@iransedaD1738193T16352482(Web)-mc.mp3
زمان:
حجم:
4.72M
یک روز گرم تابستان بود. «نارنجی» و دوستش «گوشسیاه» کنار جویبار بازی میکردند. گوشسیاه گفت: «بیا جلوی آب، سد بسازیم.» نارنجی گفت: «من که بلد نیستم!» گوشسیاه گفت: «ولی من بلدم. خوب هم بلدم. من بهترین سدهای دنیا رو میسازم».
🔎موضوعات قصه:
#اخلاقی
#دعوا
#قصههای_دوست_داشتنی
🎧از همین سری بشنوید🔻
https://b2n.ir/t36962
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda