D1738496T15579023(Web)-mc.mp3
3.12M
روزی یک دانشمند قلابی با شاگردانش داشتند از راهی عبور میکردند که رهگذری را دیدند که سبدی روی سرش داشت.
او از مرد خواست تا میوههای توی سبدش را به او بدهد، اما توی سبد مرد میوه نبود، بلکه مقداری پِهن (مدفوع حیوان) بود...
🔎موضوعات قصه:
#دانشمند
#دروغین
#قصه_های_کهن_پارسی
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/j87740
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1736558T14369899(Web)-mc.mp3
2.19M
👨🏻روزی دانشمندی درباره عدالت سخن می گفت و برای آن مثال هایی می زد.
🌌دانشمند می گفت: شب و روز، گرما و سرما و یا هر چیز دیگری در زندگی ما با هم برابر است.
🔎موضوعات قصه
#دانشمند
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda
D1738322T13914460(Web)-mc.mp3
5.38M
👳🏻♂در یک مجلس بزرگ که افراد مهمی در آن جمع شده بودند، دانشمند معروفی مرد کمسوادی را دید که در بین دانشمندان نشسته بود. دانشمند به سمت آن مرد رفت و ... .
🔎موضوعات قصه
#دانشمند
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸 @koodak_iranseda
🔸 @koodak_iranseda