D1737007T16921611(Web).mp3
4.24M
مردی بود که دخترش می خواست ازدواج کند، به همین دلیل تمام اقوام و دوستانشان را به عروسی دعوت کرده بودند. کیور جوانی بود که می خواست از روستای دیگری به جشن عروسی برود. در راه به پیرمردی رسید. آنها تصمیم گرفتند که بفیه راه را با هم بروند...
این داستان با زبانی ساده و روان به کودکان میآموزد که در پذیرش مسائل، زودباور نباشند و سخنان و مطالب منطقی را در زندگی بپذیرند.
*داستان «بز جادوگر» از افسانههای قدیم کشور ویتنام است
#قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/j37003
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1737007T17062830(Web).mp3
3.59M
🎈در روزگاران قدیم دانشآموز زرنگی زندگی میکرد. او هر زمانی که میخواست به مدرسه برود از کنار مجسمه سنگیای رَد میشد. هیچ کس به آن مجسمه توجهی نمیکرد؛ تا اینکه روزی مجسمه مقابل دانشآموز بلند شد و به او اَدای احترام کرد و گفت....
🎁این داستان با زبانی ساده و روان به کودکان میآموزد که غرور نوعی بدی در حق خویش است و انسان را از انجام کارهای نیک و خوب دور میکند.
* داستان «دانشآموز و مجسمه سنگی» از افسانههای قدیم کشور ویتنام است.
#قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/j37003
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1737343T11958924(Web).mp3
5.35M
🐪در صحرایی شتری بچه ای به دنیا آورد. با وجود اینکه بچه شتر بعضی چیزها را خوب متوجه نمی شد و این موضوع امری طبیعی نبود، ولی والدینش او را خیلی دوست داشتند.
🍀 اما متاسفانه دیگر شترهای گَله او را مسخره می کردند، به همین دلیل بچه شتر تصمیم گرفت...
این داستان با زبانی ساده و روان به کودکان می آموزد که هیچ گاه دیگران را به خاطر نقص جسمانی مسخره نکنند، چرا که آن فرد می تواند از کسانی که نقص جسمانی ندارند هم، بسیار تواناتر باشد.
#قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/j37003
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1737007T17458085(Web).mp3
3.24M
#قصه_های_مادربزرگ
🙋♂روزی میرزا صاحب فرزند پسری شد. او برای هشتمین فرزندش جشن تولد بزرگی گرفت. در بین مهمانها پارچه فروش معروف و مهم شهر به نام خواجه صبا هم حضور داشت. او درباره خدمتکارش صحبت میکرد و میگفت: او بسیار باهوش و عاقل است....
🌱این داستان با زبانی ساده و روان به کودکان میآموزد که هرگاه کسی در انجام کاری معطل کند و آن کار را بعد از مدتی معطلی به سرانجام رساند و یا درست انجام ندهد میتوان از ضربالمثل «دنبال کفش هایش می گردد» استفاده کرد.
🔹*داستان «دنبال کفش می گردی؟» برگرفته از کتاب «امثال و حکم» نوشته «علیاکبر دهخدا» است
#قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/j37003
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1737104T15057829(Web)-mc.mp3
3.71M
مرد زشت رویی بود که هنوز موفق نشده بود ازدواج کند.
مرد، بسیار دانا و عاقل بود. او همیشه مشکلات مردم را حل می کرد اما نمی توانست مشکل خودش را حل کند.
یکی از مشکلات اون قیافه زشتش بود و به خاطر همین هیچ دختری راضی نمی شد با اون ازدواج کند.
باطن زیبا ظاهر آدم ها رو زیبا نشون میده، این استان و گوش کنید تا بهتر متوجه بشید.
🔎موضوعات_قصه:
#باطن_زیبا
#مهربانی
#قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/j37003
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1737073T14939236(Web) (1)-mc.mp3
3.13M
🐪مردی شتربان شتری بارکش داشت و با آن بارهای مردم را با شتر برایشان می برد.
یک روز شتر در صحرا خرگوشی آشنا را دید.
🐇خرگوش به او گفت: خوب شد من از شهر فرار کردم و به صحرا آمدم. ای کاش تو هم می آمدی.
شتر گفت: من هم همین فکر را می کنم اما من جسه ی بزرگی دارم و من نمی توانم مثل تو در گوشه ای پنهان شوم...
🔎موضوعات_قصه:
#نصیحت
#مهربانی
#قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/j37003
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1737104T15209088(Web)-mc.mp3
3.96M
شاه تنبل های زیادی را در تنبل خانه ی خود جا داده بود.
در این تنبل خانه تنبل های زیادی بودند که حال و حوصله ی کار کردن نداشتند.
کم کم تنبل خانه پر شده بود از تنبل ها و خرج غذای آنها هم خیلی زیاد شده بود.
پادشاه به وزیر دستور داد تا مقداری کاه در تنبل خانه دود کنند ...
🔎موضوعات_قصه:
#تنبلی
#قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/j37003
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1736956T13917139(Web)-mc.mp3
13.58M
🔑 ابراهیم پدرش را در کودکی از دست داد و سرپرستی اش را آذر، عمویش به عهده گرفت. آذر بت تراش بود، اما ابراهیم از بت ها دوری می کرد.
🔹 در شهر بابل پادشاهی بنام نمرود حکومت می کرد، او معبد بزرگ و بسار مجللی درست کرده بود که محل عبادت مردم بابل بود. مردم شهر مجسمه هایی از سنگ و چوب درست می کردند و در این معبد بزرگ می گذاشتند و هر روز برای عبادت و پرستش در مقابل این مجسمه ها زانو می زدند و سجده می کردند.
🔎موضوعات_قصه:
#عید_قربانی
#پیامبران
#قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/j37003
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1737270T13704930(Web)-mc.mp3
3.98M
🦊روزی در یه دشت سرسبز روباهی گرسنه به دنبال شکار بود.
روباه گرسنه به همه جا سرک می کشید.
🐔او می خواست به لانه ی مرغ و خروس ها برود اما از مزرعه دار و تفنگش می ترسید برای همین از شکار مرغ و خروس ها پشیمان شد.
🔎موضوعات_قصه:
#روباه
#قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/j37003
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1736909T14056128(Web)-mc.mp3
4.34M
👧🏻آیدا زیباترین دختر دهکده بود.
او می دانست که از همه زیباتر است. 😔او کم کم به خود مغرور شد و دست به هیچ کاری نمی زد.
او اصلا حرف مادرش را گوش نمی کرد.
🔎موضوعات_قصه:
#غرور
#قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/j37003
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda
D1736986T17036671(Web)-mc.mp3
4.7M
👳🏻♂روزی نصرالدین با خداوند در حال راز و نیاز بود و از درگاه او طلب هزار سکه طلا میکرد.
👨🏻🦱 مرد طلافروشِ خسیسی که در همسایگی او زندگی میکرد، راز و نیاز نصرالدین با خداوند را شنید و تصمیم گرفت تا نقشهای بکشد و نصرالدین را رسوا کند....
🔎موضوعات_قصه:
#خساست
#قصه_های_مادربزرگ
🎧از همین سری بشنوید🔻
🔹https://b2n.ir/j37003
#قصه_صوتی
#قصه_شب
😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇
🔸@koodak_iranseda
🔸@koodak_iranseda