرجی که داشتند به عهدهی او بود و هر کاری هم که در نظر داشتند او باید برایشان انجام میداد. پدرم همینطور این زندگی را با سختی و خونِ دل چرخاند و چرخاند تا توانست گلیمشان را از آب بکشد بیرون. خاطراتی که آقا جانم از سختیها و مشقّات دوران کودکیاش برایمان میگفت خیلی ما را متأثر میکرد و دلمان را میسوزاند؛ مخصوصاً حبیبالله.
🔹به دلیل اینکه او برادرِ بزرگ خانه بود و ارتباطش با پدرم بیشتر از همهیِ ما بود. یک جورهایی انگار مَحرم اسرار هم بودند و رفیق یکدیگر. برای همین حبیبالله خیلی از پدرم الگو میگرفت و احساس میکرد باید همانند پدرم که بالای سر خانوادهاش بود، او هم بالای سرِ ماها باشد؛ چون پدرم خارج از بهبهان کار و بنّایی میکرد و گاهگاهی به شهر میآمد و برای همین نمیتوانست خیلی روی تربیت و معنویت ما وقت بگذارد.
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨
#ادامه_دارد
↶【 به ما بپیوندید 】↷
https://eitaa.com/koocheyeshahid
امام خامنهای:
«روز قدسِ امسال، خروشِ جهانی علیه رژیم غاصب صهیونیستی خواهد بود.»
✅ هميشه خواب روزهدار عبادت نيست، گاهي خيانت است!
مثلا وقتي كه پاي صهيونيست در ميان باشد...
✅ وعده دیدار ما:
جمعه، راهپیمایی روز جهانی قدس
#همه_میآییم
↶【نشر دهید و به ما بپیوندید 】↷
https://eitaa.com/koocheyeshahid
📸 #قاب_های_ماندگار | تصویری از سردار سرلشکر شهید علی زاهدی و دیگر فرماندهان در دهه هفتاد
▪️پ.ن: سردارِ بهبهانی؛ حاج امین شریعتی نیز در این تصویر حضور دارد.
🌹اینجا کوچه شهید است 👇
https://eitaa.com/koocheyeshahid
🌷 #شهید_شناسی (18)
🔺حمدالله آزمون هفتم مرداد 1338، در شهرستان بهبهان به دنیا آمد. پدرش عبدالله، در شرکت نفت کارگری میکرد و مادرش ماهیجان نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. راننده بود. سال 1361 ازدواج کرد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. پنجم اسفند 1362، در عملیات خیبر، در هورالعظیم بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. پیکر او را در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپردند.
📿 شادی روح شهدا صلوات
🌷اینجا کوچه شهید است👇
https://eitaa.com/joinchat/3973775925Cfad60e0d49