eitaa logo
رسانه کودک ایران صدا
2.3هزار دنبال‌کننده
26 عکس
440 ویدیو
1 فایل
کانال رسمی رسانه کودک ایران صدا سرگرمیهای جذاب و آموزنده تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست. دنیای قصه، شعر و ترانه، کتاب گویا با اجرای چهره ها و هنرمندان ملی . iranseda.ir" rel="nofollow" target="_blank">kids.iranseda.ir دریافت اپلیکیشن از: iranseda.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
D1736380T13763844(Web)-mc.mp3
9.95M
👩‍🦳مادربزرگ مریم کوچولو داستانی از حضرت زهرا برای مریم گفت که ایشان در حضور مردی نابینا، پوشش حجاب خود را نگه داشتند. 🥰 مادربزرگ یک چادر صورتی هم به مریم هدیه داد. 🔎موضوعات قصه: 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/r68890 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda
D1738281T14609662(Web)-mc.mp3
2.79M
💺پشت پنجره روی صندلی راحتی نشسته. 👩🏻‍🦳 او مادربزرگِ تنها نوه‌اش «سیامک» است. 🌸«ایپک» روی زیلوی کوچک و نقش‌‌دار مقابل رادیاتور چشم به دو کلاف دوخته و آماده‌ی شیرجه‌ زدن است. 🔎موضوعات قصه: 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/j46150 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda
D1737592T13217254(Web)-mc.mp3
5.8M
🧍‍♀یکی بود یکی نبود، غیر از خدا هیچ کس نبود. توی همین روزگار خودمون و زیر آسمون شهر خودمون، شنل قرمزی داره زندگی می کنه. 👩‍👧شنل قرمزی و مادرش مشغول حاضر شدن هستن که مادربزرگ بهشون تلفن می زنه و.... 🔎موضوعات قصه: 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda
D1737628T18403912(Web)-mc.mp3
7.11M
👩🏻‍🦳یکی بود یکی نبود. یه خاله پیرزنی بود که توی خونه ی کوچیکش تنها زندگی میکرد. خونه ی خاله پیرزن خیلی کوچولو بود، یه حیاط نقلی و کوچولو هم داشت. 🥖 هرروز دم غروب که میشد، سماورشو روشن میکرد، میرفت حیاط رو آب و جارو میکرد. یه لقمه نون و پنیر با چایی میخورد و سماورو خاموش میکرد و میخوابید. 🌧️یکی از روزهای پاییز که هوا حسابی سرد شده بود و بارون شدیدی میومد... 🔎 موضوعات قصه: 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/u54409 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda
D1736600T15409779(Web)-mc.mp3
4.61M
👩🏻‍🦳پویک مادر بزرگ مهربانی داشت که خیلی به او علاقه داشت و هر وقت پدر و مادرش برای مدتی به مسافرت یا جایی می رفتند پیش مادر بزرگ می ماند و حسابی به او خوش می گذشت. 👧🏻پوپک چند تا دوست هم داشت که به خانه مادر بزرگ می آمدند و همسایه مادر بزرگ بودند. 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
D1738326T14411172(Web)-mc.mp3
2.15M
👩🏻مادر شنل‌‌قرمزی برای تولدش یه شنل قرمز براش خریده بود. 🧣او همیشه شنل قرمزش رو تنش می‌‌کرد برای همین همه بهش می‌گفتن «شنل‌قرمزی». 👵🏻یه روز مادربزرگ شنل‌‌قرمزی مریض شد. اون باید از جنگل رد می‌‌شد تا پیش مادربزرگ بره. 🔎موضوعات قصه 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸 @koodak_iranseda 🔸 @koodak_iranseda
D1738084T13768115(Web)-mc.mp3
7.16M
🧕🏻بهار اسم دختری نابینا است که دوست دارد به مهمانی شب یلدا به خانه مادر بزرگش برود 🔎 موضوعات قصه: 🎧از همین سری بشنوید🔻 🔹https://b2n.ir/j46150 😍تولید محتوای پاک برای کودکان تخصص ماست👇 🔸@koodak_iranseda 🔸@koodak_iranseda