🧑🏻‍🦲یکی بود، یکی نبود. پشت کوه «قاف» توی روستای کوچکی، پسری به اسم «حسن کچل» در روزی آفتابی از خواب بیدار شد و از کلبه بیرون رفت. 🐓او با خودش گفت: «یه روز تازه! ببینم امروز باید چی کار کنم.» بعد برای مرغ و خروس‌ها دونه ریخت و ... . 🔎موضوعات قصه #حسن_کچل #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

🤔حرف زدن بهتره یا جیغ کشیدن؟ 👅خدا به ما زبان داده تا با هم حرف بزنیم و از کلمه‌‌‌ها و جمله‌‌‌های قشنگ استفاده کنیم. 🏞حالا اگه یه روز رفتیم کوه و صحرا، می‌‌‌‌شه جیغ بکشیم؛ ولی وقتی با خانواده یا دوست‌‌هامون حرف می‌‌‌زنیم که جیغ کشیدن اصلاً معنی نداره. مگه نه؟ 🔎موضوعات قصه #حرف_زدن #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

کاردستی ببر🐯🐯 #کاردستی 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

🌸دوباره فصل بهار اومده بود و قاصدک‌های کوچولو با وزش هر باد تکون می‌خوردن. 💨 دیگه وقتش بود که با باد پرواز کنن و برن به سفر. 💼قاصدک قصه‌ی ما چمدون‌به‌دست منتظر یک باد قوی بود که بتونه بره به آسمون و به این طرف و اون طرف سر بزنه... . 🔎موضوعات قصه #قاصدک #مهربانی #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

🤴🏻روزی و روزگاری در کشور یمن فرمانده ای بود بسیار بخشنده و دست و دل باز. 😍آوازه ی بخشش او ورد زبان مردم کوچه و بازار شده بود. به همه می بخشید درست مثل ابر بهار. 🔎موضوعات قصه #حاتم_طایی #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

👑روزی، روزگاری، یکی از پادشاهان جنگ‌‌جوی تاریخ، پس از خوردن یه شام سنگین رفت که بخوابه. 😨 یکی‌دو ساعتی بیشتر نگذشته بود که با نگرانی از خواب پرید؛ 🍹 گویا کابوس دیده بود. براش آب آوردن، خورد و کمی آروم شد و دستور داد که کارگزار بیاد... . 🔎موضوعات قصه #ضرب_المثل #قصه_صوتی #قصه_شب 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda

کاردستی ربات 🤖🤖 #کاردستی 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda