eitaa logo
رسانه کودک ایران صدا
2.8هزار دنبال‌کننده
26 عکس
440 ویدیو
1 فایل
کانال رسمی رسانه کودک ایران صدا سرگرمیهای جذاب و آموزنده تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست. دنیای قصه، شعر و ترانه، کتاب گویا با اجرای چهره ها و هنرمندان ملی . iranseda.ir" rel="nofollow" target="_blank">kids.iranseda.ir دریافت اپلیکیشن از: iranseda.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1737216T14147106(Web)-mc (۱).mp3
10.39M
🕷️جرج، عنکبوت کوچولو، از آدم ها می ترسید. 🛌عنکبوت کوچولو در تختش خوابید اما خواب بدی دید. 😣جرج همیشه خیالبافی می کرد. او آدم ها را دوست نداشت. از آنها می ترسید. 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1737215T14781342(Web)-mc.mp3
2.94M
👨🏻بازرگانی کارش فروش روغن بود. در همسایگی اش مرد فقیری خانه داشت. 👳🏻‍♂گاهی بازرگان کمی روغن به همسایه ی فقیرش می داد. مرد درویش هم فکر می کرد که او به همه ی همسایه ها روغن می دهد بنابراین قبول می کرد. 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ساخت لاک پشت متحرک🤩🤩 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda ‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1736970T13481926(Web)-mc.mp3
4.61M
🐇خرگوش زرنگی بود که می توانست از باد هم تندتر بدود. 😇خرگوش فکر می‌کرد که هیچ حیوانی به پایش نمی‌رسد. برای همین خیلی مغرور شده بود. 🐢خرگوش به جز لاکپشت با همه مسابقه داده بود. 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1737095T14477322(Web)-mc.mp3
3.19M
👸🏻پادشاهی بود که دختری زیبا داشت. 🤔این دختر هیچ کس را به همسری قبول نمی کرد چون رازی داشت که کسی از آن خبر نداشت. 👵🏻ملکه از کنیزِ دخترش علت ازدواج نکردن دختر را پرسید. 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1737215T15054716(Web)-mc.mp3
3.77M
🦌آهو کوچولو داشت لب رودخانه آب می خورد که ببر از راه رسید. 🐅آهو کوچولو ترسید و نقشه ای کشید تا از دست ببر رها شود. 🚶‍♂او به ببر گفت: تو باید آدم بخوری تا سیر شوی. 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda